درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات (دیه جنین)
 روز بعد از شهادت امام حسن عسگری و اولین روز امامت حضرت صاحب الامر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء است. این منصب امامت و شروع فصل امامت ایشان را خدمت آن حضرت تبریک عرض مینماییم و امیدواریم حوزههای علمیه و مراجع تقلید و اساتید و همه فضلا تحت عنایت ویژه ایشان قرار گیرند و مشمول دعاهای آن حضرت باشند.
 امام حسن عسگری بعد از ولادت امام زمان دو مسؤولیت مهم نسبت به فرزند بزرگوارشان داشتند.
 مسؤولیت اول: حفظ و مخفی نگاه داشتن آن حضرت برای حفظ از شر دشمنان؛ زیرا دشمنان مترصد بودند که آن حضرت را به شهادت برسانند حتی حمل ایشان مخفی بود و حضرت نرجس خاتون آثار حمل نداشت و حکومت همواره مأمور میفرستاد منزل امام عسکری را بازرسی میکرد حتی مأمور زن میآمدند و از زنان بیت امام بازدید میکردند که حامله نباشند. وضع حمل حضرت نرجس خاتون نیز مخفی بود و بنا به بعضی روایات وقتی بچه به دنیا آمد قنداقه را به آسمانها بردند.
 مسؤولیت دوم: مسئولیت سنگینتر و بزرگتر این بود که باید امام زمان به شیعیان معرفی میشدند و امام عسکری باید او را به شیعیان معرفی کنند تا حجت بر آنها تمام بشود و بعد از امام عسکری متحیر نشوند که امام عسکری فرزند نداشت پس امام بعد از او کسیت؟ حتی امام برای بعضی که به آنها اطمینان داشتند و سر نگهدار بودند یا اطلاع می داد که فرزندی از او به دنیا آمده است و یا حتی امام زمان را به آنها نشان میداد.
 برای نمونه؛ امام نامهای به احمد بن اسحاق قمی نوشتند و فرمودند فرزندی خداوند به ما عطا نمود و چون چشم ما روشن شد خواستم چشم شما هم روشن بشود. بعد از یک سال احمد بن اسحاق قمی خدمت امام عسکری رسیدند و در آن مرحله حضرت امام زمان را زیارت کردند. و از امام سؤال کردند و جواب شنیدند و حجت برایش تمام شد.
 حضرت امام عصر(عج) در سن 5 سالگی به منصب امامت رسیدند و در چنین روزی نهم ربیع المولود شروع امامتشان بود که یک مدتی غیبت صغری داشتند و از طریق نواب اربعه [1] عثمان بن سعید [2] محمد بن عثمان [3] حسین بن روح [4] علی بن محمد سمری به امور رسیدگی میکردند و بعد از آن غیبت کبری شروع شد و تاکنون غایب است و همانگونه که زمان برپایی قیامت بر هیچ کس جز خدا معلوم نیست همچنین هیچ کسی غیر از خداوند زمان ظهور را نمیداند حتی خود حضرت هم نمیداند و خود ایشان نیز انتظار ظهور دارند لذا دستور دادند برای ظهور دعا کنید.
 مرحوم امام در قسمت دعای عهد از کتاب مفاتیحی که همواره استفاده میکردند علامت گذاشته بودند که در موقع پیدا کردن نیاز به جستجوی صفحات نداشته باشد و همواره دعای عهد را میخواندند. شما عزیزان إن شاء الله مداومت بر دعای عهد داشته باشید و همواره با امام زمان تجدید عهد کنید و او را فراموش نکنیم تا آن حضرت هم به یاد ما باشد.
 بحث فقهی: جنین:
 بحث در جنین ذمی بود گفتیم اگر پدر و مادری هر دو ذمی هستند اگر دارای جنینی باشند که سقط شود در دیه آن جنین که هنوز روح در آن دمیده نشده بلکه فقط مراحل 5 گانه را طی کرده است اختلاف است و دو قول است.
 قول اول: عشر دیه پدر: بعضی گفتند عشر دیه پدر جنین 80 درهم - ثابت است و استناد به اجماع کردند. مرحوم شیخ در خلاف [5] ادعای اجماع کرده و یک روایت به عنوان موید داشت شیخ مدعی شده بود که اخباری وجود دارد و ما گفتیم آن اخبار به دست ما نرسیده است اما سه شاهد آوردیم که اخباری بود ولی اکنون در اختیار ما نیست.
 قول دوم: عشر دیه مادر: برخی گفتهاند دیه جنین عشر دیه مادرش یعنی 40 درهم است این قول دو روایت داشت - سکونی [6] و مسمع [7] بن عبدالملک - منتهی گفتیم این روایات معرض عنها است بنابراین از اعتبار ساقط است.
 مرحوم آقای خویی [8] قول دوم را قبول دارند که عشر دیه مادرش ثابت باشد و استناد به همان دو روایت سکونی و مسمع میکند و در توضیح این مطلب میفرماید اگر اجماع ثابت بود تبعیت میکردیم اما ثابت نیست به دلیل قول مرحوم علامه مجلسی [9] زیرا مرحوم مجلسی بعد از نقل این دو روایت میفرماید اکثر فقها به این دو روایت عمل نکردند. آقای خویی میفرماید از این عبارت به مفهوم میفهمیم پس کثیری عمل کردند در نتیجه اجماع ثابت نیست پس ما هستیم و دو روایت که یکی معتبره است و به روایت معتبر عمل میکنیم. مرحوم آقای خوئی چون اعراض مشهور را قادح نمیداند به روایت معتبره سکونی عمل و فتوی میدهد که «الاظهر ان دیته دیة امه»
 مناقشه در کلام مرحوم خوئی:
 میگوییم گرچه با قول علامه که میفرماید اکثر به روایت عمل نکردند؛ اجماع ثابت نیست اما میگوییم شهرت که هست؟ وقتی قول اول مطابق مشهور باشد کافی است بنابراین اقرب همان قول اول است که امام نیز در تحریر فرمودند «وإن کان الاقرب الاول»
 کفاره در قتل جنین:
 مسأله2: «لا كفارة على الجاني في الجنين قبل ولوج الروح، ولا تجب الدية كاملة ولا الكفارة إلا بعد العلم بالحياة ولو بشهادة عادلين من أهل الخبرة، ولا اعتبار بالحركة إلا إذا علم أنها اختيارية، ومع العلم بالحياة تجب مع مباشرة الجناية.»
 در مسأله سه حالت وجود دارد:
 حالت اول: اگر مطمئن بودیم یعنی علم اعتباری داریم که روح در جنین دمیده نشده و اسقاط شد کفاره ندارد زیرا کفاره جمع در قتل عمد است و در غیر عمد یا شبه عمد یا خطای محض کفاره مترتب باید بدهد و اینجا چون فرض این است که روح در جنین دمیده نشده بود پس زوال حیات نگردید پس صدق قتل نیست پس کفاره ندارد.
 مرحوم صاحب جواهر [10] میفرماید «بلا خلاف اجده فیه بل الاجماع بقسمیه علیه»
 حالت دوم: اما اگر مطمئن بود روح در آن دمیده شد؛ اینجا هم اگر کسی جنایتی کرد و بچه سقط شد چه اینکه در بطن مادر بمیرد و مرده به دنیا بیاید یا عند الولادة بمیرد که در هر دو سقط شدن صادق است در این صورت هم دیه دارد هم کفاره دارد یعنی اگر مذکر باشد دیه کامل یک مرد و اگر مؤنث باشد دیه کامل یک زن ثابت است.
 حالت سوم: اگر علم حاصل نشده است یعنی چه در طرف دمیده شدن روح و یا عدم وجود روح هیچ اطمینانی حاصل نشده است در این صورت نه دیه کامله دارد و نه کفاره. للاصل زیرا در صورت شک میگوییم اصل عدم دمیده شدن روح است.
 راههای تشخیص ذی روح بودن جنین:
 1- حرکت ممتاز در رحم یا خارج رحم: وقتی در اثر حرکتی در رحم یا بعد از تولد علم حاصل میشود که روح دمیده شده بود و بعد مرد میتوان به روح دار بودن اطمینان کرد وگرنه صرف یک مرتبه حرکت ارزشی ندارد.
 مرحوم محقق [11] میفرماید «ولا اعتبار بالسکون بعد الحرکة لاحتمال کونها عن ریح» ایشان میفرماید احتمال دارد این به جهت یک بادی باشد که در بدن ایجاد شده بود و باعث تکان بدن شد اما اگر مثلا پا را جمع کرد و دراز کرد میگوییم حیات دارد همین مقدار کافی است.
 2- شهادت عدلین: اگر دو شاعد عادل بر ذی روح بودن جنین گواهی دادند حیات جنین ثابت میشود. البته شهادت عدلین بیشتر برای بعد از تولد مطرح است که بگوییم دیدیم جنین کامل روح داشت در این صورت اگر اسقاط شود و دو شاهد عادل بگویند بعد از اسقاط برای لحظهای دیدیم زنده بود اسقاطش هم دیه دارد و هم کفاره دارد.
 3- قول مادر: اگر مادر بگوید فرزندم در رحم یا بعد از تولد روح داشت این برای ما کافی است و قاضی میتواند به استناد آن حکم بدهد. زیرا این از مواردی است که لا یعلم الا خودش زیرا مثلاً از رحم خودش خبر میدهد.
 نتیجه: اگر کسی بالمباشره جنین دارای روح را سقط کرده باشد کفاره و دیه به عهدهاش میآید.
 عدم تفاوت بین المراحل در جنین:
 مسأله3: «الأقوى أنه ليس بين كل مرتبة مما تقدم ذكره والمرتبة التي بعدها شي‌ء، فما قيل بينهما شي‌ء بحساب ذلك غير مرضي.»
 گفتیم در مراحل مختلف از نطفه یا علقه و غیره اگر جنین اسقاط شود دیه دارد و برای هر مرحله دیه خاصی مطرح شد. اکنون بحث این است که مثلا جنینی که در مرحله نطفه 20 دینار دیه دارد و در مرحله علقه 40 دینار دیه دارد اگر از مرحله نطفه خارج شده و هنوز به مرحله علقه نرسیده بود ساقط شد آیا همان 20 دینار ثابت است یا چون از مرز نظفه گذشته و رشد بیشتری کرده بود گرچه به مقدار علقه نرسیده است که دیهاش 40 دینار باشد اما نسبت رشد از مرحله نطفه تا مرحله علقه محاسبه میشود به نسبت بر 20 دینار افزوده میشود؟ یا اینکه رأس مرحله ملاک است و در بین المراحل چیزی اضافه نمیشود؟
 ان شاء الله برای بحث بعدی.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] أ. ابو عمرو
[2] عَمری،ب. ابو جعفر
[3] بن سعید،ج. ابوالقاسم
[4] نوبختی،د. ابوالحسن
[5] الخلاف، ج5، ص296، جماعة المدرسین.
[6] وسائل الشیعة، ج29، ص225، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب18، ح3، آل البیت.
[7] وسائل الشیعة، ج29، ص225، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب18، ح1، آل البیت.
[8] مبانی تکملة المنهاج، ج2، ص407، العلمیة.
[9] مرآة العقول، ج24، ص86، دارالکتب الاسلامیة.
[10] جواهر الکلام، ج43، ص407، دارالکتب الاسلامیة.
[11] شرایع الاسلام، ج4، ص1045، استقلال طهران.