درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/07/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الديات (دیه کفل- دیه پا)

گفتیم در مسأله 6 امام فرمودند در افضاء مرئه دیه کامل ثابت است و اگر زنا با اکراه انجام شده باشد علاوه بر دیه‌

1- دیه برای افضاء.

2- مهر المثل برای وطی.

3- ارش البکارة برای ازاله بکارت.

در این مسأله امام می‌

صورت عمد: مثل این است که دختر لاغر و کوچک اندام است و پیدا است که طاقت ندارد اگر با عنف با او مجامعت کند و افضاء شود مصداق کامل عمد است.

صورت شبه عمد: اگر خانمی یا زن خودش است و قبلا مجامعت می‌

مرحوم صاحب جواهر[1] می‌«وقد احال بعضهم» که در این فعل تصور خطای محض بشود بلکه همه صور را شبه عمد می‌

اگر از اشکال این تصور بگذریم دیه با عاقله است وگرنه همان گونه که امام نیز فرمودند دیه در همه صورت‌

بیان یک نمونه؛

در دیوان عالی کشور که بودیم این مسأله پیش آمد و در جمع قضات دیوان در حدود 60 نفر از قضات بحث کردند قانون را آوردند و در نهایت با فتوای حضرت امام حکم شد که فرمود احوط این است که ارش البکارة را بدهد همان وقت خدمت بزرگان حوزه نظیر مرحوم آیةالله العظمی اراکی، مرحوم آیةالله العظمی گلپایگانی رسیدیم و مذاکره کردیم و در نهایت به همین فتوای امام در تحریر که احتیاط می‌

الثامن عشر: الألیان:

ألیان تثنیه ألیه است یعنی ألیه هم به ألیتان و هم به ألیان مثنی می‌«ألیه عبارة عن اللحم المرتفع بین الفخذ والظهر»[2] پایین ظهر و بالای ران که کفل و باسن هم می‌

محل اتفاق در ألیة:

از اعضایی است که دو تا است و در دو تا دیه کامل و در هر کدام نصف دیه ثابت است و اگر بعضی قطع شود به حساب مساحت محاسبه می‌مورد است لذا مرحوم محقق[3] می‌«تعویلا للروایة» یعنی فقها فتوی داده‌«ما فی الانسان منه اثنان فیهما الدیة وفی کل واحد نصف الدیة»[4]

محل اختلاف در ألیة:

در یک جهت اختلاف است و آن اینکه الیه تنها همان برآمدگی است یا در عمق به حدی است که برسد به استخوان.

قول اول: مرحوم شیخ در مبسوط[5] می‌«الی العظم» این را می‌«وهو الالیه عند العرف» دلیلشان هم عرف است این فتوی مرحوم شیخ است و تبعه جمع من الاصحاب. یعنی اگر طوری برآمدگی را قطع کرد که تا به استخوان هر چه گوشت بود بریده شد هر یک ألیه نصف دیه دارد اما اگر مقداری از گوشت برآمدگی را گرفت ولی به استخوان نرسید به حساب مساحت سنجیده می‌

قول دوم: الیه فقط برآمدگی است آن قسمت که از مساوات ظهر جلو آمده است ألیه است علامه در قواعد[6] این قول را پذیرفته است و اگر کسی همین مقدار را قطع کرد دیه کامل دارد و اگر تا عمق رفت و تا استخوان رسید مرحوم علامه می‌«فیه الدیة والحکومة» یعنی یک دیه و یک حکومت ارش می‌«لأنه المتبادر من العرف».

در اینجا مرحوم امام احتیاطی دارند و می‌«فالظاهر عبارة عن اللحم المرتفع بین الفخذ والظهر حتی انتهی الی العظم»[7] ظاهر این است که ألیة عبارت از تمام گوشت کفل تا به عظم است «فلو لم یبلغ العظم فبالحساب بالمساحة»[8] و اگر به عظم نرسید به حسب مساحت ارش دارد «وان کان الاحوط الدیة فی القطع بنحو ینتهی الی مساواة الظهر والفخذ وان لم یصل الی العظم»[9] در ادامه می‌

شاید وجه آن این باشد که متبادر عرفی همین باشد.

التاسع عشر: الرِجلان: «فی الرجلین الدیة کاملة»[10]

تحت همان قاعده کلی[11] که در هر عضوی جفت باشد دیه کامله دارد پس در رجلان دیه کامل و در یک پا نصف دیه ثابت است.

محدوده پا: حد قطع در پا مورد اختلاف است همانطور که در دست گفته شد در پاها هم همینطور است اگر 5 انگشت قطع شد نصف دیه کامل یا از مفصل ساق و مچ قطع شد باز هم دیه یک پا، یا از زانو قطع شد دیه یک پا یا از بیخ ران قطع شود در همه این صور نصف دیه انسان دارد که دیه یک پا است یعنی اگر در یک مرحله باشد نصف دیه دارد.

اگر از وسط ساق قطع شود اینجا یک چیزی اضافه می‌

روایاتی هم دارد که در ید خواندیم لذا از بحث مجدد روایات می‌

وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] جواهر الکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص277، دارالکتب الاسلامیة.
[2] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص585، دارالعلم.
[3] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1037، استقلال طهران.
[4] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص287، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح12، آل‌البیت.
[5] المبسوط، شیخ طوسی، ج7، ص146، مرتضویة.
[6] قواعدالاحکام، علامه حلی، ج3، ص683، جامعه مدرسین. : «وهي: اللحم الناتئ بين الظهر والفخذين، فإذا قطع ما أشرف منهما على الناتئ فالدية وإن تقرع العظم.».
[7] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص585، دارالعلم.
[8] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص585، دارالعلم.
[9] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص585، دارالعلم.
[10] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص585، دارالعلم.
[11] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص287، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح12، آل‌البیت.