درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات (ضمان دیه بالتسبیب)
 گفتیم مبحث دوم از سه مبحث ضمان دیه؛ ضمان بالتسبیب است.
 و در بحث مصادیق سبب؛ چهار مصداق بیان کردیم که به اختصار مرور می کنیم.
 صورت مسأله این بود که کسی حفر بئر می‌کند و دیگری در آن می‌افتد و می‌میرد آیا صدق می‌کند قتل به تسبیب کرده است یا خیر؟
 البته مثال حفر بئر از باب نمونه است وگرنه هرچه را که مانع ایجاد کند و باعث مرگ کسی بشود مورد بحث است.
 مرور مصادیق چهارگانه:
 مصداق اول: اگر در ملک خودش حفر بئر کند و شخصی بدون اذن وارد شود و در چاه بیفتد و بمیرد در این صورت حافر بئر ضامن نیست.
 مصداق دوم: اگر در ملک خودش حفر بئر کند و شخصی با اذن و دعوت حافر وارد شود و در چاه بیفتد و بمیرد در صورتی که دعوت برای روز باشد یا اگر شب بود داعی وظیفه اطلاع رسانی را انجام دهد ضامن نخواهد بود.
 مصداق سوم: در ملک مباح حفر بئر کند و کسی در آن بفتد و بمیرد در این صورت هم ضامن نیست.
 مصداق چهارم: اگر در ملک غیر حفر بئر کند؛
 اگر با رضایت مالک حفر بئر کرده است و کسی افتاد و مرد حافر ضامن نیست.
 اگر بدون رضایت مالک حفر بئر کرده است و مالک بعد از فهمیدن راضی نشد در این حالت چه مالک در چاه بیفتد و بمیرد یا شخص ثالثی در چاه بیفتد و بمیرد؛ حافر ضامن است.
 و اگر مالک بعد از فهمیدن راضی شد در آن حالت حافر ضامن نیست.
 مصداق پنجم: بحث امروز این است که اگر کسی در طریق مسلمین مانعی ایجاد کند و باعث تلف یا عیب کسی شود در مسأله دو صورت مطرح است:
 صورت اول: شخصی به طور مطلق تصمیم می‌گیرد در طریق عام چاهی حفر کند و یا مانعی ایجاد کند
 صورت دوم: شخصی به عنوان رعایت مصلحت عام در طریق عام چاهی حفر می کند یا مانعی ایجاد می کند مثل اینکه چاهی حفر می کند تا عابرین از آب آن استفاده کنند یا گودالی حفر می کند که به حسب موقعیت منطقه ای آب اضافی در کنار جاده جمع شود و مسیر عامه مخروبه نماند. و دیگر مصالحی میتوان در نظر گرفت.
 بررسی صورت اول از مصداق پنجم:
 اگر کسی در طریق عام چاهی حفر کند و انسانی بیفتد و بمیرد در مسأله دو قول است:
 قول اول: ضمان: گفته‌اند حافر چاه ضامن است لان الجواز مشروط بالسلامة چون جواز عمل در جائی است که به مصلحت عام آسیبی نرسد و اگر یک نفر هم تلف شود می‌گوییم مصلحت عامه ندارد پس عمل جایزی انجام نداده است و ضامن است. به علاوه تصرف عدوانی در طریق عمومی کرده است. و این مورد تقریبا اتفاقی است.
 دلیل مسأله:
 1- اجماع: مرحوم صاحب جواهر [1] از مرحوم شیخ [2] نقل می‌کند که فرمود «هو ضامن عندنا» که از این عبارت استفاده اجماع می‌شود.
 2- روایت:
 الف: صحیحه حلبی [3] عن ابی عبدالله «قال سألته عن الشئ یوضع علی الطریق فتمر الدابة فتنفر بصاحبها فتعقره فقال کل شئ یضر بطریق المسلمین فصاحبه ضامن لما یصیبه»
 راوی می‌پرسد اگر مانعی در طریق قرار داده شود و انسانی سوار بر چهار پا از مسیر عبور کند و دابه با مانع برخورد کرده و صاحبش را به زمین بزند [و باعث آسیب یا مرگ سوار شود] حکم چیست؟ امام فرمود هرکس ایجاد مانع در طریق مسلمین کند ضامن آسیب‌های وارده است.
 روایت از نظر سند صحیحه است که مشایخ ثلاث [4]
  [5]
  [6] نقل می‌کنند.
 ب: ابی الصباح کنانی [7] عن ابی عبدالله قال «کل من اضر بشیئ من طریق المسلمین فهو له ضامن»
 کیفیت استدلال به دو روایت:
 ممکن است بگویند روایت با توجه به اطلاقی که دارد حتی صورتی را که در طریق مسلمین لمصلحة العامة ایجاد مانع کند را شامل می‌شود.
 نکته: مرحوم صاحب جواهر [8] کلامی دارند که به نظر می‌رسد می‌خواهند تفصیلی قائل شوند و می‌فرماید کسی که در طریق مسلمین مانعی ایجاد کرد و شخصی بر اثر آن مانع آسیب دید یا مرد اگر استیذان از امام کرده باشد ضامن نیست. اما اگر اذن از امام ندارد ولو مصلحت عامه را رعایت کرده باشد وجهی برای عدم ضمان ندارد.
 مناقشه در کلام صاحب جواهر:
 ظاهرا کلام صاحب جواهر قابل خدشه است زیرا این حرف درستی نیست که بگوییم انسانی برای منفعت عامه و به عنوان محسن کاری انجام داد اما بعد مستلزم فسادی شد یعنی اگر احسان و مصلحت عامه است نیازی به اجازه و اذن امام ندارد البته اگر در یک مورد کسی اذن مستقیم از امام گرفته باشد علی الرأس قبول داریم اما بحث ما الان در فقه مسأله طریق مسلمین است که اگر کسی در طریق عامه حفر بئر کند و کسی بیفتد و بمیرد حکم چیست؟ و فرض بحث مربوط به موردی است که استیذان مستقیم از امام ندارد.
 قول دوم: عدم ضمان: مرحوم شهید [9] می‌فرماید «اظهرهما انه لا ضمان لما فیه من المصلحة العامة»
 مرحوم محقق در شرایع [10] می‌فرماید «لو حفر فی الطریق المسلوک لمصلحة المسلمین قیل لا یضمن لان الحفر لذلک سائغ وهو حسن»
 مرحوم امام می‌فرماید «لو فعل ذلک لمصلحة المارة فالظاهر عدم الضمان»
 دلیل قائلین به عدم ضمان:
 1- جواز عمل: حفر بئر در طریق عمومی یک فعل جایز است و چیزی که شرعا اذن دارد و جایز است لا یستعقب الضمان ضمان ندارد.
 2- قاعده احسان: گفته‌اند کسی که در مسیر عام برای مصلحتی عام حفر بئر کند مشمول قاعده احسان است وما علی المحسنین سبیل.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] جواهر الکلام 43: 98، ط دارالکتب الاسلامیة.
[2] المبسوط 7: 187، ط المرتضویة.
[3] وسائل الشیعة 29: 243، کتاب الدیات، ابواب موجبات ضمان، باب9، ح1، ط آل البیت.
[4] الکافی 7: 349، ح2، ط دارالکتب الاسلامیة.
[5] تهذیب الاحکام 10: 223، ح787، ط دارالکتب الاسلامیة.
[6] من لا یحضره الفقیه 4: 155، ح5347، ط جماعة المدرسین.
[7] وسائل الشیعة 29: 243، کتاب الدیات، ابواب موجبات ضمان، باب9، ح2، ط آل البیت.
[8] جواهر الکلام 43: 99، ط دارالکتب الاسلامیة.
[9] مسالک الافهام 15: 362، ط المعارف الاسلامیة.
[10] شرایع الاسلام 4: 1025، ط استقلال طهران.