درس خارج اصول آیت الله مظاهری
1388/12/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : نسخ در قرآن
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
راجع به این آیه 15 و 16 از سوره نساء یک مقداری صحبت کردیم و مشهور در میان بزرگان چه سنی و چه شیعه گفتند این آیه شریفه نسخ شده به آیه 3 از سوره نور الزانی و الزانیه فجلدوا کل واحدمنهما مئه جلده.
گفتیم این دایر مدار این است که آن فاحشه را به معنای زنا بگیریم و اما اگر کسی فاحشه را بمعنای زنا نگرفت دیگر وجهی ندارد برای این که زانی و زانیه نسخ بکند آیه را لااقل آن عام است این الزانی و الزانیه تخصیص میزند میشود و اللتی یاتین الفاحشه من نسائکم این امسکوهن فی البیوت الا زنا که آن زنا فجلدوا کل واحد منهما مئه جلده لذا یا اصلا ربطی به هم ندارد که دیروز عرض کردم یا این که اگر ربط هم داشته باشد ربط عام و خاص است و ما اصلا در قرآن نداریم یک عامی که تخصیص نخورده باشد حتی نسخ که در روایات اهل بیت جایز نیست اما راجع به عام و خاص 80 درصد عمومات قرآن تخصیص خورده به روایات اهل بیت علیهم السلام این یک مطلب.
یک مطلب دیگر این جمله او یجعل الله لهن سبیلا بگوئیم که این الزانی و الزانیه تبیین میکند یجعل الله لهن سبیلا را یعنی اول قرآن به طور اجمال فرموده است او یجعل الله لهن سبیلا بعد آیه سوره نور فرموده است آن یجعل الله لهن سبیلا هر کدام را 100 تا تازیانه.
خب اگر باز این حرف باشد نسخ نیست تبیین است و منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات این متشابهات را گاهی خود قرآن تبیین میکند گاهی هم مبین قرآن تفسیر میکند تبیین میکند و انزلنا علیک الکتاب لتبین لناس ما نزل الیهم او یجعل الله لهن سبیلا را خود قرآن تبیین میکند به الزانی و الزانیه فجلده اکل واحد منهما مئه جلده.
و علی کل حال این آیه که خیلی پافشاری رویش دارند برای این که نسخ در قرآن هست مثل آن آیه لله المشرق و المغرب است که به عقیده ما هیچکدام ربطی به هم ندارد لااقل ربط عام و خاص دارد اما ربط ناسخ و منسوخ نمیتوانید پیدا کنید این 2 تا آیه.
آیه سوم بنابر آن چه ما ضبط کردیم گفتند که سوره انفال آیه 56 یا ایها النبی حرض المومنین علی القتال ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مأتین و ان یکن منکم مأه یغلبوا الفا من الذین کفروا بانهم قوم لایفقهون میفرماید اگر 1 باشید و 10 باید جنگ بروید حق ندارید عقب نشینی کنید حق ندارید دفع نکنید دشمن را اما 1 شما 10 او خب گفتند که مسلمانهای صدراسلام به این آیه عمل میکردند و در حالی که از نظر امکانات عده و مده صفر بودند اما میرفتند جلو آنها مسلمانان 300 نفر بودند آنها 12000 نفر و عمل به این آیه میکردند و فکر این که ما مده نداریم عده نداریم آنها مده و عدهشان بالاست پس نباید بجنگیم نه، عمل به این آیه میکردند و میگفتند باید بجنگیم.
گفتند این آیه نسخ شده به چه؟ آیه 66 آن آیه که خواندم 65 بود این 66 از انفال الان حفف الله عنکم و علم ان فیکم ضعفا فان یکن منکم مأه صابره یغلبوا مأتین و ان یکن منکم الفا یغلبوا الفین باذن الله و الله مع الصابرین گفتند این آیه میگوید که 2 برابر اگر دشمن 2 برابر است باید بجنگید اما اگر دشمن مثلاً 300 است شما 100، نه لازم نیست او میگوید اگر شما 100 هستید و دشمن 1000 باید بجنگید این میگوید نه اگر دشمن 300 است و شما 100 لازم نیست بجنگید.
اولاً این را توجه کنید که این ان یکن منکم عشرون و آن یکی هم عشرون صابرون یغلبوا مأتین و ان یکن منکم مأه یغلبوا الفین ظاهراً از باب مثال است خصوصیت که ندارد میشود 10 برابر به بالا آن آیه 2 برابر آن هم خصوصیت ندارد یک لفظ تقریبی است دیگر یعنی 2 برابر پائین ترند حالا مثلا اگر لشکر اسلام 200 تا باشد آنها مثلاً 380 تا باشد ما بگوئیم جنگ نه، یا مثلاً این 180 تا باشد او 400 تا باشد بگوئیم جنگ نه ، ظاهراً این نیست که این لفظها خصوصیت داشته باشد بخواهیم مفهوم عدد بگیریم و بگوئیم حتما 2 برابر یا 10 برابر تقریب است دیگر خب حالا تقریب هم هست بالاخره آن آِیه اول این بوده 10 برابر این آیه میگوید 2 برابر حالا چه بگوئیم؟ اگر ما بگوئیم 2 تا آیه با هم آمده خب دیگر نسخ معنا ندارد برای این که بر میگردد 2 تا آیه معنایش این میشود اگر شهادت دارید اگر روح اسلام در شما دمیده اگر روح شهادت طلبی دارید دیگر هر چه هست و هر چه نیست برو جلو روح شهادت طلبی تو را پیروز میکند.
و اما اگر روح شهادت طلبی ندارید وضعفی در شما موجود شده میشود، نه دیگر اگر هم 2برابر باشند جنگ لازم است اگر مثلا 3 برابر باشند جنگ لازم نیست بنابراین نسخی توی کار نیست 2 تا آیه با هم آمده و اگر کسی بخواهد نسخ بگوید یک اشکال تویش پیدا میشود و آن این است که لغویت در جعل و این که آیه اول هنوز عمل نشده نسخ شده این که لغویت در جعل است مسلم جایز نیست.
لذا برای این که لغویت در جعل نباشد 2 تا آیه با هم آمده 2 تا آیه یک مطلب عقلی، یک مطلب عرفی را میخواهد بگوید اگر میتوانی برو جنگ کن اگر هم نمیتوانی عقب نشینی کن ببینیم چه میشود این طور میشود که مسلمان باید چنین باشی اما میبینم چنین نیستی پس 1 به 10 نه 1 به 2 چارهای نداریم بغیر از این جور معنا کردن برای این که اگر بگوئیم آیه دوم آیه اول را نسخش کرد قبل از عمل لازم میآید لغویت در جعل لازم میآید آیه اول هیچ وقت پیاده نشده باشد و چون لغویت در جعل محال است پس میگوئیم 2 تا آیه با هم نازل شده یک مطلب عقلائی را میخواهد بگوید اینها همه از باب مثال است و آن این است که میخواهد ترغیب و تحریص بکند این که اگر مسلمان واقعی ای برو جلو خدا پیروزت میکند ان الله مع الصابرین یا این که بدان دشمن در مقابل تو قوم لایفقهون است اگر راستی مسلمان واقعی باشی میتوانی پیروز بشوی خب این یک معنا که خیال میکنم این معنا دیگر مابقی آیه همه همه از باب فصاحت و بلاغت و ادبیت در کلام و اینها باشد ما در قرآن زیاد این جور چیزها داریم که برای خاطر ادبیت برای خاطر فصاحت، بلاغت آن معنا را میریزد توی الفاظ فراوانی گاهی هم برای این که ایجاز را درست بکند یک معنا که یک دنیا لفظ میخواهد می ریزد در یک لفظ مختصری این اصلا رسم قرآن است میگوئیم لغویت در جعل که نمیشود پس 2 تا آیه کفایه است از این که مسلمان اگر مسلمان واقعی باشی پیروزی هر چه او باشد برو جلو تجربه هم همین جور اثبات کرد هم در صدر اسلام اثبات کرد هم این 8 سال جنگ که اول پیروزی انقلاب بود و مردم توی صحنه و 98 بلکه 100 در صد به جمهوری اسلامی گفتند آری خب جنگ برایشان جلو آمد یک صدام که نبود صدام یک سگ زنجیری بود دنیا با این اسلام عزیز جنگید با این نظام جنگید نظام از نظر علمی ، علم نظامی در ضعف بود از نظر نیرو در ضعف بود از نظر امکانات در صفر بود اما آن جنگ 8 ساله بیش از چندین هزار میلیارد دلار خود مسلمانها دادند ما را نابود کنند مخصوصا این عربستان بد جنس از نظر امکانات جنگی هم دنیا داد حتی شوروی خود شوروی بمبهایش را میریخت روی سر همین اصفهان دنیا همه دنیا نمیتوانی یک مملکت پیدا بکنی که با اسلام باشد اما بالاخره پیروز شدیم چرا؟ روح شهادت طلبی زنده شد همان که پیغمبر اکرم فرمود که اگر 2 چیز نداشته باشید پیروزید؛ یکی حب دنیا یکی کراهت الموت روح شهادت طلبی روح محبت به آخرت این 2 تا پیروزتان میکند خب پیروز شدند دیگر.
من خیال میکنم آیه را این جور معنا بکنید بهتر از این باشد که بفرمائید نه، این 2 تا آیه با هم نازل نشده توی جمع آوری آنجا این 2 تا آیه با هم نازل نشده توی جمع آوری آنجا این 2 تا آیه جمع شده و الا مثلاً آیه 65 آن سالهای اول در مدینه نازل شده آن آیه 66 سالهای آخر در مدینه نازل شده توی جمع کردن قرآن این جوری جمع شده 2 تا آیه پهلوی هم آمده و الا 2 تا آیه پهلوی هم نیست. این ظاهراً هم همین باشد اما نه این که جمع آوری این جوری که آقایان میگویند، آقایان چه شیعه چه سنی یک حرفی دارند حرف خوبی نیست مثلاً آن کسانی که مرید امیرالمومنین علی علیه السلام هستند مثل ما میگوید قرآن یک تپه شاخ گاو چوب و اینها بود امیرالمومنین در 3-2 روز جمعش کرد یک قرآن کرد آورد در میان مردم ، مردم قرآن را نپذیرفتند و آن قرآن دست ما نیست الان دست آقا امام زمان است وقتی که ایشان ظاهر شدند آن قرآن را میآورند شیعه مشهور اینجور میگویند سنی تا ببینیم ارادت به چه کسی دارد معمولاً میگویند ابی بکر این قرآن را جمع کرد و اگر یادتان باشد خواندیم که عمر یک آیه آورد راجع به رجم نپذیرفتند گفتند برای این که تحریک نفری 2 نفر باید باشند آن کسانی که خیلی ارادت به عمر دارند میگویند عمر این را جمع کرد، قرآن را جمع کرد سنیها معمولاً برای این که ضعف عثمان را ترمیم بکنند میگویند که قرآن جمع شده در زمان عثمان است اما خود قرآن خود روایات به ما میگوید جمع شده در زمان خود پیغمبر اکرم است و اصلاً معنا هم ندارد که پیغمبر اکرمی که میگوید این قرآن علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن تویش است الی یوم القیامه پیغمبر این قرآن را جمع نکند این طور که در تاریخ سنی و شیعه دارد روی شتر بوده یک سوره نوشته گذاشتند کنار تا جمع شود پیغمبر اکرم این را پیدا نکردند لذا بعد از پیغمبر اکرم امیرالمومنین یا یکی از آنها جمع کرد اصلاً عقل استیحاش دارد یک چنین پیغمبری را عقل قبول ندارد بابا قرآن را چرا جمع نمیکنی؟ آن وقت که کاغذ هم بود برای این که لفظ کاغذ توی قرآن آمده کاغذ هم بود آن وقت حریر بود ، پارچه بود و چرا قرآن را جمع نکرد پیغمبر اکرم؟ این یکی .
یک حرف دیگر این آیاتی که همان آیه سوره بقره بسم الله الرحمن الرحیم الم ذلک الکتاب، کتاب چیست؟ نباید جمع شده باشد تا بگویند ذلک الکتاب؟ آن جمع شده توی گوشه اتاق، این کتاب است؟ که معلوم نیست اولش کجا، آخرش کجا اصلاً چه جوری است؟ چیست؟ و 20-10 جا در قرآن اشاره به قرآن است ذلک الکتاب خب معلوم میشود جمع شده است صرف نظر از این روایت داریم هم سنی هم شیعه تعجب اینجاست که پیغمبر اکرم 16 تا کاتب و میداشتند در مدینه که آمدند و کاتب وحی در مکه فقط امیرالمومنین بود برای این که بنا بود خود پیغمبر اکرم چیزی ننویسند چیزی هم ننوشتند تا مردند میخواستند آن آخر کار بنویسند نگذاشتند لذا چیزی ننوشتند بنا نبود چیز بنویسند لاتخطه بمینک باید باشد لذا در مکه امیرالمومنین بود حالا اینجا مرادم است اینها هم که میگویند جمع شده مدینه مرادشان است حالا مکه آن 13 سال آیات را چه کار کردند و چه جور شده ؟ آنها را اصلاً تاریخ متعرض نیست که ما متعرضیم که امیرالمومنین اینها را جمع کردند یک قرآن بود این قرآن را با خودشان آوردند مدینه آیات مدینه ذلک الکتاب دارد ولی حالا اینجا مرادم است 16 تا کاتب وحی داشت به سرپرستی مولا امیرالمومنین علی علیه السلام در وقتی که جبرئیل بنابر آنچه در قرآن است با یک وضع خاصی آیه یا سوره را نازل میکرد جبرئیل در یک طبق نور جلو، ملائکه آیه شریفه دارد ملائکه به دنبال آیه را میآوردند برای پیغمبر ، پیغمبر اکرم از بس آیه یا سوره ابهت داشت مدهوش میشد نه بیهوش ، یعنی تمام توجه دیگر به وحی و قرآن و جبرئیل بالاخره آیه را میدادند به پیغمبر، پیغمبر اکرم میدادند به امیرالمومنین 16 نفر بلکه 17 نفر با خود امیرالمومنین مینوشتند آن وقت روایت داریم سوره که میآمد خدا به جبرئیل، جبرئیل به پیغمبر میگفت که این سوره را بگذار بین فلان سوره و بین فلان سوره آیه که میآمد خدا به جبرئیل، جبرئیل به رسول گرامی میگفت که این آیه را بگذار در فلان سوره اسماء سورهها هم بوده در زمان پیغمبر اکرم ما سوره بقره داشتیم از خود پیغمبر اکرم است هر کس سوره بقره را بخواند 5 تا آیه اول را بخواند آیه الکرسی بخواند آمن الرسول بخواند اینها همه روایت است دیگر روی شاخ گاو که نمیشود بگوئیم که سوره بقره بخوان ، نمیدانم آخر حشر بخوان آنوقت جبرئیل به پیغمبر میگفت این آیات را بگذار در فلان سوره آن سوره را بگذار در بین فلان سوره و فلان سوره در وقتی که پیغمبر اکرم از دنیا رفتند این قرآنی که الان دست ماست نه یک ذره کم نه یک ذره زیاد نه یک ذره جابجا، همین قرآن است که ما داریم خدا هم در آیاتی و عده داده است این قرآن حفظ شود تا روز قیامت نحن نزلنا الذکر و نحن له لحافظون.
لذا حالا در این 2 تا آیه اگر کسی بگوید اول آیه نازل شد بعد باز به پیغمبر اکرم گفته شد بگذار پهلوی همین آیه 65 بشود آیه 66 اگر کسی این را بگوید اما در 2 وقت نازل شده این آیا نسخ است یا نه؟ خب میگوئیم نه. برای این که 2 تا آیه اولش ترغیب و تحریص است دومش هم ولو ترغیب و تحریص است اما یک ملامت هم هست آیه اول ترغیب میکند تحریص میکند مسلمان انک تعلوا و لایعلا علیه برو جلو پیروزی آن که خدا میخواست نشد آیه آمد ای مسلمان کوتاه آمدی چرا کوتاه آمدی؟ دیگر حالا اقلاً 2 به 1 باش نه آن آیه آن را نسخ کرده نه آن آیه این را نسخ کرده نسخ نیست اما یک کدام ترغیب است یک کدام ملامت خب حالا این هم یک آیه رویش فکر بکنید اگر نپسندیدید به من بگوئید اگر بپسندیدید تا آیه الزانی لاینکح الا زانیه را آیه 3 از سوره نور گفتند این هم نسخ شده.
وصلی الله علی محمد و آل محمد