1400/11/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الإجارة/شرائط الإجارة /کیفیت تسلیم منفعت و تسلیم عمل در إجاره
مسأله16 از سری مسائل مربوط به کتاب الإجارة از تحریر الوسیله مرحوم امام: «لو تعلّقت الإجارة بالعين فتسليم منفعتها بتسليم العين. و أمّا تسليم العمل فيما إذا تعلّقت بالنفس فبإتمامه إذا كان مثل الصلاة و الصوم و الحجّ وحفر بئر في دار المستأجر، وأمثال ذلك ممّا لم يكن متعلّقاً بماله الذي بيد المؤجر، فقبل إتمام العمل لا يستحقّ الأجير مطالبة الاجرة، وبعده لا يجوز للمستأجر المماطلة. نعم، لو كان شرط منهما على تأدية الاجرة كلًاّ أو بعضاً قبل العمل صريحاً أو ضمنياً- كما إذا كانت عادة تقتضي التزام المستأجر بذلك- كان هو المتّبع، و أمّا إذا كان متعلّقاً بمال من المستأجر بيد المؤجر- كالثوب يخيطه والخاتم يصوغه وأمثال ذلك- ففي كون تسليمه بإتمام العمل كالأوّل، أو بتسليم مورد العمل كالثوب و الخاتم، وجهان بل قولان، أقواهما الأوّل. فعلى هذا لو تلف الثوب- مثلًا- بعد تمام العمل على نحوٍ لا ضمان عليه، لا شيء عليه، ويستحقّ مطالبة الاجرة. نعم، لو تلف مضموناً عليه ضمنه بوصف المخيطية- لا بقيمته قبلها- على أيّ حال حتّى على الوجه الثاني؛ لكون الوصف مملوكاً له تبعاً للعين، وبعد الخروج عن عهدة الموصوف مع وصفه، تكون له المطالبة بالاجرة المسمّاة لتسليم العمل ببدله.»[1]
«اگر اجاره، متعلق به عين باشد، تسليم منفعت آن به تسليم عين مىباشد. و اما تسليم عمل در جايى كه اجاره متعلق به انسان باشد به تمام كردن كار است- در صورتى كه مانند نماز و روزه و حج و كندن چاه در خانه مستأجر و امثال اينها از مواردى باشد كه كار به مال مستأجر كه در دست موجر است، متعلق نباشد- بنا بر اين اجير قبل از تمام كردن كار استحقاق مطالبه اجرت را ندارد، و بعد از آن، مستأجر حق سهل انگارى در پرداخت آن را ندارد، البته اگر شرطى از آنها باشد كه همه يا قسمتى از اجرت، قبل از كار ادا شود، چه اين شرط صريحاً باشد يا ضمنى- مثل اينكه عرف و عادت مردم اين باشد كه مستأجر، ملتزم به پرداخت و لو قسمتى از اجرت، قبل از عمل باشد- لازم است از چنين شرطى تبعيّت شود. و اما اگر كار به مال مستأجر، كه در دست موجر است متعلق باشد، مانند لباسى كه آن را بدوزد و انگشترى كه آن را ريختهگرى و درست كند و امثال اينها، پس در اينكه تسليم آن به تمام كردن كار باشد، مانند اوّلى، يا به تسليم مورد كار باشد مانند لباس و انگشتر، دو وجه، بلكه دو قول است، كه قوىتر آنها اوّلى است، بنا بر اين اگر بعد از تمام كردن عمل، مثلًا لباس طورى تلف شود كه ضمانآور نباشد، چيزى بر او نيست و استحقاق مطالبه اجرت را دارد. البته اگر به نحو ضمانتدار تلف شود در هر حال، حتى بنابر وجه دوم، با وصف خياطت ضامن آن مىباشد، نه به قيمتى كه قبل از دوختن داشته است؛ زيرا صفت (خياطت) به تبع عين، ملك مستأجر است و اجير بعد از آنكه از عهده موصوف با صفتش (لباس دوخته) در آمد، حق مطالبه اجرت قرارداد شده را دارد؛ زيرا عمل را در قالب بدل آن تسليم نموده است.»[2]
بیان استاد: إجاره به دو طریق محقق میشود یا منفعت عین است یا عمل است؛ به منظور تسلیم منفعت عین کافی است که آن عین را در اختیار مستأجر قرار داد مثلا اگر مورد إجاره خانه است تسلیم منفعت آن به تحویل دادن کلید خانه و راهنمایی مستأجر به داخل خانه است و اگر مورد إجاره چهارپاست تسلیم منفعت سواری و باربری آن به دادن افسار آن حیوان به دست مستأجر است.
و اما إجارهی انفس به دو طریق حاصل میشود یا صرف عمل است و فقط جلوهی خارجی دارد و هیچ کالایی از طرف مستأجر در اختیار اجیر قرار نمیگیرد مانند نماز و روزهی استیجاری و حج نیابی و حفر چاه در محلی که مورد نظر مستأجر است و قسم دوم از إجارهی عمل به این صورت است که متاعی از طرف مستأجر در اختیار اجیر قرار میگیرد تا عمل خواسته شده در روی آن محقق شود مانند قرار دادن پارچه در اختیار خیاط تا آن را تبدیل به لباس کند و مانند قرار دادن نقره و عقیق در اختیار انگشتر ساز تا آن را تبدیل به انگشتر کند.
حکم دو قسم إجارهی انفس: در قسمی که صرف عمل است و متاعی از طرف مستأجر در اختیار اجیر قرار نمیگیرد در این فرض به محض اتمام عمل تسلیم آن محقق میشود و اجیر مستحق دریافت اجرت خواهد شد و تا زمانی که عمل به اتمام نرسد استحقاقی برای اجیر نخواهد بود و اما در فرضی که متاعی از طرف مستأجر در اختیار اجیر قرار گرفته است در این فرض دو احتمال و یا دو قول مطرح شده است قول اول آن است که به محض تمام شدن عمل و تکمیل سفارش مورد نظر تسلیم آن نیز محقق میشود و اما قول دوم آن است که علاوه بر اتمام عمل باید آن را به دست مستأجر برساند تا معنای تسلیم محقق شود مثلا اگر مستأجر پارچهای در اختیار خیاط قرار دهد تا برای او لباسی بدوزد و یا کسی نقره و عقیق در اختیار استاد کار قرار دهد تا برای او انگشتر بسازد در این فرض با توجه به دو قول مطرح شده عدهای قائل شدهاند به محض اتمام عمل تسلیم اتفاق افتاده است و عدهای قائلند باید این کارها به دست مستأجر برسد تا تسلیم محقق شود.
ثمرهی دو قول مطرح شده در نحوهی تسلیم عملی که از طرف مستأجر متاعی تحویل شده باشد: بنا بر قولی که صرف اتمام عمل را به عنوان تسلیم معرفی میکند چنانچه مثلا این لباس دوخته شده تلف شود و سبب آن آفت سماوی باشد و ضمانآور نباشد در این فرض اجیر به تمام حقوق خود خواهد رسید و ضامن تلف شدن لباس نیز نمیباشد ولی اگر برای تحقق تسلیم لازم بدانیم که علاوه بر اتمام عمل آن را تحویل مستأجر نیز بدهیم در این فرض خسارت وارد آمده به عهدهی اجیر خواهد بود و اما در جایی که به جهت کوتاهی اجیر این لباس تلف شود مثلا درب منزل را باز بگذارد و دزد به خانه نفوذ کند بر هر دو وجه ضامن قیمت یا بدل لباس دوخته شده میباشد یعنی هم باید قیمت پارچه را جبران کند و هم عملی که بر روی آن پارچه انجام شده است یعنی هم باید جبران قیمت موصوف که همان پارچه است و هم قیمت صفت که همان دوخته بودن است باید محقق شود.
مختار استاد: مرحوم امام قول اول را اقویٰ میداند یعنی در جایی که علاوه بر عمل خارجی، متاع این کار نیز از طرف مستأجر در اختیار اجیر قرار گرفته است اقویٰ آن است که به محض اتمام مثلا دوخت لباس تحویل محقق میشود و برای تحقق تسلیم نیازی نیست که حتما به دست مستأجر برسد و به نظر ما نیز همین قول پذیرفته شده است و الزام اجیر به تحویل مثلا لباس به دست مستأجر نوعی هزینه زائد به شمار میآید و اما بنا بر قول دوم علاوه بر اتمام عمل رساندن آن به دست مستأجر را لازم میداند.
نکته: احتمال دارد قبل از شروع به کار توافقی بین اجیر و مستأجر واقع شود مبنی بر این که قسمتی از اجرت قبل از اتمام عمل در اختیار اجیر قرار بگیرد و یا این عرف آن منطقه این باشد که قبل از اتمام عمل مقداری از اجرت به اجیر پرداخت گردد در این فرض باید طبق قرارداد و عرف متداول عمل شود.
إن شاء الله ادامه بحث در جلسه آینده.