1403/10/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر موضوعی/سوء ظن /جمع بندی مساله سوء ظن
در مساله سو ظن استثنائی بیان شد و آن هم جایی بود که جنبه منفی و امر قبیح غلبه داشته باشد.
مثال آن هم جایی است که کسی اهل دروغگویی باشد و عادت کرده باشد و در اینجا ، جای حسن ظن نیست آن هم در همین باب نه ابواب دیگر یعنی مثلا در مورد شخص معروف به کذاب بودن و کسی عادت کرده به دروغگویی صرفا از همین جهت کلام موافق یا مخالف واقع بودنش می توان سوء ظن داشت اما مثلا از جهت اینکه آیا اهل دزدی است یا خیر نمی توان به او سوء ظن داشت چون در این جهت غلبه و عادت ثابت نیست.
در جامعه و مسائل اجتماعی و کلی هم همین طور است. مثلا رهبری بارها فرمود من به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستم و به عبارتی حسن ظن ندارم ، در اینجا علت این سوء ظن چیست؟ این است که استکبار جهانی که اعمال و رفتارش قبلا ملاحظه شده و تجربه شده است ، اعمال و گفتارش را نباید حمل بر صحت کرد بلکه باید سوء ظن به ایشان داشت چرا که عادت به زورگویی و خوی استکباری و خلف وعده و عهد دارد.
البته در همین موارد (چه شخص و چه اجتماعی) چنانه اصلاح صورت بگیرد و محرز شود که اصلاح انجام شده ،دیگر از استثنا خارج است و مشمول حکم اولیه سوء ظن خواهد بود.
توجه داشته باشیم که انسان رکود ندارد بلکه همیشه در حال تحول است و گاه در مسیر صعود است و گاه در مسیر سقوط است و انسان باید تلاش کند تقلب احوالش به سمت صعود باشد. اینکه میزان حال فعلی افراد است ، باید در شرایط مختلف مورد نظر قرار داد.
راه های درمان سوء ظن :
و اما اخرین مساله در سوء ظن ، راه های درمان است :
اولا : اندیشیدن در عواقب خطرناک سوء ظن و عبرت از موارد ابتلا :
طُوبَى لِمَنْ كَانَ نَظَرُهُ عِبْرَة[1]
(خوشا به حال کسی که نگاهش عبرت آموز باشد)
آیا از چشم به قدر عبرت بهره بردیم.
فرض کنیم به بچه دو ساله موز دادیم. میوه را له می کند و شاید به قدر یک پنجم بخورد. در این میوه به قدر حبه قندی انتفاع بود.
این چشم ما چقدر کار کرده و چقدر منفعت برده ایم؟ اینقدری از چشم منفعت به دست امده که عبرت بوده است. آن مقداری که عبرت نبوده نفع چشم نبوده است.
گاهی یک نگاه عبرت امیز باعث عاقبت به خیری شخص شده است.
همه این حوادث اطراف ما عبرت است. ندامتگاه ها محل عبرت است. در همین ندامتگاه ها ، بسیاری به جهت سوء ظن به این اختلافات و بیچارگی گرفتار شدند.
این چشم عبرت بین نعمت است.
ثانیا : اصلاح و درمان هر بیماری از درمان ریشه آن است. مثلا سردرد منشا های بسیاری دارد. پزشک حازق کسی است که ریشه و منشا اصلی را پیدا کند.
در سوء ظن ، چند بیماری خطرناک زمینه ای و ریشه ای داریم مثل حسادت که همه در معرض آن هستند. کینه توزی ، تکبر و غرور که بعضس انسان ها خوششان می آید از این بیماری چون خبر از عواقب آن ندارند ؛ مثال دیگر محیط های فاسد که بعضی از خانواده ها به این جهت توجه دارند ولی اگر توجه نشود موجب انحراف خواهد شد.