موضوع: كتاب الديات (اقسام ولاء)
بحث اخلاقی:
در بحث اخلاقی بعد از اینکه در مورد اخلاص حرف زدیم در رابطه با مسأله ریا در عمل صحبت کردیم و مطالبی گفتیم و به طور معمول این هفته نیز میبایست در ادامه بحث ریا صحبت شود؛ اما دیشب کتاب روضة المتقین مرحوم مجلسی در شرح من لا یحضر را میدیدم به یک روایت برخورد کردم فکر کردم گرچه مرتبط با بحث اخلاقی ما نیست ولی با توجه به ثواب قرائت سوره اخلاص و نکات دیگری که دارد قابل استفاده است. لذا امروز همین روایت را قرائت میکنیم.
این روایت را مرحوم مجلسی در مجموعه روایاتی که خواص قرائت توحید را بیان میکند تحت عنوان قصه سلمان فی صوم الدهر واحیائه اللیل وختمه للقرآن، این روایت صحیح السند را نقل کرده است.
«عن ابی بصیر
[1]
عن ابی عبدالله عن آبائه قال رسول الله یوما لاصحابه ایکم یصوم الدهر» امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش فرمود روزی رسول الله در میان اصحاب فرمود کدام یک از شما درتمام طول سال روزها روزه میگیرد؟ «فقال سلمان أنا یا رسول الله» سلمان پاسخ داد یا رسول الله من هر روز روزه هستم «قال ایکم یحیی اللیل» کدام یک از شما در طول عمر همواره شب زندهدار و مشغول عبادت است؟ «فقال سلمان انا یا رسول الله» سلمان گفت یا رسول الله من هر شب همواره تا به صبح مشغول عبادت هستم «قال فایکم یختم القرآن فی کل یوم» پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پرسید کدام یک از شما هر روز یک بار کل قرآن را قرائت میکند؟ «فقال سلمان انا یا رسول الله» سلمان گفت من روزانه یک ختم قرآن انجام میدهم «فغضب بعض اصحابه وقال ان سلمان رجل من الفرس یرید ان یفتخر علینا معاشر قریش» یکی از اصحاب که حضور داشت (در برخی روایات گفته شد عمر بود) خطاب به رسول خدا عرض کرد سلمان مردی فارسی و عجم است و میخواهد بر ما فخر بفروشد در حالی که؛
1- ما کثیرا روزها با هم بودیم و او روزه نبود؛
2- و کثیرا هم شبها با هم بودیم و شبها اغلب خواب بود؛
3- و خیلی اوقات هم میبینیم که صامت است و هیچ کلمهای نمیگوید.
رسول الله در جواب فرمودند «مه یا فلان» ساکت باش ای فلان «أنّی لک بمثل لقمان الحکیم وسله فانه ینبئک» در بین شما کیست که همانند لقمان حکیم باشد و گفتارش بر اساس حکمت باشد پس از خودش بپرس که توضیح دهد «فقال الرجل لسلمان یا اباعبدالله الیس زعمت انک تصوم الدهر رأیتک فی اکثر نهارک تاکل» ای سلمان آیا تو نبودی که الآن ادعا کردی همواره روزهای در حالی که اکثر روزها دیدم غذا میخوری؟ «قال لیس حیث تذهب انی اصوم الثلاثه فی الشهر وقال عز وجل من جاء بالحسنة فله عشر امثالها واصل الشعبان بالرمضان فذلک صوم الدهر» سلمان خطاب به عمر گفت جریان آن گونه که تو فکر میکنی نیست بلکه من در هر ماه سه روز روزه میگیرم و خداوند فرمود هر کس حسنهای انجام دهد ده برابر ثواب دارد پس تمام ماه را روزه گرفتهام و ماه شعبان را به رمضان وصل میکنم پس کل سال را روزه گرفتهام «قال الرجل الیس زعمت تحیی اللیل فقال نعم فقال انت اکثر لیل نائم» عمر گفت تو نبودی که گفتی دوره سال شبها بیداری سلمان گفت آری عمر گفت بارها دیدیم اکثر شبها خواب بودی؟ «قال سلمان لیس حیث تذهب لکنی سمعت حبیبی رسول الله یقول من بات علی طهر
[2]
فکانما احی اللیل کله» سلمان گفت جریان آن گونه نیست که تو فکر کردی بلکه از دوستم پیامبر خدا شنیدم فرمود کسی که قبل از خواب وضو بسازد و با طهارت بخوابد مثل این است که تمام شب بیدار بود و عبادت کرد «ویقول لعلی یا اباالحسن مثلک فی امتی مثل قل هو الله احد» عمر گفت تو نبودی که گفتی هر روز یک ختم قرآن انجام میدهی؟ سلمان گفت آری من از پیامبر شنیدم خطاب به علی فرمود مثل تو مثل قل هو الله احد است که اگر کسی یک مرتبه بخواند ثواب یک ثلث قرآن و دو مرتبه دو ثلث قرآن و سه مرتبه ثواب یک ختم قرآن را دارد و من هر روز سه بار اخلاص را میخوانم «فمن احبک بلسانه فقد کمل له ثلث الایمان ومن احبک بلسانه وقلبه فقد کمل له ثلثی الایمان ومن احبک بلسانه وقلبه ونصرک بیده فقد استکمل الایمان» ای علی کسی که با زبان با تو ابراز دوستی کند یک سوم ایمانش کامل شد و کسی که با زبان و قلب تو را دوست بدارد دو ثلث ایمانش کامل شد و کسی که با قلب تو را دوست بدارد و با زبان ابراز کند و با دست تو را یادی کند کل ایمانش کامل شده است.
چه عبادت مختصر و فائده عظیمی است ان شاء الله خداوند توفیق دهد که همه ما بتوانیم این عبادت را انجام دهیم.
حال که بحث سلمان شد خوب است این نکته را هم بگوئیم در اصفهان گروهی با این اعتقاد که سلمان اهل منطقه و خیابان جَی اصفهان است یک جلسهای گرفته بودند بنام سلمان فارسی ما هم سخنرانی داشتیم. دکتری هم از دانشگاه تهران دعوت شده بود و صحبت کرد همین قضیه را گفته بود منتهی به این برداشت به حاضرین گفت که شما فکر نکنید که ایمان و عبادت سخت است سلمان با آن جایگاهی که دارد شبها میخوابیده و با وضو میخوابیده و روزها مشغول کار و زندگی بود آن دکتر فکر میکرد اینکه سلمان منا اهل البیت شد به خاطر این کار میانبر بوده است البته بعد از صحبت او من ناچار شدم در توضیح بیشتر و اصلاح برداشت او بگویم سلمان کسی بوده که مثل پیامبر و امیرالمومنین عبادت میکرد و جهاد میکرده نه کسی که با این اعمال مختصر این ثوابها را ببرد و سلمان فارسی هم که میگویند در مقابل عرب نه اینکه فارس شیراز مراد باشد.
علی ای حال روایت معتبری است و صحیح السند است و اگر حداقل این روش در بین طلاب رایج باشد که بتواند در تمام عمرش مشغول عبادت باشد ارزشمند است.
امیدواریم که ان شاء الله فراموش نفرمایید.
بحث فقهی:
امام در ذیل مسأله14 میفرماید «ثم انه لا ثمرة مهمة فی سائر المحال ای المعتق وضامن الجریرة والامام»
در وجه تسمیه عاقله گفتیم از عقال میآید و جهتش این است که جانی یا پرداخت کنندگان دیه - باید شترها را پشت در خانه ولی دم بخوابانند و گفتیم در پرداخت دیه خطای محض چهار گروه مسؤول پرداخت هستند؛
اول: عصبة.
دوم: المعتق؛ عبدی که آزاد شده باشد مولای او معتِق میشود و باید دیه بدهد و در برابر، آزاد کننده از آن عبد آزاد شده ارث میبرد.
سوم: ضامن الجریرة؛ در سابق مرسوم بود که دو یا چند نفر که هیچ وارثی نداشتند قراردادی میبستند که اگر یک نفر جنایتی مرتکب شد که خسارت داشت طرف یا طرفهای مقابل خسارت وارده را جبران نمایند از آن طرف هم از یک دیگر ارث ببرند.
چهارم: الولاء
[3]
: در صورتی که عصبهای نیست و معتق هم وجود ندارد و ضامن جریره هم ندارد نوبت به امام میرسد که از بیت المال میپردازد.
پس اگر عصبه نبود نوبت ولاء است ولاء یعنی قرب و نزدیکی که یا ولاء عتق است یا ولاء ضمان است و یا ولاء امامت است.
اقسام ولاء:
مسألهای اینجا تحت عنوان اقسام ولاء وجود دارد که امام به این جهت که ثمرهای ندارد متعرض نشدند و رد شدند ولی ما بصورت مختصر ذکر میکنیم.
ولاء سه قسم است؛
قسم اول: ولاء عتق: در روایت میفرماید «الولاء لحمة کلحمة النسب»
[4]
منتهی ضعیفتر از نسب است وجه آن این است که در مفتاح الکرامة
[5]
در توضیح وجه ارث ولاء در مورد فرزند نسبت به پدر میگوید پدر علت وجود فرزند است لذا نسب ایجاد میشود و ارث میبرد و عبد وجود خودیتی برایش نیست فقدان وجود دارد و تصرف در اموال نمیتواند بکند و ارادهای ندارد مگر با اجازه مولی العبد وما فی یده کان لمولاه. و وقتی آزاد کرد او را میشود مالک و صاحب تصرف میشود چه کسی سبب این خودیت شد طبیعی است مولی علت وجود حکمی عبد شد پس ولاء پیدا میکند لذا اگر مولایی عبدی را در کفاره آزاد کرد ولاء پیدا نمیکند که اسمش را عبد صائبه میگذاریم. اما اگر تبرعا آزاد کرد ولاء پیدا میکند و از او ارث میبرد و چون از او ارث میبرد در خسارت و دیه میگوییم در مقابل باید دیهاش را در قتل خطایی بپردازد در روایت هم داریم که «الولاء لمن اعتق»
[6]
[7]
یا «إنّ الولاء لمن اعتق»
قسم دوم: ولاء ضمان جریرة: دو نفری که وارثی ندارند یا یک که نفر وارثی ندارد با کسی که وارث دارد با هم قراردادی میبندند که یک نفر ضامن جریره شود یا دو یا چند نفر ضامن جریره همدیگر میشوند و در صورتی که وارث دور هم نداشته باشند از همدیگر هم ارث میبرند.
در روایت هم داریم «عن ابی عبدالله من لجأ الی قوم فاقروا بولایته کان لهم میراثه وعلیهم معقلته»
[8]
و از روایت هم در می آید که هر جایی که از او ارث میبرند معقله یعنی غرامت و دیه هم به عهده آنان میشود پس نوعی ملازمه بین ارث بردن و عاقله شدن وجود دارد.
قسم سوم: ولاء الامام: اگر نه وارثی دارد نه ضامن جریرة و نه ولاء عتق اموال او برای امام میشود و به همین صورت دیه او را هم امام میپردازد.
وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.
[1]
أمالی، شیخ صدوق، ص85، مؤسسه بعثت.
[2]
مرسوم بود که طلاب قبلا که در حجره ها بودند اینکار را میکردند در ذهنم هم هست که در یک جا دیدم بجای وضو تیمم هم میشود به نظر میآید که مرحوم مجلسی ظاهرا میفرمایند شرط این تیمم هم شرط علی تراب نیست و همین که روی بالش هم مثلا بزند کفایت میکند.
[3]
ولاء یعنی دنو و نزدیکی و قرب مثل قرب خویشاوندی.
[4]
وسائل الشیعة، حر عاملی، ج23، ص75، کتاب العتق، باب42، ح2، آل البیت.
[5]
مفتاح الکرامة، محمد حسینی عاملی، ج8، ص199، دار إحیاء التراث العربی.
[6]
الکافی، شیخ کلینی، ج6، ص197، دارالکتب الاسلامیة.
[7]
الکافی، شیخ کلینی، ج7، ص169، دارالکتب الاسلامیة.
[8]
وسائل الشیعة، حر عاملی، ج29، ص397، کتاب الدیات، ابواب عاقله، باب7، ح1، آل البیت.