درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/03/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات(دیه انگشتان)
 دیه اصابع:
 گفتیم دیه کامل تقسیم میشود بین اصابع دهگانه دست و هر یک انگشت عُشر دیه دارد مثلا اگر دیه هزار دینار باشد هر یک انگشت صد دینار یعنی پنج انگشت دست راست نصف دیه و پنج انگشت دست چپ نصف دیه دارد. این قول دلیل روایی داشت و اتفاق و اجماع علما هم ناظر بر آن بود و قول حق و اقوی این بود که دیه بر انگشتان علی السواء تقسیم میشود.
 و نیز گفتیم هر انگشتی دیهاش عُشر دیه است و تقسیم بر سه میشود برای هر بند انگشت یک ثلث از عُشر دیه.
 و گفتیم غیر از انگشت ابهام که دو بند دارد و دیه آن تقسیم بر دو میشود دیه بقیه انگشتان به تعداد بندهای آن تقسیم بر سه میشود بند اول انمله است و ثلث دیه یک انگشت در آن ثابت است البته ناخن از بند انگشت جدا است و دیه جداگانه دارد.
 در جواهر [1] در مورد تقسیم هر انگشت به سه قسم میفرماید «بلا خلاف اجده بل عن محتمل الغنیة [2] وصریح الخلاف [3] الاجماع علیه»
 دلیل مسأله:
 خبر معتبره سکونی [4] «عن أبي عبد الله (عليه السلام) أن أمير المؤمنين (عليه السلام) كان يقضي في كل مفصل من الإصبع بثلث عقل تلك الإصبع إلا الابهام فإنه كان يقضى في مفصلها بنصف عقل تلك الابهام، لان لها مفصلين.»
 استفاده از کلمه «عقل» در پرداخت دیه: مرحوم صدوق [5] در ذیل روایت میفرماید «قال صاحب هذا الکتاب» - یعنی خود صدوق دلیل اطلاق اصطلاح «عقل» بر دیه این است که عقل از عقال است و چون یکی از مصادیق دیه شتر است و در صدر اسلام اغلب جانی محکوم میشد که شترها را مثلا بیاورد درب خانه مجنی علیه عقال کند و بخاباند لذا از دیه تعبیر به عقل میکنند.
 تبصره: قول مخالفی هم هست که بین بند اعلی و وسط تفکیک کردند. و مستندشان هم روایت ضعیفی است که رد میشویم و قائلی هم ندارد.
 مسأله3: «فی الاصبع الزائده اذا قطعت من اصلها ثلث الاصلیة»
 انگشت اضافی ثلث دیه انگشت را دارد. یعنی سی و سه و چند صدم دینار است.
 مرحوم صاحب جواهر [6] میفرماید «بلاخلاف اجده فیه بل ظاهر الغنیة [7] او صریحها الاجماع علیه.
 دلیل مسأله: خبر غیاث بن ابراهیم [8] «عن ابی عبدالله قال فی الاصبع الزائدة اذا قطعت ثلث دیة الصحیحة»
 بررسی روایت: در مورد غیاث بن ابراهیم اختلاف است بعضی میگویند فاسد العقیده بوده [9] اما آدم مورد اعتمادی است از نظر ثقه بودن موثق است برخی گفتهاند بعد از اعتقادش برگشت و شیعه شد اگر گفتیم فاسد العقیده است روایت موثقه است اگر گفتیم فاسد نبوده روایت صحیحه است. مرحوم صاحب جواهر [10] تعبیر «صحیحة او الموثقة علی الاصح» میکند مرحوم آقای خویی [11] تعبیر معتبره میکند مرحوم محقق اردبیلی در مجمع الفائدة [12] میفرماید «والاخبار ضعاف» اما مناقشه ایشان صحیح نیست زیرا روایت یا صحیحه است یا موثقه است به علاوه صاحب جواهر [13] میفرماید علی فرض که روایت صحیحه نباشد منجبر به عمل اصحاب است.
 بررسی یک روایت معارض و راه حل: در مقابل این قول که مستند معتبری هم دارد روایت دیگری از حکم بن عتیبه [14] نقل شده است که میگوید مازاد از ده انگشت دیه ندارد.
 «قال سألت ابا جعفر عن اصابع الیدین واصابع الرجلین ارایت مازاد فیهما علی عشرة الاصابع او نقص من عشرة فیه الدیة؟ فقال یا حکم الخلقه التی قسمت علیه الدیة عشرة اصابع فی الیدین وعشرة فی رجلین فما زاد او نقص فلا دیة له»
 ملاحظه میفرمایید که امام میفرماید خلقتی که خداوند بر اساس آن دیه را تقسیم کرد در دست ده انگشت و در پا ده انگشت است.
 راه حل:
 1- در سند روایت معارض حکم بن عتیبه است که از رجال عامه است و چون روایت قول به دیه برای زائد موثقه یا صحیحه است به روایت حکم بن عتیبه اعتباری نیست لذا ضعیف است و قول مشهوری هم که طبق این روایت حکم باشد و جبران ضعف را بکند نداریم بنابراین طبق همان روایت غیاث عمل میکنیم.
 2- مرحوم صاحب جواهر [15] میفرماید میتوان روایت حکم را که میگوید «لا دیة» حمل کنیم بر این که دیه مقدر شرعی ندارد یعنی از آن دیه کامل سهم این انگشت زاید نمیشود اما منافات ندارد که ثلث دیه برایش ثابت باشد و دیه به مقدار ثلث داشته باشد.
 اقول: به نظر میرسد این حمل خلاف ظاهر است.
 مرحوم امام میفرماید «ولا یبعد جریان الحکم بالنسبة الی الانملة الزایدة»
 بعید نیست حکم انمله انگشت اصلی که ثلث دیه انگشت بود برای انمله زائده هم ثابت باشد.
 مرحوم علامه در ارشاد [16] بعد از بیان حکم انگشت و انمله میفرمایند «وفی الزائدة ثلث الاصلیة سواء الاصبع والانملة»
 مرحوم محقق در مجمع الفائدة [17] در استدلال به فرمایش علامه دلیل مسأله را همان روایت غیاث میداند که امام فرمودند در انگشت زائده ثلث دیه ثابت است. محقق اردبیلی میگوید حکم انگشت زائده را تعمیم میدهیم در هر زائدهای میخواهد انگشت زائده باشد یا انمله زائده باشد.
 حکم متعارف بودن زیادی انگشت در بین یک طائفه:
 مسأله4: «لو کان عدد الاصابع الاصلیه فی بعض الطوائف وکذا عدد اناملهم الاصلیة زائدا علی القدر المتعارف»
 اگر عدد انگشتان قومی به هر علت از تعداد انگشتان عموم انسانها بیشتر - یا کمتر - باشد بعید نیست که بگوییم که از روی اطلاق روایات که میفرمود تمام انگشتان دست دیه کامل دارد و هر انگشتی عشر دیه دارد اینجا هم بگوییم تقسیم و تقسیط بین تمام انگشتان آن قوم انجام شود گرچه بیشتر از ده عدد باشد مثلا اگر انگشتان دو دست یک طائفهای 12 باشد دیه یک انگشت یک دوازدهم است یا اگر هر انگشت از آنها چهار بند باشد دیه یک بند انگشت یک چهارم دیه یک انگشت است.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.


[1] جواهرالکلام 43: 254، دارالکتب الاسلامیة.
[2] غنیة النزوع : 418، مؤسسه امام صادق علیه السلام.
[3] الخلاف 5: 199، جماعة المدرسین.
[4] وسائل الشیعة 29: 350، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب42، ح1، آل البیت.
[5] من لا یحضره الفقیه 4: 151، جماعة المدرسین: «قال مصنف هذا الكتاب رحمه الله - : سميت الدية عقلا لان الديات كانت إبلا تعقل بفناء ولى المقتول.»
[6] جواهرالکلام 43: 256، دارالکتب الاسلامیة.
[7] غنیة النزوع : 418، مؤسسه امام صادق علیه السلام.
[8] وسائل الشیعة 29: 346، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب39، ح2، آل البیت.
[9] رجال طوسی غیاث بن ابراهیم را زیدی مذهب و بتری دانسته است. رجال حلی نیز او را بتری دانسته است. به هر حال در مورد غیاث سه عنوان وجود دارد: «غیاث بن ابراهیم تمیمی»، «غیاث بن ابراهیم نخعی»که نخعی از اصحاب امام کاظم علیه السلام است و تمیمی از اصحاب امام سجاد و امام باقر علیهما السلام است. سومین عنوان « غیاث بن ابراهیم» است که از اصحاب امام صادق و کاظم علیهما السلام است. البته در کتب روائی از تمیمی بیشتر نقل شده است.
[10] جواهرالکلام 43: 256، دارالکتب الاسلامیة.
[11] مبانی تکملة المنهاج 2: 281، العلمیة.
[12] مجمع الفائدة والبرهان 14: 403، جماعة المدرسین.
[13] جواهرالکلام 43: 256، دارالکتب الاسلامیة.
[14] وسائل الشیعة 29: 345، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب39، ح1، آل البیت.
[15] جواهرالکلام 43: 256، دارالکتب الاسلامیة.
[16] ارشاد الاذهان 2: 239، جماعة المدرسین.
[17] مجمع الفائدة والبرهان 14: 403، جماعة المدرسین.