1400/03/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اخلاق/گناهان کبیره / تعریف گناهان کبیره و صغیره
تذکر: امروز به جهت قطعی برق نتوانستیم به موقع درس را به شکل آنلاین در اختیار قرار دهیم و از جهت تصویری این امکان فعلا مقدور نیست ولی از باب این که درس تعطیل نشود مجددا درس دیروز را مرور میکنیم.
اجتناب از گناهان کبیره:
اخیرا موضوع مباحث اخلاقی را گناهان کبیره قرار دادهایم و یکی از انگیزههای انتخاب این موضوع آیهای از قرآن کریم است در جایی که میفرماید: ﴿إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلًا كَرِيمًا﴾[1] . خداوند خطاب به مؤمنین میفرماید: «اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مىشويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مىپوشانيم و مىبخشيم؛ و شما را در جايگاه با ارزشى وارد مىكنيم».
این آیه بسیار امیدوار کننده است و مفاد آن این است که اگر ما بتوانیم تمام گناهان کبیره را شناسایی کنیم و لیستی از آن تهیه کنیم به نحوی که تعریف دقیقی از گناهان کبیره و تعداد آن را به دست بیاوریم و تلاش کنیم که این گناهان را از زندگی خودمان دور کنیم این توفیق را خواهیم داشت که علاوه بر برطرف شدن گناهان کبیره آثار سیئات و گناهان صغیره نیز از صفحه زندگی ما در دنیا و آخرت بر طرف شود با این اقدام هم گناهان کبیره آمرزیده میشود و هم گناهان ریز و کوچک پوشیده میشود و در نتیجه هیچ اثری از گناهان باقی نمیماند.
مضمون این آیه در تشویق و ترغیب به اجتناب از گناهان بسیار مؤثر است؛ و این وعدهی خداست که اگر شما از گناهان کبیره اجتناب کنید خداوند نیز از گناهان صغیرهی شما که کم هم نیست گذشت میکند و در روز قیامت چنان محشور میشوید که گویا هیچ گناهی مرتکب نشدهاید و پروندهی اعمال شما پاک و آبرومند خواهد بود.
کلام استاد: اگر ما بتوانیم به این آیه عمل کنیم و تمام گناهان کبیره را شناسایی کنیم و تعداد آن را به دست بیاوریم و تلاش کنیم که به هیچ وجه مرتکب آن گناهان نشویم در روز قیامت چنان محشور میشویم که گویا پروندهی اعمال ما خالی از هر نوع گناهی است چه توفیقی بالاتر و عظیمتر از این، لذا ما موضوع بحث خودمان را در این موضوع قرار دادهایم و از خداوند مسئلت داریم که تداوم این توفیق را به ما عنایت فرماید و در عمل این گناهان را از زندگی خود دور کنیم.
تقسیم گناهان به صغیره و کبیره بر اساس مضامین قرآنی و روایی: در قرآن کریم برای بیان اقسام گناهان، از سه تعبیر استفاده شده است البته مضامین همه آنها به این بر میگردد که برخی گناهان صغیره و برخی کبیره میباشند:
تعبیر اول: ﴿وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا﴾[2] .
«و کتاب اعمال نیک و بد خلق را پیش نهند، آن گاه اهل عصیان را از آنچه در نامه عمل آنهاست ترسان و هراسان بینی در حالی که (با خود) گویند: ای وای بر ما، این چگونه کتابی است که اعمال کوچک و بزرگ ما را سر مویی فرو نگذاشته جز آنکه همه را احصا کرده است؟! و در آن کتاب همه اعمال خود را حاضر بینند و خدا به هیچ کس ستم نخواهد کرد».
کلام استاد: در روز قیامت نامهی اعمال هر کسی را به دستش میدهند و در این حال ترس تمام وجودش را فرا میگیرد طوری که از صورت و وَجَنات و ظاهر او پیداست که خوف تمام وجودش را احاطه کرده است و میبینی که افراد مجرم و گناهکار از آنچه در نامهی اعمالشان است بسیار ترسان و نگران هستند و فریادشان بلند میشود و میگویند ﴿وَ وُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا ۚ وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا ۗ وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا﴾[3] . نامه اعمال هر کس حاضر میشود و مجرمین را میبینی که میگویند وای به حال ما این چه نامه عملی است ﴿لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا﴾. هیچ کار بزرگ و کوچکی را فروگذار نکرده و همه را نوشته است و احصاء نموده است، برخی بزرگان «جزاء» را در تقدیر میگیرند و میگویند در روز قیامت همهی مردم جزای اعمالشان را مشاهده میکنند ولی برخی قائلند نیازی نیست در این جا از ظاهر قرآن دست برداریم و اگر بگوییم در روز قیامت خود اعمال برای مردم مجسم میشود قول صحیحی است. پناه بر خدا چه ساعت سختی است زمانی که نامهی اعمال را به دست انسان میدهند، وقتی نامهی اعمال به دست مجرمین داده میشود ترس تمام وجودشان را فرا میگیرد از آنچه در نامه اعمالشان ثبت شده است.
مختار استاد: در این آیه به وضوح به تقسیم گناهان به صغیره و کبیره تصریح شده است.
تعبیر دوم: ﴿إنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا﴾[4] .
(ای اهل ایمان) چنانکه از گناهان بزرگی که شما را از آن نهی کردهاند دوری گزینید، ما از گناهان دیگر شما درگذریم و شما را به مقامی نیکو برسانیم.
بیان استاد: در تعبیر این آیه نیز گناهان به کبیره و سیّئه که کوچکتر از کبیره است تقسیم شده است. در مقابل ﴿کبائر﴾ الإثم تعبیر ﴿سَيِّئَاتِكُمْ﴾ به کار رفته است.
تعبیر سوم: ﴿وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ ...﴾[5] .
«و آنچه در آسمانها و زمین است همه ملک خداست (و حکم اعمال خلق با اوست) تا بدکاران را به کیفر رساند و نیکوکاران را پاداش نیکوتر عطا کند. آنان که از گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری کنند مگر آنکه کمی (یعنی گناه صغیرهای یا تخیّل و وسوسهای به غلبه طبیعت و عادت) از آنها سر زند، که مغفرت پروردگارت بسیار وسیع است...»
مختار استاد: در این تعبیر قرآنی نیز گناهان به کبیره و صغیره تقسیم شده است و برای گناهان صغیره از عبارت ﴿اللمم﴾ بر وزن قلم استفاده شده است و «لمم» همان گناهان کوچک و کم اهمیت است راجع به لفظ «لَمَم» در کتب لغوی گفته شده است: «واللمم مقاربة المعصية ويعبر به عن الصغيرة»[6] . این لفظ به معنای نزدیکی به گناهان است که همان معنای گناهان صغیره است لذا به این نتیجه میرسیم که برخی گناهان صغیره هستند و برخی کبیره و همان معنای اول بین علماء معروف است و تعبیر گناهان کبیره و صغیره استفاده میکنند و معیار تشخیص گناه کبیره از صغیره همان روایتی است فرمود: «الكبائر التي أوجب الله عز وجل عليها النار».
مختار استاد: در نتیجه گناهان به دو قسم صغیره و کبیره تقسیم میشوند و کسانی که همهی گناهان را یکی میدانند و قائل به صغیره و کبیره نیستند سخن باطل و بی پایهای گفتهاند؛ نکتهی دیگر این که شرط آمرزش گناهان صغیره آن است که باید از گناهان کبیره توبه شود و الا گناه صغیره نیز به اندازه خود عقوبت دارد و برخی توفیقات را از انسان سلب میکند بنا بر این کسانی که میخواهند شبه کنند و اهمیت گناه صغیره را کمرنگ کنند گویا این افراد دقت در مضمون این آیات نکردهاند در نتیجه این آیات در صدد این نیستند که بگویند گناهان صغیره کم اهمیت هستند بلکه این یک تشویق و یک مرحمت از درگاه خدای متعال است که اگر کسی از گناهان کبیره اجتناب کند علاوه بر آمرزش این گناهان کبیرهی او حتی گناهان صغیره نیز به عنوان پاداش بخشیده خواهد شد و هرگز این آیات مجوز ارتکاب گناهان صغیره را به کسی نمیدهند زیرا اگر از گناهان کبیره اجتناب نشود عقوبت گناهان صغیره سرجای خود باقی میماند و دلیلی برای بخشش آنها وجود ندارد.
اقوال در بیان تعاریف گناهان کبیره و صغیره: لازم است ما هم تعریف گناهان کبیره را به دست آوریم و هم تعداد آنها را احصاء کنیم و مثلا ببینیم تعداد آنها آیا ده گناه است یا هفتاد گناه؛ مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی بابی دارد بنام «باب الکبائر» و در آن باب همین موضوع را مطرح نمودهاند که گناهان کبیره چه تعریفی دارد و تعداد آنها چقدر است؛ مرحوم مجلسی اول(پدر) در کتاب «مرآة العقول» که شرحی بر کتاب کافی است اثری جامع و ارزشمند در شناخت گناهان کبیره تألیف نموده است که بیش از بیست جلد آن چاپ شده؛ مرحوم محمد باقر مجلسی در جلد هشتم این کتاب گناهان کبیره را مورد بررسی قرار میدهد، هم در تعریف گناهان کبیره و هم در مشخص کردن مصادیق و تعداد گناهان کبیره اختلاف فراوان و شدیدی بین علماء واقع شده است و ایشان فرمودهاند: «ولنحقق هنا معنى الكبائر وعددها»[7] . که باید این دو موضوع مورد تحقیق قرار گیرند.
در ادامه مرحوم مجلسی چند نمونه از این اقوال را بیان فرمودهاند:
قول اول: «قال الشيخ البهائي قدسسره : اختلف آراء الأكابر في تحقيق الكبائر فقال قوم : هي كل ذنب توعد الله عليه بالعقاب في الكتاب العزيز». سخن شیخ بهایی این است که «در شناخت گناهان کبیره اختلاف فراوان بین بزرگان وجود دارد، عدهای آن را گناهانی میدانند که در قرآن کریم وعدهی عذاب به مرتکبین آن داده شده است.
در تأیید این معیار میتوان از این آیه قرآن مدد گرفت: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا﴾[8] .
«ای اهل ایمان، مال یکدیگر را به ناحق مخورید مگر آنکه تجارتی باشد که از روی رضا و رغبت کرده (و سودی برید)، و یکدیگر را نکشید، که البته خدا به شما بسیار مهربان است. و هر کس از روی دشمنی و ستمگری چنین کند، پس او را به زودی در آتش دوزخ درآوریم، و این کار (انتقام کشیدن از ظالمان) برای خدا آسان است».
گناه قتل نفس گناه بزرگی است ﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ﴾ کسی که دیگری را به ظلم و بی دلیل به قتل میرساند گویا خود را به قتل رسانده است و این آیه چنین خطابی دارد که ای مؤمنین با کشتن دیگری خودتان را به قتل نرسانید و اگر کسی قتل نفس کرد ﴿فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا﴾ به زودی او را به جهت ظلمی که مرتکب شده است سرازیر آتش جهنم میکنیم؛ پس قتل نفس گناهی است که در قرآن وعده عذاب شدید و عذاب با آتش به آن داده شده است با این معیار تشخیص میدهیم که قتل نفس گناه کبیره است زیرا قرآن کریم وعدهی عذاب به مرتکبین آن داده است.
همچنین مؤید روایی نیز قابل طرح است: «عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن ابن فضال، عن أبي جميلة، عن الحلبي، عن أبي عبد الله عليهالسلام في قول الله عز وجل: ﴿إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَرِيماً﴾ قال الكبائر التي أوجب الله عز وجل عليها النار»[9] .
قول دوم: «و قال بعضهم هي كل ذنب رتب عليه الشارع حدا»[10] . گناهان کبیره گناهانی هستند که شارع مقدس حدی برای آن معین نموده باشد.
بیان استاد: برای گناهانی مانند زنا و شرب خمر و سرقت و ... در احکام شرعی مجازات مشخصی بیان شده است مثلا برای سرقت قطع ید: ﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَيْدِيَهُمَا جَزَاء بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[11] . «دست مرد دزد و زن دزد را، به كيفر عملى كه انجام دادهاند، بعنوان يك مجازات الهى، به مقدار چهار انگشت قطع كنيد. و خداوند توانا و حكيم است» و برای زنا صد تازیانه ﴿الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[12] . «هر يك از زن و مرد زناكار راصد تازيانه بزنيد؛ و نبايد رأفت و محبّت كاذب نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد؛ و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند».
قول سوم: «وقيل: كل ما توعد عليه تواعدا شديدا في الكتاب أو السنة»[13] . برخی قائلند اگر وعدهی شدید در قرآن و روایات نسبت به گناهای صادر شده باشد آن گناه کبیره است.
قول چهارم: «قال جماعة الذنوب كلها كبائر لاشتراكها في مخالفة الأمر والنهي» همه گناهان کبیره میباشند زیرا ارتکاب هر گناهی جسارت و پرده دری نسبت به اوامر و نواهی الهی است.
«قال الشيخ الجليل أمين الإسلام أبو علي الطبرسي طاب ثراه في كتاب مجمع البيان بعد نقل هذا القول : وإلى هذا ذهب أصحابنا رضي الله عنهم فإنهم قالوا المعاصي كلها كبيرة لكن بعضها أكبر من بعض ، وليس في الذنوب صغيرة وإنما يكون صغيرا بالإضافة إلى ما هو أكبر ، ويستحق العقاب عليه أكثر ، انتهى كلامه»[14] .
علامه مجلسی یکی از قائلین به قول چهارم را مرحوم طبرسی معرفی کردهاند و عبارتی را از ایشان از کتاب مجمع البیان نقل کرده و مضمون آن این است که این قول عقیدهی همهی علمای شیعه است و همه آنها میگویند که تمام معاصی کبیره هستند ولی برخی نسبت به برخی دیگر بزرگتر است و هیچ گناهی را نمیتوان صغیره دانست و اگر تعبیر صغیره به کار میرود به اعتبار این است که امکان دارد یک گناه نسبت به گناه دیگر بزرگتر باشد ولی همهی گناهان مستحق عقاب هستند و ذاتا همهی گناهان عصیان پروردگار را به همراه دارند.
مختار استاد: البته این قول قابل پذیرش نیست و ما نمیتوانیم همهی گناهان را به اعتبار این که همهی آنها مخالفت امر خداست در یک رتبه بدانیم مثلا نگاه به نامحرم حرام است و همچنین لمس و تقبیل نامحرم نیز حرام است و از طرفی زنا از گناهان قطعی به حساب میآید ولی آیا میتوان همهی این گناهان را در یک رتبه به حساب آوریم و تنها دلیل ما برای این ادعا این باشد که همهی گناهان نا فرمانی خداست؟ بلکه صریح قرآن برخی گناهان را صغیره معرفی کرده است و اگر بنا باشد همهی گناهان یکسان باشند این تقسیم بندی معنایی ندارد.
جمع بندی علامه مجلسی در اقوال مطرح شده: «وأقول : القول بأن الذنوب كلها كبيرة مخالف لكثير من الآيات والأخبار ، ولعل من قال بهذا القول غرضه المنع عن تحقير الذنب والاستهانة بها كما مر في الأخبار ، فإن معصية الكبير كبيرة ، ومخالفة الرب الجليل جليلة ، ولا ينافي ذلك كون بعضها قادحة في العدالة بنفسها ، وبعضها لا تكون قادحة إلا مع الإصرار عليها ، واجتناب بعضها موجبا للعفو عن بعضها»[15] .
اگر قائل باشیم که همهی گناهان کبیره هستند این قول مخالف بسیاری از آیات و روایات است و چه بسا کسی که چنین اعتقادی دارد هدف او این است که اجازه ندهیم هیچ گناهی در بین مردم سبک و بیاهمیت جلوه داده شود زیرا گناه کبیره کبیره است و مخالفت با پروردگار عالم است و این بیان منافاتی با این ندارد که بگوییم گناه کبیره آن است که باعث از بین رفتن عدالت میشود و گناه صغیره آن است که مرتکب آن ملکهی عدالت را از دست نمیدهد مگر این که اصرار بر آن گناه داشته باشد، و همین که در قرآن کریم گناهان به دو دسته تقسیم میشود ﴿إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا﴾ و شرط بخشش گناهان کوچک اجتناب از گناهان بزرگ معرفی میگردد در اثبات مدعای ما کفایت میکند.
مختار استاد: در مجموع میتوان گفت در اصل این که گناهان دو دسته هستند و به کبیره وصغیره تقسیم میشوند تردیدی وجود ندارد و با استناد به آیات و روایات کثیره این مطلب به اثبات میرسد و اولین روایتی که علامه مجلسی به آن استناد کردهاند روایتی است که از امام صادق(ع) نقل شده است و آن حضرت در تفسیر آیه 31سوره نساء فرمودهاند و اصل آن روایت این چنین است: «عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد ، عن ابن فضال ، عن أبي جميلة ، عن الحلبي ، عن أبي عبد الله عليهالسلام في قول الله عز وجل: ﴿إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَرِيماً﴾. قال الكبائر التي أوجب الله عز وجل عليها النار»[16] . امام صادق(ع) معیاری که در تشخیص گناه کبیره ایراد فرمودهاند آن است که اگر در قرآن در مقابل گناهی وعده عذاب الهی به آن داده شده باشد آن گناه کبیره است، با این معیار ما میتوانیم تعداد زیادی از گناهان را به دست آوریم که در قرآن کریم وعده عذاب در مقابل آنها وارد شده است و روایات فراوانی نیز این آیات را به وضوح تفسیر نمودهاند و دیگر جایی برای تردید باقی نمیماند، در جلسه آینده مطالب دیگری در این موضوع مطرح خواهد شد.