1403/07/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر سوره کهف/مفردات آیه اول /انواع ستایش
سوره کهف بر مبنای المیزان
آیه اول: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلى عَبْدِهِ الْكِتابَ وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً . قَيِّماً لِيُنْذِرَ بَأْساً شَدِيداً مِنْ لَدُنْهُ وَيُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً.﴾[1]
بحث مفردات
الحمد:حمد به چه معنی است؟ (ال) استقراق است یا حمد؟جنس حمد یا همه حمد؟
قیماً چه نقشی در جمله دارد؟حال بعد از حال .ولم یجعل به خدا وله به کتاب بر می گردد و جمله وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً حالیه است وقیماً حال بعد از حال است.
الحمد لله :این ستایش گوینده اش کیست؟خداوند است یا بندگان باید بگوبند.المیزان گوینده و ستایشگر را خدا می داند.
مجمع البیان ج6ص309:یک جمله آموزشی وارشادی می داند که خداوند به بندگانش می گوید شما بگویید. «(الحمد لله) * يقول سبحانه لخلقه: قولوا كل الحمد والشكر لله * (الذي أنزل على عبده) * محمد صلى الله عليه وآله وسلم * (الكتاب) * أي: القرآن، وانتجبه من خلقه، وخصه برسالته، فبعثه نبيا رسولا»[2]
ولم یجعل له عوجاً: با استفاده از یک قاعده ای هرنوع کاستی، کمبود، نقصان کجی و انحراف ازساحت قرآن واز کلام وحی نفی می شود .این قاعده نکره در سیاق نفی که مفید عموم است می باشدیعنی هیچ نوع نقصی.
.این فهرست اجمال را موردبه مورد وارد بحث می شوند.
اول:
حمد یعنی ستایش و این حمد انواعی دارد که گاهی در قالب ثناء ومدح است .ثنا و ستایش حمد وثنا و ستایش مدح.ستایش در قالب حمد یک ضایطه و قانونی دارد. المیزان ج1 ص19: در تفسیر الحمد لله رب العالمین بیان می کنند که مورد کاربرد حمد را که حمد و ستایش حمدی و بستر کاربرد آن را بیان کرده
«وقوله تعالى : الحمد لله ، الحمد على ما قيل : هو الثناء على الجميل الاختياري والمدح اعم منه ، يقال : حمدت فلانا أو مدحته لكرمه ، ويقال : مدحت اللؤلؤ علي صفائه ولا يقال : حمدته على صفائه ، واللام فيه للجنس أو الاستغراق والمال هيهنا واحد.»[3]
جمیل یعنی امر درخشان وزیبا اگر امر درخشان عمل اختیاری بود ویک خدمت علمی یا مالی وفکری بود.اگر از انسان کار نیکو وخدمت وامر درخشانی اختیاراً سر بزند در مقابل این عمل درخشان زیبای اختیاری به این ثنا می گوید، مدح .اما ثنا مدحی، گاهی برای جمیل غیر اختیاری به کار برده می شود در جمیل غیر غیر اختیاری مروارید ی را مورد ستایش قرار می دهید که ستایش است.لولو که امر اختیاری نیست مورد ستایش قرتر می گیرد یا یک گل مورد ستایش قرار می دهید به خاطر عِطری که دارد این ها ستایش مدحی است.بنابراین مدح ها یا در راستای صدور یک عمل اختیاری قرار می گیرند که ستایش حمدی هستند یا در مقابل ستایش غیر اختیاری قرار می گیرند. در دو آیه ( سوره حمد و کهف)حمد وستایش برای خدایی است که بر بنده اش کتاب نازل کرد وآن کتاب را درون کجی به هیچ وجه قرار ندارد وآن کتاب را قیّم ودربردارنده تمام مسائل فردی، اجتماعی، دنیوی واخروی همه مردمان قرار داد.
انزل ، فعل است .انزال کتاب، جمیل تر از این کار وجود دارد؟ فعلی است که زیبااتر از این وجود ندارد که دوویژگی منحصر فرد را دارد که هیچ گونه کاستی ندارد ودربر گیرنده تمام نیازمندی ها است ودربر دارنده همه نیازمندی ها و مشتمل بر همه طرح ها در نسل ها و عصرهای مختلف باشد آیا عمل اختیاری درخشان و زیباترازاین وجود دارد؟ابداً پس الحمد یک ستایش حمدی و معلم رحمة للعاملین .چنین کتابی و با چنین ویژگی را فرستاده و خداوند به خودش آفرین می گوید بر خلاف نظر مجمع البیان علامه این حمد و ستایش را از خود خداوند می داند .علامه می گوید این کلام گوینده اش خداوند است و حمد است و زیباترین ومنحصرترین کارها است .انزال کتابی با این رفعت شان ومعلمی با ویژگی اشرف مخلوقات ، حمدبر چنین کاری از انسان ساخته نیست.