درس خارج فقه استاد مقتدائی

88/09/16

بسم الله الرحمن الرحیم

هرگاه «شخص» کسی را به این قصد به دریا بیندازد که غرق بشود یا ماهی او را بخورد، ‌ولی او قبل از آنکه به آب برسد می‌میرد، طرف قصدش این بود که او در آب غرق بشود و بمیرد، ولی او قبل از آنکه به آب برسد از وحشت و ترس مرد (مات خوفا) آیا در اینجا قصاص دارد یا قصاص ندارد؟

قبلا گفتیم اگر ماهی از آب بیرون بیاید و در بین هوا و قبل از رسیدن به آب او را ببلعد، ولو با آن قصدی که ملقی داشت و با آن کیفتی که او می‌خواست نمرد، اما قصد قتل مطلق را داشت و این تصادفا با همان القاء فی البحر کشته شد، می‌گوییم در اینجا ضامن است. مرحوم محقق نیز همین را فرمود و گفت:

« لأنّ الإلقاء فی البحر اتلاف» یعنی انداختن در دریا اتلاف است و موجب ضمان، یعنی همین که طرف را به سمت دریا انداخت هر چند به آب هم نرسد، ‌ماهی هم نیامده که او را بخورد،‌بلکه خودش مرد، بالآخره منشأش القای فی البحر بود، این سبب را ایجاد کرد،درست است که قصد قتل او را به این کیفیت نداشت، اما قصد مطلق قتل را داشت و چون قصد مطلق قتل را این داشت، از این رو ضامن است و قصاص دارد.

مسئله 30

«لو جرحه ثم عضّه سبع و سرتا فعلیه القود الخ»

اگر کسی یک جرحی به دیگری وارد کرد، مثلا او را با چاقو مجروح کرد، بعد از آن یک حیوانی درنده به همان شخص مجروح حمله کرد و او را گاز گرفت، در اینجا دو سبب ایجاد شده است، یکی جرح به سبب چاقو، دیگری جرح به سبب گاز گرفتن که توسط حیوان درنده ای ایجاد شد.«سرتا الی نفسه و مات» هر دو جراحت عفونت کردند و مسری شدند و این شخص به سبب آنها مرد.آیا اینجا قصاص به عهده‌ی جارح است یا نیست؟

اینجا از مصادیق شرکت در قتل است، به عنوان مثال اگر دونفر شخصی را مشترکا بکشند. که قتل او مستند به دو نفر می‌شود، آیا می‌شود هر دو را قصاص کرد یا یکی را باید قصاص کنیم؟

اینجا را بعدا بحث خواهیم، می‌گویند در شرکت در قتل هر چند نفری که باشند،‌ ولی دم می‌تواند آنها را قصاص کند، اما یک جنایت و یک قتل واقع شده است، اما ولی دم می‌خواهد به جای یک نفس،‌ دو نفس را از بین ببرد و دونفر را می‌خواهد قصاص کند، باید دیه‌ی یک نفر را بپردازد. یعنی ولی دم می تواند هردو را قصاص کند، اما ما زاد آن جنایتی را که از آنها استیفاء کرده است، باید پس بدهد، زیرا نصف جنایت بر عهده هر کدام از این دو نفر (قاتلان) بود، اما ولی دم تمام نفس او را می‌خواهد بگیرد، پس مازاد بر این بر این جنایت نصف دیه است، باید نصف دیه را به هر کدام بدهد و سپس آنها را قصاص شان کند، یا اگر سه نفر باشند،‌ به هر کدام دو ثلث دیه می‌دهد و قصاص می‌کند. این مال شرکت در قتل است.

ولی در این فرع (که مسئله‌ی سی‌ام باشد) می‌خواهیم این را بحث کنیم که بجای دونفر، یک انسان و یک حیوان مشترکا شخصی را می‌کشند، از آنجا که یکی انسان است ولذا نصف جنایت به عهده‌اش می‌آید، ولی یگری حیوان است،‌حیوان جنایت به عهده‌اش نمی‌آید و ضامن نمی‌شود،یعنی یک انسان با یک حیوان در کشتن این شخص دخالت داشته‌اند، مناسب این بود که ایشان این مسئله را بعد از مسئله‌ی شرکت در قتل بحث می‌کرد، ولی مرحوم محقق در اینجا ذکر کرده‌اند، از این رو حضرت امام و دیگران هم از ایشان تبعیت کرده‌اند.

در هر صورت بحث در این است که اگر «شخص» به دیگری جرحی وارد،‌ و سپس یک حیوانی همان شخص مجروح را گاز گرفت، پس دو جنایت بر این شخص وارد شده،‌یکی منتسب به یک انسان است،‌ یعنی عمدا این جنایت را وارد کرده، دیگری هم منتسب به حیوان است که او را گاز گرفته، این دوتا رویهم رفته موجب قتل او شده، جنایتی که جارح وارد کرده ضامن است و قصاص دارد، منتها نصف جنایت به عهده‌ی این شخص است،‌اما نصف دیگرش به عهده‌ی حیوان است، حیوان هم که ضامن نیست، فلذا نصفش هدر است، در اینجا اگر ولی دم بخواهد قصاص کند،‌باید نصف دیه را به او بدهد،‌ آنگاه قصاص کند.

بعضی از عامه گفته‌اند که چون نصف جنایت را کسی عهده دار نیست، از این رو همه‌ی جنایت به عهده‌ی انسان جانی می‌آید، پس ولی دم می‌تواند این شخص را قصاص کند بدون اینکه چیزی به او بدهد.

ولی این حرف بعضی از عامه، حرف بی مبناست. کلام همان است که ما گفتیم و آن اینکه اگر ولی دم خواست طرف را قصاص کند، باید نصف دیه را به او بدهد چون نصف قتل به او مستند است نه همه‌ی قتل.

اما اگر قصاص نکرد، بلکه طرفین مصالحه به دیه کردند، مثلا ولی دم می‌گوید من قصاص نمی‌کنم،باید دیه‌اش را بپردازید، باید نصف دیه را به ولی بدهد، نصف دیگر را کسی ضامن نیست چون حیوان نمی‌تواند عهده دار بشود.

اما اگر منشأ گاز گرفتن حیوان، همان جرح باشد، یعنی چون این شخص به او جرح وارد کرد و او به سبب این جراحت روی زمین افتاد و در همین زمان حیوانی آمد و او را گاز گرفت و او بخاطر جراحتی که بر بدنش وارد شده بود،‌ نتوانست از خودش دفاع کند، در اینجا می‌‌گوییم تمام جنایت به عهده‌ی جانی است،‌ و لو نصف مرگ این شخص به واسطه‌ی گاز گرفتن حیوان است، به گونه‌ای که اگر او گاز نمی‌گرفت،‌ این آدم (مجنی علیه) نمی‌مرد، منتها فعل این آدم‌(جانی) سبب شد که نتواند از خودش دفاع کند و حیوان هم او را گاز گرفت،‌ فلذا می‌گوییم هردو جنایت به عهده جانی است، یعنی تمام قصاص به عهده‌ این شخص (جانی) است، از این رو اولیای دم یا او را قصاص می‌کنند، یا تمام دیه را از او می‌گیرند.