1402/07/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر موضوعی/تکبر /تفسیر آیه 33 مبارکه حجر در تکبر ابلیس
تفسیر و توضیح آیات شریفه 34 سوره مبارکه بقره و شریفه 13 سوره مبارکه اعراف بیان شد.
اکنون باید توجه داشته باشیم که تکبر که موضوع اساسی ما در تفسیر آیات مذکور است ، از جمله رذائل اخلاقی خطرناک است که موجب غفلت انسان از امور بدیهی می شود و آبروی انسان را مورد خطر قرار می دهد.
اکنون باید بدانیم که علت مخالفت ابلیس لعین با فرمان پروردگار عالَم و تمرد و معصیت او ، همین رذیله خطرناک تکبر بوده است کما اینکه در آیه شریفه 33 سوره مبارکه حجر می فرماید :
﴿قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون﴾[1]
ابلیس علت عدم امتثال امر مولای خود را اینگونه بیان می کند که بشر ، از گِل خشکیده ، سیاه رنگ ، بد بو آفریده شده ، چگونه منِ شیطان که چند هزار سال مشغول عبادت بوده ام و در رتبه ی خطاب به ملائکه قرار گرفته ام ، بر این موجود سجده کنم؟
اگر این کلام ابلیس را تجزیه کنیم و تحلیل کنیم به این جمله می رسیم که در واقع ابلیس به خداوند متعال می گوید : شمای خدا نمیدانی به چه چیزی امر میکنی و دستور و امر شما بدون حکمت است و کار لغو شمرده می شود. (العیاذ بالله)
همان طور که سابقا هم بیان شد ، سبب اینکه ابلیس از زمره کافرین شمرده شد ، همین مخالفت همراه با انتساب جهل و لغویت بود.
ابلیس فی الواقع به ظاهر مطلب که خلقت جسمانی بشر بود توجه کرد و حال آنکه امر به سجود بر آدم بعد از آن بود که خداوند اسماء را به جناب آدم تعلیم نمود ﴿وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها﴾[2] و سجده بر آدم ، به لحاظ باطن بود نه به لحاظ ظاهر آدم.
اکنون متوجه می شویم که صرف عبادت و صلاه و سجود و رکوع و ذکر ، بدون درک حقیقت دین و معرفت دین ، کار ساز نیست و سودی برای آدمی نخواهد داشت ؛ و حقیقت همان تسلیم و اطاعت از خالق و رب متعال است که نقطه مقابل آن تکبر و سرپیچی ست.
جمع بندی مطلب این است که خداوند متعال از انسان دوری و اجتناب از تکبر و روحیه استکبار را مطالبه دارد و امر به تسلیم و اطاعت می فرماید ، هرچند که به ضعف انسان نیز واقف است و می داند که انسان بدون توجه خداوند متعال ، قطعا در پرتگاه رذائل اخلاقی سقوط خواهد کرد.