درس خارج فقه استاد مقتدایی

89/02/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب القصاص (قتل صبی توسط بالغ قتل مجنون توسط عاقل)
 قتل صبی توسط بالغ:
 گفتیم اگر انسان بالغ بچه‌ای را بکشد در مورد ثبوت یا عدم ثبوت قصاص دو قول است.
 قول اول: قصاص: و گفتیم مشهور بین علماء از قدیم و جدید این است که اگر بالغ بچه‌ای را بکشد قصاص می‌شود. و مرحوم شهید در مسالک [1] ادعای اجماع کرده و فرمود: «هو المذهب» یعنی ما ذهب الیه الاصحاب این است و تنها مخالف در مسأله ابوالصلاح [2] حلبی از قدما بود که فرمود بالغ را در مقابل بچه‌ای که کشته است قصاص نمی‌کنیم. [3]
 امام در تحریر فرمود اشبه قصاص است. مرحوم محقق در شرایع [4] فرمود اصح این است که قصاص می‌شود و دلیل اول قول مشهور اطلاقات ادله قصاص بود که فرمود «من قتل مظلوما» [5] هر کسی که مظلوم کشته شد اطلاق دارد می‌خواهد صغیر باشد یا کبیر باشد بالغ باشد یا غیر بالغ اگر مظلوما کشته شد ولیّ او می‌تواند تقاضای قصاص کند.
 دلیل دوم قول مشهور روایت ابن فضال بود که گفتیم دو نقل دارد:
 نقل اول: مرسله [6]
  [7] بود که منجبر به عمل اصحاب می‌شد.
 نقل دوم: نقل مرحوم صدوق [8] بود.
 بر اساس نقل اول می‌شد که به روایت ابن فضال به نفع مشهور استدلال کرد و بنابر نقل مرحوم صدوق که «قُتِلَ بِشَئ» آمده بود به نفع مشهور قابل استدلال نبود چون مراد از صغیر و کبیر یعنی شئ کشنده‌ای که صغیر یا کبیر باشد.
 قول دوم: عدم قصاص: (قول ابی الصلاح)
 مرحوم شهید در مسالک [9] برای قول ابوالصلاح [10] (عدم قصاص) دو استدلال نقل می‌کند و یکی را جواب می‌دهد و یکی را جواب نمی‌دهد و روایت صحیحه هم هست ایشان فرمود می‌توانیم برای قول ابوالصلاح به این روایت تمسک کنیم و جواب هم نمی‌دهد ما تردید داریم که آیا ایشان قبول کرده با اینکه خود ایشان قول به قصاص که گفت هو المذهب را پذیرفت.
 دلیل قول ابوالصلاح حلبی:
 1- الحاقه بالمجنون: مرحوم شهید فرمود می‌توان برای کلام حلبی اینگونه استدلال کرد اگر یک عاقل مجنون را بکشد قصاص نمی شود. [11] مرحوم شهید اینگونه فرض کرده است که شاید ابوالصلاح صبی را به مجنون ملحق کرده و فرمود همینطور که در قتل مجنون توسط بالغ قصاص نیست در صبی توسط بالغ نیز قصاص نیست. زیرا ملاک نقص در هر دو وجود دارد. مرحوم شهید در جواب می‌گوید این قیاس است و قیاس باطل است.
 دلیل دوم ابوالصلاح حلبی: مرحوم شهید می‌فرماید « یمکن الاحتجاج لأبی الصلاح بقوله (عليه السلام) فی الخبر الاول» [12] می‌توان به نفع حلبی به صحیحة ابی بصیر [13] که فرمود «فلا قود لمن لا یقاد منه» استدلال کنیم که از نظر سند صحیحه است.
 بررسی صحیحه ابو بصیر:
 «سألت اباجعفر(ع) عن رجل قتل رجلا مجنونا» از امام باقر(عليه السلام) در مورد حکم شخص بالغی که بچه‌ای را بکشد پرسیدم «فقال» امام فرمودند «ان کان المجنون اراده فدفعه عن نفسه فقتل» اگر آن دیوانه به این عاقل حمله کرد و او بعنوان دفاع مشروع از خودش او را کشت «فلا شئ علیه من قود ولا دیة» قصاص و دیه ندارد «ویعطی ورثته دیته من بیت المال المسلمین» از باب اینکه خون مقتول هدر نباشد از بیت المال دیه این مجنون را به ورثه‌اش می‌دهند و هیچ چیز به عهده قاتل نیست.
 پرسش سائل این بود که «عن رجل قتل رجلا مجنونا» بدون اینکه حمله‌ای در کار باشد و مجنون حمله کند شخص عاقل یک مجنون را کشت امام دو صورت در مقام جواب بیان کردند:
 صورت اول: اینکه مجنون حمله بکند و عاقل بعنوان دفاع از خودش او را بکشد.
 صورت دوم: اینکه حمله‌ای نبوده دفاعی در کار نیست بلکه بطور عادی یک شخصی می‌زند یک دیوانه‌ای را می کشد امام فرمود «ان کان قتله من غیر ان یکون المجنون اراده» مجنون نمی‌خواست حمله بکند قصد این را نکرده بود ولی این شخص زد آن مجنون را کشت «فلا قود لمن لا یقاد منه» امام یک قاعده بیان کردند و فرمودند به خاطر کسی که اگر خودش انسانی را بکشد قصاص نمی‌شود انسانی را نمی‌کشند یعنی بالغ یک مجنونی را کشت که اگر این مجنون قاتل بود قصاص نمی‌شد پس قاتل این مجنون نیز قصاص نمی‌شود.
 سابقا در مورد صبی نیز همین حکم بیان شده چون بلوغ و عقل شرط قصاص است. با اطلاق جواب و اینکه امام در مقام بیان یک قاعده کلی است از ذیل روایت که بعنوان یک قاعده بیان کرد استفاده می‌کنیم کسی که صبی را بکشد قصاص نمی‌شود.
 تا اینجا نظر مرحوم ابوالصلاح [14] بود در مقابل قول مشهور؛ که می‌گفتند بالغ را قصاص می‌کنیم.
 مرحوم شهید بعنوان دلیل بر قول ابوالصلاح به این روایت تمسک می‌کند و رد هم نمی‌کند بلکه در ذیل می‌فرماید بنابراین اگر ما صبی را به مجنون ملحق کنیم قیاس هم نیست زیرا قیاس آنجا بود که بلا دلیل باشد اینجا یک چنین دلیل محکمی مثل این روایت داریم در نتیجه هر دو دلیل ابوالصلاح درست می‌شود.
 با دلیل اول صبی را ملحق می‌کنیم به مجنون که قاتل مجنون قصاص نمی‌شود پس قاتل صبی هم قصاص نمی‌شود.
 با دلیل دوم ذیل روایت بصورت یک قاعده است که فرمود هر کس کسی را که «لا یقاد منه» است بکشد «لا قود علیه» همینطور که مجنون خودش «لا یقاد منه» است صبی هم «لا یقاد منه» است.
 تا اینجا توضیح بیان شهید در ترتیب استدلال برای ابوالصلاح بود.
 
 جواب دلیل ابوالصلاح:
 اگر این ذیل که فرمایش امام است «لا قود لمن لا یقاد منه» بعنوان یک تعلیل آمده بود یعنی فرموده بود لانه یا فانه لا قود لمن لا یقاد منه می‌گفتیم این تعلیل تعمیم می‌دهد مانند لا تاکل الرمان لأنه حامض پس کل حامض ممنوع است اما در ذیل روایت تعلیل ندارد بلکه به صورت شرط و جزا است عبارت امام این است این شخصی که قاتل مجنون است «ان کان قتله من غیر ان یکون المجنون اراده» اگر بدون اینکه مجنون به او حمله کند مجنون را کشت «فلا قود لمن لا یقاد منه» پس قصاص نمی‌شود برای قتل مجنونی که خود مجنون اگر آدم بکشد قصاص ندارد قاتل قصاص نمی‌شود. از جمله شرط و جزا تعمیم بدست نمی‌آید آن هم تعمیمی که بتوان از طریق آن علیه مشهور فتوی صادر کرد بله اینجا اشعار دارد احتمال داده شود که مثل تعلیل باشد و از آن همان استفاده کلی را بکنیم امام هم فتوی به احتیاط دارند اولا می‌فرماید «لو قتل البالغ الصبی قتل به علی الاشبه» اگر بالغ صبی را بکشد اشبه این است که قصاص می‌شود در ادامه می‌فرماید «وان کان الاحتیاط» به اعتبار همین شبهه است که احتمال دارد ذیل روایت قاعده کلی را بیان کند لذا فتوی نمی‌توانیم بدهیم احتیاط این است که أن لا یختار ولی المقتول قتله در اینجا باید تذکر بدهند به ولیّ مقتول و پدر این بچه که صلاح است تقاضای قصاص نکند بلکه مصالحه کند و دیه بگیرد.
 این نکته در فتوای امام آنوقت که ما در دستگاه قضایی بودیم در قانون هم آمده بود و موارد متعددی پیش آمد که محکمه ولیّ دم را می‌خواست مثلا با پدر بچه یا ولیّ او هر که بود مطرح می‌کرد که چنین احتیاطی هست شما اگر بخواهید قصاص بکنی احتمال دارد که مخالف فتوی و نظر شرع عمل کرده باشی برو تصالح کن بنابراین قول مرحوم ابوالصلاح بی وجه می‌شود حق با قول مشهور است.
 قتل مجنون توسط بالغ:
 «لا یقتل العاقل بالمجنون» اگر یک عاقلی مجنون را بکشد صبی و مجنون هر دو رفع القلم دارند اگر خودشان کسی را می‌کشتند قصاص نمی‌شدند
 در عین حال در مورد قتل صبی گفتیم اگر بالغ صبی را کشت قصاص می‌شود اما اکنون در این فرع می‌گوییم اگر عاقل مجنون را بکشد قصاص نمی‌شود و این مفروغ عنه است یعنی همه فقهاء قبول دارند حتی ابوالصلاح که در بحث قتل صبی توسط بالغ مخالف قصاص بود اینجا مخالف نیست «وان کان ادواریا مع کون القتل حال جنونه» اتفاق کل داریم علاوه بر این روایتی [15] که الان خواندیم در مورد مجنون بود و از نظر سند صحیحه است از نظر دلالت هم گرچه تعمیمش به صبی را اشکال کردیم و گفتیم چون تعلیل نیست نمی‌توانیم تعمیم بدهیم اما حداقل شامل خود مجنون می‌شود.
 بنابراین دلیل آن خیلی روشن است که اگر عاقل مجنون را بکشد قصاص نمی‌شود. در آن روایت امام(عليه السلام) فرمودند «لا قود لمن لا یقاد منه وأری أن علی قاتله الدیة من ماله یدفعها الی ورثة المجنون» کسی که دیوانه را کشت قصاص ندارد اما دیه دارد آنجا که بعنوان دفاع او را کشت فرمود دیه‌اش را از بیت المال می‌دهند اما اینجا که دفاع نبود بلکه یک دیوانه‌ای ایستاده مشغول کار خویش است و جانی بدون دلیل او را کشت قصاص نمی‌شود ولی دیه‌اش از مال خود جانی دریافت می‌شود «ویستغفرالله ویتوب الیه» به علاوه جانی موظف است توبه کند و از گناهی که مرتکب شد استغفار کند. تعمیم عدم قصاص نسبت به ادواری یا اطباقی ان شاء الله فردا.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] مسالک الافهام 15: 163، ط المعارف الاسلامیة.
[2] الکافی للحلبی : 384، ط مکتبة الامیرالمؤمنین(عليه السلام): «وإن كان المقتول صغيرا أو مجنونا فعلى القاتل الدية دون القود»
[3] کلام ایشان را تحت عنوان قول دوم نقل خواهیم کرد.
[4] شرایع الاسلام 4: 990، ط استقلال طهران.
[5] الاسراء: 33.
[6] وسائل الشیعة 29: 76، کتاب القصاص، ابواب قصاص نفس، باب31، ح4، ط آل البیت.
[7] من لا یحضره الفقیه 4: 112، ط جماعة المدرسین.
[8] من لا یحضره الفقیه 4: 112، ط جماعة المدرسین.
[9] مسالک الافهام 15: 164، ط المعارف الاسلامیة.
[10] الکافی للحلبی : 384، ط مکتبة الامیرالمؤمنین(عليه السلام): «وإن كان المقتول صغيرا أو مجنونا فعلى القاتل الدية دون القود»
[11] این مسأله‌ای است که بعدا بررسی می‌کنیم و امام متعرض هستند ما هم استدلال آن را می‌گوییم و روایت هم دارد و تقریبا مفروغ عنه است که اگر عاقل دیوانه را بکشد عاقل برای دیوانه قصاص نمی‌شود.
[12] مسالک الافهام 15: 165، ط المعارف الاسلامیة.
[13] وسائل الشیعة 29: 71، کتاب القصاص، ابواب قصاص نفس، باب28، ح1، ط آل البیت.
[14] الکافی للحلبی : 384، ط مکتبة الامیرالمؤمنین(عليه السلام): «وإن كان المقتول صغيرا أو مجنونا فعلى القاتل الدية دون القود»
[15] وسائل الشیعة 29: 71، کتاب القصاص، ابواب قصاص نفس، باب28، ح1، ط آل البیت.