درس خارج فقه استاد مقتدایی

1400/08/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الإجارة/العين المستأجرة /شرائط منفعت عین مستأجره

گرامی‌داشت علامه طباطبایی: در تقویم، امروز به عنوان روز بزرگداشت مرحوم علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان معرفی شده است؛ جدا مرحوم علامه طباطبایی یک عالم جامع از علم و عمل بود رضوان الله تعالی علیه.

ویژگی که در ایشان مشاهده می‌شد اخلاص در عمل بود و تمام کارهای ایشان برای رضای خدا بود؛ غیر از خدا برای اسباب و لوازم دنیوی هیچ ارزشی قائل نبود بر اساس همان قاعده‌ی «لا مؤثر فی الوجود إلّا الله» چنین اخلاصی در عمل داشتند؛ تواضع ایشان واقعاً حیرت آور بود؛ یک مرد عالم جامع بودند هم در علم فقه و اصول و علوم حوزوی مهارت کامل داشت و هم در فلسفه استاد و فیلسوف بود؛ در بین فلاسفه نظرات ایشان به عنوان یکی از نظرات مهم و تأثیر گذار به شمار می‌رفت در عین حال تواضع خاصی داشتند.

منزل ما در همسایگی ایشان بود و توفیق همجواری با ایشان را داشتیم معمولا در خروج از منزل یا در مراجعت به منزل با ایشان ملاقات می‌کردم؛ تمایل نداشتند کسی ایشان را همراهی کند و خودشان به تنهایی به طرف فیضیه یا مسجد سلماسی حرکت می‌کردند و کلاس‌های متداول خودشان از فقه و اصول و فلسفه را بیان می‌کردند.

معمولا در نماز جماعت فیضیه که به امامت مرحوم آیت الله اراکی برگزار می‌شد حاضر می‌شدم یک روز قدری دیر رسیدم متوجه شدم مرحوم علامه طباطبایی هم دیر رسیده‌اند، در قسمت فرش شده جایی برای ایستادن نمازگزاران باقی نمانده بود متوجه شدم مرحوم علامه به جهت اخلاص و تواضعی که دارند عبای خود را به زمین پهن کردند و در کنار سایر نمازگزاران به جماعت اقتداء کردند، تصور این صحنه عجیب بود که چنین شخصیت بزرگی این قدر بی‌تکلف در کنار مردم قرار بگیرد این تواضع در حد اعلا بود.

در مسجد سلماسی من در درس فلسفه‌ی ایشان شرکت می‌کردم در حالی که معمولا اساتید به جهت حس استقلال و تمرکز و راحتی بیشتر به یک پشتی تکیه می‌دادند و به تدریس مشغول می‌شدند ولی این عالم وارسته در همان وسط مسجد در کنار طلبه‌ها به زمین می‌نشستند و شاگردان به دور ایشان حلقه می‌زدند.

با این که ایشان یک شخصیت جهانی بودند ولی گاهی دیده می‌شد به قدری در عالم سادگی و بی‌تکلفی فرو می‌رفتند که حتی فراموش می‌کردند دکمه‌های یقه‌ی خود را ببندند و اگر کسی ایشان را نمی‌شناخت گمان می‌کرد که با یک طلبه‌ای که در حوزه جایگاهی ندارد روبه‌رو شده است.

به طلاب خیلی احترام قائل می‌شدند و گاهی در حال پیاده روی وقتی با یک طلبه‌ی معمولی هم که بر‌خورد می‌کردند توقف می‌کردند و ابراز ارادت می‌نمودند و رد می‌شدند گاهی به منزل ایشان مراجعه می‌کردم خودشان برای باز کردن در می‌آمدند و در منزل ایشان از خادم خبری نبود و به همه‌ی کارها خودشان رسیدگی می‌کردند و یک رفتار عجیب و متواضعانه‌ای داشتند امید‌وار هستم که خداوند روحشان را با روح جد بزرگوارشان رسول الله و ارواح طیّبه‌ی ائمه اطهار(ع) محشور گرداند و خداوند این توفیق را به همه‌ی ما بدهد که بتوانیم راه ایشان را در تواضع و خلوص و تعمّق علمی ادامه بدهیم.

بحث فقهی: بحث راجع به شرائط صحت عقد إجاره است، این شرائط در متعاقدین از جهت بلوغ، عقل، اختیار و اراده متمرکز است که به طور مفصل بیان شد و اما این شرائط در عوضین در بیان مرحوم امام در دو تقسیم بندی شرائط عین مستأجره و شرائط أجرت بیان شده است و این مطالب نیز مطرح گردید.

و اما با ترتیب مطالب تحریر الوسیله مطالب مربوط به شرائط منفعت را بررسی می‌کنیم یکی از ارکان إجاره منفعت است زیرا إجاره یعنی تملیک منفعت مثلا مالکِ خانه به جهت استیفای سکونت، خانه‌ی خود را در اختیار مستأجر قرار می‌دهد، بنا بر این بهره‌برداری مسکونی از یک خانه و بهره‌برداری سواری و باری از یک مرکب و ماشین و بهره‌برداری تجاری از یک مغازه به عنوان منفعت این امور به حساب می‌آید و در عقد إجاره تمام ارکان دیگر از قبیل شرائط متعاقدین و شرائط عوضین مقدّمه هستند تا تکلیف این رکن یعنی منفعت عین مستأجره مشخص شود؛ خود این منفعت باید دارای شرائطی باشد در جلسه‌ی گذشته دو شرط از شرائط چهار‌گانه‌ی منفعت بیان شد؛ شرط اول این بود که منفعت باید مباح باشد و از امور محرمه نباشد بنا بر این اجاره‌ی یک عین به قصد منفعت حرام آن، باطل است زیرا تملیک یک منفعت حرام به غیر جایز نیست؛ اگر مالک یک خانه و مغازه مطمئن است که مستأجر به قصد تولید و توزیع مواد مخدر و مشروبات سکر‌آور اقدام به تنظیم عقد إجاره نموده است و یا مرکب و دابّه‌ی او را برای انتقال محموله‌های حرام إجاره کرده است این قبیل إجاره‌ها بلا‌شک باطل است و ارتزاق از این راه حرام قطعی به حساب می‌آید.

اگر مولایی کنیز خود را در اختیار کسانی قرار دهد که بخواهند در مجلس آنها آوازه‌خوانی و رقّاصی کند این نوع بهره‌کشی از محرمات است و همچنین یک زن آزادی بخواهد در چنین مجالسی اقدام به غنا و رقاصی کند عمل حرامی مرتکب شده و پول حاصل از چنین عملی حرام می‌باشد.

شرط سوم: تعیین منفعت

کلام مرحوم امام: «ومنها: تعيين نوعها إن كانت للعين منافع متعدّدة، فلو استأجر الدابّة يعيّن أ نّها للحمل أو الركوب أو لإدارة الرحى وغيرها. نعم، تصحّ إجارتها لجميع منافعها، فيملك المستأجر جميعها[1]

بیان استاد: یکی دیگر از شرائط منفعت آن است که اگر عین مستأجره دارای منافع متعدد است باید تعیین شود چه نوع منفعتی مورد نظر مستأجر است و در همان جهت توافق شده باید مورد استفاده قرار گیرد مثلا وقتی یک اسبی به منظور سواری إجاره داده می‌شود نباید در بار‌کشی مورد استفاده قرار گیرد یا اگر یک قاطری به منظور بار‌کشی إجاره داده می‌شود نباید در آسیاب جهت گرداندن سنگ آسیاب به کار گرفته شود و اگر به طور مطلق إجاره شده باشد مستأجر إجازه خواهد داشت در تمام منافع عقلائی و شرعی مورد استفاده قرار دهد.

شرط چهارم: معلومیت منفعت

کلام مرحوم امام: «ومنها: معلوميتها: إمّا بتقديرها بالزمان المعلوم، كسكنى الدار شهراً، أو الخياطة أو التعمير و البناء يوماً، و إمّا بتقدير العمل، كخياطة الثوب المعيّن خياطة كذائية فارسية أو رومية؛ من غير تعرّض للزمان إن لم يكن دخيلًا في الرغبات، وإلّا فلا بدّ من تعيين منتهاه[2]

بیان استاد: و از جمله شرائط منفعت اين است كه مقدار منفعت معلوم باشد، يا با زمان معلوم، مشخص شود مانند يك ماه سكونت نمودن در خانه يا يك روز خياطى يا تعمير و بنايى؛ و يا خود كار مشخص شود مانند دوخت لباس معيّن با چنين خصوصيتى- خياطى فارسى يا رومى- بدون آن‌كه متعرض زمان شوند، در صورتى كه زمان در رغبت‌ها مؤثر نباشد وگرنه بايد آخر آن مشخص گردد.

کلام مرحوم حکیم: مرحوم آقای حکیم در مستمسک در چند مسئله شرط معلومیت منفعت را بیان کرده‌اند:

«(مسألة ٦): إذا استأجر دابة للحمل عليها، لا بد من تعيين ما يحمل عليها بحسب الجنس إن كان يختلف الأغراض باختلافه، وبحسب الوزن ولو بالمشاهدة والتخمين إن ارتفع به الغرر. وكذا بالنسبة إلى الركوب لا بد من مشاهدة الراكب أو وصفه، كما لا بد من مشاهدة الدابة أو وصفها، حتى الذكورية والأنوثية إن اختلفت الأغراض بحسبهما. والحاصل: أنه يعتبر تعيين الحمل والمحمول عليه، والراكب والمركوب عليه، من كل جهة يختلف غرض العقلاء باختلافها.

(مسألة ٧): إذا استأجر الدابة لحرث جريب معلوم، فلا بد من مشاهدة الأرض أو وصفها على وجه يرتفع الغرر.

(مسألة ٨): إذا استأجر دابة للسفر مسافة، لا بد من بيان زمان السير من ليل أو نهار، إلا إذا كان هناك عادة متبعة[3]

بیان استاد: مرحوم حکیم در مسائل شش و هفت و هشت قسمتی از احکام مربوط به شرائط استیفای منفعت را بیان نموده‌اند؛ ما حصل مطلب این است که اگر کسی بنا دارد منافع دابّه‌ای را با عقد إجاره به خود اختصاص دهد باید از جمیع جهات هر نکته‌ای که برای مالک دابّه اهمیت دارد را معلوم کند تا احتمال هر نوع غرری مرتفع گردد مثلا اگر دابّه به منظور بار‌کشی إجاره شده است باید جنس بار معلوم باشد در صورتی که اغراض طرفین نسبت به جنس بار مختلف باشد، مثلا باید تعیین کند که آیا می‌خواهد با این دابّه سنگ جابجا کند یا غلات یا خار و خاشاک.

احتمال دارد برای مالکِ دابّه، وزن بار هم مهم باشد از این جهت که می‌داند اگر از یک مقدار مشخص بار بیشتری به این دابّه وارد شود دچار عیب می‌شود بنا بر این باید معلوم باشد که چه مقدار بار به این دابّه زده خواهد شد؛ لازم نیست همیشه برای معلوم شدن بار از کیل و وزن استفاده شود بلکه اگر مشاهده‌ی بار تخمینی از مقدار بار را به همراه داشته باشد به نحوی که احتمال غرر را مرتفع گرداند کفایت می‌کند.

اگر این دابّه به منظور سواری إجاره شده باشد احتمال دارد برای مالک دابّه مهم باشد که بداند چه کسانی بر این دابّه سوار خواهند شد، آیا راکب این دابّه مرد است یا زن یا بچه آیا راکب این دابّه چاق است یا لاغر و هر نوع وضعیتی که می‌تواند در غرض مالک دابّه مهم باشد باید معلوم شود؛ اگر خود مالک، نوع بار یا افرادی که به عنوان راکب بناست از این دابّه استفاده کنند را می‌بیند که چه بهتر و اگر نمی‌بیند باید توصیف کامل انجام شود تا هر نوع احتمال غرری مرتفع گردد همچنین مستأجر نیز باید قبل از عقد إجاره دابّه‌ی مورد نظر را ببیند و یا این که توصیف کاملی از آن بشنود.

خلاصه این که جمیع اوصافِ حمل و محمول علیه و راکب و مرکب از هر جهتی که برای عقلاء اهمیت دارد و اغراض با آن مختلف می‌شود باید معلوم شود تا احتمال هر نوع غرری برطرف گردد.

مرحوم حکیم در مسئله‌ی هفتم می‌فرماید: اگر کسی یک دابّه را برای شخم زدن زمین إجاره می‌کند باید مساحت زمینی که این دابّه برای آن إجاره می‌شود را معلوم کند مثلا بگوید برای زمین ده جریبی یا بیست جریبی استفاده خواهد شد؛ جریب یک واحد مساحت است که تقریبا معادل 540 متر است همچنین باید نوع زمین از جهت سفتی یا نرمی یا هر وضعیتی که برای مالک دابّه مهم است معلوم باشد به همین جهت مالک دابّه باید زمین مورد نظر را مشاهده کند یا این که توصیف کاملی از وضعیت زمین به او داده شود.

ایشان در مسئله‌ هشتم می‌فرماید: اگر کسی دابّه‌ای را برای مسافرت إجاره می‌کند باید مسافت مورد نظر کاملا تعیین شود و همچنین زمان شروع و پایان این سفر معلوم باشد و حتی باید معلوم کنند که از این دابّه در سیر شبانه استفاده خواهد شد و یا سیر روزانه مگر این که موجر از عادت مستأجر در چگونگی سفرش مطلع باشد، در این فرض دیگر نیازی به ذکر اوصاف و ازمان نخواهد بود.


[1] تحرير الوسيلة - ط نشر آثار، الخميني، السيد روح الله، ج1، ص608.
[2] تحرير الوسيلة - ط نشر آثار، الخميني، السيد روح الله، ج1، ص608.
[3] مستمسك العروة الوثقى- ط بیروت، الحكيم، السيد محسن، ج12، ص16.