1403/08/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: المقدمة/الوضع /موضوع له حروف
موضوع له حروف
تقسیمات معانی به اخطاریه و احضاریه
کلام به حسب معنی گاهی حکایت می کند از یک امری وبه اعتبار حکایت از امر اخطاری می شود .اسماء از این قسم هستندوگاهی برای ایجاد ربط است و حکایت از امری نمی کند وبه تعبیر صحیح کلمه ای در ظرف کلمه و جمله به واسطه استعمال نسبتی را به وجود آورد حرف است و معنایش ایجاد است.
چون فهم معنای حروف بحث مهمی است و علما و محققین در علم اصول مبسوطاً به این بحث پرداختند.مثل مرحوم نائینی در فواعد الاصول به قلم محقق کاظمینی و اجود التقریرات به قلم آیت الله خویی بحث معنای حروف به طور مفصل بیان شده است و اجود التقریرات منظم تر از فواعد الاصول است. بعد ازممحقق نائینی آیت الله خویی مفصل بحث کردند و هم زمان با آقای نائینی آقای نائینی با اختلاف با نائینی بحث کردند که در نهایة الافکار آمده است. حضرت امام خمینی در تهذیب الاصول و تقریرات دیگر ودر تالیفات خود مثل مناهج الوصول آوردند وچندین اشکال قابل توجه به نائینی دارند.
امام خمینی
کلمات به لحاظ معنی به دو قسم اخطاری و ایجادی تقسم می شوند.
در مناهج الوصول بعد از بیان منظر نائینی و مناط هریک را بیان می کنند.مناط اخطاری بودن انعکاس و ناط ایجادی ایجاد است ومی گویند حروفی مثل من والی هیچ شانی عیر از ایجاد نسبت ندارند ودر زید قائم، هیئت نسبت را ایجاد می کند.
مرحوم نائینی در نقد صاحب حاشیه گفتند : اگر حروف برای نسبت اند و نسبت معنای حروف است که با حروف در ظرف استعمال ایجاد می شوند .صدق و کذب کلام حاکی از این است که یک محکی عنه دارندومرحوم نائینی در جواب می گویند ما نسبت را هیئت و حرف ایجاد کردیم در مرحله بعد مجموع مبتدا و خبر و نسبت را می سنجیم و موضوع سنجش خود نسبت نیست تا اخطاری بشود. صاحب حاشیه می خواست بگوید حروف نسبیه و محلقاتش به علت اتصافشان به صدق وکذب اخطاری نمی شود.
امام خمینی در مناهج الوصول، تعریف ایجادیت و اخطاریت و استدلال نائینی در مقابل صاحب حاشیه رابیان وجواب می دهند و می گویند معانی در حروف ایجادی نیست.
ما می خواهیم بین زید ودار که متیاین هستند با «فی» ارتباط درست کنیم .اگر بین آن دو کلمه ای بود که ربط نبود بلکه مصداقی از ربط را محقق کرد وآن مصداق ربط یک مفهوم غیر مستقل دارد که ما نسبت ربطیه می گوییم.در المنطق داریم که ما موضوع، محمول و نسبت داریم. نائینی می گوید حروف برای ایجاد نسبت است که این را امام خمینی قبول دارند و می گویند ایجاد نسبت با استعمال در ست می شود وهر مستعملی هر لفظی را به کار می برد بما له من المعنی پس قبل از استعمال معنایی باشد تا با استعمال احضار بشود. می گویید نسبت با حرف و به وسیله استعمال ایجاد می شود امام می گویند استعمال، مستعمل بما له بمعنی باید استعمال بشود تا مقصود محقق بشود.
«مع أنّ الدليل على خلافه؛ لأنّ إيقاع الربط ( واقعیت دادن به ربط) بالحروف فرع استعمالها بما لها من المعنى؛ ضرورة أنّ نفس الحروف بلا دلالة على المعنى غير موقعة للربط، و التبادر و الوجدان من أهل كلّ لسان حاكمان بأنّ بعض الحروف حاكٍ عن الإضافات و النسب، كما نبّهنا عليه»[1]
چند استدلال می آورند و مبنای نائینی را رد می کنند.