1403/08/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر موضوعی/سوء ظن /تفسیر آیه 154 آل عمران
بیان شد که کبش الکتیبه وارد میدان شد و مولا به مصاف او رفت و با ضربه ای مخ و ام راس او را منهدم کرد.
علی ای حال حضرت به شکل سختی او را شکست دادند و پسر بعدی ابوطلحه به نام مصعب وارد شد و رجز خواند و حضرت سر او را از بدن جدا فرمود ، سپس فرزند سوم به نام عثمان بن طلحه به میدان آمد که مانند فیل مست وارد میدان شد و رجز خوانی کرد و در حین رجز خوانی به درک واصل شد به دست مولا امیرالمومنین علیه السلام و در نهایت پسر چهارم ابوسعید بن ابی طلحه وارد شد مانند خوک تیر خورده بود و زبیر او را به زمین زد و سپس به دست مولا به درک واصل می شود.
همین اسباب احقاد و کینه ها برای ظلم به علی بن ابی طالب شد ، در یک جنگ چهار نفر از یک خانواده و قبیله را به درک واصل فرمود.
در این زمن لشکر گرفتار ترس می شود و متفرق می شود.
در این حین عده ای از مسلمین به طرف غنائم می روند.
از طرفی خالد دنیال موقعیت برای نفوذ از تنگه احد است و یکبار هم با هدف نفوذ آمده و شکست خورده اما عقب نشینی نکرده در رصد موقعیت مناسب است.
عده ای از مسلمین با فرار مشرکین ، به طرف غنائم می روند و 40 نفر از 50 سرباز اسلام که مراقب تنگه بودند هم مکان را رها می کنند و به طرف غنائم می روند و ده نفر باقی مانده شکست میخورند و خالد از پشت سر به مسلمین حمله میکند و ورق جنگ برمی گردد و مسلمین بین مشرکین محاصره می شوند. تعداد زیادی از مسلمین شهید شدند و جان پیامبر صلی الله علیه و اله هم در خطر بوده است.
در این جنگ مولا و رسول خدا علیهما السلام ، هر دو مجروح و زخمی می شوند و پیامبر تا نزدیک شهادت هم می روند اما با لطف خدا در امنیت می مانند و جنگ منتهی به شهادت ایشان نمی شود.