درس خارج اصول استاد رجب علی مقیسه

1403/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/الوضع /معنای حرف

 

آیت الله خویی در محاضرات:

تقریر کلام آخوند در دو محور:1.معنای حرفی با معنای اسمی یکسان است موضوع له در اسماء و حروف طبیعی و کلی است.2.تفاوت باب حروف و اسماء از حیث معنی در لحاظ است لحاظ آلی وابزاری در حروف که این تفاوت در مقام استعمال و محاوره است وربطی به ذات معنی در مقام وضع وموضوع له ندارد بنابراین اتحاد درذات معنی و موضوع له ومستعمل فیه و تفاوتشان در مقام استعمال است .

اشکال آیت الله خویی به همراه تقریب دیگر:

آخوند گفتند معنای حرف و اسم متحدند آیت الله خویی جواب دادند اگر متحدند باید بتوانیم در کاربرد به جای معنای حرفی از اسم استفاده کنیم حتی گفتند اگر باب استعمال معنای حرفی در معنای اسمی در مانجن فیه از باب استعمال لفظ در معنای مجازی وقتی با علاقه خارجی صحیح درست باشد باید بتوانیم لفظ«من» را به جای« ابتداء» استفاده کنیم.حال که نمی توانیم پس معنای اسمی با معنای حرفی متفاوت است.

جواب آخوند: نتوانستن کاربرد حرف به جای اسمی به معنای تفاوت معنا نیست بلکه نتوانستن به دلیل شرط واضع است .واضع شرط کرده که«من» برای ابتداء است وشرط کرده «من» برای این معنی است و «من» را استفاده کن برای معنای ابتداء زمانی که مستقل نیست وابتداء را برای زمانی که مستقل است استفاده کن واین را واضع شرط کرده است.

جواب آیت الله خویی : شرط جایی واجب الوفا است که شرط فقهی و لازم الوفا باشد ودر این جا چنین چیزی نیست .[1]

آیت الله وحید خراسانی:

در این جا اگر چه شرط فقهی نیست این شرط را اگر بخواهیم از لحاظ نظم مباحث در نظر بگیریم وزانش مثل شرط واجب مشروط است مثل وقت نسبت به وجوب نماز و طهارت برای نماز است ، وقت برای وجوب نماز یعنی تا زمانی که وقت نیاید وجوبی نیست .پس در این جا شرط فقهی مثل شرط در باب عقود و ایقائات نیست ولی در عین حال که شرط فقهی است یک اثری دارد وآن اثر است که در وجوب مشروط، شرط و جوب را از لحاظ مولوی مقید می کند «إذا دخل الوقت وجب الطهور والصلاة» وجوب بعد از دخول وقت است ولی این تقیید مولوی واعتباری در واجب ما هم یک تضیق قهری ایجاد می کند .

تضیق جعلی واعتباری : شارع با اعتبار خودش تضییق می کند «إذا دخل الوقت وجب الطهور والصلاة» محدود به حسه بعد ازوقت .

تضییق قهری: شارع وجوب را اعتباراً و تقیینا و جعلا محدود کرد. واجب بالذات نمی تواند مطلق باشد ومقید می شود به حصه بعد از وقت این تخصص و محدودیتش جعلی نیست و قهری است .مطلوبیت نماز بعد از وقت است که این تضییق قهری است ومطلوب علیه الاطلاق نیست. در مانحن فیه می گوییم وقتی شارع اختصاص و تخصیص ووضع را محدود کرد معنی متفاوت نمی شود وهمین وضع متعدد معنای حرفی به گونه ای می شود که معنای اسمی را نمی شود در معنای حرفی به کاربرد.شارع وضع را محدود می کند : علقه وضعیه بین لفظ ابتدا و معنی برای استقلال است وعلقه وضعیه بین لفظ «من»و معنی برای آلیت است .

تضیق جعلی مثل این که شارع گفتنه اذا دخل الوقت وجب الطهور والصلاة.

 


[1] محاضرات في الأصول، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج1، ص57.