درس خارج اصول استاد رجب علی مقیسه

1403/10/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/الوضع /افتراق بین خبر و انشا

 

افتراق بین اخبار و انشا از منظر محقق خراسانی

در کفایه بعد از این که مبحث وضع و موضوع له را در حروف و اتحاد یا افتراق یا اختلاف معنی در حروف ودر اسماء در حروف را به پایان می رسانند واتحادبین وضع و موضوع له در اسماء را اثبات و تفاوتی جز در مقام استعمال بین حروف و اسماء می بینند به بحث اخبار و انشاء می رسند می فرمایند بعید نیست که بین اخبار و بین انشا نیز اتحاد باشد واگر اختلافی بین انشا وجود ارد این اختلاف و افتراق نه به وضع برمی گردد ونه به موضوع له بر می گردد اختلاف فقط به مقام استعمال برمی گردد والا اخبار و انشاء یک معنی دارند.

مثلا بعت ملکّت انحکت صالحت. در همه این موارد هیات بعت و سایر صیغه هایی که نام بردیم این هیات وضع شده است برای بیان ارتباط ماده بیع، ماده ملک وملکیت و ماده دیگر مثال ها با فاعل مفاد هیات بیان این نسبت است ولیکن اگر داعی ایجاد نسبت باشد انشاء می شود اگر داعی ثبوت و حکایت نسبت باشد اخبار میشود پس گاهی غرض ما وانگیزه ما از گفتن بعت این است که حکایت کنم از کاری که قبلا انجام دادم . اما اگر قصدم ایجاد یک معامله باشد این جا انشا می شود. پس انشا واخبار به داعی و به قصد مستعمل مربوط می شود اختلاف ذاتی وماهوی ندارند منتهی در صدر وذیل کلام آخوند دو عبارت آمده که برخی از صاحب نظران به توضییح آن دو عبارت پرداخته اند.

« ثم لا يبعد(به طور قطعی نگفتند پس اشعار دارد در باب اخبار و انشاء می یتواند متفاوت باشد) أن يكون الاختلاف في الخبر و الإنشاء أيضا(مثل حروف و اسماء) كذلك فيكون الخبر موضوعا ليستعمل في حكاية ثبوت معناه في موطنه و الإنشاء ليستعمل في قصد تحققه و ثبوته و إن اتفقا فيما استعملا فيه فتأمل.» [1]

اشکال محقق اصفهانی

در بعضی جاها مستعمل فیه یکی ودر بعضی موارد مستعمل فیه دو چیز است.

برکلام مرحوم آخوند وادعای وحدت وانشا اشکالاتی شده است.

یک اشکال از محقق اصفهانی[2] است نسبت به کلام آخوند. این اشکال اطلاق کلام محقق خراسانی را زیر سوال می برد: اتحاد معنای اخبار و انشاء در برخی موارد مقبول است ولی در پاره ای از موارد مقبول نیست.

توضییح مطلب:

صیغ دال بر انشاء و اخبار به چند دسته تقسیم می شوند گاهی ماده وهیات در دو باب انشاء و اخبار متحدند مثلاً در «بعت» که هم وقتی به داعی اخبار وحکایت به کار برده میشود وهم در باب انشاء که به قصد ایجاد معنی استعمال می شود در هردو باب همین هیات مورد استفاده قرار می گیرد در این جا ادعای وحدت تمام است. گرچه داعی بر استعمال متفاوت می شود گاهی داعی حکایت وگاهی داعی ایجاد معنی است در ظرف اعتبار ولی صیغه در هردو یکی است ولی گاهی انشا به صیغه خاص بیان می شود مثلاً گفته می شود اِضرب که هیات اِفعل است اما درباب خبرگفته می شود: «اَطلُب منک الضربة». این جمله در مقام اخبار مورد استفاده واقع شد با «اضرب» که از این هیات خاص در مقام طلب استفاده شد دو هیات دارند و هیات واحد ندارند معنی در این جا بین این دو صیغه قطعاً یکی نیست این جا نمی توانیم مثل «بعت»که هم در اخبار وهم در انشاء همین صیغه واحد مورد استفاده میشد اختلاف را منحصر در داعی کنیم قطعا اختلاف در امر دیگری هم است مثلاً در «اضرب» هیات استعمال شده در بعث نسبی وهیات طلبی مطرح شده است ولی در «اطلب منک الضرب» مفادش نسبت بعثی وطلبی نیست. بلکه در این جمله طلب خودش طرف نسبت است که طرف نسبت بودن با خود نسبت یک معنی نیست و دو معنی است خود نسبت معنای حرفی است وطرف نسبت معنایی اسمی است.

 


[1] كفاية الأصول - ط آل البيت، الآخوند الخراساني، ج1، ص12.
[2] نهاية الدّراية في شرح الكفاية، الغروي الإصفهاني، الشيخ محمد حسين، ج1، ص62.