1402/11/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر موضوعی/وفای به عهد /تفسیر آیه ۸ مؤمنون
سخنان در اولین آیه از آیات وفای به عهد به پایان رسید.
اکنون دومین آیه از آیات مربوط به وفای به عهد:
آیه ۸ سوره مبارکه مؤمنون که در آیه ۳۲ سوره معارج هم ذکر شده. ما همان آیه شریفه سوره مبارکه مؤمنون را بیان میکنیم.
آیه در مقام معرفی مؤمنون است که پنجمین خصوصیت مؤمنون را وفای به عهد بیان میکنند.
﴿وَ الَّذينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُون﴾
نکته اول: امانات کنار عهد قرار گرفته است. نکته این همنشینی این است که هم امانات نوعی عهد است و هم عهود نوعی امانت است.
بیان ذلک: آنچه که امانت است در دست ما، نوعی تعهد به حفظ آن بر ذمه ما است. هکذا تعهدات ما، نوعی امانت است که باید مراقبت کرد و حفظ کرد.
نکته دوم: معنای راعون محل اختلاف است.
بعضی: جایی که باید مراقبت و محافظت کامل و ویژه باشد تا از آسیب در امان باشد. در این آیه هم مقصود این است که باید محافظت ویژه داشته باشی که کمترین آسیب نرسد.
بعضی: محافظت از حیوانات است که به همین دلیل به چوپان، راعی میگویند. [1]
بعضی: محافظت از خطر دشمن و درندگان[2]
علیایحال در این آیه راعون یعنی مراقبت کامل از متعلق راعون یعنی چیزی که محل مراقبت است.
در این آیه متعلق راعون عهد و امانت است که مراقبت خاصی باید صورت بگیرد.
قرآن میفرماید در این مکتب روی امانات حساس باشید و متعهد باشید.
الحاصل: بهصورت محکم و مقاوم پای امانت و تعهد بمانید.
اما در این آیه شریفه امانات چیست، عهد چیست؟
بعضی امانات مربوط به رابطه با خداست و یک سری امانات مربوط رابطه با بندگان است.
امانات خدا مثل تکالیف شرعی، اولاد سالم و نحوه تربیت او یک امانت است. والدین وظیفه دارند مسیر توحیدی را طی کنند و فطرت صحیح کودک را تقویت کنند. تا وقتی وظیفه والدین هست، امانت به گردن والدین است.
به عبارتی همه نعمتهای الهی امانت خدا هستند.
امانت نسبت به بندگان مثل ودائع، اسرار، حفظ آبروها که همگی امانات است.
حالا مؤمن خصوصیتش این است که نسبت به این امانت راعی است.
دررابطهبا حفظ امانت و رعایت آن در سوره مبارکه نساء آیه ۵۸ میفرماید:
﴿إنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها﴾
خداوند امر به اداء امانت فرموده است.
در روایت است که این امانت ولایت و حکومت است.
عَنْ زُرَارَةَ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ)، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ. فَقَالَ: «أَمَرَ اللَّهُ الْإِمَامَ مِنَّا أَنْ يُؤَدِّيَ الْإِمَامَةَ إِلَى الْإِمَامِ الَّذِي بَعْدَهُ، لَيْسَ لَهُ أَنْ يَزْوِيَهَا عَنْهُ، أَ لَا تَسْمَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى: وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ هُمُ الْحُكَّامُ- يَا زُرَارَةُ- أَ وَ لَا تَرَى أَنَّهُ خَاطَبَ بِهَا الْحُكَّامَ؟!».[3]
ولایت حق اهلبیت است و هکذا حکومت نیز حق اهلبیت علیهمالسلام است. در حکومت اسلامی هم همین است. کسانی که صلاحیت دارند باید کرسی حکومتی به دست بگیرند نه افرادی که صلاحیتهای لازم برای مسئولیت و حکمرانی ندارند.