درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/03/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات(دیه کنده شدن دندان شیری)
 مسأله 6 «لو قلع سن الصغير غير المثغر انتظر إلى مضي زمان جرت العادة بنباتها، فإن نبتت فالأرش على قول، ولا يبعد أن تكون دية كل سن بعيرا، وإن لم تنبت فديتها كسن البالغ.»
 گفتیم اگر کسی دندان طفل صغیر یعنی آن دندان شیری که معمولا میافتد و جایش دندان اصلی در میآید را بشکند یا قلع کند در مسأله دو قول است. در مورد هر دو قول توضیح کوتاهی بیان شد اکنون به بررسی مجدد هر دو قول میپردازیم.
 قول اول: انتظار: برخی گفتند باید صبر کنند ببینند جایش در میآید یا نه اگر در نیامد دیه کامل دارد و اگر در آمد برای این مدتی که دندان نداشته است «علی قول فیه ارش» برخی گفتهاند ارش دارد.
 مرحوم امام نیز با تعبیر «علی قول» فرمود «ان نبتت علی قول الارش» اگر دندان دوباره روئید یک قول میگوید ارش دارد.
 دلیل قول اول: «جمیل [1] عن بعض أصحابه، عن أحدهما (عليهما السلام) أنه قال في سن الصبي يضربها الرجل فتسقط ثم تنبت، قال: ليس عليه قصاص، وعليه الأرش.»
 ملاحظه میفرمایید روایت بر ثبوت ارش صراحت دارد.
 مناقشه در روایت جمیل: این روایت چون میگوید عن بعض اصحابه مرسله است و شهرتی که جابر سند باشد هم وجود ندارد پس روایت جمیل نمیتواند مستند قول اول باشد.
 مقدار زمان انتظار: بعضیها مقدار انتظار را به یک سال مقید میکنند یعنی یک سال صبر میکنیم اگر دندان کنده شده طفل دوباره درآمد ارش دارد و اگر در نیامد دیه دارد.
 مرحوم آقای خویی در مبانی تکملة [2] میفرماید «ینتظر بها سنة».
 مناقشه در تعیین زمان انتظار: میگوییم هیچ دلیلی ندارد که بگوییم یک سال صبر میکنند به علاوه خود دلیل ارش هم روایتی است که مرسله است.
 قول دوم: دیه مستقله: گفتهاند اگر دندان شیری کشیده شد یا شکست «فی کل سن بعیر» فرق هم نگذاشتند که ببینیم جایش در میآید یا در نمیآید و مقادیم است یا مواخیر.
 مرحوم صاحب جواهر [3] قول به دیه مستقله را از جمعی از بزرگان نقل کرده است.
 دلیل قول دوم:
 1- مسمع [4] «بإسناده عن سهل بن زياد، عن ابن شمون، عن الأصم، عن مسمع، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: إن عليا (عليه السلام) قضى في سن الصبي قبل أن يثغر بعيرا في كل سن.»
 2- سکونی [5] «وبإسناده عن النوفلی، عن السکونی، عن أبي عبد الله (عليه السلام) أن أمير المؤمنين (عليه السلام) قضى في سن الصبي إذا لم يثغر ببعير.»
 کیفیت استدلال به دو روایت:
 روایت صراحت دارد که دیه دندان صبی یک شتر است.
 مناقشه در دلیل قول دوم:
 هر دو خبر از نظر سند ضعیف است.
 1- در سند خبر اول سه نفر هستند که حرف دارد.
  1. سهل بن زیاد.
  2. ابن شمون.
  3. اصم.
 2- در مورد روایت دوم هم مرحوم شیخ [6] نقل میکند از نوفلی که او از سکونی نقل میکند در طریق مرحوم شیخ تا نوفلی ابن بغته و ابن مفضل هستند که ضعیف هستند.
 نتیجه: پس دو قول در مسأله وجود دارد و امام هم فتوی نداده و فرموده «ان نبتت فالارش علی قول ولا یبعد ان تکون دیه کل سن بعیرا»
 در رابطه با کلمه بعیدا خوب است بگوییم از بزرگی پرسیدند آیا «لا یبعد» که در کلام فقهاء میآید فتوی است؟ گفت لا یبعد که فتوی باشد. لذا میگوییم گرچه عبارت «لا یبعد» مطرح شد ولی لا یبعد که فتوای امام همین باشد.
 مرحوم آقای خویی [7] میگوید علی القاعده میگوییم حکومت و ارش دارد زیرا نمیتوانیم بگوییم حقش باطل شود پس حکومت ثابت میشود.
 مسأله 7 «لو قلعت سن فأثبت في محلها فنبتت كما كانت ففي قلعها الدية كاملة، ولو جعلت في محلها سن فصارت كالسن الأصلية حية نابتة فالأحوط في قلعها دية الأصلية كاملة، بل لا يخلو من وجه.»
 در مسأله 7 دو فرع مطرح است.
 فرع اول: نصب دوباره دندان کنده شده بر اثر جنایت: اگر مجنی علیه دندان کنده شده را دوباره نصب کرد و مانند روز اولش شد سپس این دندان نصب شده بر اثر جنایت از جایش کنده شد امام میفرماید «ففی قلعها الدیة کاملة» دیه کامله دارد.
 دلیل مسأله: اطلاق ادله: قبلا خواندیم اگر کسی دندان کسی را قلع بکند دیه دارد و این مطلق است میخواهد دندان اصلی باشد یا دندانی باشد که دوباره جایش نصب کردند.
 فرع دوم: کندن دندان مصنوعی کاشته شده: اگر کسی به علتی فاقد یک دندان شد و بعد در جای دندان اصلی دندان دیگری غرس کرد و مثل دندان اصلی شد سپس اگر جانی این دندان غرس شده را کند در مسأله سه قول است:
 قول اول: عدم دیه و ارش: از مرحوم شیخ در خلاف [8] و در مبسوط [9] نقل میشود که دیه ندارد و ارش هم ندارد.
 دلیل مسأله: اصل: زیرا در دندان غرس شده شک داریم که تحت حکم دیه وارد است یا خیر؟ اصل عدم دیه است یعنی اصلا دندان نیست تا دیه داشته باشد.
 قول دوم: ارش: مرحوم محقق در شرایع [10] میفرماید «یقوی فیه الارش»
 مرحوم آقای خویی [11] هم می فرماید «لیس فیه الدیة»
 دلیل قول دوم: «لان ما دل علی ثبوت الدیة فی قلع السن منصرف عن ذلک لکن الحکومة ثابتة» مرحوم آقای خویی [12] میفرماید ادله ثبوت دیه از دندان کاشتنی انصراف دارد و لذا فقط ارش ثابت است.
 قول سوم: دیه کامله: مرحوم امام میفرماید «فالاحوط فی قلعها دیة الاصلیة کاملة بل لا یخلو من وجه» امام ابتدا میفرماید احتیاط بر دیه است و در ادامه مسأله را قطعیتر میکند و میفرماید قول به دیه خالی از وجه نیست.
 دلیل قول سوم: اطلاقات ادله: آقای خویی فرمود اطلاقات از مورد دندان کاشتنی انصراف دارد.
 رد دلیل قول سوم:
 میگوییم هیچ انصرافی ندارد زیرا سرجای دندان اصلی کاشته شد و لذا اگر جای مقادیم کاشته شده باشد اطلاق ادله دیه دندان مقادیم شامل آن میشود و اگر جای مواخیر کاشته شده باشد اطلاق ادله مواخیر شامل آن میشود.
 وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.
 


[1] وسائل الشیعة 29: 337، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب33، ح1، ط آل البیت.
[2] مبانی تکلمة المنهاج 2: 298، ط العلمیة.
[3] جواهر الکلام 43: 241، ط دارالکتب الاسلامیة.
[4] وسائل الشیعة 29: 338، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب33، ح2، ط آل البیت.
[5] وسائل الشیعة 29: 338، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب33، ح3، ط آل البیت.
[6] تهذیب الاحکام 10: 261، ح1033، ط دارالکتب الاسلامیة.
[7] مبانی تکلمة المنهاج 2: 298، ط العلمیة.
[8] الخلاف 5: 245، ط جماعة المدرسین.
[9] المبسوط 7: 140، ط المکتبة المرتضویة.
[10] شرایع الاسلام 4: 1034، مسأله43، ط استقلال طهران.
[11] مبانی تکملة المنهاج 2: 299، ط العلمیة.
[12] مبانی تکملة المنهاج 2: 299، ط العلمیة.