1400/06/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الإجارة/ أركان الإجارة/ معنای لغوی و اصطلاحی إجاره
موضوع اخلاقی: گرامی داشت میلاد با برکت امام باقر(ع)
دیروز جمعه مصادف بود با چهارم ماه صفر و بنا بر روایتی سالروز عید ولادت پر خیر و برکت و مسعود و میمون حضرت ابا جعفر امام محمد باقر علیه الصلاة و السلام.
روال ما در روزهای تحصیلی بر این بود که اگر یکی از این ایام مصادف میشد با یکی از مناسبتهای مذهبی مانند موالید و شهادات یکی از معصومین(ع)، جدیّت داشتیم که از آن مناسبت غفلت نکنیم و از تذکر و گرامیداشت آن مناسبت صرف نظر نکنیم و تا جایی که ممکن است و شرائط اجازه میدهد از فضائل و مناقب این بزرگواران شمّهای ذکر شود تا خودمان از مذاکره و یاد آوری این مناقب زمینهی رشد و توجه به فضائل اخلاقی و حرکت در مسیر کمال انسانیمان میسر شود تا بتوانیم سیرهی عملی آن بزرگواران را در زندگی خودمان جاری کنیم و اگر توفیق تداوم بزرگداشت و ذکر مناقب اهل بیت پیغمبر(ص) همچنان نصیب ما شود توفیق بسیار ذی قیمتی خواهد بود.
به منظور عملی شدن این سیره، امروز که قریب به روز میلاد امام باقر(ع) است گوشهای از فضائل و مناقب آن حضرت را یاد آور میشویم.
امام صادق(ع) در مقام بیان فضائل پدر بزرگوارشان این چنین میفرمایند: «وَكَانَ أَبِي عليهالسلام كَثِيرَ الذِّكْرِ، لَقَدْ كُنْتُ أَمْشِي مَعَهُ وَإِنَّهُ لَيَذْكُرُ اللهَ، وَآكُلُ مَعَهُ الطَّعَامَ وَإِنَّهُ لَيَذْكُرُ اللهَ، وَلَقَدْ كَانَ يُحَدِّثُ الْقَوْمَ وَمَا يَشْغَلُهُ ذلِكَ عَن ذِكْرِ اللهِ، وَكُنْتُ أَرى لِسَانَهُ لَازِقاً بِحَنَكِهِ يَقُولُ: لَاإِلهَ إِلاَّ اللهُ، وَكَانَ يَجْمَعُنَا فَيَأْمُرُنَا بِالذِّكْرِ حَتّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ، وَ يَأْمُرُ بِالْقِرَاءَةِ مَنْ كَانَ يَقْرَأُ مِنَّا، وَمَنْ كَانَ لَايَقْرَأُ مِنَّا أَمَرَهُ بِالذِّكْرِ.»[1] پدرم، ذكر فراوان مىگفت، من با او راه مىرفتم، در حالى كه او ذكر خدا بر لب داشت و با او غذا مىخوردم در حالى كه او خدا را ياد مىآورد، او با مردم سخن مىگفت و اين هم او را از ذكر الهى باز نمىداشت، زبان او را مىديدم كه از ذكر «لا اله الاّ اللّه » به سقف دهانش چسبيده بود(این ذکر به نحوی است که ظاهرا دهان بسته باشد و لبها حرکت نکند امکان قرائت این ذکر است). او ما را گرد مىآورد و از ما مىخواست تا بر آمدن آفتاب ذكر گوييم. هر كه را از ما [كه مىتوانست] قرائت كند، دستور قرائت قرآن مىداد و به هر كه قرائت نمىكرد، دستور ذكر مىداد.
توصیهی قرآنی به ذکر کثیر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا - وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا﴾[2] «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خدا را بسيار ياد كنيد- و صبح و شام او را تسبيح گوييد.»[3]
بیان استاد: خداوند از بندگان خود این انتظار را دارد که ذکر کثیر داشته باشند یعنی صبح و شام به ذکر خدا مشغول باشند؛ لسان آنها مترنّم به یاد خدا باشد؛ عمل آنها یاد آور توجه به خدا باشد؛ در وقت فقر و غنی گفتار و رفتاری که شایستهی بندگان خدا نیست از او سر نزند؛ در وقت پیروزی و خوشی و ثروت و سلامت دچار طغیان و ظلم نشود؛ بوی خدایی بودن در سراسر زندگی او استشمام شود... با این اوصاف چنین بندهای ذکر کثیر خدای متعال را به جای آورده است همان طور که امام صادق(ع) در توصیف پدر بزرگوارشان امام باقر(ع) فرمودهاند که حضرت در راه رفتن در خلوت و جلوت در کنار سفره غذا و در جمع دیگران و در هر حالی به یاد خدا بودند.
روایت ابوسعید خدری در تفسیر ذکر کثیر: «حدثنا قتيبة حدثنا ابن لهيعة عن دراج عن أبي الهيثم عن أبي سعيد الخدري أن رسول الله صلى الله عليه وسلم سئل أي العباد أفضل درجة عند الله يوم القيامة قال الذاكرون الله كثيرا والذاكرات قلت يا رسول الله ومن الغازي في سبيل الله قال لو ضرب بسيفه في الكفار والمشركين حتى ينكسر ويختضب دما لكان الذاكرون الله أفضل منه درجة قال أبو عيسى هذا حديث غريب إنما نعرفه من حديث دراج.»[4]
عبارت تفسیر نمونه در توصیف ذکر کثیر: «در حديثى كه در" صحيح ترمذى" و" مسند احمد[5] " از" ابو سعيد خدرى" از پيامبر گرامى اسلام(ص) نقل شده چنين مىخوانيم: كه از آن حضرت پرسيدند: «اىُّ العباد افضل درجة عند اللَّه يوم القيامة؟»: " كداميك از بندگان در روز قيامت مقامشان از همه برتر است"؟! فرمود: «الذاكرون اللَّه كثيرا»: " آنها كه خدا را بسيار ياد مىكنند".ابو سعيد مىگويد: عرض كردم «يا رسول اللَّه! و من الغازى فى سبيل اللَّه؟»:" آيا چنين كسانى حتى از جنگجويان راه خدا والا مقامترند"؟! فرمود: «لو ضرب بسيفه فى الكفار و المشركين حتى ينكسر و يختضب دما لكان الذاكرون اللَّه افضل درجه منه!» " اگر با شمشيرش آن قدر بر پيكر كفار و مشركين بزند كه شمشيرش بشكند و با خون رنگين شود آنها كه ياد خدا بسيار مىكنند از او برترند"! چرا كه جهاد خالصانه نيز بدون ذكر كثير خداوند ممكن نيست.
و از اينجا معلوم مىشود كه ذكر كثير معنى وسيعى دارد و اگر در بعضى از روايات به تسبيح حضرت فاطمه زهرا عليها السلام (34 مرتبه اللَّه اكبر و 33 مرتبه الحمد للَّه و 33 مرتبه سبحان اللَّه) و در كلمات بعضى از مفسران به ذكر صفات عليا و اسماء حسنى و تنزيه پروردگار از آنچه شايسته او نيست يا مانند آن تفسير شده، همه از قبيل بيان ذكر مصداق روشن است، نه محدود ساختن مفهوم آيه به خصوص اين مصاديق است.
همانگونه كه از سياق آيات به خوبى بر مىآيد منظور از" تسبيح خداوند در هر صبح و شام" همان دوام تسبيح است، و ذكر خصوص اين دو وقت به عنوان آغاز و پايان روز مىباشد، و اينكه بعضى آن را به نماز صبح و عصر يا مانند آن تفسير كردهاند باز از قبيل ذكر مصداق است.
به اين ترتيب" ذكر كثير خداوند، و تسبيح او هر صبح و شام" جز به تداوم توجه به پروردگار و تنزيه و تقديس مداوم او از هر عيب و نقص حاصل نمىگردد، و مىدانيم كه ياد خدا براى روح و جان انسان همچون غذا و آب است براى تن.»[6]
مرحوم علامه طباطبائی نیز در المیزان[7] در تفسیر «ذکر کثیر» مطالبی از روایات بیان نمودهاند.
بیان استاد: ابوسعید خدری در محضر پیغمبر(ص) حاضر بود و ایشان از این ملاقات روایتی نقل نمودهاند که مضمون آن این است که وقتی از رسول خدا(ص) سؤال میشود که کدامیک از بندگان خدا در پیشگاه خدای متعال دارای درجهی بالاتری هستند؟ حضرت در جواب فرمودند: آن مردان و زنانی که ذکر کثیر خدای متعال را به جای میآورند، در ادامه ابوسعید نقل میکند از پاسخی که رسول خدا(ص) دادند سؤالی برای من ایجاد شد و از حضرت سؤال کردم یا رسول الله! آیا کسی که ذکر کثیر خدای متعال را به جای میآورد مقامش از کسی که در راه خدا به جهاد میپردازند و بر سر کفار و مشرکین شمشیر فرود میآورند بالاتر است؟ حضرت در جواب فرمودند: کسی که به ذکر کثیر خدا مشغول است حتی مقامش از مجاهدی که در راه خدا شمشیر میزند تا جایی که شمشیرش میشکند و شکستهی شمشیرش از خون مشرکین و کفار رنگین میشود، بالاتر است.
ما این مطالب را به جهت میلاد امام باقر(ع) نقل میکنیم که فرزند گرامی آن حضرت در توصیف فضائل پدر برزگوارشان ایراد فرمودهاند و مقصود امام صادق(ع) این است که پدر بزرگوارشان همیشه به یاد خدا بودند و علاوه بر زبان آن حضرت تمام اعضاء و جوارح آن حضرت و رفتار و منش آن حضرت صبغهی خدایی داشت ما نیز باید از این فرمایشات گوهر بار امام صادق(ع) درس بگیریم و علاوه بر این که در شبانه روز برای ارتباط و انس با خدای متعال ساعاتی را مخصوص دعا و نیایش قرار میدهیم و جدیت میکنیم که این اذکار را به همان مقدار که اراده کردهایم به موقع به جای بیاوریم علاوره بر آن رفتار و منشمان باید طوری باشد که در همه حال رنگ و بوی خدایی در آن محسوس باشد و هیچ مکان و زمان و شرائطی ما را از یاد خدا غافل نکند به نحوی که مثلا اگر وارد مجلسی شدیم که حاضرین مشغول غیبت و تمسخر دیگران بودند و یا بساط گناه و معصیت و لهو و لعب را گسترانده بودند آن جمعیت را امر به معروف و نهی از منکر کنیم و اگر فایده نداشت آن مجلس را به قصد اعتراض ترک کنیم با این رفتار خدایی میتوان گفت که یک بندهای در همه حال به یاد خدا است و به ذکر کثیر مشغول است.