درس خارج اصول آیت الله مظاهری
1388/10/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : اثبات اوفوا با لنذور از عموم عام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
یک مسئلهای که خیلی مربوط به بحث ما نیست اما مرحوم آخوند در کفایه آوردهاند و اصلش هم از شیخ انصاری در مطالع الانظار است مرحوم شیخ انصاری میدانید کتابی دارند در اصول یک کتاب فرائد است به خط مبارک خودشان است مباحث عقلیه یک کتاب دارند مباحث الفاظ است این به خط مقررشان است، مقررشان هم خیلی متأید نیست یعنی مثل مرحوم آخوند یا مثل میرزای شیرازی و امثال اینها تأییدش نمیکنند از همین جهت هم مرحوم آخوند توی کفایه بعضی اوقات میفرمایند هذا علی ما قرره و مثل این که خیلی اطمینان ندارد که مرحوم شیخ گفته باشد.
علی کل حال یک حرفی در مطالع الانظار آمده و مرحوم آخوند آوردندش در کفایه و خیلی هم این طرف و آن طرف میزند، مرحوم آخوند بحث را خیلی مشکل کرده هم از نظر لفظ هم از نظر معنا و آن یک مسئله فقهی است یک آبی است نمیدانم مضاف است یا نه زیاد هم پیدا میشود یک آبی است نمیدانم گلاب بوده و بویش رفته خودش مانده یا این که نه آب است مایعی که شک داریم مضاف است یا نه حالا نمیدانم هم فقط چرا به همین مثال زدند گفتند بنابر آن چه نسبت میدهند مرحوم شیخ به این که خب نذر کن از این آب وضو بگیری نذرت منعقد میشود وقتی منعقد شد یک صغری و کبری درست بکن بگو هذا ما یجب به الوضو یجب از کجا آمد؟ از عموم عام این مسئله را که اینجا متعرض شدند چون در عام و خاص هستیم.
لذا از عموم عام، عموم اوفوا بالنذور که اوفوا بالنذور هم ظاهراً نداریم اوفوا بالعقود داریم اما این که توی کفایه آمده اوفوا بالنذور اگر گفته بود اوفوا بالعقود بهتر بود بالاخره عموم وفای به نذر اگر نذر کرده باشید که وضو بگیرید از آب خالص خب واجب میشود برایتان حالا هم که نذر کردید از آب مشکوک الخلوص، وضو بگیرید برایتان واجب میشود لذا میگوئید هذا ما یجب به الوضو بعد نتیجه میگیریم کبری کلما یجب به الوضو فهو صحیح فهذا الوضو صحیح این حرف مرحوم شیخ انصاری بنابر آن چه نسبت به ایشان داده شده.
لذا میدانید هر وقتی که مرحوم آخوند میخواهد شیخ را رد کند خیلی با طمطراق میآید جلو ساده نمیگیرد مثل یک کسی که در مقابل شجاعی برود چه جور جمع و جور میرود مرحوم آخوند هم توی کفایه همیشه این جوری است در مقابل شیخ انصاری جمع و جور میآید جلو.
لذا خیلی مفصل مرحوم آخوند این را میخواهند رد بکنند بعد مرحوم شیخ انصاری بنابر آن چه نسبت داده شده به ایشان گفته آقا این نظیر هم دارد مثل احرام قبل المیقات خب کسی بخواهد مدینه محرم شود میگویند نمیشود باید مسجد شجره باشد باید یکی از میقاتها باشد اما گفتند اگر نذر کنی میشود نذر کند کسی مدینه محرم بشود گفتهاند این احرام منعقد میشود گفته ببین نذر یک چیز غیر صحیح را صحیح میکند.
باز مثال زده به روزه در مسافرت گفته روزه در مسافرت جایز نیست اما اگر کسی نذر بکند آن روزه را دیگر حتماً باید بگیرد در حالی که نذر نکند روزه باطل است روزه حرام است اما اگر نذر بکند روزه صحیح است این 2 تا تأیید را هم مرحوم شیخ انصاری برای این مطلب کردند.
مرحوم آخوند خلاصه حرفشان یک مطلب بسیار عالی است و آن این است که ایشان میگویند این صغری را ما قبول نداریم هذا ما یجب به الوضو نه، برای این که در نذر رحجان میخواهد و چون در نذر رحجان میخواهد ما نمیدانیم این رحجان دارد یا نه وقتی ندانستیم اگر بخواهیم تمسک به اوفوا بالنذور بکنیم تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است باید اول ما عام را درستش بکنیم موضوعش را ثم حکم را بیاوریم و چون در باب نذر رحجان میخواهیم باید قطع از نذر این یا واجب باشد یا مستحب باشد و من قبل از نذر نمیدانم با آب مشکوک الخلوص یعنی آبی که نمیدانم مضاف است یا نه من نمیدانم این رحجان دارد یا نه و بخواهم تمسک به اوفوا بالنذور بکنم تمسک به عام است در شبهه مصداقی خود عام در عام باید خود موضوع محرز شود ثم حکم را بیاوریم رویش مثلاً آنجا که وضو مستحب باشد نه از آب مضاف خب میدانیم که وضو در هر حال مستحب است انسان وقتی که حدثی از او سر زد خوابی رفت بعد که بلند شد مستحب است که وضو بگیرد دائم الوضو باشد حالا این برای این که شیطان گاهی نمیگذارد نذر میکند نذر دائم الوضو آن وقت وضو میگیرد با آب خالص این درست در میآید میگوید هذا یجب به الوضو، قبل وضو یا بعد وضو باید وضو بگیرم چرا؟ اوفوا بالنذور یعنی موضوع محرز است در همه جا این جور است اگر به ما گفت اکرم العلماء باید بدانم که زید عالم است والا ندانم زید عالم است یا نه، تمسک به اکرم العلماء که نمیشود کرد تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام.
لذا مرحوم آخوند جواب مرحوم شیخ را توی ان قلت قلتها و توی عبارات مشکل میفرمایند آقا با آب مضاف نمیشود وضو گرفت آبی هم که مشکوک المضاف است نمیشود وضو گرفت وقتی نشد نذر هم نمیشود کرد پس اگر با آب مشکوک نذر کرده باشد، نذرش منعقد نمیشود چرا؟ برای این که میخواهد بگوید هذا ما یجب به الوضو و موضوع محرز نیست میشود تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام و تمسک به عام در شبهه مصداقی اش دور است اصلاً یک امر ضروری است ثبت العرش ثم انقش اول موضوع را درست بکن ثم حکم را بیاور رویش.
و اما این جوابی که میدهند راجع به آن 2 تا حرف هم یعنی یکی احرام قبل از میقات یا روزه گرفتن در مسافرت مرحوم آخوند جواب میدهند که این هم این طوری است که نه رحجان نداشته باشد رحجان دارد مانعی توی کار است نذر آن مانع را برمیدارد وقتی مانع را برداشت میشود رحجان دار.
لذا اگر در مدینه منوره نذر بکند محرم شود میتواند بگوید هذا ما یجب به الاحرام و کلما یجب به الاحرام فهو صحیح میشود گفت لذا مانع توی کار بوده، نذر میآید مانع را برمیدارد این فرض است فرض میکنند این جور یا این که میگوئیم اصلاً رحجان پیدا میشود با نذر یعنی احرام قبل از میقات این مرجوح است اما با نذر رحجان پیدا میکند بنابراین 2 تا مثالی که زدید این مربوط به بحث ما نیست اما علی کل حال این 2 تا مثال را هم مرحوم آخوند این جور درستش میکنند اگر ما نتوانیم هم درستش بکنیم مقام اثباتش تمام است و آن این که نگفتند این را مرحوم آخوند اگر این را گفته بودند بهتر بود و این که ما روایت داریم احرام قبل از میقات اگر نذر آمد جایز است آن روایت برایمان کار میکند یا روزه در مسافرت را روایت داریم اگر نذر بکند روزه منعقد میشود نص داریم روایت داریم دیگر لازم نیست برویم در مقام ثبوت و کیفیتش را درست بکنیم ما راجع به تعبدیات یک در میلیون هم نمیتوانیم چرا را درست بکنیم نماز 2 رکعت صبح چرا؟ حمد و سوره بلند چرا؟ از اول تا آخر چرا؟ خب چرا را نمیدانیم دیگر امام صادق فرموده یا خدا در قرآن یا ائمه طاهرین فرمودند و همین برای ما بس است.
لذا همان که گفته است احرام باید در میقات باشد همان گفته است احرام قبل المیقات اگر با نذر باشد درست است ظاهراً این بهتر از فرمایش مرحوم آخوند است ولی علی کل حال حرف مرحوم آخوند خیلی خوب است اگر بخواهیم بگوئیم چرا؟ میگوئیم مانع در کار بوده نذر مانع را میبرد یا این که خود نذر رحجان میدهد مقام ثبوتی درست میشود اما علی کل حال هر جوری بگوئیم مربوط به بحث ما نیست یعنی شیخ انصاری هم که میفرمایند تایید میکند مطلب را میگوید یویید مطلب ما را احرام قبل المیقات اگر نذر آمد رویش یویید مطلب ما را آن روزه مستحب اگر نذر آمد رویش .
لذا مربوط به بحث نیست بحث ما آنجاست که یک چیزی که مشکوک است آیا با آن میشود وضو گرفت یا نه؟ ما نذر بکنیم و بگوئیم میشود نذر بخواهد مشرع شود با نذر من وضو درست بکنم و بگویم هذا ما یجب به الوضو و کلما یجب به الوضو فهو صحیح فهذا الوضو صحیح این حرف است و این فرمایش مرحوم آخوند و فرمایش خیلی خوبی است که آقا این که میگوئی هذا ما یجب به الوضو برای اوفوا بالنذور میگویم که در نذر رحجان میخواهد من نمیدانم رحجان دارد یا نه بخواهم تمسک به اوفوا بالنذور بکنم تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام الا این که چرا توی باب نذرش بردند تا مرحوم آخوند رحجان بخواهد درست بکند؟ این در باب قسم هم میآید و چرا شیخ انصاری نگفتند؟ چرا مرحوم آخوند بردند روی رحجان؟ و فقط این مسئله گیرشان انداخته بود یک آب مشکوک المضاف است و رحجان نمیخواهد داشته باشد قسم میخورد من با این آب وضو بگیرم یا عهد میکند دیگر در عهد و در قسم رحجان لازم نیست حالا اگر این جور باشد مثال را عوض بکنیم باز درست است یا نه؟ چرا نه؟ برای این که تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام اینجا هم میآید.
لذا نمیدانم چرا مرحوم آخوند این را متعرض نشدند یعنی باب قسم و عهد را چرا متعرض نشدند نمیدانم باید اولاً مرحوم آخوند به شیخ انصاری گفته باشند که آقا نذر و غیر نذر که ندارد و نذر باشد قسم باشد عهد باشد صغرای شما درست نیست هذا ما یجب به الوضو درست نیست چرا؟ برای این که با اوفوا بالنذور میخواهید بیائید جلو بگوئید اوفوا بالنذور خب باید برایش مصداق دست بکنید این وضوئی که گرفتی میخواهد رحجان باشد میخواهد نباشد قسم باشد نذر باشد این را من نمیدانم وضو هست یا نه؟ وقتی نمیدانم وضو هست یا نه اوفوا بالنذور یا اوفوا با لعقود نمیآید تمسک به عام در شبهه مصداقیه خود عام است.
این یک حرف به مرحوم آخوند اصل فرمایش مرحوم آخوند خیلی خوب است اما این اختصاص به نذرش رحجان باید باشد و چون نمیدانیم رحجان دارد یا نه و این حرفها را نه لازم نیست بگوئیم، بگوئیم اگر با آب مضاف یک کسی نمیداند آب مضاف است یا نه اگر کسی قسم بخورد عهد بکند، نذر بکند واجب بشود برایش وضو گرفتن آیا میشود یا نه؟ اصلاً واجب نمیشود چرا واجب نمیشود؟ برای این که اوفوا بالنذور میگوید اول وضو درست بکن ثم تمسک به اوفوا بالنذور بکن و من الان نمیدانم میشود با این آب وضو گرفت.
لذا در قسم کسی نمیداند این آب غصبی است یا نه؟ قسم بخورد با این آب وضو بگیرد خب وضوی او درست میشود؟ نه آب مضاف است نمیداند مضاف است یا نه قسم بخورد آب مطلق درست بکند وضو بگیرد خب نه و آن شرایطی که در باب وضو هست که شرط را نمیداند هست یا نه بجای شرط قسم بخورد بجای شرط وضو میگیرد نذر میکند اینها درست است یا نه؟ نه، چرا نه؟ میخواهید تمسک به اوفوا بالنذور بکنید نمیشود تمسک به اوفوا بالنذور آنجا که فرض کنیم صحیح است آن وقت تمسک به افوا بالنذور میکنیم و اما در ما نحن فیه من نمیدانم صحیح است یا نه وقتی ندانستم اوفوا بالنذور نمیتواند بیاید موضوع ندارد الا این که کسی بخواهد این جور وضو بگیرد بگوید من وضوی صحیحی که با آن نماز بخوانم نه، من وضو میگیرم همین جوری برای مثلاً این که دست و صورتم شسته شود برای این که خنک شوم خب در اینجا اگر قسم بخورد اما وضو که برایش درست نمیشود اگر عهد بکند میتواند این کار را بکند و حتی اگر نذر هم بکند یک رحجان درست میکند میگوید که شستن دست و صورت که یقیناً درست است خوب است النظافه من الایمان یا این که خنک شدن من گرمم است میخواهم بعد بلند شوم نماز بخوانم دست و صورت را شستن که خیلی خوب است نذر میکند چنین کاری بکند خوب است اما این وضو نیست، وضو آن است که بتواند بگوید این وضو صحیح است یعنی آن شرایطی که شارع مقدس گفته و این آقا نذر بکند نذرش منعقد نمیشود چون مشکوک است قسم بخورد قسمش منعقد نمیشود، عهد بکند منعقد نمیشود چرا؟ برای این که موضوع مشکوک است.
لذا مرحوم آخوند به مرحوم شیخ اول باید گفته باشد این اصلاً وضو صحیح نیست برای این که آنجا صحیح است که محرز شود تا نذر رویش بیاید نه نذر رویش میآید نه قسم میآید نه عهد میآید و مما ذکرنا یظهر که باز در کفایه نیامده آن بعدش است که کلما یجب به الوضو فهو صحیح میگوئیم این از کجا؟ برای این که مثالهائی که من زدم خب رحجان درست بکند ی انه قسم میخورد کلما یجب به الوضو اما هو صحیح ام لا ؟ نه، چرا نه؟ برای این که وضو قصد قربت میخواهد حالا میخواهد نذر باشد میخواهد قسم باشد آن کبرایش هم درست نیست.
لذا صغری و کبری هر دو اشکال دارد هذا ما یجب به الوضو این در وقتی است که بدانم وضو صحیح است تا وضو صحیح نباشد که نمیتواند بگویم هذا ما یجب به الوضو بواسطه نذر کلما یجب به الوضو فهو صحیح این هم نمیتوانم کبرای کلی بگویم برای این که بعضی اوقات صحیح نیست اما واجب هست خیلی جاها واجب است اما صحیح نیست برای این که قسم خورده یا نذر کرده برود توی آب حسابی غسل بکند خب اینها را که ما نمیتوانیم غسل درست بکنیم حالا همین کسی نذر کرده برود توی استخر شنا کند قسم خورده، عهد کرده خب یک ساعت توی استخر است این واجب هم هست توی استخر باشد اما حالا میآید بیرون باید وضو بگیرد یا نه؟ بله پس کلما یجب به الوضو فهو صحیح این هم درست نیست.
لذا اینکه باید بگوئیم تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام این را دیگر مرحوم آخوند در کفایه ندارند اما آن 2 تا مثال را هم عرض کردم خیلی احتیاج نداریم در عالم ثبوت حرف بزنیم و نمیشود هم حرف زد مرحوم آخوند هم نمیخواهند بگویند همین است احتمال میدهند که احرام در مدینه منوره جایز است، رحجان دارد الا این که مانع توی کار است و نمیتواند وقتی نذر بکند آن مانع را رفع میکند خب مقام ثبوتش خوب است حالا اگر این ثبوت را داشتیم روایت نداشتیم باز نمیشد ما احتمال میدادیم که مانع رفته شده حالا میتواند احرام قبل المیقات بکند؟ نه روایت باید بگوید احرام قبل المیقات بکن و هم چنین روزه در مسافرت که خیلی حرف تویش است که آیا جایز است یا نه؟ ما روزه در مسافرت را مطلقاً جایز میدانیم و دلیل صحیح السند هم داریم و این که راوی میگوید امام صادق سلام الله علیه از مدینه به مکه روزه بودند روزه مستحبی هم بود حالا در مسافرت نمیدانم کجا بود در مسافرت روزه بودند ماه رمضان که رسید روزه شان را خوردند گفتم یابن رسول الله شما هر روز روزه بودی حالا که ماه رمضان شد روزهتان را خوردید؟ فرمودند آن روزه مستحبی بود این روزه واجب است و روزه واجب را خدا گفته است باید در مسافرت بخوری.
لذا ما روزه مستحبی را مطلقاً جایز میدانیم اما فقها میگویند نه، باید نذر روی آن بشود و مشهور توی رساله نویسها این است که گفتند باید اعم باشد بعین در وطن نذر میکند چه در وطن چه در مسافرت روزه میگیرم آن وقت اگر مسافرت کرد میتواند روزه بگیرد یا باید روزه بگیرد 3 تا قول در مسئله هست اما هیچ کدام نرفتند روی احتمالاً همه رفتند روی روایات اهل بیت و کاری به عالم ثبوت ندارند اینهائی که مرحوم آخوند گفتند عالم ثبوت خوب است البته احتمال، یقینی که نه، احتمالش خوب است اما ما اگر بخواهیم احرام قبل از میقات داشته باشیم باید روایتی و نصی باشد تا تمسک به او بکنیم یا عالم ثبوتش را بدست بیاوریم یا بدست نیاوریم دیگر تفاوتی نمیکند.
فردا میخواستیم این بحث را تمامش بکنیم اما استاد بزرگوار ما آیت الله بروجردی ایشان میفرمایند تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص است نه تمسک به عام در شبهه مصداقی عام و چون خودشان تمسک به عام در شبهه مصداقی را جایز میداند میفرمایند که میشود وضو گرفت.
حضرت امام (رض) چون در اینجاها ایشان هم درس آقای بروجردی میآمدند ایشان هم توی درس که ما خدمت حضرت امام بودیم همان حرف آقای بروجردی را میگفتند و میفرمودند تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص است نه تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام چون که علمین این حرف را زدند مرحوم آخوند هم نزدند اگر اجازه بدهید فردا در این باره صحبت کنیم خوب باشد.
وصلی الله علی محمد و آل محمد