درس خارج اصول آیت الله مظاهری

91/06/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : اجزاء در احکام اضطراریه
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
 در مسئله اضطرار استاد بزرگوار ما مرحوم آقای داماد ایشان می فرمودند که دوران امر بین تعیین و تخییر است و تعیین مقدم بر تخییر است اگر کسی مثلا می داند عصر آب دارد اما ظهر آب ندارد دلش می خواهد نماز اول وقت بخواند خب مشهور گفته بودند، مرحوم سید در عروه و بسیاری از محشین گفته بودند می تواند نماز اول وقت بخواند، بدار جایز است.
 مرحوم آقای داماد می فرمودند بدار جایز نیست و باید حتما صبر بکند تا عصر تا دم غروب اگر آب پیدا کرد با وضو نماز بخواند اگر آب پیدا نکرد دیگر دم غروب دیگر آخر اضطرار است تیمم می کند نماز می خواند، چرا ؟ می گفتند دوران امر بین تعیین و تخییر، اگر نماز را اول ظهر بخواند نمی داند درست بود یا نه ؟ اگر نماز را دم غروب بخواند یقین دارد درست است مثل این که به من گفته اند اکرام بکن، زیدش را می دانم اما نمی دانم عمرو به جای زید هست یا نه ؟ خب گفته اند دوران امر بین تعیین و تخییر است زید را باید اکرام کرد عمرو را نمی شود اکرام کرد برای این که اگر زید را اکرام کنم حتما اکرام شده حالا یا تعیینا یا تخییرا اما اگر عمرو را اکرام بکنم نمی دانم اکرام شده یا نه ؟ دوران امر بین تعیین و تخییر می گوید تعیین.
 یک مسئله مسئله اصولی است که دوران بین تعیین و تخییر آیا تعیین است یا نه ؟ و ما سابقا گفتیم که نه، برای این که رفع ما لایعلمون می تواند تعیینیت را بردارد که استاد بزرگوار ما حضرت امام روی آن پافشاری داشتند توی درس و می گفتند دوران امر بین تعیین و تخییر که مشهور شده تعیین، ما می گوییم نه، تخییر، برای این که آن تعیینیت مورد شک است رفع ما لایعلمون آن را بر می دارد.
 خب این را آقای داماد قبول نداشتند می فرمودند دوران امر بین تعیین و تخییر یک امر عرفی است یک امر عقلی است و عقل ما می گوید که روزه شک دار نگیر، روزه یقین دار بگیر، به تو گفته اند اکرام کن اگر زید را اکرام بکنی حتما امر مولا آمده اما اگر عمرو را اکرام بکنی ممکن است اصلا عمرو موضوع دلیل نباشد وقتی دوران امر بین تعیین و تخییر شد عقل ما می گوید زید را اکرام کرده ای درست است اگر تعیین هم بود درست است لذا آقای داماد این جا می فرمودند بگذار نماز را دم غروب بخوان اگر بدار لازم نبوده نماز را بالاخره خوانده ای حالا آخر وقت خوانده ای درک فضیلت نکرده ای و اما اگر ظهر خواندی نمی دانی آیا نماز آمد یا نیامد؟ پس بنابراین چون نمی دانی نماز آمد یا نه ؟ صبر بکن دم غروب نماز بخوان تا حتما بدانی مأموربه را اسقاطش کرده ای.
 اما ایرادی که به مرحوم آقای داماد هست من به آقای داماد هم می گفتم ایشان قبول نمی کردند این است که دوران امر بین تعیین و تخییر در احکام اصلا نیست دوران امر بین تعیین و تخییر مختص به موضوعات است مثل همین مثال که مشهور در اصول است به من گفته اکرام کن نمی دانم زید یا عمرو، یا زید فقط ؟ این جا دوران امر بین تعیین و تخییر است، روی موضوعات، اما در احکام دوران امر بین تعیین و تخییر ما اصلا نداریم در احکام اقل و اکثر ارتباطی است و اقل و اکثر ارتباطی گرچه مثل صاحب جواهر اختلاف فتوی دارند مرحوم شیخ اول عمرشان می گفتند اشتغال ولی بالاخره بعد از شیخ مشهور شد دوران امر بین اقل واکثر، اقل، بیشتر واجب نیست لذا اگر فرمایش آقای داماد درست باشد در دوران امر بین اقل و اکثر هم باید بگوییم، نمی دانیم آیا سوره در نماز واجب است یا نه ؟ می گوییم اگر نماز را با سوره بخواند حتما خوانده و اما اگر نماز را بدون سوره بخواند نمی داند نماز آمده یا نه دوران امر بین تعیین و تخییر پس نماز را با سوره بخواند خب احدی نگفته، خود آقای داماد هم نمی فرمایند.
 یک قاعده کلی این که دوران امر بین تعیین و تخییر مختص به موضوعات است.
 چنانچه دوران امر بین اقل و اکثر مختص به احکام است، آن دوران امر بین اقل و اکثر در موضوعات نمی آید، آن دوران امر بین تعیین و تخییر اصلا در احکام نمی آید.
 لذا فرمایش این مرد بزرگ آقای داماد رضوان الله تعالی علیه خیلی مرد محققی بود انصافا خیلی عالی بود دو سه چیز آقای داماد خیلی بالا بود یکی تحقیقش نمره اول بود، تدقیقش نمره اول بود، یکی هم مطالعه، آقای داماد بعضی اوقات به من می گفتند که این مسئله مشکل بود من 8 ساعت روی آن کارکردم، توی مسائل کار می کرد آقای داماد، درس که می خواست بگوید درس فقه شان سه چهار ساعت لا اقل حسابی کار می کردند اهل کار بود، امتیاز دیگری هم داشتند یکی رقت دل ایشان که راستی دل ایشان از یک رقت خاصی برخوردار بود سنگدل نبود اما علی کل حال این مرد مدقق در مسئله ما می گفتند دوران امر بین تعیین و تخییر بنابراین بدار لازم نیست، نه لازم نیست جایز نیست حالا ولو شکش هم همین نمی داند آیا آب پیدا می کند یا نه ؟ می گفتند باید صبر بکند.
 بله اگر یقین پیدا می کند آب پیدا نمی کند آن مسئله دیگری و اما اگر می داند آب پیدا می کند عصر یا شک دارد آب پیدا می کند یا نه ؟ تکلیف منجز است وایشان می گفتند دوران امر بین تعیین و تخیر است صبر بکند تا عصر تا یقین داشته باشد نمازی که خوانده نماز درستی بوده نماز به جایی بوده، این فرمایش آقای داماد رحمه الله علیه.
 استاد بزرگوار ما آقای بروجردی همچنین استاد بزرگوار ما آقای خمینی، حضرت امام از آقای بروجردی گرفته اند یعنی اصلش توی درس از آقای بروجردی است و حضرت امام قبول کردند لذا توی درسهایشان آن حرف آقای بروجردی را ایشان فرمودند.
 این دو بزرگوار که دو فحل در اصول هم هستند انصافا می فرمودند که در مسئله اضطرار دائر مدار این است ما اگر وحدت امر قائل باشیم دیگر باید بگوییم که بدار جایز است اما اگر تعدد امر قائل باشیم امر اختیاری یک امر داشته باشد مأمور به اضطراری یک امر دیگر داشته باشد باید بگوییم بدار جایز ینست، تقریبی که می کردند می فرمودند که برای خاطر این که اگر وحدت امر باشد بر می گردد به اقل و اکثر ارتباطی، برای این که نمی داند نماز را اول وقت بخواند یا نه ؟ رفع ما لایعلمون می گوید لازم نیست و اما اگر تعدد امر قائل بشویم بگوییم امر اضطراری غیر امر اختیاری است وامر اختیاری غیر امر اضطراری است خب ظهر با امر اضطراری می خواهد نماز بخواند بخواند چون مضطر است دیگر، عصر آب پیدا می کند این امر اختیاری را چه چیز می تواند از بین ببرد ؟ آن امر اضطراری که نمی تواند، امر اختیاری الان سینه می زند می گوید دو دفعه باید نماز را بخوانی، لذا این دو بزرگوار راجع به مسئله ما مسئله فرد اضطراری و اختیاری می فرمودند باید برویم توی روایت ها توی ادله ببینیم آیا آن اضطرار، فرد اضطراری یعنی تیمم آیا دلیل خاص دارد یا نه ؟ اگر وحدت دلیل باشد اقل و اکثر ارتباطی است اما اگر وحدت دلیل نباشد تعدد دلیل باشد باید بگوییم اشتغال.
 اگر وحدت امر باشد از باب اقل و اکثر ارتباطی می شود نمی داند آیا عصر باید نماز بخواند یا نه ؟ رفع ما لایعلمون می گوید لازم نیست اما اگر تعدد امر باشد خب ظهر آن امر اضطراری می گوید نماز بخوان، لاتجدوا ماء فتیمموا تیمم کن نماز بخوان، نماز را خواند عصر آب پیدا کرد خب آن امر اختیاری می آید جلو می گوید الان آب داری اذا قمتم الی الصلاه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق و نمی شود آن امر اضطراری امر اختیاری را ساقط بکند، این خلاصه حرف این دو بزرگوار.
 اشکالی که به این دو بزرگوار هست این است که اولا این وحدت امر و تعدد امر یک فرض است، توی خارج همه جا وحدت امر است یک جا نمی توانیم پیدا کنیم تعدد امر، من این را به حضرت امام می گفتم الان جواب از ایشان ندارم برای شما بگویم، برای خاطر این که آن که هست این است می گویند نماز بخوان، نماز را چه جوری بخوان ؟ مصادیق دارد یک مصداقش اضطرار است تیمم است یک مصداقش وضو است یک مصداقش غسل است یک مصداقش فاقد الطهورین است، اما امر وحدت دارد ما بخواهیم گردن شارع مقدس بگذاریم مصادیق را بگوییم که این ها امر است، مصادیق که امر نیست شارع مقدس فرموده اقیموا الصلاه بعد خود شارع مقدس اقیموا الصلاه را برای ما معنا کرده گفته یک مصداقش آب ندری تیمم بکن، یک مصداقش آب داری وضو بگیر، یک مصداقش جنبی غسل بکن، یک مصداقش هیچ کدام نیست فاقد الطهورینی نماز بخوان، حالا ما می گوییم نماز بخوان قضا هم ندارد فقهاء می گویند نماز اصلا ساقط است اما بالاخره ما می گوییم که فاقد الطهورین هم مأمور به است و باید نماز بخواند بدون وضو بدون تیمم نمازش درست است قضا هم ندارد این ها همه مصادیق است لذا همه جا وحدت امر است یک جا بخواهیم تعدد امر درست بکنیم ظاهراً نیست یا من پیدا نکرده ام خب وقتی وحدت امر شد فرمایش این دو بزرگوار می فرمایند برائت، ما هم می گوییم برائت برای این که نمی دانیم آیا بدار شرط است یا نه ؟ رفع ما لا یعلمون می گوید بدار شرط نیست یا عدم بدار مانع نیست همان نماز را اول وقت می توانی بخوانی چرا ؟ لا تجدوا ماء فتیمموا مصداق اضطرار همین الان هست آن مصداق را یعنی نماز با تیمم را ایجاد می کنم مأتی به مطابق با مأمور به می شود مأمور به ساقط می شود اقل و اکثر ارتباطی است دیگر همین طور که خودشان هم می فرمایند، می فرمایند اگر وحدت امر باشد اقل و اکثر ارتباطی می شود.
 راجع به آن جا که می گویند اگر تعدد امر باشد می فرمایند اگر تعدد امر باشد نه، امر اضطراری امر اختیاری را نمی تواند از بین ببرد، این را هم قبول نداریم چرا قبول نداریم ؟ برای این که اقیموا الصلاه وقتی که داشته باشیم و این نماز با تیمم بخواند و نماز با تیمم را بگوییم درست است خب اقیموا الصلاه را ساقط می کند دیگر عصر که آب پیدا کرد اصلا نماز نیست، سالبه به انتفاء موضوع است تا بگوییم مصداق دیگری که مصداق با طهارت باشد بیاور، تعدد امر است اما معنای تعدد امر این است که اقیموا الصلاه داریم این اقیموا الصلاه یک مصداقش همان نماز با تیمم است یک مصداقش هم آن نماز با وضو، حالا اگر شما بگویید که آقا دو تا امر داریم یکی گفته نماز بخوان با وضو یکی گفته نماز بخوان با تیمم خب همان وقتی که دارد نماز می خواند با تیمم دیگر دلیل دارد، می گوید که عدم بدار لازم نیست این مصداق است نماز را می خواند مأتی به مطابق با مأمور به می شود امر را ساقط می کند عصر آب پیدا می کند وقتی عصر آب پیدا کرد دیگر اصلا امری نیست، سالبه به انتفاء موضوع است، تا بگوییم آن امر اختیاری جان گرفته و آن امر اختیاری می گوید نماز بخوان با وضو بخوان، می گویم ثبت العرش ثم انقش شما این را اول باید اثباتش بکنی که عصر امر دارد، آن کسانی که می گویند بدار لازم نیست یا بدار جایز است می گوید این نمازی که خواند مصداق است عصر دیگر اصلا مصداق ندارد آن امر اختیاری این جور می گوید اگر امر اضطراری نباشد من زنده هستم، چنانچه آن امر اختیاری هم همین را می گوید، می گوید من زنده هستم اگر امر اضطراری نباشد، طولی است دیگر، آن جا که جواز تیمم باشد امر اختیاری نیست آن جا که جواز وضو باشد این نیست دو تا امر است اما نه آن با آن اصطکاک دارد نه آن با آن اصطکاک دارد، آن می گوید در جایی که آب نداری تیمم بکن، آن می گوید در جایی که آب داری وضو بگیر، خب این اول ظهر آب ندارد وضو می گیرد، فرض این است که این فرداست، فرض این است که امر دارد خب نماز با تیمم می خواند، عصر که آب پیدا می کند دیگر امر ندارد.
 ما لم تجدوا را می گفتیم لم تجدوی عرفی است والا گفتم مرحوم سید دارند دیگران هم فتوی دارند که لا تجدوا ظهر است الان ظهر لا تجدو ماء وقتی لا تجدوا ماء آن امری که می گوید نماز با تیمم بخوان آن برای ما کار می کند، الا این که یک کسی حرف ما را بزند بگوید لا تجدوا ماء یعنی من الظهر الی الغروب این را که آقای بروجردی و حضرت امام نفرمودند گفتم این مختص به من است اگر قبول نداشته باشید دیگر این را کسی نگفته غیر من، لا تجدوا ماء این اول ظهر که آب ندارد اگر بگویید لا تجدوا صادق است آن امر سینه می زند امر اضطراری می گوید نماز بخوان خب نماز می خواند عصر آب پیدا می کند می خواهید بگویید امر اختیاری زنده است می گویم زنده نیست امر اختیاری رفت از بین، وقتی امر اختیاری از بین رفت دیگر اصلا امر ندارد که صل مع الطهاره، اصلا نیست سالبه به انتفاء موضوع است چنانچه اگر آب دارد صل مع التیمم ندارد اگر آب ندارد صل مع الطهاره ندارد صل مع التراب دارد طولی است دوتایش که با هم نیست اول ظهر اگر لا تجدوا صادق باشد که شما می فرمایید صادق است لا تجدوا صادق باشد امر به تیمم هست امر به وضو نیست، این نماز می خواند، عصر امر به وضو هست یا نه ؟ دیگر نه، چرا نه؟ برای ان که آن امر به تیمم مصداق صل است صل را ساقط کرد.
 این خلاصه این بدل اضطراری و بدل اختیاری تا این جا، بحث بعدمان دیگر مربوط به این است که امارات آیا می تواند به جای واقع بنشیند یا نه ؟ و مؤدیات امارات آیا آن مأمور به را ساقط می کند یا نه ؟ مشهور گفته اند نه، آقای بروجردی من هم تبع استادمان می گوییم امارات مؤدیات این ها می توانند واقع را ساقط کنند، انشاء الله برای جلسه بعد.
 وصلی الله علی محمد وآل محمد