درس خارج اصول آیت الله مظاهری

89/12/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : آیا جاهل مقصر معذور است؟

  بحثی که باز در این جا شده است و این بحث هم دو سه مرتبه در اصول شده است.

  مشهور در میان اصحاب این است که جاهل مقصر معذور نیست هم از نظر تکلیف و هم از نظر وضع، اگر یک کسی نماز باطل بخواند این هم حرام است گناهش بالاست که باید نماز درست بخواند ، یاد بگیرد یاد نگرفته، حرام است هم این نماز باطل است باید قضایش را بخواند این یک شهرت به سزایی در میان اصحاب پیدا کرده است، در مقابل جاهل قاصر گفته‌اند که گناه ندارد اعمالش را هم لازم نیست که قضا بکند مثلا یک کسی دسترسی به سؤال کردن نداشته است و نماز باطل خوانده است گفته‌اند گناه نکرده این نماز را هم لازم نیست قضایش را بخواند ، بله بعضی نظیر استاد بزرگوار ما آقای بروجردی می‌فرمودند که گناه نکرده اما حکم وضعی باقی است باید قضایش را بخواند این افراد خیلی کم هستند که احکام وضعی را برای جاهل قاصر هم بیاورند دیگر خواه ناخواه چون که قاصر نبوده گناه نه قضا هم نه، این مشهوردر میان فقهاست.

  راجع به کتکش که جاهل قاصر کتک ندارد جاهل مقصر کتک دارد قرآن دلالت دارد الذین تتوفا هم الملائکه ظالمی انفسهم قالوا فیم کنتم قالوا کنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها فمأولیهم جهنم و سائت مصیرا الا المستضعفین من الرجال و النساء لایستطیعون حیله و لایهتدون سبیلا جاهل مقصر کتک دارد مأویهم جهنم و سائت مصیرا در آیه دیگر می‌فرماید که روح این با تازیانه‌های آتشین از جسمش بیرون می‌آید خب این جاهل مقصر کتک دارد، عذر می‌آورد ما مستضعف بودیم نمی‌توانستیم خطاب می‌شود حتی چرا مهاجرت نکردید؟ می‌توانستید از لندن بیایید ایران احکام یاد بگیرید و بالاخره می‌توانستید سر و کار با مسجد پیدا کنید مثل همین الان مردم جاهل مقصرند برای این که الحمدلله ما طلبه‌ها زیادیم مسجد زیاد است باید این‌ها سر و کار با مسجد و با محراب و منبر داشته باشند ندارند دم مرگ عذر می‌آورند، اگر باطل بود، نمی‌توانستیم، خطاب می‌شود که چرا مسجد نرفتید؟ قالو کنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتها جروا فیها یعنی چرا نرفتید یاد بگیرید؟ می‌توانستید یاد بگیرید نگرفتید چرا؟ آن وقت فماویهم جهنم و سائت مصیرا این راجع به جاهل مقصر، اما جاهل قاصر یعنی آن الم تکن ارض الله واسعه اگر راستی باشد این جور، جاهل قاصر باشد الا المستضعفین من الرجال و النساء لایستطیعون حیله و لایهتدون سبیلا.

  جاهل قاصر منقسم می‌شود به چهار قسم ، یک) این که راستی دسترسی نداشته باشد که باید بگوییم همه غربی‌ها شرقی‌ها آن عوامشان همین طورهستند این‌ها راستی دسترسی به روحانیت و مسجد و امثال این‌ها ندارند همه هم بخواهند کوچ کنند مسلم نمی‌شود این یک قسمت می‌گویند جاهل قاصر.

  یک قسمت جهل مرکب است مثل بسیاری از مردم یعنی مثلا این غربی‌ خب کلیسایشان را یقینی می‌داند اصلا اسم شیعه اسم مسلمان به گوشش نخورده به گوشش هم بخورد طرد می‌کند و راستی جهل مرکب است یقین دارد که نصرانیت درست است معاند نیست لجوج نیست مثل دانشمندهای آنها مثل سران آنها و اما عوام مردم این‌ها جاهل به جهل مرکبند دیگر این دائر مدار واقع است مثل شیعیان هه نود درصدشان این‌ها شیعه گری رامی‌دانند خب این یک واقعیت است باید شکر کنند الحمدلله الذی جعلنا من امه محمد و من شیعه امیرالمومنین خب این یک حمد است و الا مدرم غیر لجوج‌ها غیر معاندها غیر مشکوک‌ها آنها که یقین به خلاف واقع دارند مثل آنها هستند که یقین به واقع دارند جهل مرکبند آن جهل مرکب است این عالم به حقیقت است ، سنی‌ها هم همین طورند سنی‌ها هم آن عناد و لجاج و این‌ها را بگذارید کنار خب نود در صد این‌ها جاهل به جهل مرکبند از همین جهت هم این‌ها جهنم نمی‌‌روند این‌ها چون شیعه نیستند باید جهنم بروند نه، جهنم مال عنود است جهنم مال لجوج است اما بهشت هم نمی‌روند چون بهشت یک مقام قرب الهی است آن عمل می‌خواهد واقع می‌خواهد ولایت می‌خواهد جهنم نه بهشت هم نه پس کجا؟ به قول مرحوم آخوند آسید علی نجف آبادی خدا چراگاه زیاد دارد همین جور که این ‌جا می‌چرند در روز قیامت هم بالاخره یک چراگاهی دارند می‌چرند علفشان درست است مثل حیوان‌ها و ارضای غرایزشان هم من جمله غریزه جنسیشان آن جا درست است و جاهل قاصر بخواهیم بگوییم جهنم نه این درست نیست مسلم و این که مشهور است بین آخوندها و حتی روی منبرها و این‌ها می‌گویند خب مسلم درست نیست ، کی جهنم می‌رود؟ همین آیه شریفه الم تکن ارض الله واسعه فتها جروا فیها فمأویهم جهنم و سائت مصیرا جاهل مقصر، و اما اگر جاهل قاصر شد نه جهنمی نیست پس جاهل قاصر یک دسته آنها که اصلاً دسترسی ندارند، یک دسته آنها که دسترسی دارند اما جهل مرکب دارند.

  سه) آنها که کشمش فکری ندارند که هم جاهل بر آنها صادق است هم سفیه بر ایشان صادق است و بالاخره آنها که کشمش فکری برای یادگرفتن احکام ندارند این‌ها هم جاهل قاصرند.

  قسم چهارم جاهل قاصر آن است که سر و کار با منبر و محراب و حسابی اما به ذهنش هم نمی‌‌آید که این ولا الضالین را باید درست کرد یقین دارد درست است به آن می‌گویند غفلت، این هم جاهل قاصر است لذا الا المستضعفین من الرجال و النساء لا یستطیعون حیله و لایهتدون سبیلا این 4 قسمی که گفتم آیه شریفه می‌گیرد این هذا کله راجع به تکلیف که جاهل مقصر معذور نیست کتک دارد جاهل قاصر معذور است کتک ندارد جهنم ندارد اما بهشت دارد یا نه؟ نه، آن را نمی‌شود گفت بهشت هم دارد پس در روز قیامت این‌ها که محشور می‌شوند چه؟ به قول قرآن یک مشت حیوان، در این دنیا حیوان بودند راجع به دین آن جا هم حیوانند و پروردگار عالم همین جور که این جا روزی به آنها می‌داد آنجا هم روزی می‌دهد و حسابی، می‌گفت پای منبر این آیت الله العظمی یکی باشد آسید علی نجف آبادی،گفت آقا ما جهنم می‌رویم؟ گفت نه، این فضول بود یک مقدار نشست دو دفعه پا شد گفت آقا ما جهنم می‌رویم؟ نه، بهشت می‌رویم، نه گفت آقا پس کجا می رویم؟ گفت پروردگار عالم چراگاه زیاد دارد یک جا تر اول می‌کند آن جا می‌چری، خدا رحمتش کند خیلی عالی بود اصفهانی‌ها طلبه‌ها قدرش را نداشتند رسید به آن جا در آخر کار یک روضه خوان بود از این منزل به آن منزل روضه خوانی می‌کرد اما مروج خوبی برای اسلام عزیز بود برای تشیع بود و افتخار هم می‌کرد که روضه خوانیم می‌توانیم هم احکام بگوییم هم برای مردم روضه بخوانیم حالا که طلبه‌ها ما را ول کرده‌اند پس بگذار ما خودمان توی دل مردم برویم، این فرمایش ایشان خیلی فرمایش خوبی است انصافا برمی‌گردد به این که ما جاهل مقصر داریم کتک دارد مسلم، جاهل قاصر داریم کتک ندارد مسلم خب هذا کله راجع به تکلیف.

  اما راجع به احکام وضعیه مشهور در میان اصحاب راجع به جاهل قاصر می‌گویند اعاده و قضا هم نه همین جور که تکلیف ندارد تکلیف وضعی هم ندارد یعنی نمازهایش را قضا کند نمازهایش فوت شده روزه‌ها را قضا کند و امثال این‌ها گفته‌اند نه، هیچ کدام از احکام را ندارد نه کتک دارد نه اعاده و قضا راجع به عباداتش دارد اما معلوم است که دیگر بهشت برود آن را گفتم نه، و اما راجع به جاهل مقصر مشهور در میان اصحاب است جاهل مقصر معذور نیست تکلیف دارد کتک می‌خورد احکام را به جا نیاورده باید اعاده کند باید قضا کند.

  بله فقهاء که مرحوم آخوند در همین جا دو جا را استثنا کرده گفته یک یدر باب قصر و اتمام به شرطی که تمام را به جای قصر بخواند یکی هم راجع به جهر و اخفا حمد و سوره را بایدآهسته بخواند بلند خوانده، باید بلند بخواند آهسته خوانده گفتند فقط در این دو جا، البته روایت هم داریم، البته اجماع هم داریم گفتند روی این دو تا دیگر اعاده نیست قضا نیست.

  اما راجع به احکام قضا دارد یک کسی که مثلا 100 سال نماز غلط خوانده باید 100 سال نماز بخواند یا بگوید برایم بخوانید حالا یا آن کسی که می‌گوید بر پسر بزرگتر می‌گوید 100 سال نماز برای پدر و مادرت بخوان، این یک شهرتی شده بین فقهاء و این شهرت را ما قبول نداریم و ما مدعی هستیم که عملا فقهاء در مسائل مختلف گفته‌اندجاهل مقصر معذور است در تکلیف نه، در وضع یعنی اعاده و قضا یعنی جبران این جاهل مقصر مثل جاهل قاصر است، وقتی که برویم توی فقه‌مان می بینیم خیلی جاها فقهاء فرموده‌اند جاهل مقصر معذور است خیلی جاها در حالی که مربوط جهر و اخفات نیست در حالی که مربوط به تمام و قصر نیست حالا یک دو سه تا مثال بزنم، حدیث لاتعاد الصلاه الا من خمس می‌گوید ارکان اگر نیاوردی قضا دارد غیر ارکان جاهل مقصر اگر نیاوردی قضا ندارد لاتعاد الصلاه الا من خمس در باب حج کل رجل رکب امراً بجهاله فعلا شیی علیه عرب آمده بود توی طواف با لباسهایش ریختند اطرافش لباسهایت را باید پاره کنی از پا در بیاوری باید بروی بیرون بروی از اول طواف بکنی بعد هم باید حج من قابل بکنی این بیچاره را بدبختش کرده بودند رخته بودند اطرافش هر کسی چیزی به او می‌گفت، آقا امام صادق علیه السلام رسیدند گقت که یابن رسول الله من یک عمله بودم در میان مردم و مثل مردم پول پیدا کردیم آمدیم مکه و بلد نبودم که باید محرم شوم همین جور آمدم توی طواف، فرمودد لازم نیست پیراهنت را پاره بکنی، از سر دربیاور طوری نیست بعد هم برو محرم شو بیا حجت را به جا بیاور حج من قابل هم نداری بعد آقا یک جمله کلی، کل رجل رکب امراً بجهاله فلا شیی علیه.

  سه 9 این که اصلاً اگر ما بخواهیم بگوییم قضا دارد اعاده دارد یک استیحاش عجیبی پیدا می‌شود مثل همین مثالی که زدم یک کسی نماز می‌خواند توی همین اصفهان زیاد است اگر بگوییم 80 درصد دروغ نگفته‌ایم دیگر، 80 درصد بیشتر مردم سر وکار با منبر و محراب ندارند وقتی سر و کار با منبر و محراب ندارند دیگر مسئله بلد نیستند ، مسئله بلد نیستند نمازشان باطل است ، حمد و سوره، شرایط و اجزایشان باطل است دیگر اما این‌ها یک نگفته فقیهی که وقتی مُرد نماز و روزه‌هایش را قضا بکنید حجش را قضا بکنید کسی نگفته بلکه می‌گویند اگر حج به جا نیاورده حج برایش بدهید، اگر نماز و روزه نخوانده نماز و روزه‌اش را اگر پول دارد وصیت کرده و الا نماز و روزه‌هایش هم حتی واجب نیست و هیچ کس نگفته، یک فقیه پیدا کنیم که بگوید کسی که 70 سال نماز فاسد خوانده حالا 70 سال نماز برایش بخوانید ظاهراً نداریم کسی بگوید، راجع به حجش هم همین است ، می‌آید می‌گوید پدرم مُرد حج رفته شماها می‌گویید خب حج که رفته ، خمس و زکات نداده می‌گویید خب خمس و زکاتش را بده، نمی‌دانیم داده یا نه؟ انشاء الله داده، نماز می‌خوانده انشاء الله درست است همین جور دیگر، یقینی‌ها را می‌گویید که برایش قضا کنید غیر یقینی‌ها را می‌گویید که قضا ندارد انشاء الله درست بوده در حالی که معلوم است نمازها درست نبوده، بعد هم این که گفتم 100 سال این هم یک مسئله مشکلی شده انصافا، مشهور در میان فقهاء این است که پدر، مادر مخصوصا پدر اگر مُرد و نماز خوان نبوده 80 سال نماز نخوانده شماها می‌گویید پسر بزرگتر 80 سال نماز برای این بخواند و این خیلی راستی یک تکلیف ما لایطاق است یا تکلیف ضد عدالت است بله آن نمازهای در مرض موت را نخوانده بخواند این خیلی خوب است ، معمولاً یا این نیست یا اگر باشد هم 4 ، 5 روز توی مریض خانه بوده یا توی رختخواب بوده نماز نخوانده می‌گویند این 4 ، 5 روز نماز را بخوان و اما این که هر چه آن نماز نخواند سهواً عمداً جهلاً تو نماز برایش بخوان خیلی مسئله بغرنجی است اتفاقا شهرت هم هست و انسان نمی‌تواند این شهرت را قبول بکند که پدر مُرده هیچ چیزی بای این پسر نگذاشته الا بدبختی و این حالا بگویند نمازهای پدر و نمازهای مادر را همه‌اش را تو بخوان، خب حالا کار به این نداریم آن مسئله اول ما ، ولی معمولاً نمی‌گویند که این نمازها را قضا بکن یعنی عملا می‌گویند جاهل مقصر کتک می‌خورد اما این که عباداتش هم باطل باشد می‌گویند نه اگر نماز نمی‌خوانده راستی خب نمازهایش را باید بخوانند اگر پول داشته باشد اگر وصیتی کرده باشد ولی اگر نمازهایش را می‌خوانده مثل عوام مردم یعنی نود درصد مردم نمازشان باطل است این‌ها که شکی نیست اما همه شما می‌گویید این نمازها دیگر قضا ندارد پیش شما خودش می‌آید توبه می‌کند نمی‌گویید برو نماز بخوان می‌گویید برو دینت را ادا بکن و علی کل حال وقتی برویم توی فقه می‌بینیم جاهل مقصر از نظر احکام وضعیه مثل جاهل قاصر است فرقش با جاهل قاصر و مقصر این است جاهل قاصر کتک ندارد تکلیف، جاهل مقصر البته کتک دارد اما مرحوم آخوند، مشهور این‌ها را حرف‌ها را قبول ندارند و جاهل مقصر را می‌گویند هم کتک دارد هم معذور در احکام وضعیه نیست الا در دو جا، دوجای خیلی جزئی یکی قصر و اتمام به شرطی که تمام به جای قصر باشد یکی هم جمر و اخفات که به جای یک دیگر باشند.

  مسئله امروز خیلی مسئله خوبی بود انصافا ، یک مردی می‌خواهم این را یک جزوه بکند یک مقاله بکند و این طرف و آن طرفش را هم ببرند یک مقاله مستندی حتما مفید است اما حیف که این مردها را در درس نداریم.

 وصلی الله علی محمد و آل محمد