درس خارج اصول استاد رجب علی مقیسه

1403/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/الوضع /معنای نسبت برای حروف

 

نظر استاد

موضوع له حروف از نظر ما واقع ربط و وافع نسبت است . اما حروف در تمام موارد از لحاظ معنی اخطاری نیستند. در حروف نداء قائل هستیم به ایجادیت ودر غبر حروف نداء در بعضی حروف نسبت است و بعضی نسبت نیست مثل« ال تعریف». در« ال» تعریف مورد شناخته بودن در مقابلش نکره است. مرحوم نائینی هم همه حروف را ایجادیه می گرفت و صاحب حاشیه دو قسم می کرد در حروغ نداء مثل صاحب حاشیه قائل به ایجادیت هستیم در «ال» تعریف قائلیم نه معنای ایجادی و نه معانی دیگر.

اختلاف با مرحوم آخوند:

از منظر آخوند موضوع له حروف ذات معنی است و استقلال و عدم استقلال در معنی نبود وبه عمق معنی کاری نداشت. موضوع له طبیعی بود و به ذات معنی ارتباطی نداشت. اما از نظر ما تقوم به غیر ووابستگی به غیر ذاتی بود.

اختلاف با محقق اصفهانی:

در دو جهت با هم اختلاف داریم. مثل ما نیستند که قائل به نسبت باشند ولی ما گفتیم در «ال» قائل نسبت نیستیم واز طرفی ما در بعضی از حروف قائل به ایجادیت هستیم و محقق اصفهانی قائل به ایجادیت نیستند وگفتند موضوع له حروف نسبت است.

در قضیه «زید فی الدار» مدلولی برای« فی » قائل هستند. همان معنای نسبی واقعی .علاوه بر این که قائل به ظرفیت هستند : نسبتی بین ظرفیت و زید قائل هست. نسبت اضافی یعنی مقوله اضافه. یعنی زید و دار هیئتی دارد ولی ظرفیت زید و دار مقوله اضافه است.

ما می گوییم جز نسبت چیز دیگری وجود ندارد منتهی همین معنای حرفی ذهن می تواند پردازش کند و یک ذهنیتی را ذهن بسازد . مقوله اضافه را یک مقوله خارجی می داند ولی ما یک اعتبار نفسانی می دانیم. جز نسبت چیزی نداریم.

اختلاف ما با محاضرات:

محاضرات همه مبانی اعلام را ذکر ونقد کرده ودر پایان می گوید ما یک مبنایی داریم که دارای اشکال نیست و با ارتکاز و عرض از وضع هماهنگ است.

«الأمر الثاني: ان معانيها ليست بإيجادية، و لا بنسبة خارجية، و لا بإعراض نسبية إضافية، بل هي عبارة عن تضييقات نفس المعاني الاسمية في عالم المفهومية و تقييداتها بقيود خارجة عن حقائقها بلا نظر إلى أنها موجودة في الخارج أو معدومة ممكنة أو ممتنعة. و من هنا قلنا: إن استعمالها في الواجب و الممكن و الممتنع على نسق واحد. »[1]

مورد فی یا منن فرق بین ممکن الوجود وممتنع الوجود نیست. ولی در مبنای محقق اصفهانی در ممتنع الوجود فرض ندارد.

3 اشکال محقق اصفهانی را در محاضرات جواب دادند. محقق اصفهانی گفتند اگر وجود رابط باشد معرفت امکان پذیر نیست جواب دادیم آن ها موضوع له را نفس وجود نسبت می دانند و از باب تنظیر برای عدم استقلال گفتند وجود رابط.

ما ثابت کردیم معنی نفس نسبت است چون به ارتکاز مراجعه کردیم ولازمه معنی تضیق وتقیید است ولی خود معنی نیست. طبق نظر آقای خویی وضع عام موضوع له عام یا وضع عام موضوع له خاص می شود.

آیا بحث از معنی حروف ثمره ای دارد؟

معنای حرفی عبارت است از تقییدات و تضییقاتی که به معانی اسمیه وارد می شود. معانی اسمیه دارای وسعت هستند اما اغراض متنوع است. مثلاً وقتی بگوید «صلّ فی المسجد، زید علی السطح یا زید فی الدار» وقتی شما به جمله های مختلف نگاه می کنید حروف تقییدات و تضییقات در معانی اسمی ایجاد می کند.

 


[1] محاضرات في الأصول، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج1، ص79.