درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الديات (قطع آلت اشل)

صحبت در عِنّین بود مشهور قائلند در قطع آلت عنین ثلث دیه ثابت است. و استدلال به روایات شد. در مقابل هم قولی بود که می گفت دیه کامله دارد و استناد به روایت سکونی[1] می‌

و گفتیم مرحوم آقای خویی[2] به این روایت تمسک می‌

در جواب ایشان گفتیم گرچه روایت داریم و سندا هم معتبر است؛ اما اشکال این است که این روایت معرض عنها است. با اینکه این روایت در معرض دید مشهور بود و در کتاب‌

حکم قطع آلت اشل:

در ادامه مسأله 6 حضرت امام می‌«وکذا فی قطع الاشل»[3] اگر بر اثر جنایت آلتی که از قبل اشل بوده است قطع شود، ثلث دیه دارد.

دلیل مسأله:

چنانچه از قبل نیز مطرح شد یک قاعده کلی در مورد همه اعضاء بدن انسان وجود دارد که اگر عضوی بر اثر جنایت اشل شده باشد ثلث دیه دارد.[4]

حکم قطع بعض آلت اشل:

«وفی قطع بعضه»[5] اگر بعض از آلت اشل قطع شود حکم چیست؟

در صحیح بین حشفه و غیر آن فرق قائل بودیم که حشفه دیه کامل داشت و اگر کسی بعض حشفه را قطع می‌

مرحوم صاحب جواهر[6] می‌«هی الرکن الاعظم فی لذة الجماع» استفاده حشفه صحیح بالا است حشفه در لذت جماع رکن اعظم است اما در اشل لذت اینگونه مطرح نیست لذا اگر بعض حشفه قطع شد نسبت به مجموع آلت سنجیده می‌

حکم قطع نصف آلت:

مسأله7: «لو قطع نصف الذكر طولا و لم يحصل في النصف الآخر خلل من شلل ونحوه فنصف الدية، وإن أحدث في الباقي شللا فنصف الدية للقطع وثلثا دية النصف الآخر للشلل، فعليه خمسة أسداس.»[7]

در تاریخچه مسأله باید گفت اغلب بزرگان این مسأله را مطرح کردند که اگر بر اثر جنایت نصف از طول آلت قطع شود نصف دیه دارد این نصفی که می‌

حالت اول: نصف باقی مانده سالم مانده است و قدرت بر جماع دارد. در این صورت دیه قطع نصف، نصف دیه است.

حالت دوم: نصف باقیمانده سالم است اما قدرت بر جماع ندارد در این صورت دیه قطع نصف، دیه کامله است.

دلیل آن را در دیه منافع بعدا می‌

حالت سوم: نصف باقیمانده اشل شده است. در این صورت جانی دو ثلث دیه باید بدهد زیرا یک جنایت قطع نصف آلت است بنابراین یک نصف باید بدهد برای قطع نصف و همین جنایت سبب اشل شدن نصف دیگر شد بنابراین دو ثلث باید بدهد برای اشل کردن نصف باقیمانده در نتیجه «ففیه خمسة اسداس دیة»[8] به این صورت که کل دیه تقسیم بر شش می‌

دیه آلت خنثی:

مسأله8: «في ذكر الخنثى المشكل أو المعلوم أنوثته الحكومة.»[9]

اگر کسی هر دو آلت رجولی و نسائی را داشت در این صورت سه حالت مطرح است:

حالت اول: اگر معلوم شد مرد است حکم مرد را دارد.

حالت دوم: اگر معلوم نشد مرد یا زن است این خنثی مشکل است لذا می‌

حالت سوم: اگر زن بودنش ثابت شد ولی آلت رجولی نیز دارد در این صورت نیز ارش ثابت است زیرا لا تقدیر برای مرئه‌

حکم خصیتان:

السادس عشر: الخصیتان

شانزدهمین عضو از اعضاء بدن دو بیضه است.

مسألة1: «في الخصيتين الدية كاملة، فهل لكل واحدة نصفها أو لليسرى ثلثان ولليمنى الثلث؟ الأوجه الثاني، والأحوط الثلثان في اليسرى والنصف في اليمنى لو قلعتا دفعتين.»[10]

مرحوم محقق در شرایع[11] می‌«فیه الدیة کاملة» در دو بیضه دیه کامله ثابت است. صاحب جواهر[12] در ادامه می‌«اجماعا بقسمیه» بلکه در ریاض[13] می‌«علیه کافة المتاخرین».

دلیل مسأله: صاحب جواهر[14] می‌«نصوصا عاما و خاصا»

الف: روایت عام همان روایت قاعده کلی است که خواندیم و فرمود هر چیز در بدن انسان جفت باشد دیه کامله دارد. «کل ما کان فی الانسان اثنان ففیهما الدیة وفی احداهما نصف الدیة وما کان فیه واحد ففیه الدیة»[15]

ب: روایت خاص هم داریم که در ذیل می‌

1- ما عرضه یونس علی الرضا من کتاب ظریف[16] «والبیضتین الف دینار».

کتاب ظریف مجموعه‌(ع) نقل می‌(ع) عرضه کرد و امام فرمود «أنه الحق».

2- صحیحه حلبی[17] «عن أبي عبدالله(ع) في الرجل يكسر ظهره قال: فيه الدية كاملة، وفي العينين الدية وفي إحداهما نصف الدية، وفي الاذنين الدية، وفي إحداهما نصف الدية، وفى الذكر إذا قطعت الحشفة وما فوق الدية، وفي الانف إذا قطع المارن الدية وفي الشفتين الدية.»

حلبی از امام صادق(ع) در مورد دیه برخی از اعضاء بدن انسان می‌[18] فراز آخر «فی البیضتین الدیة» نقل شده است.

خلاصه: هم روایت بالعموم داریم و هم اجماع محصل و منقول داریم که در دو بیضه دیه کامله ثابت است.

حکم جنایت بر یکی از دو بیضه‌ها:

اگر یکی از بیضه‌

قول اول: در هر کدام نصف دیه ثابت است.

در قول اول مجموع دیه کامل تنصیف می‌[19] فرمود «وفی کل واحدة نصف الدیة».

مرحوم صاحب جواهر[20] و مرحوم علامه در قواعد[21] هم این قول را دارند. مرحوم صاحب جواهر[22] می فرماید «وفاقا للمشهور بل فی الریاض[23] وعلیه المتاخرون کافة بل ظاهر الغنیة[24] ان علیه الاجماع بل علیه اجماع الامامیة»

دلیل مسأله:

1- بالعموم؛ که همان روایت عامه است که آنچه که در بدن انسان دو تا است دیه کامل دارد و در هریک نصف دیه است.[25]

2- دلیل بالخصوص؛ روایتی نقل شده از امیرالمومنین در کتاب ظریف[26] «وفی خصیة الرجل خمسة ماة دینار» در یک خصیه رجل 500 دینار یعنی نصف دیه ثابت است. این روایت در تهذیب جلد10 در حاشیه شماره 307 نقل شده و در وسائل نیامده است.

قول دوم: تفصیل: در مقابل قول اول قول دیگری است که تفصیل قائل شده دو ثلث برای چپ و یک ثلث برای راست بیان کرده است. قائلین این قول هم زیادند و روایت هم دارد که روشن و صریح است و امام هم موافق با قول به تفصیل است.

روایات را انشاءاله فردا می‌خوانیم.

وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص339، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب35، ح2، آل‌البیت.
[2] مبانی تکملة المنهاج، سیدابوالقاسم خویی، ج2، ص311، العلمیة.
[3] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص583، دارالعلم.
[4] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص332، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب28، ح1، آل‌البیت.
[5] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص583، دارالعلم.
[6] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص269، دارالکتب الاسلامیة.
[7] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص583، دارالعلم.
[8] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص583، دارالعلم.
[9] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص583، دارالعلم.
[10] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص583، دارالعلم.
[11] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1037، استقلال طهران.
[12] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص270، دارالکتب الاسلامیة.
[13] ریاض المسائل، سیدعلی طباطبائی، ج14، ص283، جامعه مدرسین.
[14] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص270، دارالکتب الاسلامیة.
[15] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص287، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح12، آل‌البیت.
[16] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص283، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح2، آل‌البیت.
[17] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص284، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح4، آل‌البیت.
[18] تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج10، ص245، کتاب الدیات، باب دیات الاعضاء، ح3، دارالکتب الاسلامیة: «علي عن أبيه عن ابن أبي عمير عن الحلبي عن أبي عبد الله عليه السلام في الرجل يكسر ظهره فقال. فيه الدية كاملة وفي العينين الدية وفي أحدهما نصف الدية، وفي الاذنين الدية، وفى إحداهما نصف الدية، وفي الذكر إذا قطعت الحشفة وما فوق الدية، وفي الانف إذا قطع المارن الدية، وفي البيضتين الدية.».
[19] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1037، استقلال طهران.
[20] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص270، دارالکتب الاسلامیة.
[21] قواعد الاحکام، علامه حلی، ج3، ص682، جامعة مدرسین.
[22] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص270، دارالکتب الاسلامیة.
[23] ریاض المسائل، سیدعلی طباطبائی، ج14، ص283، جامعه مدرسین.
[24] غنیة النزوع، ابن زهره حلبی، ص418، مؤسسه امام صادق. علیه السلام
[25] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص287، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح12، آل‌البیت. «کل ما کان فی الانسان اثنان ففیهما الدیة وفی احداهما نصف الدیة وما کان فیه واحد ففیه الدیة».
[26] تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج10، ص307، دارالکتب الاسلامیة.