درس خارج اصول آیت الله مظاهری
1388/12/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : نسخ در قرآن
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
آیا نسخ در قرآن شریف هست یا نه؟ البته نسخ آیه به آیه آیا این طور چیزی ما در قرآن داریم؟
مشهور در میان مفسرین، در میان فقها، اهل اصول گفتند نسخ داریم و تمسک کردند به بعضی از آیات ما در جلسه قبل مدعی شدیم که ولو ثبوتا اگر نسخ داشته باشیم اشکال ندارد برای این که نسخ تخصیص است عام را گاهی از نظر افراد تخصیص میدهیم گاهی از نظر ازمان گاهی از نظر حالات اگر عامی را از نظر فردی تخصیص بدهیم اسمش را میگذاریم عام فردی اگر از نظر حالات تخصیص بدهیم اسمش را میگذاریم تقیید حالات اسمش را میگذاریم اطلاق مقامی و اگر از نظر زمان تخصیص بدهیم اسمش را میگذاریم نسخ یا اطلاق زمانی، تقیید زمانی و این همین طور که تقیید فردی تقیید حالتی و مقامی داریم تقیید زمانی هم داریم اشکال هم ندارد از نظر ثبوت اما بخواهیم اثبات بکنیم تقیید زمانی را یعنی نسخ، حکم یک وقتی بوده یک وقتی هم نبوده حکم موقت بخواهیم اثبات بکنیم از قرآن ما مدعی هستیم؟ نه، در مقابل ما سنی و شیعه میگویند نسخ داریم 100 به بالا میگوید آیات نسخ شده ثبوتا اشکال ندارد باید اثبات بکنیم اگر بتوانیم اثبات بکنیم آن هم اشکال ندارد اما حرف در اثباتش است و آن آیاتی است که میگویند نسخ شده چیزی که باید توجه بکنیم این است که در قرآن عام افرادی که تخصیص فردی خورده باشد ماشاء الله داریم برای این که تقنین است و تقنین تبصرهها میخورد عام مقامی و تقیید مقامی، حالاتی ، آن هم داریم خیلی اما اطلاق زمانی که تقیید زمانی بخورد داریم یا نه؟ یعنی نسخ مشکل است اثبات کردنش حالا من از شما تقاضا دارم فکر بکنید ببینید که آیا میتوانید یک جا نسخ پیدا کنید یا نه؟ البته همه گفتند نسخ نادر است به اندازهای که من الان پیش شما میتوانم بگویم نسخی در کار نیست این هم مختص به قرآن است آن هم مختص به آیه آیه و اما روایت بخواهد ناسخ باشد یا روایت بخواهد روایتی را نسخ بکند ظاهراً نداریم کسی هم مدعی نشده ما در دورههایی که در قم مباحثه میکردیم در آن 3-2 دوره بیش از 5 آیه که گفتند نسخ را ما رد میکردیم 5 آیه خیلی مشهور است اما اینجا که آمدیم باز در 2 دوره طبق روال گذشته 5 تا ناسخ و منسوخ درست میکردیم و رد میکردیم و اما در این دوره آخر 20-10 تا از این ناسخ و منسوخها را مباحثه کردیم که باز همه اینها را اثبات کردیم نسخی در قرآن نیست طبق آن چه استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی فرموده بود نسخ هست ما آیات المیزان را بررسی کردیم و نتوانستیم حرف استاد بزرگمان را در المیزان، حالا 2 روز بحث آن 5 تا آیه را میکنم برای این که عمده هم همین 5 تا آیه است مابقی خیلی پشمی به کلاهش نیست و در میان شیعه هم خیلی مشهور نیست اما این 5 تا آیه در میان شیعه مشهور شده که اینها نسخ شدند.
لذا یک روز، دو روز در این 5 تا آیه صحبت میکنیم و انشاء الله بعد هم مثل روال این دوره آخری 20-10 آیه به اندازهای که شما خسته نشوید متعرض میشویم آیا نسخ شده یا نه؟
آیه اولی که گفتند نسخ شده این آیه است.
و لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله.
گفتند این نسخ شده به آیه قبل.
فول وجهک شطر المسجد الحرام
خب ما مدعی هستیم اصلاً این 2 تا آیه هیچ ربطی به هم ندارد.
اینها که ربطش دادند این جوری ربط دادند گفتند لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله به هر طرف برگردانی طوری نیست آیه شریفه آمد گفت که رو به قبله نماز بخوان فول وجهک شطر المسجد الحرام اما اگر آیه را این جور معنا نکنیم بگوئیم لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله یعنی همه جا محضر خداست تو در محضر خدایی ادب حضور را مراعات کن اگر آیه را این جور معنا کنیم اصلا هیچ ربطی به قبله ندارد فاینما تولوا فثم وج الله یعنی خدا همه جا هست لایَعذُب عن علمه مثقال ذره نمیشود جایی برویم خدا نباشد چه طرف جنوب، چه شمال ، چه مشرق، چه مغرب هر کجا خدا هست.
خب وقتی خدا هست این مثل همان آیه شریفه است که میفرماید اعملوا فسیر الله عملکم و رسوله و المومنون هر کار میخواهی بکن اما توجه داشته باش در محضر خدایی حالا این آیه دیگر آن را هم ندارد ، آن آیه میفرماید در محضر رسول الله هستی در محضر ائمه طاهرین هستی خب این آیه نظیر آن آیه آن آیه فول وجهک شطر المسجد الحرام راجع به نماز است اگر میخواهی نماز بخوانی رو به قبله باید باشی نه آن ربطی به این دارد نه این ربطی به آن دارد. آقایان منجمله استاد بزرگوارمان علامه طباطبائی این آیه شریفه که میفرمایند لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله یک شان نزولی هم برایش درست کردند لذا گفتند مراد نماز فاینما تولوا فثم وجه الله به هر طرف نماز بخوانی اما ظاهراً شان نزول مخصص نیست اینها نمیشود گفت آیه شریفه چیزی میگوید که آن فول وجهک نمیگوید فول وجهک چیزی میگوید آن اینما تولوا فثم وجه الله میگوید نه آن ربطی به این دارد نه آن ربطی به این دارد.
بنابراین نسخی در این آیه شریفه نمیبینیم حالا اگر حرف من بعنوان احتمال هم باشد دیگر خواه ناخواه اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال و دیگر نمیتوانیم بگوییم که آیه، آیه را نسخش کرده است این یک آیه.
یک آیه دیگر آیه شریفه ، این آیه که خواندم آیه 115 از سوره بقره بود این آیه که میخواهیم بخوانیم آیه 15 و 16 از سوره نساء است. میفرماید وللتی یاتبین الفاحشه من نسائکم فستشهدوا علیهم اربعه منکم فان شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفاهن الموت او یجعل الله لهن سبیلا و الذان یاتیانها منکم فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما ان الله کان توابا رحیما این اللتی یاتین الفاحشه، فاحشه را به معنای زنا گرفتند و میگوید که زنی که زنا بدهد 4 شاهد هم برای زنایش اقامه شود این را حبس در خانهاش بکنید زندان تا بمیرد که اعدام دائم او یجعل الله لمن سبیلا یا این که یک چیزی برایش جلو بیاید نجاتش بدهد از آن زندان و الذان یاتیانها منکم اما اگر 2 تا مرد زنا دادند فاذوهما کتکشان بزنید فان تا با واصلحا فاعرضوا عنهما و اگر توبه کردند دیگر ولشان بکنید ان الله کان توابا رحیما گفتند این آیه به آیه 3 از سوره نور نسخ شده الزائی و الزانیه فجلدوا کل واحد منهم مأه جلده گفتند که زن اگر زنا بدهد مرد اگر زنا بدهد به هر کدام 100 تازیانه بزنید از این ولو اطلاق دارد زن شوهردار مرد شوهردار را هم میگیرد الا این که مسلم است تخصیص خورده الزانی و الزانیه که اوزن نداشته باشد او هم شوهر نداشته باشد تخصیص خورده تخصیصش خب مسلم است فجلدوا کل واحدمنهما مئه جلده گفتند آیه اول میگوید اللتی یاتین الفاحشه و اللذان یاتیانها یعنی فاحشه، فاحشه یعنی زنا، این آیه میگوید تبعیدشان کن آن آیه میگوید که تبعید برای او هست یک گوشمالی هم باید ببیند آن مرد اما اگر توبه کرد ولش بکنید یعنی حکم این آسانتر از حکم زن است.
خب به چه دلیل بگوئیم که بل للتی یاتین الفاحشه یعنی زنا به چه دلیل زنا ؟ اگر کسی اینجور معنا بکند بگوید که این دخترها پسرهای فعلی این دوست یابیها این ول شدن توی کوچهها این فاحشه است خب بالاترین فاحشه همین فساد اخلاقی است که ما الان در میان دختر و پسرها مخصوصاً داریم از کجا میگوئید زنا؟ لذا همینها را میگوئیم زندانش کنید توی خانه اگر میتواند پدر و مادر باید هم بکند پدر و مادر حتما زندان کند توی خانه نگذارد از خانه بیرون برود او دوست یابی کند آن هم دوست یابی کند خب نگذارد دیگر دختر را کتکش نزنید زندانش کنید پسر را حاکم شرع یک کتک حسابی بزند بگوید دنبال دخترها برای چه راه افتادی؟ و این مسلم هم هست یعنی قطعی است الان از نظر فقه ما مسلم است که این همان تعزیری است که ما در فقه داریم دیگر تعزیرش کنید اگر دختر، پسر خراب شدند خراب به این معنا این دوست یابیها این ولگردیها این نابابیها این لختی گریها اینها همه دولت تقصیر دارد 100 درصد تقصیر دارد دولت باید جلوی اینها را بگیرد و گرفتنش هم کاری ندارد توی همین استان اصفهان بدهند دست من ببینند من چه جور میتوانم جلویش را بگیرم نمیخواهند هیأت آمرین بالمعروف و الناهین عن المنکر میترسند نمیکنند نمیدانم چه جوری است آنها تقصیر دارند دولت تقصیر دارد هیأت آمرین تقصیر دارد مردم تقصیر دارند مردم راستی اگر بیایند توی صحنه این لختیها دیگر در کار نیست مردم ساکتند دولت ساکت است و هیات آمرین نمیکند یا نمیتواند بکند و یک مقدار هم برو بالاتر این که نه نمیکند دامن به آتش میزند این تلویزیون دامن به آتش فساد اخلاقی میزند و به جای این که دانشگاه باشد هیچ چیز، این فیلمهای مبتذل این زنها سر برهنه فیلمها از خارج آمده آن وضع نکبتبار زنها به نام فیلم خورد این جوانها میدهند خب اینها همه حرام است اینها همه ترک امر به معروف و نهی از منکر است پیغمبر اکرم فرمود وقتی ترک امر به معروف و نهی از منکر بکنید دیگر خواه ناخواه عذاب روی عذاب درد روی درد بلا روی بلا مثل باران برایتان می بارد.
و علی کل حال این فاحشه را ما به معنای زنا بگیریم از کجا؟
خب باید این دختر و پسرها جلویشان را بگیریم حسابی و بهترین راهش هم تبعید است همین تبعید توی خانه زندان توی خانه نه آن زندانی که مصیبت را بشود، نه.
پدر و مادر واجب است لازم است دولت باید به پدر و مادر بگویند مردم باید به پدر و مادر بگویند پدر و مادر دخترشان را نگذارند از خانه بیرون بیاید و آیه این که ما بگوئیم مراد از این واللتی یاتین الفاحشه من نسائکم یعنی یاتین الزنا از کجا؟ این یک حرف ما آن وقتها هم به علامه طباطبائی (ره) این اشکال را داشتیم به علامه طباطبائی عرض میکردیم آقا شما که بحث روایی میکنی برای چه از در المنصور، در المنصور خب کتاب اخباری گری است خوب است اما از سنی است و روایاتی که از پیغمبر اکرم نقل میکند همه اینها ضعیف است برای این که اصلا قاعده کلی داشته باشید روایات نبوی اگر از معصوم برسد بعضی اوقات داریم امام صادق میفرماید قال رسول الله خب این دیگر نبوی نمیشود و اما اگر بگوید قال رسول الله یک روایت صحیح السند ما نداریم، سببش هم این است عامه بر روایت هستند هم صحاح سته دارند هم سنن سته دارند علاوه بر این 12 کتاب که خیلی پیششان معتبر است حتی مثل صحیح بخاری را صبح به صبح ما قرآن میخوانیم او صحیح بخاری میخواند از قرآن هم بالاترش میداند این 12 کتاب علاوه بر این 12 کتاب دیگر هم سنیها دارند اما همهاش روایتها مقطوعه است یعنی روایت را میرسانند مثلاً به عایشه ولش میکنند روایت را میرسانند به ابی هریره رهایش میکنند و این روایت را صحیح السند حساب میکنند و میگویند روایت برسد به اصحاب یا به تابعین دیگر روایت میشود صحیح السند در حالی که روایت مقطوعه است حالا قطع نظر از این که چه اشکالها به این ابی هریره ها وارد است به کعب الاحبارها وارد است از نظر خودشان اما اگر هم ابی هریره ابی صحیحه باشد کعب الاحبار راستی مسلمان باشد اما روایت کعب الاحبار که حجت نیست و ما آن وقتها به استاد عزیزمان آقای طباطبائی میگفتیم که آقا شما اقلاً یک کار بکن یکی از در المنصور نقل بکن یکی هم از نور الثقلین ولو این که همان نور الثقلین هم همان که ما میخواهیم توی فقه توی فقه کم پیدا میشود اما علی کل حال ولایت مراعات بشود و نمیگفتند اما سر مطلب هم که شاگردهای بزرگ ایشان هم میگفتیم و مدعی بودیم میگفتند که این المیزان را میخواهند بین المللی باشد از همین جهت هم شما و روایت در المنصور را از این جهت نقل کردیم .
بنابراین این که ایشان میفرمایند این روایتها که مرحوم علامه طباطبائی نقل میکنند میخواهند اثبات بکنند که این آیه نسخ شده روایات در المنصور حجت نیست اصلا شان نزولها یک در صدش هم بدرد ما نمیخورد درجاتش عالی، عالیتر مرحوم طبرسی در مجمع البیان خب خیلی تفسیر خوبی است انصافا اما این شان نزولهای ایشان هیچ کدام بدرد نمیخورد اصلا شان نزول نه میتواند مخصص باشد نه میتواند مقید باشد.
حالا علی کل حال این آیه شریفه این حرف اولش است که آقا از کجا میگوئید این فاحشه به معنا زناست؟ اگر به معنای خلاف عفت اما دون الزنا اگر این را بگیریم دیگر آن الزانیه و الزانی برای خودش است آن فاحشه هم حکمی دارد برای خودش است حالا اگر آن حکم هم تقیید شده، تفسیری شده، تبیینی شده برای خودش است الزانیه و الزانی هم چنانچه تقیید شده تفسیر شده برای خودش است نه او ربطی به او دارد نه او ربطی به او دارد.
یک قدری بیشتر مطالعه کنید تا فردا انشاء الله.
وصلی الله علی محمد وآل محمد