1403/02/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: المقدمة/الوضع /معنای حروف
معانی حروف
دو قول در مورد داشتن معانی حروف است .آخوند قائل به داشتن معانی حروف هستند
در باب ابتدا در مقام استعمال گاهی مقصود ابتدای اسمی و استقلالی بود از لفظ ابتدا وهر وقت مقصود حرفی بود از «من »استفاده میشود .مرحوم رضی هم همین قول را دارد .
وجود رابط وادله
دلیل عقلی :در مانند (زید قائم) و( قام زید) دوجمله اسمیه وفعلیه که مرکب تام هستند ودر مرکب ناقص مانند( قیام زید)اضافه زید به قیام علاوه بر زید و قیام وجود دیگری داریم به نام وجود رابط که نه مثل وجود قیام وزید ونه مانند قیام زید اگر نسبت قیام به زید وجود مستقلی باشد هیچ گونه ارتباطی باهم ندارند اگر بخواهیم این ها با هم ارتباطی داشته باشد باید یک وجود رابطی را فرض گنیم اگر این وجود رابط خودش مستقل باشد نقل کلام می کنیم به مستقل تا بی نهایت .یک قضیه واحد که مرکب است از زید وقیام ونسبت قیام به زید اگر نپذیریم این وجود رابط معنای حرفی دارد ومعنای وابسته به غیر دارد تا بی نهایت باید عناصر مستقل ببینید تا جایی که ارتباطی پیدا بشود وتسلسل هم باطل است .
این در معانی هم جاری وساری می شود :در وجود باید وجود رابطی داشته باشید در معانی وانسان برای مقاصد مستقل و غیر مستقل باید لفظ وضع کند همان طور وجود به 3قسم تقسیم می شود معانی هم 3قسم دارد اسماء، افعال و حروف و مشابهات حروف .مرحوم مظفر با یک مثال جایگاهو مفاد اسماء وهیات و حروف را بیان می کند ونتیجه می گیر حروف موضوع له غیر مستقل دارند
فراز دوم در مقام اثبات وجود رابط :
«ثم ان الانسان فى مقام افادة مقاصده كما يحتاج الى التعبير عن المعانى المستقلة كذلك يحتاج الى التعبير عن المعانى غير المستقلة فى ذاتها ، فحكمة الوضع تقتضى ان توضع بازاء كل القسمين ألفاظ خاصة ، و الموضوع بازاء المعانى المستقلة هى الاسماء ، و الموضوع بازاء المعانى غير المستقلة هى الحروف و ما يلحق بها( مخصوص حروف نیست حروف وملحقاتش مثل هیئات در مشتقات ) . و هذه المعانى غير المستقلة لمّا كانت على أقسام شتى فقد وضع بازاء كل قسم لفظ يدل عليه ، أو هيئة لفظية تدل عليه-موضوع- مثلا ـ اذا قيل (( نزحت البئر فى دارنا بالدلو )) ففيه عدة نسب مختلفة و معان غير مستقلة : احداها نسبة النزح الى فاعله و الدال عليها هيئة الفعل للمعلوم ، و ثانيتها نسبته الى ما وقع عليه أى مفعوله و هو البئر و الدال عليها هيئة النصب»[1]
اهمیت این بحث :
انظار مختلفرا بیان کردیم : غیر از نظر مرحوم آخوند ،مرحوم مظفرکه شاگرد مرحوم اصفهانی واین بیان مقدمه ای است بر بیان اصفهانی است چون عبارت مرحوم اصفهانی ورسیدن به عمقش دشوار است ومرحوم مظفر بیان خوب وروشنی دارد.استدلال مرحوم آخوند: تفاوت اسم وفعل فقط در استعمال است واین را واضع شرط کرده که مرحوم مظفر می گویند واضع کسی نیست که شرطش لازم الرعایة باشد اگر هملازم الرعایة باشد در صورت مخالفت مخالفتش فقط باید معصیت کرده باشیم نه این که کلام غلط بشود وباید هرجا حرف را به جای اسم واسم به جای حرف به کار ببریم کلام نباید غلط بشود وحال این که می بینیم غلط شده بنابراین نتیجه می گیریم که تفاوت حرف و اسم در ذات است وبه صرف استعمال نیست .