موضوع : استصحاب در تدریجیات
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
مرحوم شیخ از استادشان مرحوم نراقی نقل میکنند که مرحوم نراقی صاحب مستند فرمودهاند که این استصحابها یعنی چیزی که مقید به زمان باشد استصحابش همیشه معارض دارد بعد آن مثال مشهور اجلس فی المسجد الی الزوال مرحوم نراقی گفتهاند که خب توی مسجد نشسته حالا ظهر شد تمام شد نمیداند که آیا باز هم توی مسجد باید بنشیند یا نه؟ گفته یک استصحاب وجودی دارد یک استصحاب عدمی، استصحاب وجودی دارد میگوید که برایم نشستن توی مسجد واجب بود حالا هم واجب است ، یک استصحاب عدمی دارد این که قبل از روز ، شب گذشته این که برایش واجب نبود نشستن توی مسجد حالا نمیداند آیا عصر جمعه واجب است یا نه؟ استصحاب آن عدم را میکند یعنی عدم وجوب نشستن در مسجد گفته همه استصحابهای مقید به زمان این اشکال را دارد، یک استصحاب وجودی یک استصحاب عدمی، استصحاب وجودی این که برایش واجب بود الان هم واجب است استصحاب عدمی قبل از این که این وجوب بیاید برایش واجب نبود الان هم برایش واجب نیست.
اما مرحوم شیخ ظاهراً در درس مرحوم نراقی بوده گفتهاند که ایشان میفرمودند در احکام همین مثل اجلس فی المسجد الی الزوال اتموا الصیام الی اللیل گفته این حرفها توی احکام است اما توی موضوعات این حرف نمیآید ،زید توی خانه بود الان نمیدانم توی خانه هست یا نه؟ استصحاب زید در خانه ، دیگر استصحاب عدمی بکنیم بگوییم قبلا در خانه نبود و حالا هم در خانه نه ، گفته نه دیگر این استصحاب در این جاها نمیآید در موضوعات استصحاب وجودی داریم نه استصحاب عدمی اما در احکام همیشه استصحاب وجودی با استصحاب عدمی با هم تعارض میکند اسم این استصحاب عدمی را هم گذاشته استصحاب حال عقل، یک اصطلاحی داشتهاند قدماء به استصحاب عدم ازلی میگفتند استصحاب حال عقل حالا چرا هم اسم این استصحاب را استصحاب حال عقل میگفتند ؟ نمیدانیم شاید برای این باشد که مرادشان این است ادله شرعیه نداریم ادله عقلیه برای استصحاب عدم ازلی داریم لذا این لفظ حال العقل هم از مرحوم محقق نراقی توی کتابها آمده.
حالا آن که بحث را مشکل کرده همین استصحاب عدمی با استصحاب وجودی در احکام ، در موضوعات نه، نگفته ما هم میگوییم خیلی خوب، در موضوعات که نمیگویید بنابراین با هم نزاعی نداریم لذا فقط توی این استصحاب احکام که مقید به زمان باشد مثل اتموا الصیام الی اللیل اذا نودی للصلوه من یوم الجمعه فاغسلوا، اغتسل یوم الجمعه قبل الزوال خیلی هست احکام مقید به زمان ایشان گفته استصحاب در احکام مقید به زمان نداریم برای این که استصحاب حال العقل عارضش است یعنی استصحاب عدمی معارضش است این خلاصه حرف محقق نراقی است بنابر آن چه مرحوم شیخ نقل میکنند گفتم اصلاً خیال میکنم این حرف یک ان قلت قلت طلبگی بوده توی درس مرحوم نراقی که مرحوم شیخ انصاری هم در آن درس تشریف داشتند پس خلاصه حرف هم یک کلمه گفته اند استصحاب احکام مقید به زمان جاری نیست برای این که همیشه معارض دارد معارض به استصحاب عدم ازلی اسمش را گذاشته استصحاب حال عقل، حکم حال عقل مثل همین مثال مرحوم شیخ اجلس فی المسجد الی الزوال حالا زوال تمام شده شک میکند آیا باز هم برایش واجب است یا نه؟ گفته استصحاب وجودی دارد جلوس برایش واجب بوده الان هم واجب است اما از آن طرف هم این جلوس قبل از آن روز که گفته اجلس فی المسجد الی الزوال یعنی شب قبلش برایش واجب نبوده الان نمیداند واجب است یا نه؟ استصحاب عدم وجوب شب قبل را میکند شب قبل برایم واجب نبود الان هم واجب نیست استصحاب وجوبی با استصحاب عدمی با هم معارض میشوند دیگر باید ببینیم اصل در مسئله چه اقتضا میکند؟ دیگر نگفتهاند معمولا هم این جوری است اصل چه اقتضا میکند؟ نمیداند آیا بعد از ظهر نشستن در مسجد برایش واجب است یا واجب نیست؟ واجب نیست ، یعنی برائت.
این فرمایش مرحوم محقق نراقی یک اشکالهای عمدهای دارد، مرحوم آخوند در کفایه اصلا آن اشکالها را متعرض نمیشوند و ایشان میفرمایند مثلا در حدث خب وقتی که انسان وضو گرفت دیگر یقین دارد این وضو باقی است تا محدث بشود بنابراین استصحاب وجودی و استصحاب عدمی و امثال اینها اصلا همه سالبه به انتقاء موضوع میشود یک کسی وضو گرفته حالا مثلا یک رطوبتی از آن بیرون آمده نمیداند آیا وضویش شکسته شده یا نه؟ ما بخواهیم یک استصحاب وضو کنیم یک استصحاب عدم بکنیم مرحوم آخوند میگویند اصلا وقتی که انسان وضو گرفت یقین دارد این وضو دار است تا این که از آن حدثی سر بزند، مرحوم آخوند مسئله را این جوری میگویند اصلا مسئله سالبه به انتفاء موضوع است حرفش را نزن ولش کن.
ولی این یقین داریم نمیدانم مرحوم آخوند که میگویند یقین داریم اگر وذی مذی از او بیرون آمد و بعدش شک کرد که وضو دارد یا نه؟ خب حالا مرحوم آخوند میگویند ما یقین داریم این بحث ما نیست، خب شما یقین دارید از ادله استفاده بکن مثل همین اجلس فی المسجد الی الزوال این که دیگر یقین داریم نیست، ظهر شده نمیداند آیا تعدد مطلوب بود هنوز واجب است یا نه؟ قید بوده هنوز واجب نیست؟ خب چکار بکند؟ استصحاب وجود دارد مرحوم محقق نراقی میگوید یک استصحاب عدم هم دارد، عصر خب شب گذشته یقین داشت جلوس واجب نبود الان نمیداند واجب است یا نه؟ استصحاب میکند اما از آن طرف هم قبل از ظهر برایش واجب بود الان نمیداند واجب است یا نه؟ استصحاب میکند، لذا این که ما یقین داریم و اصلا اینها سالبه انتفاء موضوع است و این جوری ظاهراً نمیشود از مسئله فرار کرد.
یک حرف هم حرف دیروز ما که اصلا شبهه مفهومی است نه استصحاب وجود دارد نه استصحاب عدم دارد خب آن هم یک حرف است و به جای خود درست و اما آن هم نمیشود از مسئله فرار کرد خب مرحوم محقق نراقی میگوید نه، شبهه مفهومی و غیر مفهومی ندارد الان شک دارم آیا این زوال قیدیت دارد ؟ قیدیت ندارد ؟ استصحاب وجود دارد استصحاب عدم دارد.
پس باید روی فرمایش مرحوم محقق نراقی صحبت کرد قطع نظر از حرفهای مرحوم آخوند و عرض دیروز من و امثال اینها.
باز یک حرف در این که آقا استصحاب عدم ازلی اصلا استصحاب نیست یک چیزی است توی مدرسه در آمده و این هم باز مربوط به بحث ما نیست فرض این است که استصحاب عدم ازلی داریم یک حرف هم این که استصحاب عدم ازلی مرحوم محقق نراقی اسمش را گذاشته استصحاب عدم الا استصحاب عدم ازلی است ، استصحاب عدم ازلی این است که قبل از وجود مثل قبل از اسلام نمیدانم نماز اول ماه واجب بوده یا نه ؟ استصحاب عدم ازلی، اسمش را میگذاریم ازلی یعنی در عالم ازل قبل از خلقت ، قبل از اسلام قبل از وجود، اما یک استصحابهای عدمی هم داریم کار به استصحاب عدم ازلی ندارد مثل بحث ما یعنی همین اجلس فی المسجد الی الزوال من الصبح الی الزوال ، شب قبلش واجب نبوده ، این استصحاب عدم ازلی نیست، حالا عصر نمیدانم واجب است یا نه؟ همان عدم وجوب شب گذشته میگویم کان الان یکون کذلک، اسمش را هم نگذاریم استصحاب عدم ازلی، حتی ایراد هست به آن کسانی که اسم این را گذاشتهاند خود مرحوم محقق نراقی اسمش را گذاشته استصحاب حال عقل، نه بابا استصحاب عدم ازلی که نیست استصحاب عدمی است، غیر استصحاب عدم ازلی است و استصحاب عدم یعنی دیروز واجب نبود امروز نمیدانم واجب است یا نه؟ این استصحاب عدم ازلی نیست ،شارع مقدس یک چیزی فرموده نمیدانم این زمان هم شامل میشود یا نه؟ مثل نماز روز جمعه نمیدانم در زمان حضور است یا در زمان غیبت هم هست استصحاب عدم کسی بکند استصحاب عدم ازلی نیست استصحاب عدم در حکم شرع است و مسئلهای که مرحوم محقق نراقی فرمودهاند استصحاب عدم ازلی هم نیست تا ما بگوییم از توی مدرسه در آمده است و اصلا استصحاب عدم ازلی عرفیت ندارد و استصحاب عدم است در مقابل استصحاب وجو د.
عمده ایرادی که به مرحوم محقق نراقی است قابل ذب هم نیست این است که استصحاب وجودی زمان یقین و شک بریده نشده اتصال زمان یقین و شک است اما استصحاب عدم ازلی اتصال زمان یقین وشک نیست ویکی از چیزهایی که در استصحاب شرط است اتصال زمان یقین به شک اتصال زمان شک به یقین زید عادل بوده الان نمیدانم عادل است یا نه؟ استصحاب دارد ، چرا؟ برای این که یقین من و شک من با هم متصل است یقین داشتم به عدالت بلافاصله شک کردم یک غیبت کرده شک کردم در عدالت ، اما یقین داشتم به عدالت زید یقین پیدا کردم به فسق زید حالا بعد دو دفعه شک کردم در عدالت زید این جا بگوییم استصحاب عدم، استصحاب وجود، استصحاب وجود دیگر استصحاب وجود ندارد، تمام شد، یک استصحاب عدم پیدا میشود نمیدانم الان عادل است یا نه؟ عادل نیست ما نحن فیه همین است صبح یقین پیدا کرد که باید توی مسجد بنشیند آن شب واجب نبوده رفت از بین تمام شد حالا تا زوال نشست بعد از زوال نمیداند آیا باید بنشیند یا نه؟ استصحاب وجود خوب دارد اتصال زمان یقین و شک قبل از ظهر بعد از ظهر اما استصحاب عدم وجود تمام شد دیگر یعنی آن قضیه متیقنه تمام شد زمان شک ما بازمان یقین ما یک انفصال توی آن پیدا شد و صبح تا ظهر وجوب نشستن توی مسجد ، لذا خود مرحوم شیخ بعد هم مرحوم آخوند در کفایه یک تنبیهی خیلی مفصل در این باره صحبت میکنند که یشترط در استصحاب زمان اتصال یقین به شک اتصال شک به یقین و ما نحن فیه استصحاب وجودی دارد استصحاب عدمی ندارد استصحاب وجودی دارد اتصال زمان یقین به شک استصحابعدمی ندارد برای این که زمان شک با زمان یقین یک فاصله شد فاصله چه؟ یقین به این که باید در مسجد بنشیند و این یقین آمد آن یقین اول قبل از صبح یعنی شب گذشته آن یقین را از بین برد حالا بعد از ظهر شک این جور دارد آیا برایش واجب است یا نه؟ یقین داشت واجب است شک دارد واجب است یا نه؟ استصحاب میکند وجوب را ، واجب بود بنشیند الان هم واجب است بنشیند ، اگر مطالعه کرده باشید این جا خیلی حرف هست و مرحوم شیخ خیلی مفصل بعد هم مرحوم آخوند، مرحوم آخوند هم این جا خیلی مفصل در این بارهها صحبت کردهاند ولی چون اصل قضیه خیلی مهم نیست و این از ابتکارات مرحوم محقق نراقی توی درسشان یک ان قلت قلت بوده شاید هم شیخ انصاری برای احترام به استادشان برای این که یادی از استادشان بشود این مسئله را متعرض شدهاند و متعرض نشده بودند مسلم خیلی بهتر بود.
آقا تایید میکند میگویند که این استصحاب وجودیش مسلم است استصحاب عدمی یک چیز قهری است که نیست خود مرحوم محقق نراقی هم قبول دارد ان قلت قلت طلبگی بیشتر در درس مرحوم محقق نراقی نبوده و اصلا به ساحت محقق نراقی و مرحوم شیخ این جور حرفها نمیخورد هر کجا که وجود عدم را شکست دیگر آن عدم رفت به عکسش هم هر کجا عدم وجود را شکست دیگر آن وجود تمام شد ما باید در استصحاب نگاه بکنیم به پهلوی شکمان که یقین هست اگر یقین به وجود است استصحاب وجودی کنیم اگر یقین به عدم است استصحاب عدم کینم حالا یا عدم ازلی یا عدم نعتی یا عدم زمانی، دیگر علی الظاهر این جا چیزی نداریم اما من یادم است در دورههای قبل یک هفته در این باره صحبت میکردیم ان قلت قلت شیخ و مرحوم آخوند و مرحوم نایینی و مخصوصا حرفهای استاد بزرگوار ما حضرت امام، اما علی الظاهر دیگر همین مقدار کفایت میکند حالا اگر میخواهید بیش از این ها باشد یا اشکالی توی حرفهای من دارید بفرمایید تا تکرارش کنیم و الا مسئله بعد ما توی تنبیه استصحاب تعلیقی آیا جاری است یا نه؟
و صلی الله علی محمد و آل محمد