1400/03/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اخلاق/گناهان کبیره /معیار تشخیص گناهان کبیره و تعداد آن
بحث راجع به گناهان کبیره است در قرآن کریم گناهان به دو دستهی کبیره و صغیره تقسیم میشوند و قبلا آیات مربوطه مورد بررسی قرار گرفت آیهی محوری و تأثیرگذار ﴿إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلًا كَرِيمًا﴾[1] . اساس این دوره از مباحث اخلاقی ما قرار گرفت، در این آیه خدای متعال میفرماید: اگر از گناهان کبیره اجتناب کردید و مرتکب این گناهان نشدید ما از گناهان کوچک و سیئهی شما میگذریم یعنی به برکت پرهیز و خویشتنداری شما در مقابل گناهان کبیره خدای متعال لطفی میکند و آثار و عقوبت گناهان کوچک شما را نیز برطرف میکند و این خود یک تشویقی است برای ترک گناهان کبیره وقتی کسی مطمئن شد در صورت ترک گناهان کبیره لطفی مضاعف به او میشود و خود به خود گناهان صغیرهی او نیز بخشیده میشود و در قیامت به رخ او کشیده نمیشود این شخص در خود رغبت و شوق بیشتری برای اجتناب از گناهان کبیره پیدا میکند توجه به مضمون این آیه خیلی میتواند راهگشا باشد برای ترک کبائر وقتی چنین عزمی در کسی پیدا شد به دنبال این میورد که گناهان کبیره را بشناسد و تلاش در ترک آنها بکند و به لطف خدا گناهان کوچک هم آمرزیده میشود در نتیجه در قیامت در نامهی عمل او گناهی نیست زیرا از کبائر اجتناب کرده و اگر در گذشته مرتکب آن شده از آن توبه کرده و یکی از آثار این شده که گناهان صغیرهی او خود به خود بخشیده شده.
به جهت اهمیت و محوری بودن این آیه بسیاری از علماء با محور قرار دادن آن راجع به گناهان صغیره و کبیره بحث کردهاند.
چنانچه در جلسات گذشته گفته شد مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی بابی دارند بنام «باب الکبائر» هدف ایشان این بوده که گناهان کبیره را مورد تعریف و احصاء قرار دهند؛ مرحوم علامه مجلسی در شرحی که بر کتاب کافی دارند بنام «مرآة العقول» در جلد هشتم[2] آن میرسد به این عبارت مرحوم کلینی در باب الکبائر و شروع میکنند تعاریف و اقوال مختلف راجع به گناهان کبیره را از بزرگان بیان میکند؛ در این کتاب آمده: بعضی گفتهاند تمام گناهان کبیره هستند و گناه صغیره وجود ندارد قائلین به این قول تعلیلشان این است که مخالفت خدا یعنی ارتکاب منهیات الهی و ترک واجبات الهی، کسی که با امر خدا مخالفت میکند و مثلا نماز نمیخواند و روزه نمیگیرد و خمس و زکات نمیدهد و از طرفی مرتکب نواهی الهی میشود و مثلا غیبت میکند و دروغ میگوید و همه میدانیم که هر مخالفتی گناه است و کبیره است و دیگر معنایی ندارد به گناه کبیره و صغیره تقسیم کرد. لذا این عده تمام گناهان را کبیره میدانند.
ولی همان طور که گفتیم و همان طور که در توضیح مرحوم علامه مجلسی مشاهده شد بر اساس آیات قرآن کریم، گناهان به دو دستهی صغیره و کبیره تقسیم میشوند: ﴿وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا﴾[3] .
عدهای قائلند کبیره و صغیره بودن گناهان نسبی است و همهی گناهان یک ماهیت بیشتر ندارند و آن ماهیت مخالفت با امر و نهی خداست یعنی یک گناه نسبت به یک گناه کبیره است ولی نسبت به گناه دیگر صغیره است مثلا بوسیدن نامحرم نسبت به نگاه به نامحرم کبیره است ولی نسبت به زنا صغیره است و إلا همهی گناهان در اصل گناه بودن یکی هستند و تقسیم به صغیره و کبیره معنا ندارد و گفته شد این قول مورد قبول نیست و صریح قرآن، گناهان را به کبیره و صغیره تقسیم میکند همان طور که مرحوم مجلسی این قول را رد کردند و قول صحیح همان قول مشهور در تقسیم گناهان به کبیره و صغیره.
بحث اساسی این است که معیار تشخیص کبیره و صغیره بودن را به دست آوریم و دیگر این که تعداد این گناهان را به دست آوریم علی ایّ حال موضوع بحث ما در این دو مطلب است تا در نهایت بتوانیم از عمل کنندگان به آیهی 31 سورهی نساء باشیم در ترک گناهان کبیره تا بهرهمند شویم هم از بخشش گناه کبیره و هم از برطرف شدن آثار گناهان صغیره.
تعریف گناهان کبیره و تعداد آن بر اساس روایات:
1- «عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن ابن فضال، عن أبي جميلة، عن الحلبي، عن أبي عبد الله عليهالسلام في قول الله عز وجل: ﴿إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَرِيماً﴾. قال الكبائر التي أوجب الله عز وجل عليها النار»[4] . راوی که حلبی است از امام صادق(ع) مقصود آیه از کبائر را سؤال میکند حضرت در جواب میفرمایند: گناهان کبیره گناهانی هستند که خداوند وعده عذاب آتش به آنها داده است.
بیان استاد: بر اساس این معیاری که در این روایت از امام صادق(ع) نقل شده میتوان به راحتی با مراجعه به آیات قرآن و روایات این قبیل گناهان را احصاء کرد؛ حالا این وعده ممکن است در قرآن باشد و امکان دارد در روایات باشد در این عبارت مرحوم مجلسی به طور مطلق وارد شده است؛ همان طور که مشهور قائلند گناهان به دو دستهی صغیره و کبیره تقسیم میشوند.
2- «عنه، عن ابن محبوب قال كتب معي بعض أصحابنا إلى أبي الحسن عليهالسلام يسأله عن الكبائر كم هي وما هي فكتب الكبائر من اجتنب ما وعد الله عليه النار كفر عنه سيئاته إذا كان مؤمنا والسبع الموجبات قتل النفس الحرام وعقوق الوالدين، وأكل الربا، والتعرب بعد الهجرة وقذف المحصنات وأكل مال اليتيم والفرار من الزحف»[5] .
بیان استاد: راوی که ابن محبوب است نقل میکند: برخی از دوستان سؤالی از امام رضا(ع) داشتند و سؤالشان این بود که گناهان کبیره اولا تعدادشان چند عدد است و ثانیا ماهیت و تعریف گناهان کبیره چیست؟ امام رضا(ع) در جواب فرمودند: تعریف گناهان کبیره آن است که وعده عذاب آتش به آن داده شده به نحوی که اگر کسی از آن اجتناب کند سیئات او و گناهان کوچک او نیز بخشیده میشود در حالی که آن شخص مؤمن باشد.
پس از این تعریف امام(ع) شروع میکنند و تعداد گناهان کبیره که موجب عذاب آتش است را بیان میکنند که در این روایت هفت گناه معرفی میشود؛ اول: قتل انسان بدون مجوز شرعی؛ دوم: عاق والدین؛ سوم: به دست آوردن مال ربوی؛ چهارم: کسی به جایی که امکان عمل به احکام شرعی برایش مقدور است و آباد است هجرت کند ولی پس از آن به جای اولش که آباد نیست برگردد؛ پنجم: تهمت زنا دادن به زن شوهر دار؛ ششم: تصرف نامشروع در مال یتیم؛ هفتم: فرار از جهاد.
3- عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن عبد العظيم بن عبد الله الحسني قال حدثني أبو جعفر صلوات الله عليه قال سمعت أبي يقول سمعت أبي موسى بن جعفر عليهالسلام يقول دخل عمرو بن عبيد على أبي عبد الله عليهالسلام فلما سلم وجلس تلا هذه الآية: ﴿الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَواحِشَ﴾ ثم أمسك فقال له أبو عبد الله عليهالسلام ما أسكتك قال أحب أن أعرف الكبائر من كتاب الله عز وجل فقال نعم يا عمرو أكبر الكبائر الإشراك بالله يقول الله ﴿و مَنْ يُشْرِكْ بِاللهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ﴾ وبعده الإياس من روح الله لأن الله عز وجل يقول: ﴿إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ﴾ ثم الأمن لمكر الله، لأن الله عز وجل يقول: ﴿فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ﴾ ومنها عقوق الوالدين لأن الله سبحانه جعل العاق ﴿جَبَّاراً شَقِيًّا﴾ وقتل النفس ﴿الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ﴾ لأن الله عز وجل يقول: ﴿فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها﴾ إلى آخر الآية وقذف المحصنة لأن الله عز وجل يقول: ﴿لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ﴾ وأكل مال اليتيم لأن الله عز وجل يقول: ﴿إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيراً﴾ والفرار من الزحف لأن الله عز وجل يقول: ﴿وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ وَمَأْواهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾ وأكل الربا لأن الله عز وجل يقول: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلاَّ كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِ﴾ » والسحر لأن الله عز وجل يقول: ﴿وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ﴾ والزنا لأن الله عز وجل يقول: ﴿وَمَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً﴾ واليمين الغموس الفاجرة لأن الله عز وجل يقول: ﴿الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَأَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ﴾ » والغلول لأن الله عز وجل يقول: ﴿وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ﴾ ومنع الزكاة المفروضة لأن الله عز وجل يقول: ﴿فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ﴾ وشهادة الزور وكتمان الشهادة لأن الله عز وجل يقول: ﴿وَمَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ﴾ وشرب الخمر لأن الله عز وجل نهى عنها كما نهى عن عبادة الأوثان وترك الصلاة متعمدا أو شيئا مما فرض الله لأن رسول الله صلىاللهعليهوآله قال من ترك الصلاة متعمدا فقد برئ من ذمة الله وذمة رسول الله صلىاللهعليهوآله ونقض العهد وقطيعة الرحم لأن الله عز وجل يقول: ﴿أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ﴾ قال فخرج عمرو وله صراخ من بكائه وهو يقول هلك من قال برأيه ونازعكم في الفضل والعلم»[6] .
بیان استاد: این روایت در تعریف گناهان کبیره و تعداد آن بسیار قابل استفاده و استناد است؛ در این روایت که جناب عبدالعظیم حسنی از امام جواد(ع) نقل میکند و آن حضرت از پدر بزرگوارشان امام رضا(ع) و آن حضرت از پدر بزرگوارشان امام کاظم(ع) که روزی عمرو بن عبید در محضر پدرم امام صادق(ع) حاضر شد وقتی که بر پدرم وارد شد سلام و تحیت بجا آورد و وقتی در جای خود مستقر شد شروع کرد آیهی: ﴿الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَواحِشَ﴾ را تلاوت کرد ولی آن را ادامه نداد و سکوت کرد امام صادق(ع) از او سؤال کردند چه چیزی موجب شد که سکوت کنی و آیه را تا انتها قرائت نکنی؟ عمرو بن عبید در جواب عرضه داشت: دوست دارم بدانم که در کتاب خدای متعال گناهان کبیره چه گناهانی میباشد؟ حضرت فرمودند: «نعم» این نعم از ناحیهی امام(ع) یعنی این که حضرت با توجه به مقصود عمر تعداد گناهان کبیره را بر اساس قرآن کریم بیان خواهند کرد و حضرت شروع میکنند و یک به یک از شدیدترین گناهان کبیره تعداد این قبیل گناهان را بیان میفرمایند إن شاء الله در جلسهی بعد تفصیل این روایت شریفه را بیان خواهیم کرد.