درس خارج فقه استاد مقتدایی

87/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الحدود (سرقت از خودپرداز، سرقت میوه از درخت)

یک بحث در مورد حرز باقی مانده است که خوب است مورد توجه قرار گيرد.

با وسایلی که امروز بانک‌ها تهیه كرده‌اند؛ صندوق‌هائي تحت عنوان خودپرداز وجود دارد كه اشخاص با رمز خاصي كه از قبل تهيه كرده‌اند مي‌توانند از حساب خود برداشت كنند.

اكنون بحث اين است، اگر کسی این رمز را پیدا کرد و با گشودن رمز از حساب شخصي افراد دزديد و برداشت كرد آیا صدق می‌کند که از حرز دزدی کرده است؟ یا مثلاً کسی کامپیوتر دارد و در کامپیوتر خودش مطالبی را جمع کرده و با یک رمزی همه‌ی اینها را پوشانده است خودش تنها می‌تواند باز کند مثلا مطالب علمی است آنجا ثبت و ضبط کرده است تا بعدها به صورت یک نشریه يا مقاله يا کتاب عرضه كند و اینها مطالب علمی است که هرکدام ارزش خاص مادي خودش را دارد زيرا تحقيق و پژوهش روي آن انجام شد و زمان صرف شد و چه بسا هزينه اقتصادي داشت. حالا اگر کسی آن رمز را بشکند یا از بین ببرد یا پیدا کند و آن مطالب کتاب را در بیاورد و به نام خودش چاپ کند یا بفروشد؛ آیا سرقت از حرز صدق می‌کند یا نه؟ بلاشک بعد از آنکه گفتیم حرز یک حقیقت شرعیه ندارد و در شرع تعریف نشده است که مراد از حرز چیست؟ و در این جور موارد احاله‌ی به عرف شده است و موضوع بحث سرقتی است که قطع ید دارد؛ وقتی تشخیص حرز عرفی شد بلاشبهه عرف اینجا را حرز می‌داند. فرض كنيد یک کسی پولش را در صندوق گذاشته و درش را قفل کرده است و خودش باز می‌کند پول برمی‌دارد دوباره درش را می‌بندد. اینجا هم این رمز به منزله‌ی قفل آن صندوق است كه هر وقت خواست رمز را باز مي‌كند و يا مي‌بندد. اگر كسي اين رمز را شکست و از بین برد و محو کرد مثل این است که قفل را شکسته است يا وقتي رمز را باز می‌کند مثل این است که کلید صندوق را با حیله از جيب صاحب صندوق در بیاورد و قفل را باز کند. چنين دزدي سرقت از حرز است و در صورتي كه حتي همان تحقيقات دزديده شده از نظر مادي به ارزش ربع دينار باشد قطع ید دارد.

دلیل مسأله: چنانچه گفتیم برای حرز حقیقت شرعیه‌ای نیست و لذا موکول به عرف است و عرف اینها را حرز می‌داند بیت‌المالی است که صاحب دارد و صاحب آن يا شخصيت حقيقي و يا شخصیت حقوقی است مثلاً یک موسسه يا بانک است اگر صدق کند که این مال را از حرز دزدیده است قطعا قطع يد دارد.

مساله‌ی11 سرقت ميوه از درخت:

«لااشکال فی ثبوت القطع فی اثمار الاشجار»[1] بحث در میوه‌های روي درخت است اگر کسی این میوه‌ها را دزدی کند یا از یک مزرعه‌ای خیار يا خربزه و امثال اینها بدزدد آیا سرقت از حرز صادق است؟ مسأله سه صورت دارد.

صورت اول: مالک میوه‌هاي روي درخت يا ميوه‌هاي مزرعه را می‌چیند صندوق می‌کند می‌برد در انبار درش را هم قفل می‌کند یا از مزرعه، گندم يا محصولات دیگر را می‌چیند ضبط می‌کند می‌برد انبار. اگر کسی رفت آن انبار را شکست و آن میوه‌ها را سرقت کرد بلاشبهه سرقت از حرز حساب می‌شود و قطع ید دارد.

صورت دوم: میوه‌ها هنوز روي درخت یا در مزرعه باقي است اما اين باغ يا مزرعه در و ديواري ندارد بلكه منطقه‌اي است كه بخشي از آن باغ يا جاليز است و انواع ميوه‌هاي درختي يا زميني در آن به عمل آورده‌اند. اگر کسی برود از این میوه‌ها بچیند و بردارد سرقت صادق است و چون مال مردم را برده است فعل حرام مرتکب شد و تعزیر می‌شود و از نظر مادی نيز مسئول و ضامن این مال است و باید خسارتش را بدهد اما قطع ید ندارد چون سرقت از حرز صدق نمی‌کند.

صورت سوم: میوه‌هايي بر درخت مانده و چیده نشده است اما در یک باغ واقع است و دورش دیوار كشيده‌اند درش هم قفل است در اين صورت اگر کسی قفل را بشکند و از میوه‌های درخت یا آن مزرعه بچیند و ببرد آیا می‌توانیم بگوییم سرقت از حرز صادق است؟ فیه قولان؛

قول اول: مشهور مي‌گويند درخت‌هائي كه در یک محوطه‌ی در بسته و باغ و بستانی واقع است و دور مجموع آن حصار دارد اگر کسی قفل را شکست یا به طريقي نفوذ كرد و از آن ميوه‌هاي روي درخت يا مزرعه دزديد سرقت از حرز صدق نمی‌کند و قطع ید ندارد فتواي امام نيز هيمن است می‌فرماید «اما اذا کانت محرزه» اگر آن درخت‌ها محرز است «کأن کانت فی بستان مقفل» مثلاً باغی است كه در و دیوار دارد و درش هم بسته و قفل است «فهل یقطع بسرقه ثمرتها أو لا» اگر کسی برود قفل را بشکند و میوه‌هاي اين باغ را سرقت کند آيا دستش قطع مي‌شود يا خير؟ «الاحوط بل الاقوی عدم القطع» احوط بلکه اقوی این است که قطع ید ندارد.

مرحوم محقق در شرایع[2] می‌فرماید «و لاقطع فی ثمره علی شجرها» بطور مطلق مي‌فرمايد میوه‌ای که سر درخت است اگر دزديده شود قطع يد ندارد یعنی ظهور عبارت محقق در این است که اطلاق دارد چه اینکه آن درخت محصور و محرز باشد مثلاً در یک باغی است که دیوار دارد یا در بيابان مجموعه‌اي از درختان يا مزرعه‌اي است كه ديوار ندارد «و یقطع لو سرق بعد احرازها» اما اگر میوه‌ها را چیدند و در انبار يا در یک جایی مخفی کردند اگر شخصي انبار را بشکند و میوه‌ها را بدزدد قطع يد دارد.

صاحب جواهر[3] بعد از عبارت محقق می‌فرماید «عند المشهور» اینکه می‌گوییم اگر کسی از ثمرة بر درخت سرقت کرد قطع ید ندارد نظر مشهور فقهاء است «علی ما فی المسالک» البته صاحب جواهر نسبت دادن اين قول به مشهور را از شهيد نقل مي‌كند مرحوم شهید در مسالک[4] بعد از عبارت مرحوم محقق می‌فرماید «هذا الحکم هو المشهور بین الاصحاب و وردت به الاخبار الکثیره» اخبار کثیره‌ای داریم که اگر میوه سر درخت باشد به نحو مطلق چه در باغی که دیوار دارد یا در صحرا باشد اگر دزديده شود قطع يد ندارد «و ظاهرها» می‌فرماید ظاهر آن اخبار «عدم الفرق مع کون الثمره علی الشجره» در جایی که میوه به درخت است فرقی نیست بین المحرزه می‌خواهد آن درختها محرز باشد «بغلق و نحوه» چه اينكه در و دیوار و قفل داشته باشد یا در صحرا و یک منطقه‌ی باز باشد.

دلیل قول اول: مشهور که می‌گویند دزديدن از ميوة درخت چه اینکه در حرز باشد یا نباشد قطع يد ندارد به چند روایت مستفیضه استدلال كرده‌اند.

1- سکونی[5] عن ابی عبدالله(ع) قال «قضی النبی(ص) فی من سرق الثمار فی کِمّه[6] » پیغمبر در مورد شخصی که میوه خرماي در غلاف را كه هنوز در نیامده و مثل گل است که یک غلافی دارد و بعد باز می‌شود شکوفه بیرون می‌آید و بعد میوه مي‌شود (بعضی می‌گویند که درخت خرما اينگونه است كه یک غلافی دارد بعد میوه‌ها پیدا می‌شود به هر حال روايت سرق ثمار دارد ممكن است ميوه‌هاي ديگر باشد) فرمود «فما اکلوا منه فلا شیئ علیه» آن‌هایی را که همان‌جا نشسته‌اند خوردند قطع ید ندارد شاید وجهش این باشد که همانجا در حرز از بین برده است مثلاً کسی برود در حرز چیزی را بردارد همان‌جا بزند خرد کند ضامن است خسارتش را باید بدهد تعزیر هم می‌شود اما صدق سرقت نمی‌کند «و ما حمل» آنچه را حمل کرده و از باغ بیرون برده است «فیعزر» تعزیر می‌شود «و یغرم مرتين» دو برابر قیمتش باید غرامت بدهد.

مرحوم مجلسی در مرآة العقول می‌فرماید در مورد پرداخت غرامت دو برابر، هیچ فقيهي به این روایت عمل نکرده است.

مرحوم فیض کاشانی می‌فرماید شاید وجه غرامت دو برابر اين باشد كه این میوه‌ای که در غلاف است هنوز کوچک است اگر صبر کنند از غلاف این خوشه‌ها بیرون بيايد خرماها رشد می‌کند دو برابر می‌شود پس سارق در حقیقت جلوی رشد میوه‌ها را گرفته و اگر نچیده بود دو برابر می‌شد پس غرامت رشد آینده‌اش را هم بايد بپردازد.

بعضی‌ها همین را دلیل چند برابر كردن جریمه در عصر حاضر مي‌دانند مثلا می‌گویند از کسی که مال را برده یا قاچاق کرده است عین مال را می‌گیرند و چند برابر هم جریمه‌اش می‌کنند و با استناد به اين روايت مي‌گويند می‌شود چند برابر جریمه کرد. ما در اين مورد بحث نداريم بحث ما در این است که اگر میوه‌ای را از درخت چیده و برده است مطلقا می‌خواهد باغ در بسته یا یک فضای باز باشد سرقت از حرز نیست و قطع ید ندارد.

2- سکونی[7] عن ابی عبدالله(ع) قال قال رسول الله(ص) «لا قطع فی ثمر و لا کثر و الکثر شحم النخل» (عبارت الكثر شحم النخل توضيح راوي است كثر همان شهد داخل نخل است كه شيرين است) پیغمبر فرمود اگر کسی ميوه يا شيرة درخت خرما را بدزدد قطع يد ندارد این روايت نيز اطلاق دارد اطلاقش این است که دزديدن میوه قطع يد ندارد می‌خواهد از درخت بچیند و باغی باشد در دار یا باغی باشد بدون در و دیوار.

3- اصبغ بن نباته[8] عن امیرالمومنین(ع) قال «لایقطع من سرق شیاً من الفاکهه» کسی که میوه‌ای را سرقت کند دستش قطع نمی‌شود «و اذا مر بها فلیأکل و لایفسد» و اگر مسيرش به باغ ميوه افتاد به عنوان حق الماره مي‌تواند بخورد اما افساد نكند مثلاً درخت را حرکت ندهد كه میوه‌ها بریزد روی زمین و یک دانه را بردارد و بقیه‌اش از بین برود.

ملاحظه مي‌فرمائيد اين روايت نيز اطلاق دارد هرچند به قرینه‌ی ذیل می‌توانیم بگوییم ظهور در این دارد که دیوار نداشته است زيرا عنوان مارّه مي‌رساند باغ میوه يا مزرعه در مسير عبور قرار دارد و همين قرينه است كه روايت در مورد باغ يا مزرعة بدون در و ديوار است و ممكن است گفته شود شايد در باغ باز بود و يا شاخه‌ها از ديوار به بيرون آويزان بود كه در اين صورت ذيل روايت نمي‌تواند قرينه باشد.

4- صحیحه‌ی فضیل بن یسار[9] عن ابی عبدالله(ع) قال «اذا اخذ الرجل من النخل و الزرع قبل أن یصرم» اگر کسی خرما يا ميوه‌هاي روي درخت را بدزد قطع يد ندارد.

اطلاقش می‌گوید در و ديوار داشتن باغ يا فاقد در و ديوار بودن تأثيري در حكم ندارد.

روایات دیگري نيز در همان باب23 آمده است ملاحظه بفرمایید مشهور به همین روایات تمسک می‌کنند و فتوي مي‌دهند هرچند سند بعضی از اين روايات ضعیف است (روایت فضیل را می‌گویند روایت صحیح است) اگر ضعف سندی هم باشد ینجبر بعمل الاصحاب این مدرک قول مشهور است.

قول دوم: مرحوم علامه در قواعد[10] و پيرو آن فخرالمحققین[11] فرزندش و نيز شهيد در مسالك[12] تفصیل قائلند که اگر اطراف باغ باز باشد و محصور نباشد در حرز نیست لذا اگر کسی از این مزرعه یا باغ که در و ديوار ندارد سرقت کرد قطع ید ندارد اما از درخت و باغي كه محصور است و دیوار دارد درش هم بسته است اگر کسی قفل را بشکند و میوه‌ها را بچیند سرقت از حرز است.

علامه[13] می‌فرماید «ولو کانت الشجره فی موضع محرز كالدار» اگر درخت در یک جایی است که در حرز است گرچه میوه‌ها از بيرون روي درخت پیداست اما خود این درخت در جایی مانند خانه محرز است فرض كنيد چند درخت اعم از انار، خرمالو، زردآلو در منزل دارد يا باغي است كه اطراف آن محصور است «فالاولی القطع» در اين صورت حكم به قطع يد سزاوار است.

البته قائلين به تفصيل به مستند قول اول (قول مشهور) كه چند روایت است اشکال می‌کنند. باشد بحث بعد.


[1] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص486، دارالعلم.
[2] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص954، استقلال طهران.
[3] جواهرالكلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج41، ص506، دارالکتب الاسلامیه.
[4] مسالک الافهام، شهید ثانی، ج14، ص499، معارف اسلامی.
[5] وسائل الشيعه، حرعاملی، ج28، ص286، ابواب حد سرقت، باب23، ح2، آل‌البیت.
[6] كِمّ به كسر كاف به معناي غلاف اول غورة خرما و كُمّ به ضم كاف به معناي آستين است.
[7] وسائل الشيعه، حرعاملی، ج28، ص286، ابواب حد سرقت، باب23، ح3، آل‌البیت.
[8] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج28، ص287، ابواب حد سرقت، باب23، ح5، آل‌البیت.
[9] وسائل الشیعه، حرعاملي، ج28، ص286، ابواب حد سرقت، باب23، ح4، آل‌البیت.
[10] قواعدالاحکام، علامه حلی، ج3، ص561، جامعه مدرسین.
[11] ایضاح الفوائد، فخرالمحققین، ج4، ص531، کوشانپور.
[12] مسالک الافهام، شهید ثانی، ج14، ص499، معارف اسلامی.
[13] قواعدالاحکام، علامه حلی، ج3، ص561، جامعه مدرسین.