درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/02/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات(دیه لبها)
 گفتیم در هر دو لب اگر قطع شود بالاتفاق نصا و فتویً دیه کامله دارد و اگر یک لب را کسی قطع کرد چه لب بالا یا پایین باشد صورت مسأله اینگونه قابل تصویر بود که یا؛
 1- یک جانی یک مرتبه لب بالا را قطع کرد و در مرحله بعد لب پایین را یا به عکس.
 2- یک جانی ابتدا لب بالا را قطع کرد و جانی دوم لب پایین را یا به عکس.
 مسأله اختلافی بود که چهار قول داشت:
 قول اول: از مرحوم مفید [1] نقل شده بود که فرمود لب پایین دو ثلث و لب بالا یک ثلث دارد که بیان شد و سه دلیل داشت:
 1- اجماع، 2- امساک طعام و شراب توسط لب پایین، 3- زشتی بیشتر در قطع لب پایین.
 و بحث کردیم و در ادله آن مناقشه شد.
 قول دوم: از هزار دینار چهارصد دینار برای لب بالا و ششصد دینار برای لب پایین.
 مرحوم صدوق [2] در مقنع و هدایة و مرحوم شیخ در نهایه [3] ، تهذیب [4] و استبصار [5] و خلاف [6] این قول را پذیرفتند. و مرحوم شیخ در خلاف فرمود «علیه اجماع الفرقة واخبارها» که اخبار بصورت ذیل بیان شد.
 
 اخبار:
 1- ابان بن تغلب [7] «فی الشفة السفلی ستة آلاف درهم وفی العلیا اربعة آلاف لأن السفلی تمسک الماء» بر اساس روایت ابان دو خمس برای لب بالا و سه خمس برای لب پایین دیه تعیین شده است.
 2- روایت کتاب ظریف که مرحوم محقق [8] بر اساس آن فرمود برای لب پایین تفاضل دیه مطرح است.
 در این قول مناقشه کردیم که:
 1- روایت ابان ضعیف است زیرا قبل از ابان ابی جمیله آمده است و ابی جمیله مجهول است.
 2- در کتاب ظریف فقط فضیلت لب پایین مطرح است و مقدار معین نشده است پس قابل استدلال نیست.
 قول سوم: مرحوم صدوق [9] نقل کرده است که لب بالا نصف دیه و لب پایین دو ثلث دیه دارد و برای استدلال روایتی از ظریف [10] نقل کرده بودند و ایراد داشت که؛
 اولا: این قول نادر است و مرحوم محقق [11] می‌فرماید غیر صدوق و ابن ابی عقیل عمانی [12] هیچکس قائل نشده است.
 ثانیا: لازمه این قول این است که جمع دو لب دیه‌اش از دیه کامل بیشتر باشد در حالیکه گفتیم نصا و فتویً دو لب یک دیه کامله دارد یعنی مخالف با آن روایات عام است.
 ثالثا: معارضه دارد با یک روایت که در قول چهارم می‌خوانیم و آن روایت سماعه [13] است که می‌فرماید لب پایین و لب بالا مساوی است.
 قول چهارم: «انهما سواء فی الدیة» قائلین این قول جماعت کثیری از علما هستند. مرحوم محقق [14] بعد از نقل قول چهارم می‌فرماید «وهو حسن»
 مرحوم علامه در قواعد [15] می‌فرماید «هو حسن»
 محقق اردبیلی در مجمع الفائده [16] پس از نقل این قول آن را تایید می‌کند.
 مرحوم خویی [17] می‌فرماید «هو الاظهر»
 مرحوم امام در تحریر می‌فرمایند «وفی الشفتین الدیة کاملة وفی کل واحدة منهما النصف علی الاقوی»
 دلیل قول چهارم:
 الف: روایات عام:
 1- هشام بن سالم [18] که بطور کلی می‌فرمود «کلما فی الانسان منه اثنان ففیهما الدیة وفی کل واحد منهما نصف الدیة»
 2- صحیحه عبدالله بن سنان [19]
  [20]
  [21]
  [22] «عن عبد الله بن سنان، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: ما كان في الجسد منه اثنان ففي الواحد نصف الدية مثل اليدين والعينين»
 ب: روایت بالخصوص:
 1- مضمره سماعة [23]
  [24] قال «...والشفتان العلیا والسفلی سواء فی الدیة»
 اینکه مضمره است عیب ندارد چون سماعه از راویان مورد اعتماد است و مطمئن هستیم که از غیر امام معصوم نقل نمی‌کند. سماعه می‌گوید از امام شنیدم فرمود لب بالا و پایین در دیه مساوی هستند.
 بررسی یک احتمال در ترجمه روایت:
 گاهی ممکن است گفته شود که چرا اینگونه معنی می‌کنید بلکه بگویید «سواء» یعنی هر دو در داشتن دیه مساویند اما اینکه مقدار آن چقدر است روایت شامل نمی‌شود.
 ردّ احتمال طرح شده: می‌گوییم این خیلی بعید است بلکه به عبارت بهتر می‌شد گفت و حمل بعیدی است.
 2- زراره [25] عن ابی عبدالله قال «وفی الشفتین الدیة وفی العینین الدیة وفی احداهما نصف الدیة»
 ان قلت: بعضی ان قلتی آوردند که اول شفتین را گفت بعد عینین را گفت و بعد گفت احداهما لذا می‌توان گفت ضمیر در احداهما برمی‌گردد به عینین و ربطی به شفتین ندارد. و نتیجه این می‌شود که در یک عین نصف دیه ثابت است و روایت از بیان یک شفة ساکت است.
 قلت: این هم خلاف ظاهر است بلکه امام می‌خواهند در هر دو چشم و هر دو لب حکم تک عضو را بفرمایند و سیاق عبارت این است که «فی احداهما» یعنی در یک لب و یا یک عین نصف دیه ثابت است.
 بررسی مجدد اقوال:
 قول چهارم قائل زیاد دارد و مشاهیر علماء قائلند و استدلال قوی هم دارد روایات عام و روایات خاص هم دارد.
 قول اول و دوم نسبت به قول چهارم نادر هستند و مدرک کافی ندارند.
 قول سوم نسبت به قول چهارم قائل کم دارد و مدرکش کافی نیست و شهرت هم به آن حدی نیست که ضعف مدرک را جبران کند. اما در قول چهارم یا می‌فرمایند «هو حسن» یا می‌گویند «اظهر» یا می‌گویند «اقوی» است. و روایت سماعه هم موافق با صحیحه است بنابراین معتضد می‌شود با آن عام و خبر سماعه و ظریف با آن عموم مخالف می‌شوند و سماعه با ظریف معارضه می‌کنند در این صورت ترجیح با کدام است؟
 می‌گوییم ترجیح با خبر سماعه است زیرا معتضد با آن عام بود بنابراین قول چهارم اقوی است.
 مرحوم امام می‌فرماید اگر خواستید احتیاط بکنید قول ثلث و دو ثلث را نگیرید بلکه قول دوم را بگیرید که می‌گفت دو خمس و سه خمس.
 و از طرفی هم اجماعی را مرحوم شیخ [26] نقل می‌کند که لب پایین فضیلت دارد لذا امام می‌فرماید «وفی کل واحدة منهما النصف علی الاقوی وعلی الاحوط فی السفلی ستة ماة دینار» تا به احتیاط عمل شود و این فتوای دقیقی است. امام در تحریر فرمود اقوی این است که مساویند ولی احتیاط مستحب این است که لب پایین ششصد دینار دیه داشته باشد.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] المقنعة : 755، ط کنگره شیخ مفید(ره).
[2] المقنع : 511، ط مؤسسه امام هادی(ع).
[3] النهایة : 766، ط بیروت.
[4] تهذیب الاحکام 10: 246، کتاب الدیات، باب دیات الاعضاء، ح974، ط دارالکتب الاسلامیة.
[5] الاستبصار 4: 288، کتاب الدیات، باب دیة الشفتین، ح1086، ط دارالکتب الاسلامیة.
[6] الخلاف 5: 239، ط جماعة المدرسین.
[7] وسائل الشیعة 29: 294، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب5، ح2، ط آل البیت.
[8] شرایع الاسلام 4: 1032، ط استقلال طهران.
[9] المقنع : 511، ط مؤسسه امام هادی(ع).
[10] وسائل الشیعة 29: 294، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب5، ح1، ط آل البیت.
[11] شرایع الاسلام 4: 1032، ط استقلال طهران.
[12] مجموعه فتاوی ابن ابی عقیل: 171.
[13] وسائل الشیعة 29: 286، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح10، ط آل البیت.
[14] شرایع الاسلام 4: 1032، ط استقلال طهران.
[15] قواعد الاحکام 3: 673، ط جماعة المدرسین.
[16] مجمع الفائدة 14: 370، ط جماعة المدرسین.
[17] مبانی تکملة المنهاج 2: 285، ط العلمیة.
[18] وسائل الشیعة 29: 287، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح12، ط آل البیت.
[19] الکافی 7: 315، ح22، ط دارالکتب الاسلامیة.
[20] گفتنی است در متن وسائل و تهذیب که آدرس آن در ذیل می‌آید آمده است «ففیه نصف الدیة» بعید نیست که به قرینه متن کافی که در آن جمله «ففی الواحد نصف الدیة» آمده است متن وسائل و تهذیب هم ناظر بر نصف دیه در هر یکی از دوتا باشد.
[21] وسائل الشیعة 29: 283، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح 1، ط آل البیت.
[22] تهذیب الاحکام 10: 250، ح989، ط دارالکتب الاسلامیة.
[23] وسائل الشیعة 29: 286، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح10، ط آل البیت.
[24] با اینکه مضمره است ولی سماعه معلوم است که از امام نقل می‌فرماید.
[25] وسائل الشیعة 29: 285، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح6، ط آل البیت.
[26] الخلاف 5: 238، ط جماعة المدرسین.