درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: کتاب الدیات وظیفه جانی در پرداخت دیة

 در مورد پرداخت دیه توسط جانی دو قول مطرح است.

قول اول:

تخییر جانی در انتخاب یکی از شش عنوان: در بیان قول اول به عنوان مقدمه می گوییم.

 تا اینجا شش عنوان از عناوینی که برای دیه مطرح شده است توضیح داده شد و دلیل هریک از عناوین از طریق روایات و فتاوای اصحاب و اجماعاتی که در مسئله هست بیان شد.

 گرچه این شش عنوان مجموعا در یک روایت نقل نشده است و در هر یک از روایت ها گاهی سه مورد یا چهارمورد یا در روایتی یکی نقل شده است ولی وقتی روایات را کنار هم بگذاریم این شش مورد استخراج می شود.

 مرحوم امام در مسئله 4 می فرماید[1] «الظاهر ان الستة علی سبیل التخییر فالجانی مخیر بینها» یعنی جانی در انتخاب یکی از این شش عنوان مخیر است «و لیس للولی الامتناع عن قبول بذله» هرچه را که جانی انتخاب کرد ولیّ دم حق امتناع ندارد بلکه لازم است قبول کند.

دلیل تخییر جانی:

در بعض روایات عناوین دیه با واو عطف شده است که مقتضی جمع است یعنی باید هرشش چیز را بدهد برای نمونه؛

 ابی بصیر[2] فی حدیث قال «سئلت اباعبدالله عن الدیة فقال دیة المسلم عشرة آلاف من الفضة و ألف مثقال من الذهب و ألف من الشاة علی أسنانه أثلاثا و من الإبل مأة علی اسنانها و من البقر مأتان».

 ولی در اکثر روایات عناوین با «أو» عطف شده است که مقتضی تخییر است برای نمونه، 1-

علاء بن فضیل[3] عن ابی عبداله انه قال فی قتل الخطأ مائة من الإبل أو ألف من الغنم أو عشرة آلاف درهم أو ألف دینار.

2-

مرسله یونس[4] عن ابی عبداله قال الدیة عشرة آلاف درهم أو ألف دینار أو مائة من الإبل.

3-

خبر عبد الله بن زرارة[5] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الدِّيَةُ أَلْفُ دِينَارٍ أَوِ اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ دِرْهَمٍ- أَوْ مِائَةٌ مِنَ الْإِبِلِ- وَ قَالَ إِذَا ضَرَبْتَ الرَّجُلَ بِحَدِيدَةٍ فَذَلِكَ الْعَمْدُ.

 با توجه به استناد اکثر فقها به فتاوای اصحاب تقریبا مسئله مورد اتفاق است و همه قبول دارند که جانی مخیر است پس روایتی که واو دارد را نیز حمل بر أو می کنیم.

قول دوم:

تعیین وظیفه جانی در پرداخت دیه بر اساس منطقه سکونت جانی:

 در مقابل این فتوی بر تخییر جانی بعضی از بزرگان مثل شیخ طوسی و شیخ مفید و غیره گفتند «أو» در روایات للتنویع لا للتخییر یعنی می خواهد دسته بندی کند یعنی همان اصحاب غنم یا اصحاب ابل یا غیره را مطرح کرده اند.

دلیل قول دوم:

1-

روایت ابن ابی لیلی[6] «کانت الدیة فی الجاهیلة مأة من الإبل فاقرها رسول الله ثم إنه فرض علی اهل البقر مإتی بقرة» پیامبر بر اصحاب بقره یعنی کسانیکه معمولا در منطقه ای زندگی می کنند که گاو فراوان است دویست راس گاو واجب کردند «و فرض علی اهل الشاة ألف شاة و أهل الذهب ألف دینار و علی اهل الورق عشرة آلاف درهم و علی اهل الیمن مأتی حلل». و بر اهل شاة هزار گوسفند بر اهل دینار هزار دینار و بر اهل درهم ده هزار درهم و بر اهل یمن دویست دست حله واجب کردند.

کیفیت استدلال قول دوم به روایت ابی لیلی:

گرچه ابن ابی لیلی از امام نقل نکرده است اما عبدالرحمان بن حجاج که از ابن ابی لیلی[7] نقل می کند می گوید «سئلت اباعبدالله» در مورد مضمون روایت ابن ابی لیلی از امام پرسیدم و گفتم ما به این روایت عمل می کنیم. امام در جواب پنج عنوان از شش عنوان مورد نقل ابن ابی لیلی را با عطف به وسیله «واو» بر اساس تقسیم منطقه ای بیان فرمود: «فقال کان علی یقول الدیة ألف دینار و عشرة آلاف لاهل الأمصار» یعنی آنهایی که شهر نشین هستند هزار دینار یا ده هزار درهم بپردازند «و علی اهل البوادی مأة من الابل و لاهل السواد مأتا بقرة أو ألف شاة». یعنی ساکنان اطراف شهر باید صد شتر بپردازند واهالی سواد یعنی مناطق آباد و سرسبز باید دویست گاو یا هزار گوسفند بپردازند.

2-

جمیل بن دراج[8] فی الدیة قال ألف دینار أو عشرة آلاف درهم و یوخذ من اصحاب الحلل الحلل و من أصحاب الإبل الإبل و من اصحاب الغنم الغنم و من اصحاب البقر البقر.

3-

عبداله بن سنان[9] «سمعت أباعبداله یقول من قتل مومنا متعمدا قید منه إلا أن یرضی اولیاء المقتول ان یقبل الدیة فان رضوا بالدیة و أحب ذلک القاتل» عبدالله ابن سنان می گوید اگر کسی عمدا مومنی را بکشد قصاص می شود مگر اینکه اولیا دم به دیه گرفتن رضایت دهند و قاتل هم راضی شود که دیه بپردازد[10] «فالدیه اثنی عشر ألف درهم أو ألف دینار أو مأة من الإبل» در صورت ترازی بر دیه قاتل یا دوازه هزار درهم و یا هزار دینار یا صد شتر می پردازد «وَ إِنْ كَانَ فِي أَرْضٍ فِيهَا الدَّنَانِيرُ فَأَلْفُ دِينَارٍ- وَ إِنْ كَانَ فِي أَرْضٍ فِيهَا الْإِبِلُ فَمِائَةٌ مِنَ الْإِبِلِ- وَ إِنْ كَانَ فِي أَرْضٍ فِيهَا الدَّرَاهِمُ- فَدَرَاهِمُ بِحِسَابِ (ذَلِكَ)» امام در ادامه می فرومایند اگر قتل در منطقه ای انجام شد که دینار رواج دارد باید هزار دینار بپردازد و اگر در منطقه ای انجام شد که شتر فراوان است باید صد شتر بپردازد و اگر در منطقه ای انجام شد که درهم فراوان است به همان مقدار درهم باید پرداخت شود.

 این روایات دلیل بر این قول است که تعدادی از قدما قائلند به اینکه اینجا تنویع است نه تخییر و مقتضی این فتوا این می شود که کسی که اصحاب ابل است نمی تواند چیز دیگری بدهد اگر هم خواست چیز دیگری بدهد ولی دم می تواند قبول نکند.

مناقشه در ادله قول دوم:

عمده دلیل قول دوم تنویع در روایات بود که گفتند «أو» برای تخییر نیست. می گوییم از مجموع روایات استفاده می شود که این از باب تنویع نیست بلکه از باب تسهیل امر است و مذاق شرع نیز اینگونه است. مثلا در مواقیت حج گفته اند یکی از چند مکان نظیر حدیبیه یا مسجد شجره و غیره میقات است. یا در کفاره روزه گفته اند یا اطعام شصت مسکین یا شصت روز روزه یا عتق رقبة

 و نیز در زکات فطره گفتند گندم یا خرما یا برنج یا دیگر مصادیق پرداخت شود و این برای تسهیل است که می خواستند تحمل مجازات در دنیا سهل و آسان باشد.

نتیجه:

با توجه نظر متأخرین و نیز جمعی از قدماء؛ می گوییم جانی مخیر است که یکی از شش چیز را انتخاب کند و ولیّ دم هم باید قبول کند.

 وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین

[1] تحریر الوسیله، ج 2، ص 555، ط دارالعلم

[2] وسائل الشیعه، ج29، ص194، باب1 از ابواب دیات نفس، حدیث2، ط آل البیت

[3] وسائل الشیعه، ج29، ص196، باب1 از ابواب دیات نفس، حدیث8، ط آل البیت

[4] وسائل الشیعه، ج29، ص196، باب1 از ابواب دیات نفس، حدیث7، ط آل البیت

[5] وسائل الشیعه، ج29، ص197، باب1 از ابواب دیات نفس، حدیث10، ط آل البیت

[6] وسائل الشیعه، ج29، ص193، باب1 از ابواب دیات نفس، حدیث2، ط آل البیت

[7] وسائل الشیعه، ج29، ص193، باب1 از ابواب دیات نفس، ذیل حدیث2، ط آل البیت

[8] وسائل الشیعه، ج29، ص195، باب1 از ابواب دیات نفس، حدیث4، ط آل البیت

[9] روایت 9 باب 1

[10] گفتنی است قاتل در مورد پرداختن دیه آزاد است زیرا ممکن است بگوید حاضرم قصاص شوم اما دیه نمی پردازم لذا در قتل عمد ترازی بر دیه مطرح است یعنی هر دو طرف هم قاتل و هم اولیا دم باید به دیه رضایت دهند.