موضوع : استصحاب کلی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
تنبیه سوم تنبیه فوق العاده مهمی هم هست مربوط به استصحاب کلی.
استصحاب کلی را اول منقسم کرده اند به سه قسم و قسم سوم را هم منقسم کردهاند به سه قسم که در حقیقت استصحاب کلی منقسم میشود به 6 قسم.
آن سه قسم اولی که در فرائد آمده و مشهور در میان اصحاب شده قسم اول این است میدانم کلی موجود شده در ضمن فرد اما نمیدانم آیا فرد از بین رفته یا نه؟ که اگر از بین رفته باشد کلی نیست اگر آن فرد باقی باشد کلی هم هست، انسان در ضمن زید موجود شد در خانه لذا میداند زید یعنی مصداق کلی فرد کلی در خانه هست پس کلی هم در خانه هست میداند انسان در خانه هست حالا الان شک دارد انسان در خانه هست یا نه؟ شکش ناشی از این است که زید از خانه بیرون رفت یا نه؟ به این میگویند قسم اول استصحاب کلی از اقسام ثلاثه.
خب در این باره مسئله اشکالی نیست میتواند هم استصحاب فرد بکند هم استصحاب کلی بکند تا ببینیم اثر بار بر چیست؟ گاهی استصحاب که میخواهد بکند اثر بار بر فرد است استصحاب فرد میکند زید وجوب اکرم داشت الان نمیداند وجوب اکرام دارد یا نه؟ استصحاب میکند زید در خانه بود الان هم در خانه هست یجب اکرامه، گاهی هم اثر روی کلی است مثل این که وجوب انسان لازم بود حالا الان نمیدانیم انسان در خانه هست یا نه؟ استصحاب کلی، انسان کان الان یکون کذلک ، استصحاب فرد بکند بلا اشکال است استصحاب کلی بکند بلا اشکال است فقط اشکال این است که اگر استصحاب کلی بکند آثار فرد بار است یا نه؟ یا به عکس استصحاب فرد بکند آیا اثر اگر روی کلی باشد بار است یا نه؟
این دائر مدار این که اصل مثبت حجت باشد یا نه؟ برای بحث بعد ماست که آیا لوازم استصحاب لوازم موضوع استصحاب بار بر استصحاب هست یا نه؟ اگر بگویید لوازم عقلی لوازم شرعی بار است باز این جا هم اشکال ندارد استصحاب کلی میکند اثر بار بر فرد است بار میکند میگوید انسان کان الان یکون کذلک پس زید در خانه هست پس وجوب اکرام دارد و اگر گفتیند اصل مثبت حجت نیست انسان در خانه هست وجوب اکرام دارد اما پس زید در خانه است این پس را استصحاب نمیتواند درست بکند به آن میگویند اصل مثبت.
اگر یک کدام معارض داشت گاهی فرد معارض پیدا میکند گاهی کلی معارض پیدا میکند استصحاب فرد فقط است حالا استصحاب فرد بکنم کلی اثبات میشود یا نه؟ استصحاب کلی بکنم فرد اثبات میشود یا نه؟ اگر بگویید اصل مثبت حجت است میگویید انسان در خانه بود حالا هست پس زید در خانه هست برای این که نمیشود که انسان بدون زید عقلا، نمیشود که زید بدون انسان عقلا پس اگر استصحاب گفت زید هست پس انسان هست لوازم عقلی بار کنیم اگر انسان در خانه بود الان هم زید قطعا در خانه، نمیشود کلی بدون زید، به آن میگویند لوازم عقلی، لوازم عقلی بار است یا نه؟ ما اصل مثبت را حجت میدانیم اما مشهور در میان بزرگان شیخ و آخوند و دیگران میگویند اصل مثبت حجت نیست اگر استصحاب کلی کردی آثار کلی بار است نه آثار جزئی، اگر استصحاب جزئی کردی آثار خودش بار است نه آثار کلی، برای این که اگر استصحاب جزئی بکنم بخواهم آثار کلی را بار بکنم مثبت است باید بگویم زید در خانه بود الان هم هست پس انسان در خانه پس آثار انسان هست و چون اصل مثبت حجت نیست پس یا استصحاب فرد کن آثار بر آن بار کن یا استصحاب کلی کن آثار برایش بار کن ، اما اگر یک جا نتوانی استصحاب فرد بکنی، استصحاب کلی بکنی اثبات فرد نمیکند پس آثار فرد بار برآن نیست، علی کل حال این استصحاب قسم اول حرف ندارد کسی هم اشکال روی آن نکرده اگر هم اشکال است همین اشکال فرعی است که آیا اگر استصحاب کلی کردم آثار فرد را میتوانم بار کنم یا نه؟ دائر مدار این است که اصل مثبت حجت باشد یا نه؟ و اما اصل قضیه این که اگر کلی در ضمن فرد باشد و بدانم کلی هست استصحاب کلی بکنم اشکال نداریم آثار کلی را بار بکنیم اگر هم آثار روی جزئی است روی مصداق است استصحاب آن جزئی را میکنم آثار آن جزئی را بار میکنم پس هم استصحاب کلی بار است هم استصحاب جزئی، این صورت اول.
صورت دوم این که میدانم کلی در ضمن فرد موجود شد مثل این که مرحوم شیخ مثال میزنند نمیدانم چرا مثال فقهی نزدهاند مثال فقهی اش خیلی است حالا همین مثال مشهور در میان طلبهها که از شیخ انصاری است میدانم انسان موجود شد در خانه اما نمیدانم آن فرد چه بوده؟ آیا پشه بوده؟ یا فیل؟ که اگر پشه بوده دو سه روز بیشتر طول نمیکشد میمیرد اگر فیل بوده صد سال عمر میکند حالا بعد از دو سه روز نمیدانم آیا کلی یعنی حیوان در خانه هست یا نه؟ اگر در ضمن پشه بوده تمام شده اگر در ضمن فیل بوده هست استصحاب فرد نمیتوانم بکنم برای این که فرد را نمیدانم چه بوده اصلا حالت سابقه ندارد نه پشه بودنش نه فیل بودنش ، استصحاب فرد نداریم اما استصحاب کلی آیا میتوانم بکنم یا نه؟
خب این اختلاف در میان فقهاست اختلاف در میان اهل اصول است حالا یک مثال فقهی بزنم آن مثال مرحوم شیخ را مثال زدیم دیگر آن مثال را نزنیم یک مثال فقهی بزنیم مثال فقهی زیاد دارد خدا رحمت کند درجاتش عالی عالی تر مرحوم آیت الله مرعشی من جلد دوم کفایه را پیش ایشان خواندم در قم خدا رحمت کند ایشان را ایشان خوب کفایه میگفت به قول خودش میگفت ملا سلیمانی، راستی بیانشان خوب بود خوب کفایه میگفت آن وقت توی کفایه شوخی هم بعضی اوقات میکردند شوخیهایی که به طلبگی بخورد آن وقت این جا که مثال مرحوم شیخ را مثال زدند به فیل و پشه میگفتند این پشه در زمان مرحوم شیخ بوده اما نه پشههای حالا که روی کرسی هم بعضی اوقات آدم را اذیت میکند همان وقت هم توی زمستان بود یک پشه آقا نجفی را داشت اذیت میکرد هی مرتب ایشان این جور میکردند میگفتند این حرف مرحوم شیخ بوده که دو سه روز میماند، نه ، یک مثال دیگر باید بزنیم لذا یک مثال فقهی بزنیم دیگر به قول آقای آقا نجفی که دیگر به پشه هم مثال نزنیم مثلا میدانسته محدث شده اما نمیدانسته بول است یا منی؟ در این که محدث است اشکالی نیست اما این محدث آیا در ضمن منی است تا غسل بخواهد یا در ضمن مثلا بول است تا وضو بخواهد حالا این وضو گرفت حالا که وضو گرفت نمیداند محدث است یا نه؟ میتواند استصحاب کلی بکند بگوید من محدث بودم الان هم محدث هستم برای این که آن حدث در ضمن منی بوده الان هست به وضو از بین نمی رود اگر در ضمن حدث اصغر و در ضمن بول بوده به وضو از بین می رود حالا الان که وضو گرفته نمیداند آن حدث هست یا نه؟ استصحاب بکند بگوید من محدث بودم الان یکون کذلک یا مثلا بدنش نجس شد یقین دارد بدن نجس شد نمیداند به بول بوده یا غائط اگر به بول بوده تعدد میخواهد اگر به غایط بوده تعدد نمیخواهد حالا یک مرتبه آب ریخت الان نمیداند پاک شده یا نه؟ اگر غایط بوده پاک شده اگر غایط نبوده هنوز هست میتواند استصحاب نجاست بکند استصحاب حدث اصغر بگوید که بدنم نجس بوده الان یکون کذلک؟
اگر یادتان باشد مرحوم شیخ فرمودند استصحاب قسم دوم جاری است ، خب استصحاب کلی میکند که به همان پشه و فیل ایشان میگفتند استصحاب حیوان میکند میگوید حیوان در خانه بود الان یکون کذلک فرد هم را که نمیخواهد اثبات بکند بگوید پس فیل است، نه، آن را هم نمیخواهد آن مسلم مثبت میشود و مسلم استصحابش هم جاری نیست و جاری نمیشود نمیخواهد بگوید اما میتواند بگوید من محدث بودم الان هم هست لذا مرحوم شیخ میفرمایند استصحاب قسم دوم مثل استصحاب قسم اول است اشکال ندارد میتواند استصحاب حدث بکند یا در آن مثال مرحوم شیخ استصحاب وجود حیوان بکند بگوید حیوان در خانه بود الان یکون کذلک .
این حرف مرحوم شیخ یک شهرتی هم پیدا کرده الا این که یک اشکالی که هست که این اشکال را روی آن فکر بکنید ندیدم کسی بگوید ، تا بعد و آن اشکال این است که استصحاب کلی حدث اثری ندارد برای این که آن که انسان را جنب میکند حدث خارجی است آن که انسان را نجس میکند یا رفع میشود، بول، خارج است و اما حدث کلی هیچ اثر ندارد وقتی اثر نداشت استصحاب که اثر نداشته باشد اصلا جاری نیست ، نه این جا جای دیگر، استاد بزرگوار ما حضرت امام میگفتند که یکی بنشیند استصحاب میخواهد بکند علی آباد قم بود الان یکون کذلک، گفتند این استصحاب جاری نیست برای این که در استصحاب اسمش را میگذاریم اصل عملی باید اثر داشته باشد اثر عملی.
لذا استصحاب کلی حدث میخواهی بکنی میخواهی بگویی که حدث کان الان یکون کذلک این حدث کان الان یکون کذلک هیچ اثر ندارد برای این که آن که اثر دارد یا بول است یا منی، خارج، حدث خارجی حدث جزئی مثل این که بول کرده الان نمیداند محدث هست یا نه؟ حدث را استصحاب کن یعنی برو وضو بگیر، حدث خارجی، یا مثلا جنب بوده نمیداند غسل کرده یا نه؟ برو غسل بکن اما حدث کلی هیچ اثر ندارد.
یک چیزی بین بول و منی نداریم ، مشترک نداریم یعنی یک کلی مشترک بین بول و بین منی یعنی حدث مشترک بین حدث بولی و حدث اکبر نداریم، اعتباری داریم حتی مثلا همین این جا آن قضیه هم درست میشود و آن این است که کلی طبیعی آیا در خارج موجود است یا نه؟ خب مشهور میگویند که موجود است ، کلی طبیعی موجود است خب معنایش این است که کسی که بول بکند توی خارج حدث موجود میشود چنانچه اگر منی از او بیرون بیاید توی خارج حدث موجود میشود حالا این حدث کلی طبیعی در خارج موجود شد مثل این که مثلا زید آمد توی خانه انسان آمد توی خانه، انسان در ضمن زید اسمش را میگذارند کلی طبیعی و اما اگر کلی طبیعی نه ، کلی غیر طبیعی ، کلی که موجود در خارج نیست که کلی موجود در خارج نیست دو قسم است یک دفعه کلی عقلی است کلی عقلی آن که در ذهن موجود است کلی منطقی یعنی آن کلی که قطع نظر از خارج و ذهن غفلت از ذهن و خارج روی آن بحث میشود که موضوع منطق هم همان کلی منطقی است یعنی توی منطق که داریم بحث میکنیم روی کلیات خمس قطع نظر از آن موجود در خارج یا موجود در عقل در ذهن به این میگویند کلی منطقی ، لذا کلی منطقی موجود در خارج نیست کلی عقلی هم موجود در خارج نیست اما کلی طبیعی اختلاف است مشهور این است که موجود در خارج است که این جاها مرتب مرحوم شیخ و دیگران میگویند کلی در ضمن فرد، این کلی در ضمن فرد هم تسامح است البته در ضمن فرد نیست دیگر، کلی ماهیت است ، ماهیت در ضمن وجود که نیست، حد وجود است بالاخره حالا این کلی در ضمن فرد خوب است برای بحث ما.
حدث یک دفعه کلی طبیعی است موجود در خارج است یک دفعه حدث حدث ذهنی است انسان تصور بکند منی تصوری را منی را، یا تصور بکند بول را این هم کلی موجود میشود اما کلی ذهنی به آن میگویند کلی عقلی، یک دفعه هم نه بحث فقهی میکند بول این احکام را دارد یعنی قطع نظر از وجود دارد بحث میکند اصلا از خارج غفلت دارد روی بول روی منی توی فقه ، احکام، رساله مسئله اول دوم سوم چهارم خب حالا این کلی که روی آن بحث میکند این موجود در خارج نیست چه موجود در خارج است؟ آن حدث خارجی یعنی وقتی که بول از او بیرون بیاید این میشود محدث به حدث اصغر این اثر دارد اثرش چیست؟ این که اگر بخواهد نماز بخواند باید وضو بگیرد تا رفع این حدث بشود یا مثلا منی از او بیرون بیاید جنب میشود این اثر دارد اثرش چیست؟ این که توی مسجد آدم نمیتواند برود باید غسل بکند نماز بخواند لذا حدث خارجی است که اثر بار بر آن است و اما حدث کلی، حدث کلی کدام است؟ نه حدث طبیعی، آن مشترک بین بول و بین منی این وجود خارجی ندارد، چیست؟ یا عقلی است اگر تصورش را بکند یعنی یک انتزاع بکند از خارج حدث میان بول و منی را میشود کلی ذهنی کلی عقلی یک دفعه هم بحث کلی میکند روی حدث آن هم میشود منطقی هیچ کدام اینها موجود در خارج نیست وقتی موجود خارجی نیست اثر ندارد حالا ما الان که داریم قسم دوم بحث میکنیم چه میگوییم میگوییم که قسم دوم این است کلی میدانم موجود در خارج شده در ضمن منی یا در ضمن بول ، نمیدانم خب حالا که نمیدانم وضو میگیرد این اگر توی خارج حدث اصغر بوده این دیگر محدث نیست اگر توی خارج جنابت بوده این الان محدث است استصحاب کن استصحاب چه؟ کلی طبیعی نه، یک کلی عقلی یک کلی منطقی که اسمش را ایشان خوب گذاشت مشترک بین بول و منی و حدث مشترک بین بول و منی توی خارج نداریم وقتی نداشتیم استصحابش جاری است اثر ندارد وقتی اثر نداشت استصحاب اصلا جاری نیست.
عمده اشکال در استصحاب کلی این جاست یک فکری روی آن بکنید اگر این اشکال من را بتوانید جواب بدهید حرف مرحوم شیخ درست است و آن این است که استصحاب قسم دوم مثل استصحاب قسم اول بلا اشکال میتوانیم جاری بکنیم، یک فکری بکنید تا فردا قسم سوم را هم عرض بکنم.
وصلی الله علی محمد و آل محمد