موضوع : تحریف قرآن

  اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

  مسئله دیروز مسئله مشکلی است و این مسئله هم تفسیری است هم فقهی هم اصولی و اصلا باید بگوئیم که بر می‌گردد به یک مسئله اعتقادی و آن راجح به تحریف قرآن است اخباری گفته ظهور قرآن حجت نیست ولو اینکه تو آیه را می‌توانی معنا بکنی و ظهوری هم دارد اما این ظهور حجت نیست چرا؟ برای این که قرآن حتما تحریف شده و وقتی تحریف شده دست روی هر آیه که بگذاریم احتمال می‌دهیم تحریف شده باشد احتمال می‌دهیم یک جمله از این آیه برداشته شده باشد یا این که تصحیف شده باشد جابجا شده باشد و خیلی از آیات هم اخباری می‌گوید خیلی از آیات هم ما نمی‌توانیم صدر و ذیلش را درست بکنیم لذا چون نمی‌توانیم صدر و ذیلش را درست بکنیم معلوم می‌شود از صدرش از ذیلش برداشته شده چیزی و کتاب محرف لیس بحجه.

  دیروز گفتم ما نباید این طرف و آن طرف بزنیم اگر راستی حرف این اخباری درست باشد دیگر قرآن حجت نیست ممکن است کسی بگوید این قرآن معجزه است و تا روز قیامت برای این که همین قرآن محرف را ما تحدی می‌کنیم با دشمن می‌گوئیم مثل همین قرآن محرف بیاور ولو یک سوره ما دست از اسلاممان بر می‌داریم و همین قرآن محرف می‌گوید که نمی‌شود حالا کار به آیه‌اش هم نداریم تا اخباری بگوید همین هم تحریف شده اما بالاخره قل لان اجتمعت الانس و الجن علی ان یعطوا بمثل هذا القرآن لایعطون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیرا می‌گوید که مثل این قرآن را نمی‌شود آورد اگر جهان پشت به پشت یکدیگر کنند یک لجنه علمی علیه قرآن درست بشود مثل این قرآن نمی‌شود آورد ما هم الان این تحدی را می‌کنیم.

  من بارها به این جوانهایی که شبهه مخصوصا شبهه معلم پدرشان را در آورده هی از من سوال می‌کنند یکی از حرفهای من به اینها همین است جمع بشوید همه‌تان مثل یک سوره قرآن بیاورید یا همه عوام جمع بشوند یک حکمی از احکام قرآن بیاورند یک آدم امی درس نخوانده در میان یک افراد عوام درس نخوانده این احکام را بیاورد این علوم را بیاورد بعد هم بگوید که ما فرتنا فی الکتاب من شیء و لارطب و لایابس الا فی کتاب مبین.

  لذا این تحدی از بین نمی‌رود اما آیا می‌توانم به آن استدلال بکنم یا نه؟ اخباری همین جا را کار دارد می‌گوید که اگر می‌خواهی فتوا بدهی برود دنبال روایات قرآن محرف است حجت نیست عقل تو هم رسا ندارد که بخواهی در احکام دخالتش بدهی اجماع هم که از همین روایات گرفته شده لذا برو دنبال روایات روی روایات فتوا بده که رسم اخباری هم همین است.

  مثلا مرحوم صاحب حدائق در حالی که راستی باید بگوئیم اصولی هم هست باید بگوئیم راستی یک مرد فوق العاعده مقدسی متتبعی و با انصافی و کتاب حدائق هم راستی کتاب فقه خوبی است اما ریشه ندارد هیچ وقت هم تمسک به قرآن نمی‌کند تمسک به عقل هم نه تمسک به اجماع هم نه اگر هم صاحب حدائق تمسک می‌کند مماشات با ماست والا واقعا تمسک به روایات اهل بیت علیهم السلام.

  اگر قرآن محرف باشد حق با صاحب حدائق است و این که ما بگوئیم آقا این تحریفها مربوط به ولایت بوده نه احکام خب این فرار کردن از بحث است این جابجا شدن مربوط به ولایت است نه مربوط به احکام خب یک ادعاست دیگر معلوم است قرآنی که عثمان بخواهد جمع بکند یا آن مردم عوام اطراف ابی بکر و عمر، یعنی آن کسانی که تابعیت عجیبی از عمر داشتند اما بی سواد اما عوام اینها بخواهند قرآن جمع بکنند خب معلوم است که هم تحریف در آن پیدا می‌شود هم تصحیف در آن پیدا می‌شود جابجا خب معلوم است.

  بیش از 100 روایت داریم که قرآن تحریف شده اگر راستی این حرفها درست باشد دیگر استدلال بخواهیم بکنیم به قرآن نمی‌شود، برای این که قرآن محرف است.

  دیروز می‌گفتم خب مثل این است که یک نامه نوشته باشند به شما می‌بینید خط خوردگی دارد یک نامه نوشته باشند به شما بدانید جابجا شده یک نامه بنویسند به شما بدانید درست بردند توی این نامه خب این نامه دیگر حجت نیست بر نفع شما باشد حجت نیست بر ضرر شما هم باشد حجت نیست اگر العیاذ بالله راستی این جوری باشد یک نامه قرآن شریف این بین الدفعتین یک نامه دست خورده شده است یک نامه‌ای است که آدمهای نادان جمع کردند خب معلوم است دیگر این کتاب مثل همان نامه است که برای شما آمده این کتاب دیگر حجت نیست گفتم اصل قضیه که اعجاز قرآن است این از بین نمی‌رود برای همین قرآن محرف را ما می‌گوئیم هر کس مثل همین قرآن محرف یک سوره بیاورد ما دست از اسلاممان بر می‌داریم خیلی هم همیشه شاید هم حالا موساد و سیاده و امثال اینها لجنه‌ها کردند حرفها زدند سالها فکر کردند اما مثل قرآن نتوانستند بیاورند دیگر و در زمان ائمه طاهرین هم تاریخ می‌نویسد که معاهده کردند توی مکه توی محل طواف که مثل قرآن بیاورند 4 نفر از ابن ابی الاوجاها و امثال اینها که خیلی از نظر ذهنی بالا بودند از نظر استعداد بالا بودند ولی بالاخره بعد از یکسال آمده او گفت من توی این آیه یکسال است ماندم نتوانستم رد شوم او گفت من در آن آیه او گفت من در این آیه بالاخره هر چهار تایی‌شان یکسال توی یک آیه فکر کردند مثلش را نتوانستند بیاورند.

  حالا من نمی‌دانم این حرف درست باشد یا نه مرحوم سید مرتضی (رض) می‌فرماید که خدا این قرآنش را باید حفظ کند نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون و خدا منصرف می‌کند مقلب القلوب است نمی‌گذارد مثل قرآن بیاورند ولی این هم خیال نمی‌کنم درست باشد آن که درست باشد این است این قرآن یک معجزه است تا قیامت و معجزه‌اش هم این است مثلش را هیچ کس نمی‌تواند بیاورد از زمان حضرت آدم تا روز قیامت مثلش را نمی‌توانند بیاورند .

  لذا این معجزه است که الان هم می‌گوئیم اگر کسی مثل سوره قل هو الله احد یا مثل سوره انا اعطیناک الکوثر پهلوی هم که بگذارند می‌بینند آن مثلا خورشید است آن شمع الان هم می‌گوئیم اگر کسی بتواند قرآن می‌گوید قل لان اجتمعت الجن و الانس همه هم پشتبانی کنند این جن و انسی که اینجاست از باب مثال است دیگر همه همه هر کس قدرت تحدی داشته باشد مثل این قرآن بیاورد نمی‌شود تا حال هم نشده تا روز قیامت هم نمی‌شود الان هم ما تحدید می‌کنیم راستی شیعه و سنی همه همه این تحدید را می‌کنند این تحدی را می‌کنند اگر مثل قرآن آورده شود راستی باید اسلام برود کنار و نمی‌توانند، نشده نمی‌شود.

  لذا ولو ما قائل به تحریف هم بشویم ضرر به آن اعجاز قرآن نمی‌زند اما ضرر به تمسک به قرآن برای فقه‌مان می‌زند دیگر استدلال به آن نمی‌توانیم بکنیم حتی اگر صحیف هم بگوئیم بعضی از بزرگان تصحیفش را حرف نداشتند اما ما می‌گوئیم نه بابا تحریف و تصحیف دیگر فرقی نمی‌کند اگر راستی جابجا شده باشد خب ضرر می‌زند به تمسک به حجیت قرآن ضرر می‌زند برای این که هر آیه با آیه دیگر اگر رابط نداشته باشد ممکن است یک معنایی بدهد اگر تصحیف باشد یک معنای دیگر بدهد اگر تصحیف نباشد یک معنای دیگر.

  لذا می‌گفتیم اصل مطلب این اخباریها خوب است فقط این است که این قرآن جمع شده در زمان پیغمبر اکرم آن هم به امر خدا.

  لذا شما می‌بینید این 114 سوره که اسم دارد این اسماء توقیفی است یعنی ائمه طاهرین علیهم السلام این اسماء را نگذاشتند روی سوره تمامش را پیغمبر اکرم گذاشته سوره بقره سوره آل عمران اینها را نه عمر گذاشته نه علی اینها توقیفی است همه هم می‌گویند توقیفی و عجب است آن کسانی که می‌گویند قرآن محرف است می‌گوئیم آقا این سوره‌ها را اسم گذاری پیغمبر اکرم کرده دیگر آیه الکرسی پیغمبر اسم گذاشته آخر سوره حشر پیغمبر فرموده مسبحات حوامیم هر کس بخواند این قدر ثواب دارد هر کس بخواند این قدر آثار دارد همه اینها مال پیغمبر اکرم است خب همه اینها دلیل بر این است که قرآن در زمان پیغمبر اکرم حوامیم داشته مسبحات داشته بقره داشته و نمی‌دانم آل عمران داشته نساء داشته تا آخر جمع شده در زمان پیغمبر اکرم قطع نظر از آن روایاتی که دیروز عرض کردم آن روایتها که حسابی دلالت دارد اتفاقا روایتها را هم سنی نقل می‌کند هم شیعه حالا سنی که نقل می‌کند نمی‌دانم چه جوری جواب می‌دهد؟ در حالی که رأیش این است که قرآن را عثمان جمع کرده و این روایتها زیاد هم هست و شما همین مجمع البیان را ببینید مجمع البیان که خواص سوره را فرموده اول شاید بیش از هزار روایت عن النبی صل الله علیه هیچ کدامش از اهل بیت علیهم السلام نیست اگر هم اهل بیت گفتند هر کس سوره بقره را بخواند این ثواب را دارد خودشان اسم گذاری نکردند زمان ایشان یا زمان خلفای جور اسم گذاری نشده در زمان پیغمبر اکرم اسم گذاری که یک سوره داریم بنام سوره بقره 2 تا سوره داریم بنام معوذتین و در بعضی از روایات بجای معوذتین می‌فرماید که پیغمبر اکرم به هر کس آن 2 سوره آخر قرآن را بخواند یا از پیغمبر اکرم داریم که فاتحه الکتاب کدام کتاب که حمد فاتحه‌اش شده؟ به پیغمبر می‌گویند تو که کتاب نداری که فاتحه الکتاب داشته باشی؟ فاتحه الکتاب چندین مرتبه نازل شده خیلی مهم است به مرده بخوانی زنده می‌شود و این فاتحه الکتاب حتما باید توی نماز خوانده شود خب فاتحه الکتاب درست کرده آخره الکتاب درست کرده وسط الکتاب درست کرده وسط السوره درست کرده و اول سوره حشر درست کرده آخر سوره بقره درست کرده هر کس آخر سوره بقره بنام آمن الرسول را بخواند اگر نماز شبش ترک شد خدا ثواب نماز شب را به او می‌دهد هر کس شهدالله و قل اللهم مالک الملک که در اول سوره آل عمران است بخواند خدا قدرت به او می‌دهد خدا عزت به او می‌دهد.

  خب دیروز عرض می‌کردم اصلا این روایاتی که می‌گوید قرآن جمع شده در زمان پیغمبر است این اصلا ارشاد است یک امر طبیعی است اگر این روایات هم نبود ما یک مقدار عقلمان را بکار می‌انداختیم یقین پیدا می‌کردیم این قرآن جمع شده در زمان پیغمبر اکرم است آخر نمی‌شود که یک کسی ادعا بکند من پیغمبرم بعد هم بگوید معجزه من قرآن است آن هم خاتم الانبیاء معجزه من قرآن است تا روز قیامت به او بگویند آقا قرآن چیست؟

  به امیر المومنین بگوید برو نشانش بده امیر المومنین بیاید یک اتاقی را درش را باز بکند اینها نیست توی روایات‌ها یک تپه‌ای توی اتاق، بعضی‌ها می‌گویند عایشه بعضی می‌گویند ام سلمه یک تپه درست شده بود از چه چیزی درست شده بود حالا ای کاش می‌گفتند از کاغذ، نه آن وقتها کاغذگران بوده اصلا این حرفها را دارد می‌زند اشمئزازی پیدا می‌شود یعنی چه؟ کاغذ گران بوده لذا پیغمبر اکرم به این کتاب وحی می‌گفتند روی شاخ گاو بنویس روی کت گوسفند بنویس روی برگ درخت بنویسید و بدهید به من، می‌داند به پیغمبر، پیغمبر هم اینها را می‌ریختند یک جایی اصلا وقتی که آدم بروی توی این حرفها می‌بیند که عقل عموم مردم نمی‌پذیرد نه عقل دقی فلسفی‌ها عموم مردم این حرفها را فکرش را که می‌کنند می‌گویند دروغ است.

  لذا دیروز می‌گفتم که وقتی که امیر المومنین آن قرآن را آوردند اصلا قرآن را امیرالمومنین کره زود هم نوشتند این چند روزه برای همین بود که اینها ولایت را کنار زدند امیر المومنین می‌خواستند ولایت را بیاورند توی میان مردم به طور ناخودآگاه اینها انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی، عترت را زده بودند عقب ایشان یک کتاب تفسیری آوردند بگویند این تفسیر مال ولایت پس قرآن ولایت، ولایت قرآن.

  آن وقت عمر این جوری که نقل می‌کنند گفت که آقا حسبنا کتاب الله ما قرآن داریم لانحتاج الی کتابک و ما حتی ما کتاب مشهور در میان مردم داریم احتیاج به قرآن تو نداریم خب یعنی قرآن جمع شده بو د دیگر آن هم نه یکی دو تا اقلا 16 تا قرآن در مدینه اگر بیرون نرفته باشد خب من عقیده دارم هر کجا که مثل حالا هر کجا یک مرجع تقلید یک مرید پیدا می‌کند خب رساله‌اش را هم پخش می‌کند هر کجا که اسلام می‌رفت قرآنش را هم می‌دادند حالا اسلام برود بگوید به چه عمل بکنم؟ بگوید که یک قرآنی هست روی شاخ گاوها روی کت گوسفندها روی تخت‌ها روی چوبهای نرم که می‌شود رویش بنویسی این گوشه اتاق پیغمبر است به او عمل بکن معلوم است غلط است دیگر.

  و نزلنا علیک الذکر لتبین لناس ما نزل الیهم این ذکر یعنی قرآن مبینش هم در زمان پیغنبر ، پیغمبر.

  اما چند تا آیه داریم که می‌فرماید قرآن مسلم جمع شده بود و خدا هم تعهد کرده بود این قرآن را حفظ کند انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون این را چه جور معنا کنیم؟ لا یأتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه این را چه جور معنا کنیم؟ یعنی این قرآن را کسی نمی‌تواند محو کند چه در زمان پیغمبر چه بعد از زمان پیغمبر لا یأتیه الباطل من بین یدیه ولو من خلفه.

  ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم کدام قرآن؟

  ذلک الکتاب لاریب فیه کتاب یعنی ما بین الدفعتین دیگر راستی این آیات را نمی‌شود غیر از این معنا کرد دیگر بگوئیم این قرآن جمع شده در زمان پیغمبر اکرم بود و خدا می‌گوید این قرآن تو را حفظش می‌کنم قرآن می‌گوید که همه بدانند باطل یعنی محو شدن چیزی در این قرآن چه در زمان تو چه در غیر زمان تو راه ندارد لا یأتیه الباطل من بین یدیده ولو من خلفه این از نظر کتاب این .

  از نظر عقل هم همین که گفتم عقل متعارف نه عقل دقی فلسفی می‌گوید این قرآن جمع شده در زمان پیغمبر اکرم است.

  روایات هم روایات این که تحریف در قرآن نشده روایات صحیح السند ظاهر الدلاله بعد از پیغمبر اکرم از ائمه طاهرین علیهم السلام و اجماع.

  قدما مثل شیخ طوسی مثل سید مرتضی مثل مرحوم مفید مرحوم شیخ طوسی مرحوم شیخ طوسی در اول تبیان در سایر کتابها هم دارند بعدش هم بیا متاخرین همه همه خب اینها می‌گویند که تحریف قرآن یک خرافت است دشمن این نسبت را به ما داده برای این که قرآن ما را از حجیت بیندازد و هر کس ادعا بکند این کذب است هم قدما هم متأخرین هم متأخر متأخرین می‌گویند حتی علامه مجلسی (رض) در بحار در حالی که آیات تحریف را نقل می‌کند اما می‌گوید اعتقادنا این روایتها همه بیخود است و این که دشمن جعل کرده دشمن دست در روایات ما کرده برای این که ما را به دردسر بیندازد برای این که قرآن را از حجیت بیندازد.

  بنابراین هم اجماع و هم عقل و هم روایت و هم خود قرآن می‌گوید اصلا تحریفی در قرآن نیست تصحیفی در قرآن نیست پس اصلا اشکال سالبه به انتفاء موضوع است.

  این خلاصه بحث است حالا نسبت به اخباری دادند یک اخباری گفته غیر از تحریف و تصحیف یک ادله دیگر هم آوردند.

 وصلی الله علی محمد و آل محمد