درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/06/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الديات (حکم قطع دو حلمه از دو پستان مرئه)

حلمه عبارت است از برآمدگی نوک پستان که خروج شیر از طریق آن است. البته در همه پستان‌

در مورد حکم قطع دو حلمه گفتیم در مسأله سه قول است:

قول اول: فیه الدیة الکاملة: اگر هر دو حلمه قطع شد دیه کامله دارد و اگر یکی قطع شد نصف دیه دارد. استناد به روایات عام داله بر ضابطه کلی بود. و مرحوم محقق[1] و مرحوم امام بر قول اول اشکال وارد کردند و قول اول را رد کردند.

قول دوم: فیه الحکومة: اگر کسی حلمتین یا یکی از دو حلمه را قطع کرد ارش ثابت است و حاکم مقدار ارش را تعیین می‌[2] قول دوم را پذیرفت و صاحب جواهر[3] می‌گوید «والاولی الحکومة»

دلیل مسأله:

عمومات گرچه شامل خود ثدی شده است اما توان شمول حلمه را ندارد.

قول سوم: دیه بر اساس مساحت: گفته‌

و گفتیم مرحوم امام در تحریر قول سوم را تقویت کردند و فرمود «والاخیر لا یخلو من رجحان»[4]

بیان یک مناقشه در کلام امام و جواب آن:

مرحوم آیة الله فاضل لنکرانی در شرح تحریرالوسیلة[5] می‌«یبعده عدم امکان الحساب» نمیتوانیم کل پستان را نسبت به حلمه اندازه‌

اقول: می‌

حال اگر قول سوم را قبول کردیم و حلمه را با کل پستان حساب کردیم حلمه مما له مقدر شرعی خواهد بود.

قول دوم می‌

مساحت گیری له مقدر شرعا پس حکومت ندارد و قول سوم پذیرفته است که مقدر شرعی دارد.

تبصره: کمی یا زیادی منفعت در برخی از قسمت‌

مسأله5: «في حلمة ثدي الرجل ثمن الدية مائة وخمسة وعشرون دينارا، وفيهما معا الربع، وفي قول إن فيهما الدية، والأول أقوى.»[6]

در مورد حلمه - پستان مرد - علی القاعده پستانش همان حلمه است یعنی پستان مرد برآمدگی خاصی ندارد می‌

قول اول: فیهما الدیة: گفته‌

جمعی از بزرگان مثل شیخ در مبسوط[7] و خلاف[8] قول اول را پذیرفتند حتی در خلاف می‌«وهو مذهبنا» که مشعر به اجماع است یعنی همه علمای شیعه قبول دارند.

ابن ادریس در سرائر[9] و نیز علامه در کتاب تحریر[10] و ارشاد[11] و مختلف[12] قول اول را پذیرفته‌

دلیل مسأله:

1- قاعده متخذه از روایات عامه: قاعده می‌

2- اولویت: حتی می‌

محقق در شرایع[13] می‌«وفی ایجاب الدیة فیهما بعد»

بعید است بتوانیم برای دو حلمه مرد به روایات عامه استدلال کنیم.

استظهار یک دلیل برای کلام محقق: شاید دلیل کلام محقق این باشد که روایت «ما فی الانسان فیهما الدیة» عضو مستقل - مثل «دست» یا «پا» یا «چشم» و «گوش» را می‌

قول دوم: فیه ثمن الدیة: گفته‌

مرحوم صدوق در من لایحضره الفقیه[14] قول دوم را پذیرفته است.

دلیل قول دوم: کتاب ظریف از امیرالمؤمنین - حدیث طولانی است در یک فراز می‌«وفی حلمة ثدی الرجل ثمن الدیة مأة وخمس و عشرون دینار»[15]

شهید در مسالک[16] می‌«وقد عرفت ضعف طریقها والشیخ مع عمله بها فی مواضع کثیرة اعرض عنها هنا» این اعراض شیخ می‌

اقول: در اول بحث دیات وقتی برای اولین بار در بحث به روایات کتاب ظریف برخورد کردیم آنجا گفتیم کتابی است که ظریف از امیرالمؤمنین نقل کرده است گرچه در بعضی طرق ضعیف است اما بعض طریق قوی است حتی روایتی داریم که از امام هشتم پرسیدند امام فرمود «إنه حق» پس ضعف سند قابل جبران است و علماء و بزرگان اصحاب به آن استناد کرده‌«فی حلمة ثدی الرجل.....»[17] در نهایت می‌«والاول اقوی.»[18]

مرحوم آقای خویی[19] در مبانی تکلمة به همین روایت ظریف استناد می‌

قول سوم: فیه الحکومة: گفته‌

مرحوم شهید[20] قول سوم را قبول کرده است و صاحب ریاض[21] و مفتاح الکرامة[22] نیز چنین گفته‌

اقول: ما که روایت ظریف را معتبره می‌

وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1036، استقلال طهران.
[2] ریاض المسائل، سیدعلی طباطبائی، ج14، ص281، جامعه مدرسین.
[3] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص264، دارالکتب الاسلامیة.
[4] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص582، دارالعلم.
[5] تفصیل الشریعة، کتاب الدیات: 189، مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام.
[6] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص582، دارالعلم.
[7] المبسوط، شیخ طوسی، ج7، ص148، مرتضویة.
[8] الخلاف، شیخ طوسی، ج5، ص257، جامعه مدرسین.
[9] السرائر، ابن ادریس حلی، ج3، ص394، جامعه مدرسین.
[10] تحریر الاحکام، علامه حلی، ج5، ص597، مؤسسه امام صادق علیه السلام.
[11] ارشاد الاذهان، علامه حلی، ج2، ص241، جامعه مدرسین.
[12] مختلف الشیعة، علامه حلی، ج9، ص391، جامعه مدرسین.
[13] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1036، استقلال طهران.
[14] من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج4، ص91، جامعه مدرسین.
[15] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص304، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب13، ح1، آل‌البیت.
[16] مسالک الافهام، شهید ثانی، ج15، ص434، موسسه معارف اسلامی.
[17] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص582، دارالعلم.
[18] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص582، دارالعلم.
[19] مبانی تکملة المنهاج، سیدابوالقاسم خویی، ج2، ص309، العلمیة.
[20] مسالک الافهام، شهید ثانی، ج15، ص434، موسسه معارف اسلامی.
[21] ریاض المسائل، سیدعلی طباطبائی، ج14، ص281، جماعة المدرسین.
[22] مفتاح الکرامة، سیدمحمدجواد عاملی، ج10، ص439، دارإحیاء التراث العربی(القدیمة).