1401/09/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /حجیت استصحاب
فصل فی الاستصحاب
دیدگاه مرحوم آخوند
در حجیت استصحاب بین اصولیها اختلاف نظر است که حدود پنجاه و سه قول مطرح شده است، همچنین در تعریف استصحاب هم بین آقایان اختلاف است لکن این اختلاف فقط در مرحله تعبیر است چراکه معانی آن تعابیر یک چیز میباشد و آن عبارتست از »»» حکم به بقاء.
حالا چه حکم به بقاء یک حکم شرعی بوده باشد و چه حکم به بقاء موضوع ذیحکم شرعی بوده باشد (فلذا از اینجا معلوم میشود که استصحاب هم در شبهات حکمیه و هم در شبهات موضوعیه در هر دو جاری است)
تذکر: برخیها از قول مرحوم علامه بحرالعلوم اینچنین نقل میکنند که ایشان فرمودهاند استصحاب چه اصل عملی باشد (مثل مبنای متأخرین) و چه دلیل باشد (مثل مبنای قدما) »»» مسئله اصولیه است که دلیل بر حکم شرعی است و بوسیله آن یک حکم شرعی ثابت میشود.
برخلاف دیدگاه مرحوم شیخ انصاری »»» که ایشان فرمودهاند استصحاب اگر اصل عملی باشد از قواعد فقهیه است ولی اگر دلیل باشد آنوقت مسئله اصولیه خواهد بود (که البته ایشان بعداً از نظرشان برمیگردند و موافق علامه بحرالعلوم میشوند) لکن مرحوم آخوند از همان ابتدا موافق با علامه بحرالعلوم میباشند.
نکته: این نزاع مربوط به شبهات حکمیه است چراکه در شبهات موضوعیه بلانزاع استصحاب یک مسئله جزئیه فرعیه است.
اینک در این مقام لازم است که سه اصطلاح برای ما روشن شوند:
۱. مسئله فرعیه
۲. مسئله اصولیه
۳. قاعده فقهیه
و اما مسئله فرعیه جزئیه آنست که کبرای قیاس واقع نمیشود و نتیجهاش جزئی است.
و اما قاعده فقهی آنست که کبری واقع میشود لکن نتیجهاش جزئی است مثل قاعده لاحرج »»» مثل الصوم حرجٌ لی (صغری) کل امر حرجی منفی (کبری) فالصوم انی منفی (نتیجه)