درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: کتاب الدیات (حکم پناه بردن قاتل به یکی از مشاهد مشرفه:)
 «لو قتل خارج الحرم والتجأ إليه لا يقتص منه فيه، لكن ضيق عليه في المأكول والمشرب إلى أن يخرج منه، فيقاد منه، ولو جنى في الحرم اقتص منه فيه، ويلحق به المشاهد المشرفة على رأي»
 در مسأله 25 گفتیم اگر کسی در حل انسانی را کشت یا جنایتی که موجب حد است را انجام داد و به حرم پناه برد او را در حرم قصاص نمی‌کنند بلکه باید صبر کنند تا از حرم خارج شود. اما برای فراهم شدن زمینه خروج از حرم در مأکولات و مشروبات و غیره بر او سخت می‌گیرند.
 اکنون این بحث مطرح است که آیا دیگر مشاهد مشرفه نیز همین حکم را دارد یا خیر؟
 در مساله سه قول است؛
 قول اول: توقف؛ امام در ذیل مسأله25 می‌فرماید «ويلحق به المشاهد المشرفة على رأي» یک رأی این است که مشاهد مشرفه به حکم حرم ملحق می‌شود. این تعبیر حضرت امام نشان می‌دهد خود ایشان توقف دارند. البته مراد از «علی رأی» کلام مرحوم شیخ طوسی در نهایة است.
 مرحوم محقق [1] نیز می‌فرماید «وهل يلزم مثل ذلك في مشاهد الأئمة عليهم السلام؟ قال: به في النهاية [2] » که نشان از توقف دارد.
 مناقشه در قول اول:
 مرحوم شهید [3] طی یک تعریض به مرحوم شیخ می‌گوید «وهو اعلم بالوجه فیه» با اینکه دلیلی وجود ندارد اما مرحوم شیخ [4] فتوی داده است و خودش می‌داند چه گفته است.
 مرحوم صاحب جواهر [5] طی تعریض به مرحوم محقق می‌گوید؛ فتوی دادن در این امور جرأت می‌خواهد.
 قول دوم عدم الحاق:
 مرحوم شهید در مسالک [6] فتوی به عدم الحاق می‌دهد.
 دلیل قول دوم:
 1- عدم النص: گفتند نصی براین مطلب نداریم و اگر شک هم بکنیم اصل عدم الحاق است.
 2- اطلاق ادله: ادله‌ای که دلالت بر قصاص و اجرای حد بدون تغلیظ دارد درباره کسی که موجبات حد را فراهم کرده به قوت خود باقی است.
 قول سوم: الحاق؛ مرحوم صاحب جواهر [7] بعد از نقل کلام مرحوم محقق [8] که فرمود «قال به النهایة» می‌فرماید فقط قول شیخ طوسی [9] در نهایه نیست بلکه قائل زیاد دارد از جمله شیخ مفید [10] در مقنعه و مرحوم ابن براج [11] در المهذب و ابن ادریس [12] در سرائر علامه در تحریر [13] و قواعد [14] و خود مرحوم محقق در نکت [15] بر نهایة گفتند قول الحاق مشاهد مشرفه به حرم حرف خوبی است.
 دلیل قول سوم:
 صاحب جواهر [16] از مرحوم فاضل مقداد [17] در تنقیح سه دلیل نقل می‌کند؛
 دلیل اول: اما اولا فلما ورد عنهم(ع) ان بیوتنا مساجد. روایت زیادی از خود معصومین داریم که فرمودند خانه‌های ما مسجد است. و این نشان می‌دهد مشاهد مشرفه دارای احترام است پس در شرافت ملحق به حرم است و دیه در آن تغلیظ می‌شود.
 دلیل دوم: اما ثانیاً لما تواتر من رفع العذاب الاخروی عمن یدفن بها والعذاب الدنیوی اولی. روایت متواتر داریم از کسی که در مشاهد دفن شود عذاب اخروی برداشته می‌شود پس به طریق اولی می‌گوئیم نباید بگذاریم کسی در مشاهد مشرفه آزار دنیائی ببیند و اگر کسی پس از ارتکاب جنایت به مشاهد مشرفه پناهنده شد مستقیما مجازات نمی‌شود بلکه باید از طریق تضییق کاری کرد که از مشاهد مشرفه خارج شود.
 دلیل سوم: واما ثالثا فلان ذلک مناسب لوجوب تعظیمها. عدم اجرای حد هنگام پناهندگی به حرم با لزوم تعظیم مشاهد مشرفه تناسب دارد.
 دلیل چهارم: صاحب جواهر [18] پس از نقل کلام فاضل مقداد اضافه می‌کند ظاهر کلام علامه [19] در تحریر نشان می‌دهد علاوه بر صحن و روضه در مشاهد مشرفه بلد مشاهد مشرفه هم حرم است یعنی آن بلد این احترام را دارد.
 صاحب جواهر در ادامه می‌فرماید روایات متعددی در مورد حرم امام حسین(ع) داریم که چهار فرسخ در چهار فرسخ حرم امن است و تربت آن شفا است.
 اقول: در وسائل [20] روایاتی در فضیلت مشاهد مشرفه آمده است که مرحوم ابن قولویه نیز این روایات را در کامل الزیارات نقل می‌کند ومرحوم ابن قولویه در اول کتاب طی یک توثیق عمومی فرمود تمام روایات این کتاب از راویان موثق نقل شده است.
 اکنون برخی از آن روایات را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
 1- «حدثني أبي وعلي بن الحسين وجماعة مشايخي رحمهم الله، عن سعد بن عبد الله بن أبي خلف، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن محمد بن سنان، عن أبي سعيد القماط، قال: حدثني عبد الله ابن أبي يعفور، قال: سمعت أبا عبد الله(ع) يقول لرجل من مواليه: يا فلان أتزور قبر أبي عبد الله الحسين بن علي(عليهما السلام)، قال: نعم اني أزوره بين ثلاث سنين مرة، فقال له - وهو مصفر الوجه-: اما والله الذي لا اله الا هو لو زرته لكان أفضل لك مما أنت فيه، فقال له: جعلت فداك أكل هذا الفضل، فقال نعم والله لو اني حدثتكم بفضل زيارته وبفضل قبره لتركتم الحج رأسا وما حج منكم أحد، ويحك أما تعلم أن الله اتخذ كربلاء حرما امنا مباركا قبل ان يتخذ مكة حرما. قال ابن أبي يعفور: فقلت له: قد فرض الله على الناس حج البيت ولم يذكر زيارة قبر الحسين(ع)، فقال: وإن كان كذلك فان هذا شئ جعله الله هكذا، أما سمعت قول أبي أمير المؤمنين(ع) حيث يقول: ان باطن القدم أحق بالمسح من ظاهر القدم، ولكن الله فرض هذا على العباد أو ما علمت أن الموقف لو كان في الحرم كان أفضل لأجل الحرم، ولكن الله صنع ذلك في غير الحرم.» [21]
  [22]
 ابن ابی یعفور می‌گوید شنیدم حضرت امام صادق(ع) خطاب به یکی از موالیان پرسید آیا به زیارت قبر امام حسین(ع) مشرف می‌شوی؟ آن شخص گفت حدودا هر سه سال یک بار به زیارت امام حسین(ع) می‌روم امام صادق(ع) در حالی که رنگ چهره‌اش زرد شده بود فرمود قسم به خدایی که جز او خدایی نیست اگر همواره به زیارت امام حسین(ع) بروی از این حالی که داری (زیارت مکه یا مدینه) بهتر است. آن شخص پرسید فدایت شوم آیا تمام فضیلت همین است امام فرمود به خدا قسم اگر همه فضیلت‌های زیارت امام حسین(ع) را برایتان بیان کنم به کلی زیارت مکه را ترک می‌کنید و هیچگاه به زیارت کعبه نمی‌روید.
 وای بر تو آیا نمی‌دانی خداوند پیش از اینکه مکه را حرم قرار دهد؛ کربلا را حرم امن خود قرار داده است؟
 راوی می‌گوید گفتم خداوند انجام مناسک حج و زیارت خانه خود را واجب کرده است در حالی که زیارت امام حسین(ع) واجب نیست. امام فرمود بر فرض چنین باشد اما آیا نشنیدی که حضرت امیرالمؤمنین در مورد مسح پا در وضو فرمود سزاوار بود (به لحاظ رعایت نظافت) در هنگام وضو کف پا مسح شود اما حکم چیز دیگری است و خداوند دستور داده است روی پا مسح شود.آیا نمی‌دانی سزاوار بود که وقوف بجای مشعر و منی در خود حرم باشد اما خداوند دستور وقوف در خارج حرم را صادر کرد؟!
 2- «حدثني محمد بن جعفر القرشي الرزاز، عن محمد بن الحسين، عن محمد بن سنان، عن أبي سعيد القماط، عن عمر بن يزيد بياع السابري، عن أبي عبدالله(ع)، قال: ان ارض الكعبة قالت: من مثلي وقد بني بيت الله على ظهري، ويأتيني الناس من كل فج عميق، وجعلت حرم الله وامنه، فأوحى الله إليها ان كفي وقري فوعزتي وجلالي ما فضل ما فضلت به فيما أعطيت به ارض كربلاء الا بمنزلة الإبرة غمست في البحر فحملت من ماء البحر، ولولا تربة كربلاء ما فضلتك، ولولا ما تضمنته ارض كربلاء ما خلقتك ولا خلقت البيت الذي افتخرت به، فقري واستقري وكوني دنيا متواضعا ذليلا مهينا، غير مستنكف ولا مستكبر لأرض كربلاء، والا سخت بك وهويت بك في نار جهنم.» [23]
  [24]
 حضرت امام صادق(ع) فرمود زمین کعبه به خود بالید و گفت این منم که بر روی من خانه خدا بنا شده است و مردم از دور و نزدیک به سوی من می‌آیند و من حرم امن الهی شده‌ام. خداوند خطاب به زمین کعبه فرمود بیش از این مباهات نکن و بیندیش دلیل فضیلت پیدا کردنت چه بود به عزت و جلالم قسم فضیلت تو در برابر فضیلت زمین کربلا همانند این است که سوزن نخی را در دریا قرار دهند و از آن بیرون بکشند که فقط نمی از آب بر آن می‌ماند و اگر خاک کربلا نبود هیچ فضیلتی برایت قرار نمی‌دادم و اگر کربلا جزء مجموعه تو (زمین) نبود تو را خلق نمی‌کردم و حتی کعبه را که به آن افتخار می‌کنی خلق نمی‌کردم.
 اقول: حق با مرحوم صاحب جواهر است زیرا بعید است با این همه روایات کسی فتوی بدهد که مشاهد مشرفه حرم امن نباشد بلکه می‌گوییم سایر مشاهد اعم از حرم نبوی و بقیه مشاهد به حرم کعبه ملحق می‌شود.
 مرحوم آقای فاضل لنکرانی [25] یک تعریض دیگری بر قائلین به عدم الحاق دارند و می‌فرمایند در ذهن شریف علماء چیست نمی‌دانم ولی عوام ما نه تنها حرم ائمه بلکه حرم حضرت معصومه را امن می‌دانند.
 وجه فتوای برخی بزرگان بر عدم الحاق: شاید در ذهن این بزرگان که فتوی به عدم الحاق داده‌اند نکته‌ای باشد. ان شاء الله فردا می‌گوییم و جواب آن را خواهیم داد.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] شرایع الاسلام 4: 1018، ط استقلال طهران.
[2] النهایة 756، ط قدس محمدی قم.
[3] مسالک الافهام 15: 322، ط المعارف الاسلامیة.
[4] النهایة 756، ط قدس محمدی قم.
[5] جواهر الکلام 43: 32، ط دارالکتب الاسلامیة.
[6] مسالک الافهام 15: 322، ط المعارف الاسلامیة.
[7] جواهر الکلام 43: 32، ط دارالکتب الاسلامیة.
[8] شرایع الاسلام 4: 1018، ط استقلال طهران.
[9] النهایة 756، ط قدس محمدی قم.
[10] المقنعة: 744، ط جماعة المدرسین.
[11] المهذب 2: 516، ط جماعة المدرسین.
[12] السرائر 3: 363، ط جماعة المدرسین.
[13] تحریر الاحکام 5: 324، ط مؤسسة الامام الصادق(ع).
[14] قواعد الاحکام 3: 668، ط جماعة المدرسین.
[15] نکت النهایة 3: 406، ط جماعة المدرسین.
[16] جواهر الکلام 43: 32، ط دارالکتب الاسلامیة.
[17] تنقیح الرائع لمختصر الشرایع 4: 460، ط کتابخانه آیة الله مرعشی النجفی(ره).
[18] جواهر الکلام 43: 32، ط دارالکتب الاسلامیة.
[19] تحریر الاحکام 5: 562، ط مؤسسة امام صادق(ع).
[20] وسائل الشیعة 14: 319، کتاب الحج، ابواب مزار و ما یناسبه، ط آل البیت. گفتنی است در ابواب مزار 106 باب وجود دارد که عموماً در فضیلت مشاهد مشرفه است به ویژه باب 44 در بیان وجوب کفایی زیارت امام حسین(ع) است.
[21] کامل الزیارات : 444، ط نشر الفقاهة.
[22] وسائل الشیعة 14: 513، کتاب الحج، ابواب مزار و ما یناسبه، باب68، ح1، ط آل البیت.
[23] کامل الزیارات : 449، ط نشر الفقاهة.
[24] وسائل الشیعة 14: 514، کتاب الحج، ابواب مزار و ما یناسبه، باب68، ح2، ط آل البیت.
[25] تفصیل الشریعة، کتاب الدیات: 43، غیر چاپی.