درس تفسیر استاد سیدمحمد میراحمدی

1403/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر موضوعی/حسادت و خیرخواهی /آیات 27 تا 30 مائده

 

سخن در آیات 27 تا 30 مائده بود :

﴿وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ (27) لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَني‌ ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمينَ (28) إِنِّي أُريدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمي‌ وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمينَ (29) فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرينَ (30)﴾

واتل : خطاب به پیامبر

علیهم : یهود

در اختلاف سن قابیل و هابیل نکاتی بیان شده که نه قابل تایید است و نه قابل رد است. نقل هم اختلاف صد ساله بین قابیل و هابیل است.

علی ای حال دستور به بیان خبر دو فرزند آدم رسیده است که بر یهود بیان شود.

بالحق : یعنی واقعه خارجی را بیان کنید و واقعیت را بیان کند ، نه به این معنا که حق و مطابق حقانیت باشد.

قربا قربانا : هابیل و قابیل قربانی کردند. یعنی قصد تقرب داشتند. نه به این معنا که ذبیحه آورده باشند. بلکه مقصود این است که کاری کردند تا به خدا نزدیک شوند.

این دو قربانی از یکی از آن ها که هابیل باشد مقبول شد و از قابیل مقبول نشد.

در ادامه قابیل به هابیل گفت تو را خواهم کشت. هابیل فرمود : خدا از متقین قبول می کند. از نحوه انتخاب مایتقرب به ، معلوم می شود در دلهای این دو برادر چه بوده است. چرا که قابیل از پست ترین محصول برای تقرب آورد و هابیل از بهترین دام ها برای قربانی آورد و این نشانه این است که در دلهایشان چه خبر بوده است.

بسطت : به معنای دراز کردن و گسترانیدن که بر خلاف قبض است. در این جا به معنای دراز کردن دست واقدام بر قتل است. هابیل می گوید : اگر تو اقدام به قتل من کنی ، من اقدام نخواهم کرد. چون از خداوند ترس دارم.

در آیه 29 اختلاف است که منشا ان در معنای تبوء است.

بعضی : تبوء یعنی دچار شدن و سزاوار شدن و بر عهده گرفتن است. طبق این نقل معنا این می شود که منِ هابیل می خواهم تو هم بار گناه خودت و هم گناه من را به عهده بگیری و در نتیجه اهل جهنم شوی. یعنی در صورت قتل من ، گناهان من و سیئات من را بر گردن گرفته ای.

بعضی دیگر گفته اند : تبوء یعنی ترجع که در قرآن فرمود : ﴿باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّه﴾[1]

در نتیجه معنای دوم این می شود که : هابیل نصیحت می کند که از گناه خودش و برادرش برگردد و گناهان را به دوش نکشد.

به تعبیر استاد در معنای دوم نصیحت است.

در نتیجه اگر نصیحت را نپذیری ، در جهنم خواهی بود. و این نتیجه شرط مقدر است که اگر برنگردی و رجوع نکنی از تصمیم گناه ، جهنمی خواهی شد.

طوعت چند معنا دارد ولی در این جا یعنی رغبت نشان دادن. نفس قابیل رغبت نشان داد در قتل برادرش.

چه زمانی این ترغیب محقق شد؟ زمانی که ذهن زیاد به گناه درگیر بود.

اصبح هم دو معنا دارد. یکی گردانیدن و یا صبح شدن و طبق معنای دوم برخی گفته اند ظلم قابیل در حق هابیل در شب انجام شده است.

علی ای حال قابیل بعد از این پشیمان شد.


[1] سوره بقره، آيه 61.