درس خارج اصول آیت الله مظاهری
1389/02/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : حرمت تجری
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
در باب تجری آیا تجری حرام است یا نه؟ اگر کسی آبی را شربتی را بعنوان خمر بخورد خیال میکند خمر است و شربت میخورد آیا این گناه کرده یا نه؟
مشهور در میان فقها گفتند نه، یعنی فقها نه، اهل اصول مشهور در میان اهل اصول گفتند نه، گناه نکرده برای این که نیت که گناه بار بر او نیست نیت گناه که گناه نیست فعلی هم که انجام داده آب است ، آب بوده، شربت بوده و دیگر وجهی ندارد ما بگوئیم که این حرام است مثل آنجا که راستی شراب بخورد حالا گناهش کمتر یا بیشتر دیگر حرام است این دلیل این آقایان است آن وقت کم کم تمسک کردند به آن روایاتی که فرموده است خطورات نوشته نمیشود خطورات گناه ندارد نیت گناه ، گناه نیست تمسک به آن روایات هم شده که نیت گناه، گناه نیست این در فقه هم مشهور شده در فقه هم گفتند نیت الذنب لیس بذنب وقتی بیاوردش اگر گفتنی باشد در گفتن اگر شنیدنی ، نمیدانم دیدنی باشد تا مظهر پیدا کند وقتی مظهر پیدا کرد آن مظهر گناه است این خب نیت، نیت درست بوده آب خورده این حرف آقایان است یعنی عمده آن حرف اول تایید شده به روایات اهل بیت علیهم السلام این که ان که نیت بوده که شراب خوری نبوده در خارج هم که شراب خوری نکرده پس برای چه باید بگوئید تجری حرام است؟ بعد گفتند روایات اهل بیت هم دلالت دارد این که نیت گناه ، گناه نیست خطورات نوشته نمیشود مگر این که جامه عمل بپوشد.
ما دیروز گفتم که ادله اربعه به ما میگوید تجری حرام است و مراد از تجری نیت فقط نیست مبرز دارد مظهر دارد مثل آنجا که مثلاً بازی در میآورد در مجلس یا مثلاً توی تلویزیون هم دیده شده کار بیخودی، این کار حرام این که توی فیلمشان بعنوان شراب آب میخورد میداند آب است، آن تجری نیست اما مثلاً جوان توی مجلس آب را میخورد و یعنی من مست شدم خب این را معمولاً گفتند حرام است دیگر معمولاً تشبه است و تشبه حرام است.
لذا حالا آنجاحرام است یا حرام نیست که معمولاً فقها گفتند حرام است مراد ما از تجری اینجاست که یک عملی را نیت کرده است مثل این که نیت کرده است برود در خانه فلان کس و نمامی و سخن چینی کند یا آدم کشی کند یا شراب بخرد بخورد، رفته تا آنجا اما در مغازه، در خانه بسته بوده لذا نیت گناه کرده عملی هم که مظهر است بار بر آن شده این آیا حرام است یا نه؟ در حقیقت باید بگوئیم که این مطلب منقسم میشود به 3 قسم؛
یک قسمت آن که این کارها سرچشمه بگیرد از سوء سریره از طغیان گری از تجری خب مرحوم سید این جوری آمدند جلو ممکن است کسی مثل استاد بزرگوار ما حضرت امام گفتند این طغیان گری نیست طغیان گری آنجاست که راستی سوء سریره داشته باشد راستی آدم نانجیبی باشد آنجاها طغیان علی الولی است این یک قسم که آن طغیان علی المولی سوء سریره و امثال اینها یک کسی بگوید حرام است خب آن بحث ما نیست.
یک قسمت این که تجری است اما در ضمیر خودش و فعلی کار بر او نیست این هم ممکن است کسی بگوید گناه ندارد خطورات است، نیت است گناه ندارد.
بحث سوم ما که بحث تجری است این است سوء سریر ندارد یعنی آدم شقی نیست آدم طغیانگر نیست نیت فقط هم نیست، نیت که مظهر او عمل است این را میگوئیم تجری یک دفعه نیت میکند اما از جایش تکان نمیخورد تصمیم میگیرد فردا آدم کشی کند اما نمیکند این کار را، این بحث ما نیست نیت میکند آدم کشی کند اما نمیتواند همان که مرحوم آخوند در کفایه مثال میزند این که راستی تفنگ میگیرد این مولی خود مولا را بکشد اما گلوله توی سر او نمیآید گلوله توی هوا میرود این را میگوئیم تجری یعنی نیت معصیت مظهر پیدا کرده یعنی عمل آیا این تجری که روی هم رفته یعنی آن نیت با آن عمل آیا این حرام است یا نه؟ لذا این که مثل مرحوم آخوند میگویند طغیانگری است خب به مرحوم آخوند میگوئیم نه، طغیانگری نیست این هم که میگویند که خطورات بخشیده شده میگوئیم خطورات فقط نیست آن که بخشیده شده همان خطورات است آن نیت معصیت است و اما اگر خطوراتی که ربک علیه العمل این آیا حرام است یا نه؟
لذا این که گفتند تجری حرام نیست برای این که نیت است میگوئیم نه، آن روایات که میگوید نیت حرام نیست، خطورات حرام نیست روایت خطورات را میگوید اما رتب علیه العمل این را دیگر روایات نمیگوید.
پس تجری بمعنا سوء سریره بحث ما نیست تجری بمعنا خطورات بحث ما نیست تجری بمعنا خطوراتی که رتب علیه العمل این بحث ماست این حرام است.
لذا این است که ما دیروز گفتیم که به ادله اربعه این حرام است؛ 1- گفتیم که عقلا برای این استحقاق عقوبت میبینند نمیشود این را منکر شد این رفته تجاوز به ناموس مردم بکند اما نشده بگوئیم هیچ چیز رفته مولایش را بکشد، نشده بگوئیم هیچ چیز اگر مولا توی سر این زد مردم بگویند چرا مظلوم را داری میزنی؟ خب نیست این جور مسلم استحقاق عقوبت دارد رفته دزدی بکند حالا نشد رفتند توی خانه، رفتند سر صندوق اما نشد حالا بگوئیم هیچ چیز این گناه ندارد ظاهراً عقلا این را نمیپسندند این حرف مرحوم آخوند است حالا کاری به طغیانگری ندارد من به حضرت امام هم میگفتم بابا قلمشان حالا طغیان کرده هی روی هم ریختند ولی مرادشان که این نیست مراد مرحوم آخوند این است اگر کسی نیت گناه بکند و این نیت گناه مظهر داشته باشد عقلا روی این مظهر کتک میزنند حالا گناهش به اندازه آدم کشی نباشد اما به اندازه مقدمات آدم کشی هست دیگر از همین جهت ما مقدمه حرام را حرام میدانیم از همین راه هم هست واجبش هم همین است واجبش را دیگر همه گفتند عجب اینجاست که انقیاد را همه گفتند ثواب دارد ندیدم یک کسی انقیاد بگوید ثواب ندارد آدم کشی مقدمهاش حرام است دیگر مقدمه موصله که ما لازم نمیدانیم بله اگر کسی مقدمه موصله مثل صاحب وسایل بگوید آن وقت بگوید از باب مقدمه نه بله ما از باب مقدمه وارد نمیشویم اصلاً از باب تجری از باب انقیاد کسی وضو گرفت و با یک حالی قدمها را آهسته آهسته رفت برای نماز جماعت امام جماعت نیامده میگوئیم هیچ چیز در حالی که نیت المومن خیر من عمله مثنوی در همین جا یک 17-10 تا معنا دارد مرحوم علامه مجلسی در بحار این 17-10 را معنا میکند مثنوی یک معنا میکند میگوید کسی با یک حالی رفت نماز جماعت به نماز جماعت نرسید یک کسی به نماز جماعت رسیده بود تعقیب هم خوانده بود خیلی عالی، این برگشته بود گفت چی شده؟ گفت که آمدم جماعت به جماعت نرسیدم آن آقا زرنگ بود گفت ثواب این حالت را بده به من، من به نماز جماعت رسیدم تعقیب را هم خواندم همه این ثوابها مال تو بعد مثنوی معنا میکند میگوید نیت المومن خیر من عمله یعنی این خب مسلم است دیگر نمیشود ما بگوئیم نیت المومت خیر من عمله این هیچ چیز.
لذا این نیت کرده، عمل خوب هم بار بر آن نیت کرده به آن میگوئیم انقیاد همه میگویند ثواب دارد بلکه همه میگویند نیت المومن خیر من عمله خب در باب انقیادش که میگوئید در باب تجری هم بگوئید فرق نمیکند که در باب تجریاش بگوئید نیت گناه کرده اثر بار بر آن کرده همین جور که انقیادش ثواب دارد این تجری هم گناه دارد.
فعل متجری به آن آب که خورده یا آن آب یک مفسده تامه ملزمه پیدا میکند؟ نه آب، آب است ، این آب خورده اما بعنوان شراب یعنی نیت کرده است گناه بکند عملی هم بار بر او شده که مظهر گناهش است عملی که مظهر گناه است این بحث ماست عقلا روی این کتک میزنند عقلا روی این ثواب میدهند و اسمش را آنجا گذاشتند انقیاد با تجری هیچ تفاوت ندارد انقیاد مربوط به ثواب است تجری مربوط به گناه است در انقیادش نیت المومن خیر من عمله داریم راجع به تجریاش هم رضی به فعل قوم کفی علیه داریم چه تفاوت میکند؟ خب همین جور که آن روایت داریم این هم روایت داریم من رضی بفعل کفی علیه و دیروز یک کسی از رفقا گفت اصحاب سبت را قرآن شریف به خوبی دلالت دارد این اصحاب سبت قرآن میگوید منقسم شدند به 3 قسم ؛
یک قسمت آن ماهیها را با آن تقلب وحقه بازی یعنی کلاه گذاشتند سر خدا و پیغمبر و بالاخره آن ماهها را جمع کردند در آن حوض به و میگرفتند قرآن میگوید یک دسته اینها بودند که استحقاق عقوبت پیدا کردند.
یک دسته هم ساکتها.
یک دسته هم آنهایی که امر به معروف و نهی از منکر میکردند، قرآن میفرماید آنهایی که امر به معروف ونهی ازمنکر میکردند از میان قوم بیرونشان کردیم اما آن 3 دسته را نابودشان کردیم.
خب دیگر سکوت نابودی میآورد چه رسد رضایت به کار آنها و قرآن میگوید رضایت به کار معصیت کار، این گناه است ای یهودیها شما که راضی هستید به فعل دیگران شما هم قاتلید اصحاب سبت این کسانی که خودتان ماهی نمیگرفتنید اما راضی به این کار بودید شما هم باید نابود بشوید و اگر ما این روایتها را جمع بکنیم آیات را جمع بکنیم روایات به اندازه تواتر میشود آیات بیش از 100 آیه میشود که میگوید تجری حرام است آن وقت هم برویم توی فقه میبینیم که فقها در موارد تجری که مواردش مختلف است توی موارد تجری همهشان میگویند عصی دیروز 5-4 تا فتوا گفتم زیاد است که هرکجا تجری باشد قدما، متاخرین میگویند عصی مثلاً از کسانی که خیلی پافشاری دارد که نیت معصیت ، معصیت نیست.
مرحوم سید در حاشیه بر مکاسب است ایشان یکی بحث خیلی طولانی که البته خلاف اجماع هم هست اما بحث خیلی طولانی کردند در این که نیت معصیت معصیت نیست ، عمل معصیت معصیت است اما همین مرحوم سید خیلی جاها در عروه وقتی میرسند به بحث تجری یعنی نیتی که مظهر داشته باشد میگویند حرام است.
لذا هم اجماع داریم هم سنت داریم هم کتاب داریم ولی ممکن است کسی بگوید همه اینها ارشاد به حکم عقل است همان که مرحوم آخوند در کفایه فرمودند که نمیگوئیم هم عقابش میکند ما که وکیل مدافع خدا نیستیم، ممکن است کسی شراب هم بخورد خدا عقابش نکند آن که مرحوم آخوند میگویند استحقاق عقوبت است بمعنا این که عقلا، عقل ما، عرف میگوید اگر این را کتکش زدند بجا کتکش زدند استحقاق دارد حالا خدا آیا میآمرزد یا نه؟ آیا وضع چه جوری است؟ آنها دیگر مربوط به ما نیست مربوط به رافت و رحمت خداست هر چه خدا بخواهد بکند معلوم است درست است اما ما روی استحقاق عقوبت آیا تجری استحقاق عقوبت دارد یا نه؟ میگوئیم دارد آیا از نظر قرآن، از نظر روایات حرام است یا نه؟ میگوئیم حرام است حالا بگوئید هم گناه کبیره یا گناه صغیره.
لذا در همین حسد اگر تجری شد خب ما میگوئیم حرام است حالا گناه صغیره باشد اما بالاخره استحقاق عقوبت رویش است این گناه است حالا ولو بگویند صغیره و اما، ما یک دفعه زیر پلش بزنیم بگوئیم که تجری حرام نیست برای این که آن نیتی که کرده نیت الذنب کلیس بذنب عملش هم که عمل مباحث بوده پس هیچ چیز اما میگوئیم نه، یک یک نسنج عمل مباحی بوده؟ آری قبول داریم حالا بعد صحبت میکنیم نیت فقط بوده؟ بله اما نیت مظهردار آیا این حرام است یا نه؟ میگوئیم عقلا آری روایت آری قرآن بله، اجماع فقها هم بله.
خب فرقش همین است که تعزیر آری اما حد نه برای این که حد ادراء الحدود بالشبهات حد را میگوئیم نه برای این که شراب نخورده و باید روی شراب باشد تعزیر آری برای این که گناه کرده لذا فرق است بین آنجا که نمیدانسته یا میدانسته حالا فرض ما این است بعنوان این که خمر است، آب خورده است آیا گناه است یا نه؟ میگوئیم به ادله اربعه گناه است اما خب معلوم است آثار آن فعل بار نیست مثل این که مثلاً بعنوان عمدش هم همین است کسی مثلاً چیزی که شراب در آن است لیوانی که مختص به شراب است با این لیوان آب بخورد مستی بکند خب این 80 تا تازیانه به او میزنند؟ نه گناه است یا نه؟ آری لذا منافات ندارد که آثار بار نباشد اما گناه باشد مثل همان لیوان شرابی که بعنوان شراب میخورد در حالی که میداند هم آب است مردم هم میدانند آب است میخندند که این خودش را به مستی زده میگوئیم که این حرام است تجری نیست این دیگر عمدی است یعنی گناه این جوری کرده.
حالا باز هم چون که مرحوم شیخ انصاری خیلی در این باره مفصل صحبت کردند باز هم اگر در این باره صحبت بکنیم جا دارد لذا اجازه بدهید یک جلسه دیگر باز در این باره صحبت بشود.
وصلی الله علی محمد و آل محمد