درس خارج اصول آیت الله مظاهری
1388/10/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : ادامه بحث در حجت بودن عام مخصص در مابقی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
بحث دیروز در باب این بود که عام مخصص البته تخصیص منفصل آیا این حجت در مابقی است یا نه؟ گفتم که همه میگویند آری اما هر کسی از راهی جلو آمده و گفته عام مخصص به تخصیص منفصل حجت است در مابقی .
اگر گفت اکرم العلما یک دفعه میگوید الا الفساق منهم خب این نه، این بحث ما نیست برای این که این عام ما عام مخصص است برای این که کل آمده روی عالم غیر فاسق در مخصص متصل آن کل مدخول خودش را آمده روی عالم غیر فاسق در مخصص متصل آن کل مدخول خودش را تکثیر کرده، مدخول خودش مطلق عالم نیست عالم غیر فاسق است لذا در آن معلوم است که عام مخصص به تخصیص منفصل این حجت است در مابقی، بحث هم نیست اما بحث این است گفته اکرم العلما، مقام تخاطب تمام شده این کل تکثیر کرده است العلما را یعنی همهشان حالا بعد گفت لاتکرم الفساق منهم یعنی آن که مقام تخاطبش تمام شده بود و کل استقرار کرده بود عالم را یعنی همهشان را خب این لاتکرم الفساق منهم حالا آمد.
قدما گفتند معلوم میشود این مجاز است یعنی از اول کل را گفته اراده کرده بعضی را این هم قرینهاش مثل این که بگوید رأیت اسدا و بعد بگوید که مرادم از آن اسد شجاع بود یعنی از حالا می فهمیم که این آقا از اول مجاز گفته اما ظهور داشته در حقیقت حالا مقام تخاطب تمام است گفته اکرم العلما آن وقت یک دلیل منفصل آمده الا الفساق منهم خب این را دیگر نمیتوانیم بگوئیم که عام ما مدخول خودش را تکثیر میکند مدخول خودش واقعاً عالم غیر فاسق است، نه. این دیگر مدخولش عالم است آن الا الفساق منهم این معلوم میشود اکرم العلما در همه علما استعمال نشده حالا این عام مخصص به تخصیص منفصل آیا حجت در مابقی است؟ برای این که وقتی که خاص آمد میفهمیم این عام در وضع خودش در موضوع له استعمال نشده برای این که مرادش همهشان نبوده بعضی نشان بوده این دیگر مراتب دارد مثل فقهای العیاذ بالله غیر عادل فلاسفه العیاذ بالله غیر عادل ادیبها غیر عادل این را این مراتب دارد خب این دیگر اکرم العلما در کدام از مراتب استعمال شده؟ دیگر دلیل نداریم وقتی دلیل نداریم مجمل است اما همه گفتند نه وقتی گفت اکرم العلما یک دلیل از خارج پیدا کردیم تخصیص خورد دیگر به قدر متیقن تخصیص میزنیم قدر متیقنش این است که فاسق بیرون رفته مابقی همه همه دیگر اکرم العلما میگوید باید اکرم بکنی این چرا را تویش مانده بودیم ما گفتیم عرفی، عرف است اگر هم دیروز میگفتم لمش را هم تفهیم چرایش را هم تفهیم میگفتم عرفا اگر این مثلاً گفته اکرم العلما بعد هم گفته الا الفساق منهم این بگوئیم خب من نمیدانم اکرم العلما کدام علما و مثلاً قدر متیقن بگیرم فقها را اکرام بکنم اما فلاسفه را اکرام نکنم بعد بگویم چرا؟ بگویم مجمل بود بگویم نمیدانستم عقلا نمیپذیرند، عقلا میگویند که هر چه خاص داری بزن به عام مابقی عام را بگیر عام مخصص به تخصیص منفصل حجت است در مابقی مثل عام مخصص متصل همین جور که عام مخصص متصل حجت در مابقی است این جا هم حجت است در مابقی آن خود لفظ دلالت دارد و این خود لفظ دلالت ندارد عرف دلالت دارد و حکم میکند که یکی از فضلای جلسه دیروز میگفتند این هم باز چون که تخصیص لباً تخیص منفصل به متصل برمیگردد پس همان طور منفصل دیگر تعدد دال و مدلول که معنا ندارد برای این که به آن حجت بر مابقی است این هم حجت در مابقی اما این را نمیشود درستش کرد این فاضل عزیر از مرحوم سلطان العلما هم نقل میکردند که ایشان هم گفتند کل میآید مدخول خودش را تکثیر میکند و در عام متخصص چه متصل چه منفصل مدخول خودش را تکثیر کرده فرمایش ایشان درست نیست اما در مخصص متصل فرمایش ایشان درست است همه هم گفتند دلیلشان هم همه همین است که کل میآید و مدخول خودش را تکثیر میکند مدخول خودش را تکثیر میکند اکرم العلماء الا الفساق منهم من اول کل آمده عالم غیر فاسق را تکثیر کرده.
لذا همین طور که مخصص متصل حجت عام، حجت در مابقی است به لفظ اسمش را میگذارند تعدد دال و مدلول همین طور مخصص منفصل این هم حجت است در مابقی عرفاً.
اما دیروز گفتم مرحوم آخوند (رض) یک ابتکاری دارند و این خیلی خوب است که ایشان میفرمایند عام همیشه در استقراق استعمال میشود هیچ کجا نداریم که عام بگوئیم و از او ارده بکنیم مجاز و غیر ما وضع له را عام بگوئیم و از او اراده بکنیم بعض الا این که اگر این عام جد روی آن باشد این بداعی عمل کردن است اگر ضرباً للقانون باشد بداعی تقنین است عام استعمال شده در عموم که فارسیاش میشود همهشان با آن تفصیلی که دیروز عرض کردم دیروز گفتم مرحوم نائینی اشکال دارد اشکال شان هم این است میفرمایند که خب این عامی که میگوید آیا همه علما را میخواهد اکرام بکند؟ نه وقتی نه پس این عام استعمال شده در بعضی علما بعد هم هو میکنند میگویند که این مخالفت اراده جد و اراده استعمال یک چیز بیخود و شوخی است که ما جواب مرحوم نائینی را دادیم که آقای نائینی عام همیشه استعمال میشود در عموم هیچ کجا نداریم عام استعمال شود در بعضی از افراد الا این که گاهی به داعی عمل است گاهی به داعی تقنین است و اینها با هم تفاوت میکند و این که مرحوم نائینی میگوید آیا اراده کرده همه را که دروغ است آیا اراده کرده بعضی را پس مجاز است میگوئیم نه، اراده کرده همهشان را اما بداعی تقنین وجود مرحوم نائیین هم تبعاً مرحوم آخوند در کفایه خیلی جاها منجمله در باب اوامر میگویند که امر یا نهی 10 معنا ندارد، یک معنا دارد، دواعی فرق میکند گاهی میگوید یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله خب این جد است بداعی عمل است گاهی میگوید اعملوا فسیر الله عملکم و رسوله و المومنین خب این داعی جد ندارد نمیخواهد خدا بگوید هر غلطی میخواهی بکن نه، اعملوا گفته شده به داعی تهدید یعنی آقا توجه به این داشته باش خدا، پیغمبر، ائمه طاهرین ناظر بر اعمال تو هستند گناه نکن همه جا محضر خدا همه جا محضر رسول خدا همه جا محضر ائمه طاهرین ادب حضور مراعات شود گناه نکن خب اعملوا مرحوم آخوند میگوید این که مجاز نیست این همان لفظ است در همان وجوب هم استعمال شده اما به داعی تهدید گاهی امر میگوید به داعی ترغیب گاهی امر میگوید به دواعی دیگر نهی هم همین طور استخب همان جا حقیقت است این جا هم میگوئیم حقیقت است.
مرحوم نائینی (رض) بعد از آن که رد کردند آقای بروجردی را که قبول نکردیم رد ایشان را، ایشان یک حرف خوبی دارد و میفرمایند که این عام مخصص حجت است در مابقی به تعدد دال و مدلول یعنی مثل مخصص متصل، مخصص متصل چه جور میگوید اکرم العلما الا الفساق منهم علماء استعمال شده در خودش فاسق هم استعمال شده در خودش تعدد دال و مدلول میگوید عالم غیر فاسق میفرید در مخصص منفصل هم همین طور است تعدد دال و مدلول است عام استعمال شده در خودش آن تخصیص هم استعمال شده در خودش تعدد دال و مدلول به ما میگوید که غیر فاسق به هر عالمی باید اکرام کرد من خیال کردم این حرف سلطان العلما باشد که بعضی از فضلای جلسه نقل کردند مرحوم سلطان العلما حاشیه بر کفایه دارد چند جلد هم هست اراکی هم بوده آدم ملایی هم هست و از شاگردهای مرحوم نائین است من خیال میکنم این تعدد دال و مدلول مرحوم نائینی همین تعدد دال و مدلول مرحوم سلطان العلما باشد اماایرادی که به سلطان العلما داشتیم الان همین ایراد را به مرحوم نائینی داریم میگوئیم تعدد دال و مدلول حرف خوبی است اما توی مخصص متصل اما در مخصص منفصل دیگر تعدد دال و مدلول که معنا ندارد برای این که به قول شما وقتی که میگوید اکرم العلما اگر بخواهید تعدد دال و مدلول باشد باید اراده کرده باشد همه علما را در حالی که واقعاً همه علما را اراده نکرده دلیش چه؟ تخصیص تعدد دال و مدلول به ما میگوید این از اکرم العلما اراده نکرده همهشان را غیر از این که حرف مرحوم آخوند را بزنیم بگوئیم نه اراده کرده همهشان را اما به اراده استعمالی، نه اراده جدی آن وقت حرف درست در میآید و اما این تعدد دال و مدلول حرف خوبی است خیلی جاها ما با تعدد دال و مدلول میآئیم جلو و خیلی چیز درست میکنیم اما این حرف مرحوم سلطان العلما یا حرف مرحوم نائینی دیروز عرض کردم که مرحوم نائینی شانس خوبی داشته شاگردان خوبی مثل آقای کاظمینی با آن قلم رسا و خیلی تشریح هم میکند خیلی تفصیل هم میدهد.
لذا میگوئیم تعدد دال و مدلول خیلی حرف خوبی است اما ما نحن فیه اگر بخواهیم بگوئیم تعدد دال و مدلول معنایش این است توی مخصص متصلش خیلی عالم است تعدد دال و مدلول است یعنی اکرم العلما الا الفساق منهم آن کل میآید و مدخول خودش را متعدد میکند، مدخول خودش علماست و غیر فاسق آن علما دلالت میکند بر همهشان اما بلافاصله الا الفساق منهم تخصیصش میزند تعدد دال و مدلول میگوید نه همهشان در مخصص متصل، اما در مخصص منفصل اگر تعدد دال و مدلول درست کنیم این جور میشود گفته اکرم العلما، اراده کرده است همهشان خب در حالی که اراده نکرده است همهشان برای این که بعد که مخصص میآید میفهمیم همهشان نبوده، همهشان نبوده یعنی مجاز الا حرف مرحوم آخوند را بزنیم حالا علی کل حال یعنی در وقتی که میگوید اکرم العلما به قول آقای نائینی همهشان را اراده کرده یا نه؟ اگر همهشان را اراده کرده باشد دروغ است الا حرف مرحوم آخوند را بگوئید که همهشان را اراده کرده به اراده استعمالی نه اراده جد که ایشان میگوید این حرف بیخود است به مرحوم نائینی میگوئیم شما حالا میخواهید تعدد دال و مدلول درست کنید میگوید اکرم العلما از شما سوال میکنیم همهشان؟ خب باید بگوئید بله میگویم الا الفساق منهم؟ میگوید همهشان نه یعنی مجاز پس گفته اکرم العلما اراده کرده مجاز و قدما دیگر همین را میگویند میفرمایند که باب عام و خاص مجاز برای این که گفته اکرم العلما بعد گفته الا الفساق منهم که این قرینه برای این که از اکرم العلما اراده کرده بعضی را حالا چون که قرینه برای این که از اکرم العلما اراده کرده بعضی را حالا چون که این گوینده مرد فحل در اصول است شما باز هم یک مطالعه بکنید ببینید آیا غیر از آن که من گفتم میشود درست کرد حرف مرحوم نائینی را یا نه این تعدد دال و مدلول را اگر ما بتوانیم به کرسی بنشانیم مخصوصاً اینجاها خیلی حرف خوبی است.
یک حرف هم استاد بزرگوار ما آقای بروجردی دارند ایشان انصافاً
مرد ملائی بود هم در اصول هم در فقه در اصول یک ابتکار خوبی آقای بروجردی داشتند و ما از آقای بروجردی در فقه و اصول خیلی استفاده کردیم توی فقه هم ایشان این جور بود اگر میگذاشتند مطالعه بکند خیلی مرد علم بود، خیلی ابتکار در فقه داشت اما متأسفانه آخر عمر دیگر مصائب هجوم آورد و ناسازگاری های طلبهها هجوم آورد پیری هم به قول خودشان هجوم آورد و نمیتوانستند مطالعه کنند اما وقتی که ما میفهمیم کی ایشان مطالعه کرده، کی مطالعه نکرده.
در ما نحن فیه هم ایشان یک ابتکار دارد رد مرحوم آخوند اول بعد ابتکار رد مرحوم آخوند نظیر همان حرف مرحوم نائینی است ایشان میفرمایند آقا این که تو میگوئیم اکرم العلما اراده استعمالی است این مخصص که بیاید میفهمیم که این اکرم العلما در خودش استعمال نشده در بعضی استعمال شده بعد میفرمودند که دیگر تخریب میشود قانون اراده استعمال و اراده جد.
خب تا اینجا آقای بروجردی درست نمیفرمایند که میخواهد رد بکند استادشان را به ایشان میگوئیم آقا در وقتی که آن مخصص بیاید میفهمیم اراده استعمالی بوده نه جد اما اراده استعمالی در همهشان بوده نه در بعضی آقای بروجردی میفرمایند وقتی که مخصص بیاید میفهمیم اکرم العما در بعض استعمال شده میگوئیم نه اکرم العلما اول استعمال شده در اراده استعمالی تقنین.
بله یک حرفی هست این حرف را در نظر داشته باشید و اصلاً این که باب عام و خاص مختص به باب تقنین است در محاورات عرفی اصلاً ما عام و خاص نداریم مثلاً مرحوم آخوند در اول کفایه اگر یک عام گفته باشد توی باب تعادل و تراجیح خاص گفته باشد ما حمل عام بر خاص نمیکنیم میگوئیم آقای آخوند اشتباه کرده یک بار عام گفته یک بار خاص گفته این اصلاً باب محاورات عرفی را بگذار کنار آنجا همیشه باید جد باشد حرف آقای بروجردی هم اینجا درست است در وقتی که قرینه بیاید میفهمیم مجاز است اما آن که مرحوم آخوند میگوید ضرباً للقانون ابتکار ایشان. لذا این که آقای بروجردی میفرمایند وقتی که خاص آمد میفهمیم مجاز است میگوئیم نه وقتی خاص بیاید میفهمیم تطابق اراده جد و استعمال نیست آن وقت مرحوم آقای بروجردی یک ابتکار دارند ابتکار در باب مجاز مختص به ایشان است ندیدم کسی غیر از آقای بروجردی راجع به مجاز این حرف را بزند حرف باب مجاز را اینجا آوردند و میخواهند بگویند که عام مخصص حجت است در مابقی، انشاء الله برای فردا.
وصلی الله علی محمد و آل محمد