درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/11/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات (تنه زدن منجر به قتل)
 مسأله14 «لو صدمه فمات المصدوم فإن قصد القتل أو كان الفعل مما يقتل غالبا فهو عمد يقتص منه، وإن قصد الصدم دون القتل ولم يكن قاتلا غالبا فديته في مال الصادم، ولو مات الصادم فهدر لو كان المصدوم في ملكه أو محل مباح أو طريق واسع، ولو كان واقفا في شارع ضيق فصدمه بلا قصد يضمن المصدوم ديته، وكذا لو جلس فيه فعثر به إنسان، نعم لو كان قاصدا لذلك وله مندوحة فدمه هدر، وعليه ضمان المصدوم.»
 یکی از فروع موجبات ضمان دیه تنه زدن به دیگران است. اگر انسانی تنه زد به کسی و آن شخص افتاد و مرد و یا مجروح شد اقسام سه گانه قتل در آن متصور است:
  1. اگر قصد قتل دارد قتل عمد است و قصاص دارد.
  2. اگر فعل مما یقتل است قتل عمد است و قصاص دارد.
  3. اگر قصد قتل ندارد و فعل هم مما یقتل نیست بلکه تصادفا منجر به مرگ یا نقص عضو شد شبه عمد است و دیه دارد.
 نکته: اگر خود صدمه زننده با تنه زدن افتاد و علاوه بر کشتن مصدوم خودش نیز مُرد خون صدمه زننده هدر است. اما نسبت مصدوم مسأله سه صورت دارد:
 صورت اول: حضور مصدوم در ملک شخصی:
 اگر صدمه زننده وارد ملک مصدوم شده و با تنه زدن به او باعث قتلش شود ضامن خون مصدوم است.
 صورت دوم: حضور مصدوم در ملک مباح عمومی با وجود مندوحه:
 اگر صادم با داشتن مندوحه یعنی وسیع بودن مکان و راه به طوری که می‌توانست با مصدوم برخورد نکند اما خود را به مصدوم زد و هر دو کشته شدند خون صادم هدر است و دیه مصدوم بر عهده صادم است.
 صورت سوم: حضور مصدوم در ملک مباح عمومی بدون وجود مندوحه:
 اگر در مسیر مندوحه وجود ندارد یعنی در محلی مباح و عمومی ایستاده است که نباید بایستد و مکان مکان ضیق است، دیه مصدوم بعهده صادم است و دیه صادم نیز بعهده مصدوم است.
 اگر هیچ قصدی نداشته باشد خطای محض است.
 مسأله15 «إذا اصطدم حران بالغان عاقلان فماتا فإن قصدا القتل فهو عمد، وإن لم يقصدا ذلك ولم يكن الفعل مما يقتل غالبا فهو شبيه العمد يكون لورثة كل منهما نصف ديته، ويسقط النصف الآخر، ويستوي فيهما الراجلان والفارسان والفارس والراجل، وعلى كل واحد منهما نصف قيمة مركوب الآخر لو تلف بالتصادم، من غير فرق بين اتحاد جنس المركوب واختلافه وإن تفاوتا في القوة والضعف، ومن غير فرق بين شدة حركة أحدهما دون الآخر أو تساويهما في ذلك إذا صدق التصادم، نعم لو كان أحدهما قليل الحركة بحيث لا يصدق التصادم بل يقال صدمه الآخر فلا ضمان على المصدوم، فلو صادمت سيارة صغيرة مع سيارة كبيرة كان الحكم كما ذكر، فيقع التقاص في الدية والقيمة، ويرجع صاحب الفضل إن كان على تركة الآخر.»
 برخورد متقابل منجر به قتل:
 اگر دو نفر با قصد برخورد، به هم تنه بزنند و هر دو بمیرند صوری مطرح است:
 صورت اول: عامد بودن هر دو:
 اگر هر دو قصد قتل دارند قتل عمد است و قصاص دارد اما چون هر دو مرده‌اند قصاص منتفی است و دیه مطرح است.
 صورت دوم: قاصد نبودن هر دو و مما یقتل نبودن فعل:
 اگر قصد قتل ندارند و فعل هم مما یقتل نیست، قتل شبه عمد است و دیه دارد منتهی قتل هر کدام مستند به فعل خودش بعلاوه فعل دیگری است. بنابراین نصف دیه هر کدام هدر است ولی نصف دیه را طرف مقابل باید بدهد لذا اگر دیه‌ها مساوی هستند تهاتر می‌شود اما اگر دیه‌ها مساوی نیستند مثلا یکی از دو نفری که کشته شد نصف دیه‌اش را بابت دستش که قبلا قطع شده بود گرفته است پس باید یک چهارم دیه بدهد و یا یکی از دو نفر کشته شده اگر دو تا دیه گرفته است یعنی یک بار بابت یک دستش نصف دیه و باز دیگر بابت پایش نصف دیه و در مجموع یک دیه کامل گرفته است قتلش دیه‌ای ندارد.
 یستوی فیهما الراجلان والفارسان امام می‌فرماید در تصادم، بین دو سوار یا دو پیاده و یا یک سوار و یک پیاده تفاوتی نیست مثل همان حرف که ذکر شد در اینجا هم می‌آید حتی اگر اسب‌هایشان هم مردند دیه حیوان هم محاسبه می‌شود و فرقی نمی‌کند هر دو پیاده و هر دو سواره باشند و یا یکی پیاده باشد و یکی سواره باشد منتهی شخص پیاده نصف دیه شخص سواره و سوارش را باید بدهد.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.