درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/12/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات (مصادیق ضمان دیه بالتسبیب)
 یک تذکر:
 امروز سالروز وفات حضرت معصومه(س) است چنین روزی برای ما محترم است و احترام به حضرت معصومه لازم است و این منافاتی با تعطیل نبودن درس ندارد. هر چند بعضی پیشنهاد تعطیلی درس یا حتی تعطیلی حوزه علمیه را داده‌اند. اما به نظر می‌رسد اگر درس تعطیل بشود آقایان می‌روند سراغ کارهای روزمره و اگر درس باشد ممکن است در همان درس‌ها یک حدیثی یک مطلبی در شأن و جلالت حضرت معصومه(س) مطرح بشود که مفیدتر است البته در بعضی از شهادت‌ها نظیر عاشوراء که شعار شیعه است جهت اقامه شعائر اسلام باید تعطیل باشد اما در مواردی که بنابر قولی شهادت یا وفات است تعطیل شدن درس نتیجه عملی ندارد و با توجه به آن اهتمامی که به درس باید باشد مصلحت نیست ولذا ما ترجیح دادیم که درس باشد و حوزه دایر باشد و اگر آقایان یک شرحی از حال و جلالت ایشان بگویند این خیلی انسب است. اکنون مقدمتا برای احترام حضرت معصومه(س) یک جمله‌ای عرض می‌کنیم.
 مرحوم حاج شیخ عباس قمی در معنی لغت «فطم» شرحی از زندگی حضرت معصومه(س) از تاریخ قم نقل می‌کند و می‌گوید در سال 200 هجری مامون عباسی امام رضا(ع) را از مدینه به مرو دعوت کرد یک سال بعد در سنه 201 حضرت معصومه(س) به قصد دیدن برادر از مدینه حرکت کرد به طرف خراسان تا رسیدند به ساوه ایشان مریض شدند جمعی هم همراه ایشان بودند و خبر آمدنشان رسید به قم جمعی از شیعیان قمی رفتند به ساوه از ایشان برای تشریف فرمایی به قم دعوت کنند که در بین آنها موسی بن خزرج از بزرگان قم بود و خدمت حضرت معصومه(س) در ساوه شرفیاب شد و دعوت کردند که به قم تشریف بیاورید آن حضرت ابتدا از مسافت ساوه تا قم پرسیدند گفته شد مسافت ده فرسخ (60 کیلومتر) است ایشان قبول کردند به قم بیایند هنگام ورود به قم استقبال عظیم و بی نظیری از ایشان شد و خود موسی بن خزرج زمام ناقه حضرت را به دست گرفته بود و جلو حرکت می‌کرد و همچنان که آن حضرت سواره بودند ناقه را درب خانه خودش خوابانید و حضرت معصومه(س) را در منزل خودش مهمان کرد ضمن اینکه حضرت بیمار بودند و 16 روز یا بنا به نقلی 17 روز در منزل موسی بن خزرج ماندند و بعد دارفانی را وداع گفتند و همین جایی که اکنون قبر مطهر حضرت معصومه(س) است زمین ملکی موسی بن خزرج بود و آن حضرت را در آنجا دفن کردند.
 دو روایت نقل می‌کنیم؛
 1- از امام صادق(ع) حدیثش مفصل است فرمود «ان لله حرما وهو مکة وان للرسول حرما وهو المدینة وان لامیرالمؤمنین حرما وهو الکوفة وان لنا حرما وهو بلدة قم وستدفن فیها امرأة من اولادی تسمی فاطمة فمن زارها وجبت له الجنة» [1]
 حضرت امام صادق(عليه السلام) فرمود حرم خدا مکه است و حرم پیامبر مدینه است و حرم امیرالمؤمنین کوفه است و ما هم حرم داریم و آن شهر قم است به زودی خانمی از فرزندان من که نامش فاطمه است در قم به خاک سپرده می‌شود هرکس او را زیارت کند بهشتی خواهد شد.
 در ذیل روایت دارد «قال الراوی وکان هذا الکلام منه قبل ان یولد الکاظم» راوی می‌گوید این بیان حضرت امام صادق(عليه السلام) قبل از تولد حضرت امام کاظم(عليه السلام) بوده است یعنی نه تنها که خود حضرت معصومه(س) هنوز متولد نشده بود بلکه پدرش امام هفتم نیز هنوز متولد نشده بود.
 2- سعد بن عبدالله قمی هم که از راویان بزرگ حدیث در قم بوده است نقل می‌کند «عن علی بن موسی الرضا قال یا سعد عندکم لنا قبر قلت جعلت فداک قبر فاطمة بنت موسی بن جعفر قال نعم من زارها عارفا بحقها فله الجنة» [2] آنوقت کیفیت زیارت را اینگونه بیان کردند که در بالا سر روبه قبله بایست سی و چهار مرتبه الله اکبر سی و سه مرتبه سبحان الله سی و سه مرتبه الحمدلله بگو و بعد این زیارت که معروف است را بخوان و فرمود کسی که این زیارت را بخواند فله الجنة.
 در ذیل روایت دیگر آمده است «وتدخل بشفاعتها شیعتی الجنة» نه فقط زائران او بهشتی می‌شوند بلکه شیعیان ما با شفاعت او داخل بهشت می‌شوند.
 خدا رحمت کند مرحوم آیة الله نجفی مرعشی را؛ یک وقت من خدمتشان بودم فرمودند که من از قبر حضرت معصومه(س) شفا می‌گیرم و فرمودند اگر لباس نو بخواهم بپوشم اول زیر عبا می‌گیرم در حرم که مشرف می‌شوم به ضریح مطهر متبرک می‌کنم و بعد می‌پوشم ان شاء الله امیدوار هستیم که در جوار حرم ملکوتی‌اش همه ما به تحصیل و تدریس و آنچه که وظایف حوزوی ما اقتضا می‌کند موفق باشیم. ان شاء الله مشرف شدید ما را هم فراموش نکنید دعا بفرمایید.
 مصادیق ضمان دیه بالتسبیب:
 بحث در مصادیق قتل به تسبیب است فروع مختلفی که در مسأله1 بود بررسی شد. اکنون وارد بحث در مسأله2 می‌شویم
 «لو حفر بئرا مثلا فی ملکه ثم دعی من لم یطلع کالاعمی او کان الطریق مظلما فالظاهر ضمانه» این بخش از مسأله2 یکی از فروعی است که ما در مسأله قبلی متعرض آن شدیم. و گفتیم اگر در ملک خودش چاه حفر کرد و اعمی و نظیر آن را دعوت کرد و اطلاع نداد و آن فرد در چاه افتاد و مُرد حافر ضامن است زیرا قتل عرفا مستند به حافر است و چون اطلاع نداد عدوان صادق است و اطلاق روایاتی که می‌گفت اگر کسی در ملک خود چاهی حفر کرد و کسی افتاد در چاه و مُرد؛ حافر ضامن نیست از این مورد انصراف دارد.
 تعداد زیادی از بزرگان هم همین مطلب را فرمودند.
 مرحوم شهید [3] در مسالک می‌فرماید «فاما اذا لم یعرفه والداخل اعمی او الموضع مظلم اتجه الضمان کما لو دعی غیره الی طعام مسموم فاکله» اگر فرد نابینا را به خانه‌ای که در آن چاه کنده دعوت کند و از وضعیت چاه اطلاع رسانی نکند یا دعوت شونده اعمی نباشد اما زمان ورود در تاریکی باشد ضمان حافر متجه است و این عمل همانند موردی است که با علم به مسموم بودن غذا انسانی را به صرف غذای مسموم دعوت کند.
 فرعان: امام در ادامه می‌فرمایند «ولو دخل بلااذنه او باذنه السابق قبل حفر البئر ولم یطلع الآذن فلا یضمن»
 فرع اول: اگر اعمی بدون اذن وارد شود و در چاه بیفتد و بمیرد حافر ضامن نیست.
 فرع دوم: اگر صاحب ملک در یک زمانی اذن ورد به خانه را داده بود و بعد از مرور زمان چاهی حفر کرد و پس از حفر چاه انسانی بر اساس همان اذن سابق وارد خانه شد و در چاه افتاد و مُرد حافر ضامن نیست.
 حکم مانع طبیعی در طریق عام:
 مسأله3 «لو جاء السیل بحجر» در مسأله قبل فرض این بود که انسانی سنگی در جاده بگذارد که گفتیم اگر اضرار به طریق مسلمین باشد ضامن است اما در مسأله 3 می‌گوید اگر سیلی آمد و یک سنگی را وسط جاده انداخت در این صورت کسی ضامن نیست مگر اینکه یک کسی این سنگ را جابجا کند آن جای دومی که می‌گذارد یا مثل جای اول باعث اضرار است که بلا شک ضامن است ولو سنگ را سیل آورده باشد اما همینکه جابجا کرد واضع حجر می‌شود و اگر حادثه‌ای رخ دهد ضامن است ولی اگر برداشت و در یک جای مناسبتر برای مصلحت ماره گذاشت می‌گوییم ضامن نیست.
 مسأله4 باشد برای فردا ان شاء الله.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.


[1] بحار الانوار 57: 216، ط بیروت.
[2] بحار الانوار 48: 316، ط بیروت.
[3] مسالک الافهام 15: 361، ط المعارف الاسلامیة.