درس خارج اصول آیت الله مظاهری
1388/02/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : مقدمه واجب
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
بحث از امروز به بعد راجع به مقدمه واجب است آیا مقدمه واجب، واجب است یا نه؟ این خودش خیلی بحث ندارد شاید امروز هم بحثش تمام شود اما فرع زائد بر اصل شده و این که یک مسائل فوق العاده مهمی در این مقدمه واجب آورده شده لذا این بیسوادها، این بی حالها که اصول را قبول ندارند، پشت سر اصول حرف می زنند یکی از حرفهایشان همین است که اینها 6-5 ماه صحبت میکنند این که آیا اگر کسی روی پشت بام بخواهد برود نردبان میخواهد یا نه؟ کسی میگوید آری، کسی میگوید نه اسمش هم مقدمه واجب است خب این تهمت است دیگر این تهمت آدمهای جاهل اما بیحال طلبههای بیتفاوت که میخواهند از امتیازهای حوزه استفاده کنند اما حال درس خواندن هم ندارند لذا باید توجیه کنند کارشان را و یکی از توجیهات غلط همین است و بحث مقدمه واجب، واجب است یا نه؟ خب یک صفحه هم در کفایه بیشتر نیست یا بحث امروزمان حالا تمام میشود اما اول بحثی که جلو میآید مثلاً مقدمات داخلیه، مقدمات خارجیه یعنی بحث اجزا و شرایط در نماز یا بحث اجزا و شرایط در حج این که دیگر بحث مقدمه واجب نیست یک بحث فوق العاده مهم و این اتفاقاً وقتی که مطالعه بکنیم اصول را میبینیم این بحث مقدمه واجب از مهمترین بحثهای اصول است، اصول بعضی بحثهایش خیلی مهم است از آن مهمها همین قضیه مسئله مقدمه واجب، واجب است یا نه؟ یعنی یک مسائل فوق العاده مهمی در این مقدمه واجب آمده است.
حالا بحث مقدمه واجب، واجب است یا نه ؟ عنوانش این جوری است؛
هل للامر بالشیء یقتضی الامر بمقدماته اما لا؟ یعنی اگر بگویند نماز بخوان این امر اقیموا الصلاه آیا امر به مقدماتش هم هست یا نه؟ فقط امر به صلاه است و اما امر به مقدمات باشد؟ نه. آن کسانی که میگویند مقدمه واجب، واجب است، میگویند آری. میگوید اقیموا الصلاه این امر به صلاه مستقلا به نماز است اما عرضاً ترشحا روی مقدمات هم هست لذا اقیموا الصلاه 2 تا دلالت دارد؛ یک دلالت دارد نماز بخوان. یک دلالت دارد، دلالت ترشحی، دلالت عرضی، این که اجزا و شرایط نماز را بیاور، آن کسانی که قائل شدند مقدمه واجب است گفتند که این اقیموا الصلاه یک امر به اصل است، یک امر به فرع است آن امر به فرع را میگوئیم که وجوب مقدمات یعنی مقدمات واجب است شرعا آن کسی هم که میگوید نه میگوید امر به آن امر است، لاغیر و اما این که امر ترشحی هم بیاید روی مقدمات؟ نه. روی مقدمات دیگر امر ترشحی نمیآید، امر عرضی نداریم.
صاحب معالم (رض) خیلی عالی اینجا بحث میکند میفرمایند که دیگر امر زائد نداریم امر به اصل است، امر به مقدمات نداریم این امر به امر لا مطابقتاً و لا تضمناً و لا التزاماً امر دیگری را در بر ندارد، امر دیگری را دلالت ندارد. وقتی میگوید نماز بخوان، نماز بخوان و اما حالا آن کبّر واقراء فاتحه الکتاب و ارکع و اسجد و تشهد اینها را بگوئیم زائیده شده از صلّ است؟ نه آن بیان اجزا و شرایط برای خودش یک چیزی است امر به نماز هم برای خودش یک چیزی است امر به نماز هم برای خودش یک چیزی است. این اقیموا الصلاه به دلالت مطابقی، دلالت ندارد برای این که مقدماتش واجب است، به دلالت تضمنی دلالت ندارد، به دلالت التزامی دلالت ندارد لذا شرعاً علاوه بر این که امر به ذی المقدمه است، امر به مقدمه هم هست شرعاً این جور امری را نداریم که اسمش را میگذارند امر تشرحی عرضی.
خب حرف صاحب معالم بسیار بجاست از همین جهت هم میگوئیم مقدمه واجب، واجب نیست به این معنا که اگر نماز نخواند 2 تا کتک داشته باشد ؛ یکیاش چرا نماز نخواندی؟ یکی هم چرا رکوع نکردی؟ (یا چرا سجده نکردی؟) نه. دیگر نماز چیست؟ نماز این است که رکوع و سجده باشد اما 2 تا کتک ، اگر قائل شدیم که مقدمه واجب، واجب است ترشحاً ، عرضاً یک امر تعبدی آمده روی مقدمات، خب لازمه حرف این است که کسی که نماز نمیخواند یک کتک بخورد روی اصل نظام 10 تا کتک میخورد روی مقدمات. این کسانی که همین جور که صاحب معالم گفته میگویند که امر ترشحی تعبدی به این معنا که امری که گفته نماز بخوان که امر مستقل تکلیفی است یک چنین امری هم روی ارکع است خب مرحوم صاحب معالم میگویند نه.
یک حرف دیگر هست و آن این است که اینها وجوب غیری دارند، وجوب غیری دارند یعنی چه؟ یعنی اگر کسی بخواهد نماز بخواند باید مقدمات را بیاورد اما خود مقدمات یک وجوب ترشحی تعبدی، شرعی داشته باشد؟ دیگر این را نداریم.
یک حرف دیگر میشود گفت و آن این است که یک امر شرعی داریم، اقیم الصلاه 20-10 تا امر غیری نداریم که اینها مربوط به شارع هم نیست، شارع تبیین میکند، خب حالا یا عقل ما یا تبین مثل ارکع، اسجد، تشهد این اصلاً امر نیست این بیان اجزا و شرایط است، گاهی شارع مقدس میگوید ارکع گاهی میگوید الرکوع جزء للصلاه این اصلاً امر نیست، گاهی میگوید که کبّر ، گاهی میگوید التکبیر جزء الصلاه اینها در حقیقت به صورت امر است اما بیان اجزا و شرایط است و اما آن که گفته من نمیدانم هم کیست این که بگوئیم یک امر ترشحی یعنی به عبارت دیگر اقیم الصلاه زائیده اوامر دیگر را که آن اوامر دیگر زائیده اقیم الصلاه است و کل واحد اینها، امر عرضی ترشحی است. به قول صاحب معالم نه دلالت مطابقی اقیم الصلاه دارد، نه تضمنی، نه التزامی پس این نیست من اصلاً خیال نمیکنم کسی گفته باشد، حالا در متأخرین که چنین چیزی نیست اما آن که هست که فرمودند، متعرض مسئله این است الامر بالشیء یقتضی الامر بالمقدمات ام لا؟ لا. چرا؟ لعدم الدلیل برای این که آن امر به امر نه دلالت مطابقی دارد، نه دلالت تضمنی دارد، نه دلالت التزامی بر این که یقتضی الوجوب مقدمات را.
این بحث تمام شد. مرحوم آخوند (رض) در کفایه مثل این که میدیدند نمیشود ما این جور بحث بکنیم بگوئیم که امر به ذی المقدمه، امر به مقدمه هم هست لذا ایشان فرمودند اصلاً بحث را شرعی نکن، بحث را عقلی بکن، ولی مرحوم آخوند از بحث بیرون رفتند. ایشان میفرمایند خب معلوم است امر به ذی المقدمه، امر به مقدمات است عقلا یعنی اگر گفت نماز بخوان ، خب دیگر خواه ناخواه عقل ما میگوید اگر میخواهی نماز بخوانی شرایط و اجزا را باید بیاوری و الا نماز نخواندهای. خوب است اما بیرون رفتن از بحث است، بر میگردد به این که امر به شیء آیا امر به مقدمات است عقلاً یا نه؟ بالضروره آری به قول آن آقا اگر میگوید برو روی پشت بام، عقل ما میگوید نردبان بگذار، بدون نردبان نمیشود مگر طی العرضی، به عرش رفتنی داشته باشیم، نردبان میخواهد دیگر، یک امر عقلی است، ضروری هم هست لذا برمیگردد به این که امر به ذی المقدمه امر به ذی المقدمه است هیچ چیز، امر هم آمده روی عنوان، عنوان صلاه اصلاً در آن عنوان نه اجزا خوابیده، نه شرایط لذا امر به امر، امر به امر است لاامر به مقدمات اما عقل ما میگوید اگر میخواهی آن امر مولا بیاید باید اجزا و شرایط بیاید، اگر می خواهی روی پشت بام بروی باید نردبان بگذاری خب این عقل ماست این ربطی هم به آن ندارد، این عقاب هم ندارد این مقدمات غیریه دیگر عقاب ندارد اسمش را میگذاریم واجب غیری اما واجب غیری را شارع نیاورده تا بگوئید که امربه امر، امر به ذی المقدمه است شرعاً ، نه. تمام واجبات غیریه مربوط به عقل است، ارشاد. لذا واجب غیری یعنی ارشاد به حکم عقل یعنی حکم عقل ارشاد به این که اگر میخواهی ذی المقدمه را بیاوری باید مقدمات را بیاوری روی اوامر غیریه کتک هم نیست برای این که روی اوامر عقلی کتک نیست برای این که نمیگوید که من تعبداً به تو امر میکنم میگوید میخواهی نماز بخوانی، خب باید وضو بگیری باید رو به قبل بایستی، باید حمد و سوره بخوانی، تا آخر باید سلام بدهی اینها همه حکم عقل است. شارع مقدس اگر امر میکند، گفتم اصلاً اینها را امر اسمش را نگذارید که در اصول و در فقه آمده، اسمش را بگذارید تبیین به صورت امر. اصلاً واجبات غیریه در اسلام نداریم، همه تبیین است به صورت امر است یعنی بیان اجزا و شرایط است به صورت امر بیان اجزا و شرایط شده . لذا شرعاً امر غیری نداریم، عقلاً امر غیری داریم مستقل هم هست اما روی این امر غیری عقاب نمیبیند، میگوید اگر حرف من را شنیدی و نماز را آوردی ، بارک الله، اگر حرف من را نشنوی، نماز را نمیتوانی بیاوری، کتک میخوری روی آن نماز.
حرف مرحوم آخوند خیلی خوب است اما از بحث ما بیرون است برمیگردد به این که مقدمه واجب، واجب است عقلاً، یعنی چه؟ یعنی عقل ما میگوید ذی المقدمه میخواهی بیاوری باید مقدمات را بیاوری اگر هم کسی نیاورد، حرف عقل را نشنید کتک نه از نظر عقل نه از نظر شرع ندارد بلکه عقل و شرع هر دو میگویند چرا ذی المقدمه را نیاوردی؟ میگوید که نمیتوانستم. میگویند چرا مقدمات را نیاوردی؟ چرا روی پشت بام نرفتی؟ میگوید نمیتوانستم میگویند چرا نردبان نگذاشتی ؟ تا آخر.
همه میشود وجوب غیری ارشادی عقلی از همین جهت مرحوم آخوند میفرمایند اصلاً مقدمه واجب ، واجب است اما عقلاً ، عقل رویش استقلال دارد. حتی امروز توی بحث فقهمان چیزی گفتم، کسی نگفته اما باید بگوید دیگر . راجع به تعلیم و تعلم اینها قبول کردند که اینها وجوب نفسی تهیوئی دارد این واجب نفسی تهیوئی را هم گفتند روایت رویش داریم در روز قیامت به او میگویند چرا عمل نکردی؟ هل لا عملت؟ میگوید نمیدانستم؟ خطاب میشود هل لا فعلت ؟ آن وقت جهنم میرود ، گفتند این هل لا تعلمت؟ یک وجوب نفسی است، عقلی البته اما تهیوئی این ظاهراً همین حرف من است که الان عرض میکنم و آن این است که بعضی اوقات عقل مستقل روی وجوب است، اما برای چیز دیگر نه برای خودش راجع به تعلیم و تعلمش مرحوم آخوند از مقدس نقل میکنند و قبول میکنند در باب برائت ما همین حرف را راجع به همه مقدمات میزنیم میگوئیم همه مقدمات وجوب نفسی عقلی دارد اما تهیوئی ، نه نفسی. میگوید من مستقل ام، یعنی تابع نیستم، تابع نیستم که شارع گفته، من هم میگویم نه مستقلام به این که هر کس میخواهد روی پشت بام برود نردبان میخواهد هر کس هم میخواهد نماز بخواند وضو میخواهد، این عقل مستقل عقل است و اما این که شارع مقدس امر کرده باشد نردبان بگذار عقل هم بگوید بله، این جور نیست. این طور بگوئید شارع مقدس حکم ندارد چرا؟ چون عقل مستقل در حکم ما هست و اگر هم شارع مقدس چیزی داشته باشد بیان اجزا و شرایط است نه امر، اگر گفته است کبّر اقرء فاتحه الکتاب اینها تبیین اجزا و شرایط است، اینها امر نیست اما عقل ما امر میکند، شارع مقدس امر ندارد اما عقل ما امر میکند مستقلاً میگوید که میخواهی روی پشت بام بروی عرفا نردبان میخواهد شرعاً هم میخواهی حج بروی، حج تو صحیح باشد اجزا و شرایطش را باید بجا بیاوری، محرم بشو تا آخر که محرم میشود این اجزا و شرایطی است که شارع گفته، شارع مقدس امر هم رویش ندارد، امر روی لله علی الناس حج البیت است اما من میگویم که اگر ذی المقدمه را بخواهی باید مقدمه را هم بجا بیاوری خوب عرف مرحوم آخوند، عالی است اما به مرحوم آخوند عرض میکنیم که این دیگر از بحث ما بیرون است، آن کسی که بحث کرده مقدمه واجب، واجب است یا نه؟ او رفته روی ترشح لذا صاحب معالم جلویش اگر فقه، گفته که امر به شیء امر به مقدمات نیست ترشحاً، عرضاً لا مطابقتاً لا تضمناً و لا التزاماً بله امر به شیء امر به مقدمات است عقلاً نه از امر به امر گرفته باشد، مستقل است این که هر کسی ذی المقدمه میخواهد باید مقدماتش را بجا بیاورد، یا اصلا من عرض میکنم که این فرمایش مرحوم مقدس اردبیلی که گفتند راجع به تعلیم و تعلم و مرحوم آخوند این قدر رویش پافشاری کرده است، راجع به تعلیم و تعلم تمسک به روایات کرده میگوئیم نه، این راجع به همه مقدمات است، روایت داشته باشیم یا نداشته باشیم، هل لا علمت؟ و هل لا تعلمت؟ ، اینهم ارشاد به سوی عقل است همه مقدمات واجب است اما وجوب عقلی، وجوب نفسی اما تهیوئی لذا کتک میخورد روی آن ذی المقدمه ممکن است کسی در این جا بگوید کتک میخورد روی مقدمه برای این که عقلا میگوید بیاور و نیاورد. بله حق مطلب این است که نه، همه اینها وجوب نفسی دارد، عقلی. اما برای ذی المقدمه، برای تهیوء برای این که ذی المقدمه را بجا بیاورد.
میخواستم بحث را تمام کنم نشد و انشاء الله فردا مقداری باز دربارهاش صحبت میکنم انشاء الله.
وصلی الله علی محمد وآل محمد