درس خارج فقه استاد مقتدایی
91/08/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الدیات (ادعای نقصان دید یک چشم یا هردو چشم)
در مسأله7 گفتیم اگر شخصی بعد از جنایتی که علیه او واقع شد ادعا کند دید یکی از چشمانش کم شده است برای تعیین مقدار نقص باید امتحان کرد و گفتیم امام فرمود «قیست احداهما الی الاخری»[1] چشم مورد ادعای نقص با چشم سالم مجنی علیه مقایسه میشود و کیفیت آن نیز در روایات بیان شد و گفتیم به چهار روایت (1-صحیحه ابن فضال[2] ، 2-صحیحه معاویه بن عمار[3] 3-صحیحه محمد بن قیس[4] 4-مرسله ابن کثیر[5] ) استدلال میشود که سه روایت صحیحه و یکی مجهول الراوی است و هر چهار روایت در مورد شخصی است که ادعا کند یک چشمش معیوب شده است در این صورت یکی از چشمانش که ادعای معیوب شدن دارد را میبندند و چشم صحیح را باز میگذارند یک نفر با یک تخم مرغ – عنوان تخم مرغ از باب مثال است و خصوصیتی ندارد- روبرو و در معرض دید او میایستد و بعد تا آخرین حد دید چشم صحیح دور میشوند تا به منتهای دید چشم صحیح برسند همانجا علامت میگذارند بعد همین را از طرف پشت سر و از طرف چپ و راست او تکرار میکنند و باید یکی باشد تا ببینند راست میگوید و اطمینان حاصل شود و اگر در چهار طرف اظهاراتش فرق کرد با توجه به اینکه علی القاعده باید فاصلهها میزان باشد معلوم میشود دروغ میگوید یعنی اگر در یک طرف روی ده متری گفت نمیبینم و در یک طرف روی هشت متری گفت نمیبینم معلوم میشود دروغ میگوید چون دید نسبت به اطراف مساوی است و اینکه اگر هوا چگونه باشد یا رو به آفتاب یا پشت به آفتاب باشد و یا در سر پائینی یا در سر بالائی باشد خلاف فرض است زیرا فرض این است که در شرائط مساوی امتحان انجام میشود و بعد چشم صحیح را میبندند و چشم مصابه را باز میکنند و همان اعمال را تکرار میکنند و علامت میگذارند و به نسبت کمی دید نقصان را تعیین میکنند و به همین نسبت از دیه حساب میکنند و با این اختبار اطمینان پیدا میکنند که مثلا دید نصف شده است و نصف دیه ثابت است تا اینجا اطمینان به نقصان دید پیدا میکنیم اما یک شبهه باقی است که آیا منشأ این نقصان همین ضربه بوده است یا از قبل هم نقصان داشته است و خودش ادعا میکند در اثر ضربه است؟ برای رفع این شک و احتمال؛ یک قسامه اجرا میکنیم لذا امام فرمودند «لو ادعی نقصان احداهما قیست الی الاخری و اخذت الدیة بالنسبة بعد القسامة استظهارا»[6] روایات را هم خواندیم مفاد روایات هم همان است که در مسأله بعدی امام مطرح میکنند.
نکته: اگر بتوان درجه دید را با تجهیزات امروزه مشخص کرد لازم به قسامه نیست زیرا اگر اطمینان حاصل نشد قسامه اجرا میشود و فرض این است که با وسائل پزشکی امروزی اطمینان حاصل میشود مگر اینکه پزشکی اختلاف کنند در آن صورت نیز قسامه جاری میشود.
ادعای نقص بینائی هر دو چشم:
اگر ادعا کرد نقص در بینائی هر دو چشمش پیدا شد در این صورت برای اختبار با یک شخص دیگری که هم سن و مشابه اوست مقایسه میکنیم فرض مجنی علیه چهل ساله را با یک انسان چهل ساله مقایسه میکنیم و مانند همان قبل چیزی در دست میگیرند و از او دور میشوند و از چهار طرف دید را امتحان میکنند و علامت میگذارند و با متنهای دید، دیه مجنی علیه را مقایسه میکنند و نقصان را محاسبه میکند و بر اساس درصد دیه معین میشود در اینجا همان شبهه میآید اما آیا این ضربه اثر گذاشته است یا از قبل هم دید کم بود؟ برای رفع شبهه قسامه جاری میشود.
کیفیت اجرای قسامه بعد از اختبار در ادعای نقص دید:
مرحوم صاحب جواهر[7] با بیان یک احتمال میفرماید قسامه در اینجا همان 50 قسم است که در دیه نفس بود ولی این فتوا خلاف مشهور است بلکه مشهور گفتند و در روایات هم گفته شده که قسامه در اجزاء و اطراف 6 قسم ثابت است و روایت صریحا تقسیم کرده است. تعجب است از صاحب جواهر که فتوی به 50 قسم میدهد.
امام در تحریر در ادعای نقصان هر دو چشم میفرماید «لو ادعی نقصانهما قیستا الی من هو من ابناء سنه الزم الجانی بالتفاوت بعد الاستظهار بالایمان الا مع العلم بالصحة فیسقط الاستظهار»[8] بعد از قسامه درصد دیه ثابت است مگر اینکه از اختبار علم به صحت پیدا شود که در آن صورت نیازی به قسامه نیست. ما در روایات هم همینگونه جمع کردیم در سه روایت اختبار داشت و یک روایت بعد از اختبار قسامه داشت که اینگونه جمع کردیم و گفتیم در موردی که میگوید قسامه مربوط به عدم حصول اطمینان است و روایاتی که حرفی از قسامه نیاورده است در صورتی است که با اختبار برای قاضی علم حاصل شود.
مسأله8: طریق المقایسة: «هاهنا کما فی السعم فتشد عینه الصحیحه و یاخذ رجل بیضه مثلا و یبعد حتی یقول المجنی علیه ما یبصرها و فیعلم عنده ثم یعتبر فی جهه الاخری او الجهات الاربعه فان تساوت فصدق و الا کذبت و فی فرض الصدق تشد المصابه فیعتبر بالجهتین او الجهات و یوخذ من الدیه بنسبه النقصان و هذه المقایسه جاریه فی اصابه العینین و دعوی نقصانهما لکن تعتبر مع العین الصحیحه من ابناء سنه»[9]
حضرت امام مضمون روایات را به عنوان راه مقایسه مطرح کرده است و فرمود چشم سالم را میبندند و انسانی یک تخم مرغ یا چیزی را در دست میگیرد و دور میشود تا جائی که مجنی علیه بگوید آن شئ را نمیبینم همانجا را علامت گذاری میکنند سپس در پشت سر مجنی علیه میایستند و او را به سمت خود برمیگردانند یعنی اگر اول رو به قبله و جنوب بود و اختبار انجام شد اکنون روی مجنی علیه را به طرف شمال قرار میدهند همان اختبار انجام میشود و همچنین در طرف راست و چپ مجنی علیه در حالیکه او را به طرف چپ یا راست بر میگردانند اختبار انجام میشود سپس یک بار دیگر چشم مورد ادعای نقص را میبندند و همان چهار مورد اختبار را انجام میدهند و در نهایت و اگر نقصی مشاهده شد دیه آن محاسبه میشود و در مورد ادعای نقص در هر دو چشم همان اختبار با چشمان یک نفر از هم سالان مجنی علیه انجام میشود.
رعایت تساوی در چهار طرف مورد اختبار:
مسأله9: «لابد فی المقایسة من ملاحظه الجهات من حیث کثره النور و قلته و الاراضی من حیث الارتفاع و الانخفاض فلا تقاس مع مایمنع عن المعرفه لا تقاس فی یوم غیم»[10]
در مسأله 9 حضرت امام تساوی جهات را مورد توجه قرار داده است و با بیان سه شرط فرمود:
1- تساوی چهار طرف از جهت نور باید رعایت شود.
2- پستی و بلندی زمین در چهار طرف باید رعایت شود.
3- ابری یا آفتابی بودن روز باید مراعات شود مثلا اگر طرف راست را با حالت آفتابی مقایسه کردند طرفهای دیگر هم باید با همان حالت آفتابی باشد.
در روز ابری اختبار نباید انجام شود در مورد شرط سوم یعنی ابری نبودن هوا دو روایت نیز وارد شده است.
روایت اول: «خبر فضاله عن اسماعیل بن ابی زیاد عن ابی عبداله عن ابیه عن علی قال لاتقاس عین فی یوم غیم»[11]
روایت دوم: «محمد بن فضیل عن ابی الحسن قال لاتقاس فی یوم غیم»[12]
ملاحظه میفرمائید هر دو روایت میگویند در روز ابری اختبار نقصان دید مقایسه انجام نمیشود.
الرابع: الشم: اگر ضربه بر بویائی ضربه وارد شود و از بین برود دیه کامل دارد، بحث آن برای فردا.