درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: کتاب الدیات (دیه ولد الزنا و غیره دیه ذمی:)
 گفتیم در مورد دیه ولد الزنا در صورتی که بعد از بلوغ یا تمییز و اظهار اسلام کشته شود دو قول است.
 قول اول: مشهور میگویند «اذا اظهر الاسلام» اگر اظهار اسلام کرد، دیه‌اش دیه مسلمان است بعضی قول اول را نسبت به اکثر دادند و برخی نیز ادعای اجماع کردند.
 قول دوم: مرحوم صدوق [1] و سید مرتضی [2] گفتند ولد الزنا محکوم به کفر است و دیه او دیه کافر ذمی است. و به سه روایت (ابراهیم بن عبدالحمید، عبدالرحمن بن عبدالحمید، جعفر بن بشیر) استدلال کردند که جواب دادیم و نیز وعده کردیم یک روایتی که صحیحه و برخلاف مشهور و مطابق قول دوم است را بررسی کنیم، اما قبل از بررسی آن یک روایت که می‌تواند دلیل و شاهد بر عدم صحت قول مرحوم سید و مرحوم صدوق باشد را نقل می‌کنیم.
 بیان یک دلیل دیگر برای مشهور: صفوان بن یحیی [3] «قال سئل المرزبان ابا الحسن عن ذبیحة ولد الزنا قد عرفناه بذلک قال لابأس به والمرأة والصبی اذا اضطروا إلیه»
 ملاحظه می‌فرمایید از نظر سند صحیحه است و صریحا برخلاف قول دوم یعنی قول سید مرتضی و صدوق است. زیرا آن دو بزرگوار گفتند ولد الزنا محکوم به کفر است و اگر ولد زنا محکوم به کفر بود ذبیحه آن نباید جایز باشد و خوردنش باید حرام باشد در حالیکه امام(ع) فرمود «لا بأس به» پس معلوم می‌شود محکوم به کفر نیست و ذبیحه آن حلال است.
 البته در جای خود ثابت است که علاوه بر بسم الله شرط اسلام هم در ذبح لازم است.
 بررسی یک روایت معارض با قول مشهور:
 عبدالله بن سنان [4] عن الصادق(ع) «سألته عن دیة ولد الزنا قال یعطی الذی أنفق علیه ما انفق علیه» در ظاهر روایت راوی از امام در مورد دیه ولد الزنا پرسید یعنی «الذی انفق علیه ما انفق علیه» نشان می‌دهد که هرچه خواست بدهد، پس دیه ندارد.
 اقول: در بررسی این روایت می‌گوییم بسیار روشن است که این روایت بر هیچ یک از دو قول دلالت ندارد یعنی امام جوابی ندادند و مشخص نیست عدم جواب بر اساس چه مصلحتی بود. هر چند اگر به ظاهر روایت اخذ کنیم یک نکته در تأیید مشهور قابل دریافت است یعنی ظاهر روایت نشان می‌دهد دیه دارد اما میزان آن مشخص نیست «ما انفق علیه» نشان می‌دهد که به هر حال چیزی به عنوان دیه باید پرداخت شود و این نه تنها مخالف قول مشهور نیست بلکه در اصل دیه مؤید مشهور است و نمی‌توان گفت که مراد از «ما انفق علیه» دیه معهود است تا بگویید کسی که انفاق می‌کند هر چه می‌دهد برای دیه همان را بدهد زیرا در این روایت مقدار دیه معلوم نیست. لذا هیچ یک از اصحاب به این روایت عمل نکردند و می‌گویند این روایت ولو صحیحه است «رد علمه الی اهله» که اهلبیت خودشان معنایش را بیان کنند.
 نتیجه: روایت صفوان گرچه صحیحه است اما نه دلیل قول سید مرتضی و صدوق است و نه دلیل قول مشهور بلکه معرض عنها است. [5]
 حکم ولد شبهه: فرع بعدی این است که دیه بچه‌ای که با وطی شبهه به دنیا بیاید چه حکمی دارد؟ گفتیم اگر ولد زنا اظهار اسلام بکند محکوم به اسلام است پس ولد شبهه به طریق اولی اگر بعد از بلوغ اظهار اسلام کند محکوم به اسلام است.
 حکم بچه متولد شده از وطی حرام: اگر از طریق وطی حرام بچه به دنیا آمده باشد مثلا از طریق وطی در حال حیض و نظیر آن اگر بچه‌ای به دنیا بیاید و بعد از بلوغ اظهار اسلام کند محکوم به اسلام است و اگر کشته شود دیه مسلمان دارد.
 حکم بچه‌های سر راهی: بچه هایی که پیدا می‌شوند و در کودکستان‌ها نگهداری و بزرگ می‌شوند ممکن است پدر و مادر شرعی داشته باشند منتهی شناخته نشده‌اند لذا در اینگونه موارد نیز می‌گوییم کلا در حکم اسلام است.
 دیه ذمی:
 مسأله30: «دية الذمي الحر ثمانمأة درهم يهوديا كان أو نصرانيا أو مجوسيا، ودية المرأة الحرة منهم نصف دية الرجل، بل الظاهر أن دية أعضائهما وجراحاتهما من ديتهما كدية أعضاء المسلم وجراحاته من ديته، كما أن الظاهر أن دية الرجل والمرأة منهم تتساوى حتى تبلغ الثلث مثل المسلم، بل لا يبعد الحكم بالتغليظ عليهم بما يغلظ به عليه المسلم.» [6]
 تاکنون دیه مسلم را بررسی کردیم حالا بحث کافر ذمی است یعنی دیه اهل کتابی که در ذمه است بررسی می‌شود.
 باید گفت دیه ذمی بنابر قول مشهور هشتصد درهم است.
 مرحوم صاحب جواهر [7] می‌فرماید «بلاخلاف معتد به فیه» و در کتاب خلاف [8] و انتصار [9] ادعای اجماع شد شهید در روضه [10] تعبیر به «اشهر» دارد.
 دلیل قول مشهور: در مورد دیه ذمی سه طائفه روایت داریم. که طائفه اول مؤید قول مشهور است و دو طائفه دیگر که منافی قول مشهور است جهت به دست آمدن راه جمع مورد بررسی قرار می گیرد.
 طائفه اول از روایات: مرحوم صاحب جواهر [11] می‌فرماید نصوص معتبره مستفیضه صحیحه و غیر صحیحه داریم.
 1- صحیحه ابن مسکان [12] «عن ابی عبدالله قال دیة الیهودی والنصرانی والمجوسی ثمانمأة درهم»
 2- لیث المرادی [13] «قال: سألت أبا عبد الله (عليه السلام) عن دية النصراني واليهودي والمجوسي، فقال: ديتهم جميعا سواء، ثمانمائة درهم ثمانمائة درهم.»
 3- علی بن جعفر [14] «عن أخيه، قال: سألته عن دية اليهودي والنصراني والمجوسي، كم هي؟ سواء؟ قال: ثمانمائة ثمانمائة كل رجل منهم.»
 4- موثقه سماعه بن مهران [15] « عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال : بعث النبي (صلى الله عليه وآله) خالد بن الوليد إلى البحرين فأصاب بها دماء قوم من اليهود والنصارى والمجوس، فكتب إلى النبي (صلى الله عليه وآله): إني أصبت دماء قوم من اليهود والنصارى فوديتهم ثمانمائة درهم ثمانمائة، وأصبت دماء قوم من المجوس ولم تكن عهدت إلي فيهم عهدا، فكتب إليه رسول الله (صلى الله عليه وآله): إن ديتهم مثل دية اليهود والنصارى، وقال: إنهم أهل الكتاب.»
 کیفیت استدلال به روایات:
 الف: دیه یهودی و نصرانی؛ هر چهار روایت صراحت دارد که دیه یهودی و نصرانی هشتصد درهم است.
 ب: دیه ذمی: سه روایت؛ 1- ابن مسکان 2- لیث مرادی 3- علی بن جعفر؛ صراحت دارد که دیه مجوسی هشتصد درهم است و روایت سماعة می‌گوید دیه مجوسی مساوی دیه یهود و نصاری است.
 طایفه دوم: از روایات می‌گوید دیه ذمی دیه مسلم است.
 طائفه سوم: دو روایت داریم که صحیحه است و می‌فرماید دیه ذمی چهار هزار درهم است.
 بررسی و جمع بین آنها ان شاء الله فردا.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.


[1] المقنع : 520، مؤسسة الامام الهادی(ع).
[2] الانتصار : 544، جماعة المدرسین.
[3] وسائل الشیعة 24: 47، کتاب الصید والذباحة، ابواب ذبائح، باب 25، ح1، آل البیت.
[4] وسائل الشیعة 29: 223، کتاب الدیات، ابواب دیات نفس، باب 15، ح4، آل البیت.
[5] مرحوم سید در کتاب انتصار [الانتصار:544، جماعة المدرسین] اشکالی را به خودش وارد کرده و جواب هم داده است و دیگران هم با طرح آن اشکال گفته‌اند هم اشکال و هم جوابش وارد نیست و ما هم چنانچه گذشت اصل قول دوم را نپذیرفتیم و به نظر ما اقوی قول مشهور است لذا نیازی به طرح آن اشکال و جواب نیست. و طالبین می‌توانند به کتاب شریف انتصار مراجعه نمایند.
[6] تحریر الوسیلة 2: 559، ط اسماعیلیان.
[7] جواهر الکلام 43: 38، ط دارالکتب الاسلامیة.
[8] الخلاف 5: 265، جماعة المدرسین.
[9] الانتصار : 546، جماعة المدرسین.
[10] شرح اللمعة الدمشقیة (کلانتر) 10: 191، داوری.
[11] جواهر الکلام 43: 38، ط دارالکتب الاسلامیة.
[12] وسائل الشیعة 29: 217، کتاب الدیات، ابواب دیات نفس، باب 13، ح2، آل البیت.
[13] وسائل الشیعة 29: 218، کتاب الدیات، ابواب دیات نفس، باب 13، ح5، آل البیت.
[14] وسائل الشیعة 29: 218، کتاب الدیات، ابواب دیات نفس، باب 13، ح6، آل البیت.
[15] وسائل الشیعة 29: 218، کتاب الدیات، ابواب دیات نفس، باب 13، ح7، آل البیت.