درس خارج اصول آیت الله مظاهری
1388/07/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : آیا در اقل و اکثر تخییر جایز است یا نه؟
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
بحث اول ما امروز درباره این است که آیا در اقل و اکثر تخییر جایز است یا نه؟
میتواند شارع مقدس بگوید که در رکعت سوم و چهارم یک مرتبه تسبیحات اربعه یا 3 مرتبه اگر یک مرتبه را بجا آوردی 3 مرتبه را بجا نیاور، اگر 3 مرتبه را بجا آوردی یک مرتبه را بجا نیاور.
مرحوم آخوند در کفایه میفرمایند جایز است برای خاطر این که؛ یک، اقل بعنوان اقل بحده به قول ایشان، اکثر هم بعنوان اکثر بحده .
یک، لا غیر ماهیت بشرط لا یا اکثر آن هم به شرط لا که ایشان میگویند بحده مانعی ندارد میگوید که یک فقط یا سه فقط میشود تخییر بین اقل و اکثر.
ایرادی که بر مرحوم آخوند هست این که اگر 2 تا لابشرط داشته باشیم با هم متباین است این دیگر اقل و اکثر نیست، یک لا سه، یا سه لا یک، اینها دو امر متباین مثل زید و امر میبیند میگوید اکرام بکن یا زید را یا عمر را بگوید من کار دارم یا زید را بیاور یا عمر را خب این میشود تخییر اما تخییر بین متباینین است یعنی بین زید و عمر که هر دو با هم تباین دارند تباین مصداقی خب بگویند اقل و اکثر، این تخییر درست است اما اگر بردیماش توی اقل و اکثر بگوئیم یک، همان بشرط لا سه ، آن هم بشرط لا خب مثل زید و عمر است که 2 تا فرد متباین است فرد متباین است میشود تخییر بین متباینین یک تخییر بین اقل و اکثر.
تخییر بین اقل و اکثر این است که یک کافی، سه هم کافی. خب اگر یک کافی وقتی یک را میآورد دیگر زمینه برای سه باقی نمیماند مأتیبه مطابق با مأمور به تکلیف ساقط است .
لذا هر کجا تخییر بین اقل و اکثر باشد به مجردی که اقل را بیاورد اکثر میشود سالبه به انتفاء موضوع.
بله یک صورت فرض میشود همان طور که فقها هم در رسالهها فرمودند بگوید که تسبیحات اربعه یک مرتبه اما اگر سه مرتبه بخوانی بهتر است نمیشود که تخییر بین اقل واکثر میشود تخییر بین وجوب و مستحب دیگر تخییر نیست اگر یک دفعه آوردی وجوب ساقط میشود اما 2 مرتبه هم اضافه کنی ثواب دارد.
لذا اگر آن یک مرتبه، این مکلف علیه باشد، خب به مجردی که میآوری تکلیف ساقط است به نحو فضیلت بخواهیم درستش بکنیم مانعی ندارد بگوید یک، اگر دلت هم میخواهد اضافه بکنی سه. اما بگوید یا یک یا سه، خب این باید به شرط لا باشد یعنی یک که سه تا با او نباشد این واجب است، سه که یک و دو با او نباشد این واجب است، میشود متباینین یک ایراد است که میشود متباینین، یک ایراد به حرف مرحوم آخوند این است آقا تباین درست کردی نه تخییر.
یک حرف هم این است چه جوری میشود سه، بدون یک؟ برای این که سه را اگر بخواهد بیاورد باید یک را بیاورد دیگر خب وقتی یک را آورد تکلیف ساقط است آمده مکلف به دیگر بخواهد سه را هم بیاورد، دیگر نمیشود برای این که به مجردی که مکلف به را آورد مثل این است که نماز خواند تکلیف ساقط شد، حالا 2 مرتبه میخواهد نماز بخواند، میشود یا نه؟ نه.
کسی نماز ظهر و عصر را خواند به دلش نچسبید برای این که مثلاًً حضور قلب نداشت حالا میخواهد دو دفعه نماز ظهر و عصر بخواند میشود یا نه؟ خب نه.
بله ما یک صلاه معاده داریم آن یک تعبد است و آن این است که انسان در بعضی اوقات مثلاً مثل الان که مشهور است آقایان میروند در مدارس نماز میخوانند نماز ظهر و عصرش را توی مسجد میخواند میرود همان نماز ظهر و عصر را توی مدرسه میخواند به آن میگویند صلاه معاده، گفتند جایز است توی همان جا گیر کردند که چه جوری میشود درستش کرد؟ برای این که آن نمازی که توی مسجد خواند تکلیف ساقط شد حالا چه جوری شما میخواهید دو دفعه بگوئید که مامور به را بیاور؟
لذا اگر یادتان باشد در کفایه یک بحث مفصلی در صلاه معاده دارد و در آنجا میرسند به این که صلاه معاده معنایش این است که آن نماز اول را که آورد دیگر تکلیف ساقط شد اما مستحب است نماز دوم را هم بخواند آن هم نه همه جا که ما میگوئیم در همه جا لذا دو و سه و چهار هم ما نمیگوئیم، میگوئیم مطلقاً میتواند 4-3 جا نماز بخواند همهاش را هم به عنوان صلاه ظهر و عصر، یکی واجب مابقی مستحب اما یک تعبد است.
لذا راجع به غیر صلاه دیگر نمیشود این را گفت چون روایت راجع به صلاه معاده کسی رفته مکه اما میداند طبق فتوای مرجع تقلیدش حجش را بجا آورده حالا به دلش نچسبید دو دفعه میخواهد برود مکه اگر نیت نکند مافی الذمه، نیتش این جور باشد قربه الی الله اگر آن حج اول هم درست نیست این حج به جای آن باشد، خوب است اما بخواهد راستی نیت حج واجب بکند نمیشود. دلیل بر اعاده نداریم فقط راجع به صلاه معاده است و راجع به غیر صلاه معاده حتی مثلاً خمس 2 مرتبه بخواهد بدهد نمیشود. یکیاش را میتواند بعنوان وجوب بدهد یکی دیگر را به یک عنوان دیگر باید بدهد حالا یا استحباب چون نفقه است یا مثلاً مافی الذمه اگر آن پول هم حرام بوده اگر آن خمس اول هم درست نشد، بجای آن بوده اما راستی بخواهد خمس دوم، خمس سوم بکند نمیشود، نشدنش هم خیلی واضح است برای خاطر این که ماتی به مطابق با مامور به شده، مامور به ساقط است پس دیگر معنا ندارد دفعه دوم و سوم بیاید چیزی نیست تا ماتی به ما مطابق با آن مامور به شود.
اقل و اکثر استقلالی و اقل و اکثر ارتباطی در هر دو تخییر این بین اقل و اکثر نمیشود حالا ارتباطی باشد یا استقلالی باشد، تفاوت نمیکند برای این که استقلالی معنایش این است که آن اقل ربطی به اکثر نداشته باشد، اکثر ربطی به اقل نداشته باشد مثل این که من میدانم به شما 9 تومان بدهکارم اما نمیدانم آیا باز هم بدهکارم یا نه؟ این هم میگویند اقل و اکثر استقلالی یعنی 9 تومان ربطی به 10 تومان ندارد 10 تومان ربطی به 9 تومان ندارد آن 9 تومان که میدهم اگر من 10 تومان به شما بدهکار باشم 9 تومانش را دادم 1 تومانش باقی مانده اگر هم بدهکار به شما اصلاً نباشم که هیچ چیز، این اقل و اکثر استقلالی.
اقل و اکثر ارتباطی آن است که وابسته به هم است یعنی نمیدانم سوره هم توی نماز واجب است یا نه؟ یا در تسبیحات اربعه 3 مرتبه واجب است یا یک مرتبه؟ وقتی که یک مرتبه را بیاورم اگر 3 مرتبه بر من واجب باشد هیچ چیز نیاوردم اصلاً نماز باطل است برای این که کل و جزء ربط به هم دارند این را میگویند اقل و اکثر ارتباطی.
بحث ما راجع به اقل و اکثر ارتباطی و اقل و اکثر استقلالی هیچ کدام نیست چه اقل و اکثر ارتباطی، چه اقل و اکثر استقلالی، بحث این است که آیا میشود مولا بگوید یک، یا سه؟ این بحث است.
مرحوم آخوند میگویند بله میشود ما میگوئیم نمیشود. مرحوم آخوند که میگویند میشود چه میگویند؟ میگویند یک فقط به حده با سه فقط به حده این مانعی ندارد بگوید یک فقط والا سه، یا سه فقط یا یک فقط میشود تخییر بین اقل و اکثر.
2 تا ایراد به مرحوم آخوند دارم؛
یک، این دیگر اقل و اکثر نیست این دیگر 2 تا متباین است یعنی هر دو به شرط لا شده از عوارض مشخصهاش است مثل زید و عمر است، زید و عمر متباینین اند، اقل و اکثر که نیستند و اینجا هم همین طور است شما اقل و اکثر را بر گردانید به تباین. اگر ماهیت لابشرط بود حرفی ولی شما ماهیت به شرط لااش میکنید میگوئید یک فقط، سه فقط. که با هم متباینین اند آن به شرط لا از عوارض مشخصه اش میشود، این یک ایراد است که این اقل و اکثر نیست بلکه متباینین اند مثل زید و عمر عالم میبینیم میگوید زید یا عمر عالم خب بین زید جاهل و عمر عالم اینها متباینین اند ولو این که آن عمر عالم اکرامش بهتر است، فضیلتش بیشتر است اما مثل نماز جماعت میبیند دیگر بین زید جاهل و عمر عالم تباین
است، این یک ایراد است.
ایراد دیگر این است که کی متحقق میشود؟ تخییر بین اقل و اکثر هیچ وقت نمیشود اینها تحقق پیدا کند چرا؟ برای این که وقتی یک را آورد این ماتی به مطابق با مامور به شده، مامور به ساقط است دیگر دو را نمیتواند بیاورد، سه را هم نمیتواند بیاورد، چهار را هم نمیتواند بیاورد تا به آخر.
لذا وقتی یک را آورد تکلیف ساقط است کجا میتوانید پیدا بکنید که لنگه یک فقط بتوانیم در خارج متحقق بکنم؟
لذا یک واجب است، مأتی به مطابق با مامور به است تکلیف ساقط شد آن وقت اگر دلیل داشته باشیم بر این که میتوانی دو بیاوری، میتوانی سه بیاوری، آن دلیل برای ما کار میکند میشود استحباب مثل همان صلاه معاده مثلاً بعضی از فقها بلکه مشهور هم هست در اینجا همین را فرمودند بعضی هم مثل آقای بروجردی (رض) میفرماید حتماً سه تا خیلی خوب تمام شد.
مشهور در میان فقها فرمودند یکی آن هم تمام شد حالا آیا دو بعنوان نماز میتواند بیاورد؟ مشهور گفتند نه. میتواند یکی بیاورد به عنوان مامور به و دو را به عنوان ذکر اگر بیاورد خوب است به عنوان ورود نمیشود چرا نمیشود؟ روایت نداریم اما سه را روایت داریم به چه عنوان؟ گفتند مستحب دیگر واجب نه برای این که واجب آمد، تمام شد ماتی به مطابق با مامور به شد دیگر بخواهد سه را بیاورد به عنوان وجوب، وجوبی نیست به عنوان استحباب چه؟ گفتند دلیل داریم روایت داریم به عنوان استحباب سه بیاورد. چهار میتوانید بیاورد یا نه؟ نه. به عنوان ذکر بیاورد میشود به عنوان ورود بیاورد دلیل نداریم.
علی کل حال ایراد دوم من به مرحوم آخوند این است که تخییر بین اقل و اکثر درست کردی برمیگردد به تخییر بین متباینین از این اشکال صرف نظر میکنیم اشکال دوم ما به شما این است که این تخییر در جاهای دیگر احدهما است میتواند این را بیاورد میتواند آن را بیاورد این را میگوئیم تخییر و اما اگر یک جا پیدا کردید اگر یک کدام را آورد نتوانست سوم را بیاورد یا سوم را بدون یک نتواند بیاورد این چه میشود؟ ما نحن فیه همین طور است یک را میتواند بیاورد به شرط لا هم هست یعنی یک فقط را آوردم خب تکلیف ساقط شد ماتی به مطابق با مامور به شد دو را میتوانم بیاورم؟ نه. چرا؟ دلیل نداریم. سه را میتوانم بیاورم؟ نه برای این که وجوب نداریم مأمور به نداریم.
لذا دو را نمیتوانم بیاورم برای این که دلیل نداریم، سه دلیل داریم اما سه فقط اگر دلیل داشته باشیم میگوئیم این سه فقط را هیچ وقت نمیتواند متحقق در خارج بکند برای این که نمیشود سه را بیاورد بدون یک به قول عوام چون که صد آمد نود هم پیش ماست حالا آن اصل مثال درست نیست ولی ما نحن فیه، نمیشود این سه را بدون یک بیاورد، یک را هم میآورد تکلیف ساقط شد لذا هیچ وقت نمیتواند سه را بیاورد با آوردن یک ترک تکلیف را ساقط میکند.
بله یک صورت میشود و همان است که اصحاب فرمودند این که یک واجب است تخییر نه، تسبیحات اربعه یک مرتبه تمام شد این اگر بخواهد 2، 3 و 4 بیاورد دلیل میخواهیم دلیلش چه؟ این که مامور به ساقط شده اما مستحب است 2، 3، 4، 5، و 6 را هم بیاوری هر چه دلیل داشته باشی دلیل داریم راجع به سه فقط استحبابش نه واجبش تخییر دیگر نیست راجع به 2 دلیل نداریم نمیتواند بیاورد اگر بیاورد بدعت است مگر به عنوان ذکر 4 هم نمیتواند بیاورد بدعت است دلیل نداریم مگر به عنوان ذکر یعنی آن یک اول بیاید تکلیف ساقط میشود استحباب باقی مانده آن سه مرتبه.
لذا همین طور که در رسالهها نوشتند یک مرتبه واجب سه مرتبه مستحب از همین جهت توی رسالهها نوشتند دو مرتبه جایز نیست حتی بعضی از بزرگان به عنوان ذکرش هم ایراد کردند گفتند اینجاها مثل این است که توی مثلاً عجل فرجهم خیلی خوب است که بعد از صلوات انسان بگوید رویش هم پافشاری شده در روایات رویش پافشاری شده مرحوم سید در عروه هم در مستحبات رکوع و سجده گفتند.
حالا این عجل فرجهم را بخواهد توی صلوات تشهد میشود یا نه؟ خب میگوئیم نه چرا نه؟ بعنوان ورود که نمیشود برای این که وارد فقط همین صلوات شده و عجل فرجهم وارد نشده نداریم توی روایتها پس بعنوان ورود نه، بعنوان ذکر میشود یا نه؟ چون برداشت ورودی میشود آن هم میگوئیم جایز نیست.
به ما گفتند که تشهد این جور بخوان حالا این بگوید چنانچه در روایات هم آمده که اشهد ان محمداً صلی الله علیه و آله و رسوله این توی تشهد میشود یا نه؟ نه در حالی که چیزی اضافه نکرده روایت هم داریم وقتی اسم محمد را گفتید صلوات بفرستید اما اینجا میشود یا نه؟ چرا اینجا نه؟ صلوا کما رایتمونی اُصلی یک تعبد است مثل حمد خواندن 4 مرتبه حمد بخواند میشود یا نه؟ در حالی که توی نماز خب یک مرتبه حالا من بخواهم 2 مرتبه حمد بخوانم همان تفاوت بین صورتین میشود یا نه؟ خب خیلی از فقها گفتند ولو بعنوان ذکر هم نمیشود حالا اگر کسی توی همین وعجل فرجهم تقارن بین صورتین تقارن بین حمدین یک کسی بگوید آقا یکی را میخوانم بعنوان ورود یکی را میخوانم بعنوان ذکر و این درست باشد ولی مشهور گفتند باز هم نمیشود بعنوان ذکرش هم نمیشود بعنوان ذکرش هم باید دلیل داشته باشیم وقتی دلیل نداشته باشیم نمیشود. یعنی در قصر و اتمام اگر گفتند که تو میتوانی نمازت را تمام بخوانی در 4 جا معنایش این است که تو مخیری این نماز مستقل را بخوانی یا آن نماز مستقل را بخوانی این تأخیر بین اقل و اکثر که نیست این معنایش این است صلاه قصر یک صلاه مستقلی است برای خودش اوله التکبیرآخره التسلیم آن نماز 4 رکعت هم یک نماز مستقل است برای خودش اوله التکبیر آخره التسلیم مثل روز جمعه خب اینها 2 تا متبایناند دیگر میتوانی نماز جمعه بخوانی میتوانی نماز ظهر بخوانی این تخییر بین اقل واکثر نیست تخییر بین متباینین است که گفتیم اشکال ندارد هر وقتی که گفتی السلام علیکم و رحمه الله و برکاته اگر بجا باشد نماز تمام شد آن وقت در همان نماز قصر اگر بگویند در 4 جا میشود نماز را تمام خواند این اختیار میتوانی شکسته بخوانی میتوانی تمام بخوانی این بین متباینین است یعنی میتوانی نماز را 2 رکعتی بخوانی میتوانی نماز را 4 رکعتی بخوانی نماز 2 رکعتی ربطی به نماز 4 رکعتی ندارد، نماز 4 رکعتی ربطی به نماز 2 رکعتی ندارد 2 تا متباینین اند.
فتلخص مماذکر نا این که مرحوم آخوند درست کردند برای تخییر بین اقل و اکثر این تخییر بین متباینین است این مثل خیلی جاها داریم مثل همین نماز قصر و اتمام که ایشان میگویند اما اینها متباینین اند و اقل و اکثر که نیستند اقل و اکثر آن نمازی است که سلام نداشته باشد 2 رکعت به نسبت 4 رکعت اقل و اکثر است اما وقتی سلام داد یک نماز مستقلی است برای خودش.
لذا آن که مرحوم آخوند درست کردند تخییر بین اقل و اکثر نیست تخییر بین متباینین است و نمیشود.
لذا تخییر بین اقل و اکثر ممکن نیست اما تخییر بین فاضل و افضل آن ممکن است بگوید 1 مرتبه اگر هم دلت میخواهد 3 مرتبه آن وقت اگر این جور شارع گفته بود یک مرتبه اگر هم بیشتر میخواهی هر چه میخواهی طوری نیست 2 مرتبه، 3 مرتبه و 4 مرتبه بخواند طوری نیست.
حالا علی کل حال دیگر در این مسئله چیزی نداریم مسئله بعد ما راجع به واجب کفائی است انشاء الله برای فردا.
وصلی الله علی محمد و آل محمد