درس خارج اصول آیت الله مظاهری

91/01/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : موضوع کل علم
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
 مشهور در میان اصولیین راجع به موضوع علم اصول یک جمله ای دارند و فرموده اند موضوع هر علمی ما یبحث عن عوارضه الذاتیه من جمله موضوع علم اصول کل علم ما یبحث عن عوارضه الذاتیه لذا از ما بپرسند علم اصول موضوعش چیست ؟ باید بگوییم که موضوعش آن عوارض ذاتی اگر بار برآن شد موضوع علم اصول است و الا نه .
 یک اشکال مهم در همه جا من جمله در علم اصول شده و آن این است مسائل هر علمی که عارض می شود بر موضوع آن علم از عوارض غریبه است نه از عوارض ذاتیه ، برای این که توی منطق به ما گفته اند عرض ذاتی داریم عرض غریب داریم.
 عرض ذاتی آن است که محمول عارض بر موضوع بشود بلا واسطه مثل زید موجود .
 عرض غریب آن است که محمول بار بر موضوع بشود با واسطه مثل زید قائم برای این که اگر قیام حمل بر زید می شود به واسطه وجود است ، زید قائم واسطه اش چیست ؟ وجود ، اما زید موجود واسطه اش چیست ؟ دیگر واسطه نمی خورد وجود عارض بر ماهیت است بلا واسطه.
 گفته اند این توی منطق به ما گفته شده عرض ذاتی و عرض غریب ، حالا موضوع کل علم ما یبحث عن عوارضه الذاتیه بیاییم حسابش بکنیم می بینیم همه مسائل همه محمولها عرض غریب است نه عرض ذاتی چرا؟
 برای این که محمول ها در همه مسائل بار بر موضوعات مسائل می شود آن موضوعات بار بر آن مسئله می شود می شود عرض غریب ، واسطه می خورد ، مثلا در علم اصول شما می گویید که امر ظهور در وجوب دارد این ظهور در وجوب دارد بار می شود بر وجوب ، وجوب بار می شود بر اصل مسئله علم اصول ، می شود عرض عرض غریب نه عرض ذاتی ، لذا موضوع کل علم ما یبحث عن عوارضه الغریبه نه عن عوارضه الذاتیه .
 این یک مشکلی است که همه در این مشکل مانده اند خیلی این طرف و آن طرف زده اند این مشکل را حل بکنند اما نشده انصافا و این تازگی هم ندارد صاحب قوانین ها صاحب فصول ها این اشکال را کرده اند در صدد جواب بوده اند و بالاخره یک چیزهایی هم گفته اند بعد هم در کتابهای جدید این موضوع را گفته اند بعد هم اشکال را کرده اند یک چیزهایی هم گفته شده لذا تازگی ندارد یک چیز مشهوری است موضوع کل علم ما یبحث عن عوارضه الذاتیه یک امر مسلم در هر علمی من جلمه علم اصول، و موضوعش را بخواهیم بشناسیم باید ببینیم مسائل که بار بر آن می شود عرض ذاتی است یا عرض غریب ؟ اگر عرض ذاتی است می گوییم موضوع علم اصول ، اگر عرض غریب است می گوییم موضوع علم اصول نیست .
 به اندازه ای مشکل قوی است که حتی استاد بزرگوار ما حضرت امام رضوان الله تعالی علیه می فرمودند اصلا چه داعی داریم اصل مسئله را قبول بکنیم تا مجبور به اشکال بشویم؟ ایشان می فرمودند اصلا علم اصول موضوع ندارد یک مشت مسائل متفرقی که سنخ یک دیگرند قریب به یک دیگرند این مسائل جمع شده شده کتاب اصول مثلا در باب الفاظ باب اوامر ، باب نواهی ، باب مفاهیم ، باب مطلق و مقید ، عام و خاص این ها یک مشت مسائل هستند با هم تناسب دارند مربوط به علم اصول است مربوط به مبانی علم فقه است این ها را جمعش کرده اند شده علم اصول مباحث الفاظ .
 بعد هم شیخ انصاری مثلا آمده اند و باب امارات آورده اند قبل از امارات قطع و قطع اجمالی بعد هم اصول عملیه بعد هم تعادل و تراجیح شده رسائل ، این ها اصلا هیچ کدام یک موضوع خاصی ندارد و یک عده مسائل متفرقه شده کتاب ، لذا استاد عزیز ما ملتزم به اشکال می شدند و فرار از اشکال می کردند اصلا به قول عوام صورت مسئله را پاک می کردند می گفتند این که گفته شده کل علم ما یبحث عن عوارضه الذاتیه اصلا موضوع نداریم تا بگوییم ما یبحث عن عوارضه الذاتیه او غریبه ، معلوم می شود بغرنج است دیگر .
 مرحوم شیخ الرئیس در اشارات ، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در شرح اشارات همان اول اشارات ، مرحوم صدرالمتألهین در اول اسفار این ها یک حرف دارند حرف خیلی متین است انصافا گفته اند این که موضوع کل علم ما یبحث عن عوارضه الذاتیه این عوارض ذاتی منطقی نیست تا اشکال وارد بشود اگر عوارض ذاتی منطقی بود اشکال وارد است و آن این است که مسائل بار بر موضوعات خودش است آن موضوعات بار بر مسئله اصل علم است می شود عرض غریب نه عرض ذاتی ، اما مراد از عرض ذاتی یعنی سنخیت معنایش این است که در فلسفه گاهی بحث فلسفه می کنند مثلا در شفای بوعلی سینا اما گاهی توی وسط بحث یک بحث استطرادی می کنند که ما طلبه ها اسمش را می گذاریم جمله معترضه ، استطرادی ، که مرحوم صدرالمتألهین در اسفار هزارها جا بحث های اسفارش استطرادی است ، بحث تفسیر می کنند بحث فقه می کنند ، اگر این بحث ها که کرده شد هر کدام مربوط به فلسفه باشد این عرض ذاتی است اما اگر استطرادی باشد اگر معترضه باشد این میرزا عبد الاضافه است این عرض ذاتی نیست حالا اسمش را عرض غریب هم نگذار یا بگذار هر کار می خواهی بکن اما عرض ذاتی نیست و معنای این که گفته اند کل علم ما یبحث عن عوارضه الذاتیه یعنی عن عوارضی که مربوط به موضوع علم است ، خب مثلا مرحوم آخوند در کفایه فلسفه را خیلی جاها داخل در کفایه کرده اند به قول استاد بزرگوار ما آقای بروجردی فلسفه را آوردند در اصول برای این که چاق بشود اتفاقا آماس شد باد کرد مرحوم آخوند این جوری بعضی اوقات یک مسائل فلسفی بعضی اوقات مسائل فلسفی اختراعی را آورده اند توی کفایه این ها همه استطرادی است ، بحث های اصولی او بحث های اصلی است آن بحث های اصلی را اسمش را می گذاریم عرض ذاتی ، آن بحث های استطرادی اصلا به موضوع علم نمی خورد اصلا کاری به موضوع علم ندارد حالا تو می خواهی بگو عرض غریب ، نمی خواهی هم بگو استطراد .
 لذا مرحوم شیخ الرئیس اصلش از اشارات است حالا کسی دیگر هم گفته باشد قبل از شیخ الرئیس من نمی دانم اما اصل قضیه مال شیخ الرئیس در اشارات است ، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی می پسندند بدون سرو صدا معنا می کند و رد می شود ، مرحوم صدرالمتألهین هم در اسفار بدون سروصدا بدون ان قلت قلت همین جور معنا می کند و رد می شود لذا جواب اشکال داده می شود موضوع کل علم ما یبحث عن عوارضه الذاتیه یعنی عن عوارضه الاصلیه در مقابل آن مسائلی که آورده شده در علم استطرادا ، ربطی ندارد اما به یک تناسبی آن مسئله را آورده اند توی علم ، در همه علوم این مسائل را داریم همین کتابهای ما کتاب اصولمان استطرادی زیاد دارد فقه ما استطرادی جملات معترضه زیاد دارد حالا ولو این که از آخر گرفته اند اول آورده اند اول وسط آورده اند زیاد دارد استطرادی زیاد است در فلسفه مسائل استطرادی زیاد است لذا متعلم اول توی ذهنش این باشد موضوع کل علم ما یبحث عن عوارض الاصلیه آن عوارض اصلی توی ذهنش باشد هر کجا آن مسائل مسائل اصلی شد بگوید این محمول موضوع است این از این علم است ، هر کدام نه بگوید این استطراد است بگوید این جمله معترضه است در این جا آورده شده این مربوط به این علم نیست.
 لذا از یک جهت مرحوم شیخ الرئیس خب مشکل را حل کرده است اما در حقیقت تسلیم به اشکال است یعنی اگر ما بخواهیم عرض ذاتی عرض غریب منطقی را معنا بکنیم باز اشکال وارد است و آن این است که مسائل اصلی ، نه استطرادی ، بار بر موضوع علم نمی شود الا مع الواسطه یعنی هر مسئله ای که شما در هر علمی بحث می کنید موضوع دارد محمول دارد آن محمول ها بار بر موضوع می شوند عرض ذاتی اما آن محمول ها بار بر موضوع اصل علم می شود این دیگر عرض ذاتی نیست عرض غریب است واسطه خورده واسطه اش چیست؟ موضوعات مسائل.
 مرحوم آخوند در کفایه بهتر از شیخ الرئیس گفته اند انصافا از کسانی که به طور موجز به طور مختصر جواب اشکال را داده اند مرحوم آخوند در کفایه است مرحوم آخوند می فرمایند موضوع کل علم ما یبحث عن عوارضه الذاتیه ای بلاواسطه فی العروض معنایش این است این علم از اول تا آخرش هر علمی حالا چه علم اصول چه علم فقه چه علم فلسفه علم یک مسائلی دارد این مسائل جمع شده اسمش علم شده به قول حضرت امام رضوان الله تعالی علیه یک عده مسائل مربوط به هم را جمع کرده اند اسمش را گذاشته اند علم خب این مسائل جمع شده هر مسئله ای موضوع دارد محمول دارد ، محمول بار بر موضوع خود مسئله می شود بلا واسطه فی العروض یعنی عرض ذاتی مثل این که الامر واجب النهی حرام ، مفهوم شرط هست مفهوم وصف نیست همچنین تا آخر ، همه مسائل بار بر موضوعات خودشان می شود با عرض ذاتی بلاواسطه فی العروض مسائل موضوعات همه مسائل این ها هم بار بر موضوع اصلی می شود بار می شود چه جوری؟ کلی طبیعی و مصادیقش و کلی طبیعی و مصادیقش این ها در خارج عین یکدیگر هستند آن محمول ها در حقیقت بار بر موضوع اصلی می شود بلا واسطه فی العروض به قاعده این که کلی طبیعی عین مصادیق است مصادیق عین کلی طبیعی است ، توی منطق اگر از شما بپرسند کلی طبیعی چیست ؟ آیا خارجیت دارد یا نه ؟ می گویید بله انسان یک کلی طبیعی است این کلی طبیعی که توی خارج است زید انسان است تمام انسان ، عمرو انسان است تمام انسان ، بکر انسان است تمام انسان پس در حقیقت سه تا کلی طبیعی توی خارج داریم آن وقت اگر ما کلی طبیعی را عین افراد بدانیم که باید بدانیم تمام مسائل که بار بر زید و عمرو و بکر است بار بر انسان است بلاواسطه فی العروض ، لذا بر می گردد به این موضوع کل علم با موضوعات مسائل یک هستند محمولات همین طور که بار بر موضوعات مسائل است بار براصل موضوع علم هم هست به قاعده کلی طبیعی که کلی طبیعی عین مصادیق است ، مصادیق عین کلی طبیعی .
 بله اگر استطرادی باشد اگر جمله معترضه باشد اگر اصلا مربوط به موضوع نباشد آنها دیگر مربوط به بحث ما نیست اما مسائل اگر ربط به هم داشته باشد راستی راجع به مسائل اصول باشد خب این محمول دارد موضوع دارد محمول ها عرض است بار بر مسائل خودش می شود به عرض ذاتی واسطه نمی خورد مثل زید موجود ، آن وقت همین مسائل بار می شود بر موضوع اصلی ، موضوع علم اصول آن عرض ذاتی است یا غریب ؟ واسطه می خورد واسطه چیست ؟ موضوعات مسائل اگر موضوعات مسائل با موضوع علم دو تا باشد همین اشکال وارد است که عرض غریب است اما اگر یکی باشد دیگر خواه ناخواه همه مسائل بار بر موضوع اصلی می شود بلاواسطه فی العروض به قول مرحوم آخوند واسطه هم نمی خورد بلاواسطه عارض می شود وقتی بلاواسطه عارض شد همه می شود عرض ذاتی نه عرض غریب ، موضوع کل علم ما یبحث عن عوارضه الذاتیه عوارض ذاتی را از تو سوال می کنم چیست ؟ می گویی محمولات ، می گویم محمولات بار بر موضوعاتش می شود؟ آری اگر بار بر موضوعاتش شد موضوعات با این موضوع که با هم تفاوت دارد محمول ها بار بر موضوع اصل می شود می شود عرض غریب .
 مرحوم آخوند می گوید نه اگر کلی طبیعی توی خارج دوتا بود مثل رجل همدانی که قائل به این است که به اندازه افراد توی خارج کلی طبیعی داریم اما اگر بگوییم کلی طبیعی یک چیز است توی خارج هم می آید همه خارجیات مصادیق این کلی طبیعی است دیگر همه محمولات بار بر موضوع اصلی می شود بلاواسطه فی العروض ، می شود عرض عرض ذاتی نه عرض غریب .
 آن چه گفتم ندیدم کسی بگوید اما ظاهراً حرف متینی است و قبول بکنیم و یک وقت می گفتم به حضرت امام می گفتم آقا این که شما می فرمایید موضوع ندارد اما توی ضمن صحبت می فرمایید یک مسائلی که یک سنخیت با هم دارد همان سنخیت جامعش است لذا حرف شیخ الرئیس خیلی حرف خوبی است اما بهتر از حرف شیخ الرئیس حرف مرحوم آخوند در کفایه انصافا یک اختراع از مرحوم آخوند اختراع بسیار اختراع دقیقی اختراع خوبی مثل خود مرحوم آخوند .
 حالا اگر توانستم بفهمانم که خب معلوم است می توانم ، شماها کسانی نیستید که نتوانم بفهمانم که تمام شد مسئله. مسئله دوم ما راجع به این است که تمایز علوم به چیست ؟ اگر نتوانستم بفهمانم چیزی ندارم به غیر از این تا فردا دو دفعه تکرارش بکنم .
 وصلی الله علی محمد وآل محمد