درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات(دیه دندان زاید)
 مسأله3: «ليس للزائد على ثمان وعشرين دية مقدرة، والظاهر الرجوع إلى الحكومة، سواء كانت الزيادة من قبيل الواجب التي هي في رديف الأسنان أو نبت الزائد جنبها داخلا أو خارجا، ولو لم يكن في قلعها نقص أو زاد كمالا فلا شئ وإن كان الفاعل ظالما آثما، وللحاكم تعزيره.»
 در دیه اسنان در مسأله3 گفتیم فروعی مطرح است. سه فرع از آنها به اشاره گذشت که اکنون مجددا مطرح میکنیم.
 فرع اول: حکم دندانهای زائد بر 28 عدد:
 اگر علاوه بر 28 عدد دندان، دندانهای دیگری در دهان در ردیف همان 28 عدد روئیده باشد و بعد با جنایت بر دندان اصلی دندان زائد به تبع کنده شدن دندان اصلی کنده شود؛ دندان زائد دیه مستقل ندارد بلکه ارش ثابت است.
 فرع دوم: اگر علاوه بر 28 عدد؛ دندانهای دیگری در دهان در خارج از ردیف 28 عدد و در طرف بیرون دندانها در طرف لبها بروید و بر اثر جنایتی که بر دندان اصلی وارد شد دندان زائد به تبع کنده شدن دندان اصلی کنده شود دندان زائد دیه مستقل ندارد و ارش ثابت است.
 فرع سوم: اگر علاوه بر 28عدد؛ دندانهای دیگری در دهان و خارج از ردیف 28 عدد در قسمت داخلی در طرف زبان روئیده باشد و بر اثر جنایتی که بر دندانهای اصلی وارد شد دندان زاید به تبع کنده شدن دندان اصلی کنده شود دندان زائد دیه مستقل ندارد و ارش ثابت است.
 دلیل فروع سه گانه:
 1- اصل: دیه گرفتن و اثبات دیه در دندانهای زاید مورد تردید است و نمیدانیم مقدار زائد از 28 عدد دندان دیه دارد یا خیر؟ میگوییم اصل عدم ثبوت دیه در مقدار زائد است.
 2- روایت: حکم بن عتیبه [1] «قال: قلت لأبي جعفر (عليه السلام): بعض الناس في فيه اثنان وثلاثون سنا، وبعضهم له ثمانية وعشرون سنا، فعلى كم تقسم دية الأسنان؟ فقال: الخلقة إنما هي ثمانية وعشرون سنا اثنى عشرة في مقاديم الفم وست عشرة في مواخيره، فعلى هذا قسمة دية الأسنان، فدية كل سن من المقاديم إذا كسرت حتى تذهب خمسمائة درهم، فديتها كلها ستة آلاف درهم، وفي كل سن من المواخير إذا كسرت حتى تذهب فان ديتها مائتان وخمسون درهما وهي ست عشرة سنا فديتها كلها أربعة آلاف درهم، فجميع دية المقاديم والمواخير من الأسنان عشرة آلاف درهم، وإنما وضعت الدية على هذا، فما زاد على ثمانية وعشرين سنا فلا دية له، وما نقص فلا دية له، هكذا وجدناه في كتاب علي (عليه السلام) . . . الحديث.»
 ملاحظه میفرمایید امام دیه را بر 28 عدد دندان تقسیم کردند و کیفیت آن را نیز بیان کردند و در ذیل فرمودند «وما زاد علی ثمانیة وعشرین فلا دیة له» مازاد بر 28 دندان دیه ندارد.
 فرع چهارم:
 کنده شدن دندان زاید به تنهایی بر اثر جنایت و سالم ماندن دندان اصلی:
 اگر دندان زاید با جنایت، ظلما و عدوانا منفردا کنده شد و به دندان اصلی آسیبی نرسید در این صورت در مورد دیه دو قول است.
 قول اول: ثلث دیه: گفتهاند دندان زاید اگر به طور مستقل کنده شد فیه ثلث الدیة.
 مثلا اگر دندان زاید در کنار دندان اصلی مقادیم چه در ردیف دندان اصلی یا در خارج از ردیف دندان اصلی در طرف زبان و قسمت داخلی و یا در خارج از ردیف دندان اصلی مقادیم در طرف بیرون و قسمت لبها- قرار داشت دیهاش ثلث دیه همان دندان مقادیم است و اگر آن دندان زائد به همان سه حالت فوق در کنار مواخیر قرار داشت دیه هر دندان زائد ثلث دیه همان دندان مواخیر است یعنی ثلث 50 دینار و یا ثلث 25 دینار است.
 مرحوم محقق در شرایع [2] میفرماید «هو الاظهر»
 مرحوم شهید در مسالک [3] میفرماید «انه الاشهر» بعضی گفتهاند «هو المشهور».
 دلیل قول اول: گفتهاند از یک روایت [4]
  [5] که در بحث انگشتان دست نیز مورد بررسی قرار میگیرد یک قاعده به دست میآید زیرا از روایت به دست میآید «لکل عضو زاید ثلث الدیة» این بزرگان از این روایت یک قاعده درآوردهاند و به طور کلی گفتهاند هر عضو زایدی اگر بر اثر جنایت منفردا قطع شد ثلث دیه دارد و لذا در مورد دندان زائد هم میگویند ثلث دیه دارد.
 مناقشه در دلیل قول اول: میگوییم گرچه روایت صراحت دارد و میگوید «لکل عضو زائد ثلث الدیة» اما به دست آوردن قاعده از یک روایت که مربوط به دست است قرینه میخواهد که بگوییم این قاعده کلی است و شامل موارد غیر دست میشود بلکه تسری حکم از انگشت زائد به دندان زائد قیاس است و فقط از راه قیاس میتوان قاعده را از روایت به دست آورد که این هم باطل است پس قول به ثلث وجهی ندارد.
 قول دوم: حکومت (ارش): گفتهاند اگر دندان زائد مستقلا کنده شد چون دلیل خاصی نداریم و مقدر شرعی ندارد ارش تعیین میشود یعنی فرض میکنیم یک عبدی دندان زائد داشت و بر اثر جنایت کنده شد محاسبه میشود قیمت این عبد قبل از کنده شدن دندان زائد چقدر بود و الآن که دندان زائد کنده شده چند درصد از قیمت عبد کم شده است؟ همان نسبت ارش بابت کنده شدن دندان زائد دریافت میشود. [6]
 جمعی از اصحاب این قول را پذیرفتهاند از جمله در ریاض [7] میفرماید «فالقول بالحکومة فی غایة القوة» صاحب ریاض بعد از استدلالی که میآورد این قول را قوی میشمارد.
 مرحوم امام هم همین قول را قبول میکند میفرماید «لیس للزاید علی ثمانیة .... والظاهر الرجوع الی الحکومة» پس قول به ارش قول اصح است.
 فرع پنجم: رفع نقص مجنی علیه با کنده شدن زائد: امام(ره) در ذیل مسأله 3 میفرمایند «لو لم یکن فی قلعها نقص او زاد کمالا فلا شیئ وان کان الفاعل ظالما آثما وللحاکم تعزیره»
 اگر کنده شدن دندان زائد باعث نقص در مجنی علیه نشد بلکه گرچه بر اثر جنایت کنده شد اما باعث کمال در مجنی علیه شد که از شر زشتی ایجاد شده در دهان رها شد در این صورت هم دیه ندارد و هم حکومت ندارد بلکه فقط فعل محرَّم جانی باعث ظلم بر مجنی علیه و ایذاء مومن شد و لذا حاکم جانی را تعزیر و مجازات میکند البته احتمال دارد از بابت هزینه جراحت چیزی بدهکار شود.
 مسأله 4 «لا فرق فی الاسنان بین اسودها واصفرها وابیضها اذا کان اللون اصلیا»
 مسأله دو صورت دارد:
 صورت اول: اگر دندانهای مجنی علیه از قبل خلقتاً سیاه یا زرد بود و بر اثر جنایت شکست؛ زرد یا سیاه بودن دندان در مقدار دیه تغییری ایجاد نمیکند بلکه همان مقادیر گفته شده ثابت است.
 نتیجه: در مورد دیه دندان بین دندان سیاه یا زرد یا سفید هیچ فرقی نیست.
 دلیل مسأله: اطلاق ادلهای که برای 28 دندان میگفت دیه کامل دارد هر دندانی را شامل است خواه قبل از جنایت سیاه یا سفید یا زرد باشد.
 صورت دوم: «لو اسودت بالجنایة فدیتها ثلثی دیة الصحیح»
 اگر دندان سفید و سالم مجنی علیه بر اثر جنایت فقط سیاه یا زرد شود جانی به دو ثلث دیه همان دندان سالم که اکنون با جنایت سیاه یا زرد شده است محکوم میشود.
 دلیل مسأله:
 1- اجماع: صاحب جواهر [8] فرمود: «بلا خلاف محقق اجده بل ربما ظهر من الغنیة [9] الاجماع علیه»
 مرحوم شیخ در خلاف [10] این مطلب را متعرض است و میفرماید «علیه الاجماع الفرقة واخبارها»
 2- روایت: صحیحه عبدالله بن سنان [11] عن الصادق(علیه السلام) «السن اذا ضربت انتظر بها سنة فان وقعت اغرم الضارب خمس مأة درهم وان لم تقع واسودت اغرم ثلثی دیتها»
 اگر بر دندان ضربهای وارد شد تا یک سال منتظر میمانند که آیا سیاه میشود یا کنده شده و میافتد اگر در این مدت دندان کنده شد 500 درهم دیه دارد و اگر ضربه دید و بعد از مدتی سیاه شد و نیفتاد باید دو ثلث دیه همان دندان را بپردازد یعنی دو ثلث 500 درهم بدهکار است.
 مناقشه در دلالت روایت و توجیه آن:
 اشکالی به روایت وارد است که میگوید اگر دندان بعد از انتظار افتاد 500 درهم باید غرامت بدهد در حالیکه غرامت هر یک دندان عقب 250 درهم است لذا برای رفع اشکال میگوییم معمولا بیشتر به دندانهای جلو ضربه وارد میشود پس حمل میشود بر حکم شکستن دندان جلو اما روایت برای دلالت بر مطلوب، یعنی دیه سیاهی یا زردی دندان صراحت دارد.
 در نتیجه اگر دندانهای عقب آسیب ببیند و سیاه یا زرد شود ثلث دیه همان دندان محاسبه میشود.
 وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.


[1] وسائل الشیعة 29: 343، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب38، ح2، ط آل البیت.
[2] شرایع الاسلام 4: 1034، ط استقلال طهران.
[3] مسالک الافهام 15: 422، ط المعارف الاسلامیة.
[4] وسائل الشیعة 29: 345، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب39، ح2، ط آل البیت: « عن غياث بن إبراهيم عن أبي عبد الله (عليه السلام) في الإصبع الزائدة إذا قطعت ثلث دية الصحيحة.»
[5] بعدا در بحث انگشتان که انگشت زائد متداول است و بسیاری از افراد انگشت زائد دارند این روایت و احیانا دیگر روایات مربوطه را مورد بررسی قرار می دهیم که از آن به دست میآید «لکل عضو زائد ثلث الدیة».
[6] گفتنی است ممکن است گاهی کنده شدن دندان اضافه یک عبد باعث ارزش افزوده در قیمت او شود که بحث آن در فرع بعدی میآید.
[7] ریاض المسائل 14: 268، ط جماعة المدرسین.
[8] جواهرالکلام 43: 235، ط دارالکتب الاسلامیة.
[9] غنیة النزوع : 418، ط مؤسسة الامام الصادق(ع).
[10] الخلاف 5: 243، ط جماعة المدرسین.
[11] وسائل الشیعة 29: 348، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب40، ح1، ط آل البیت.