درس خارج فقه آیت الله مظاهری

99/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: 1- قصد فرادا در نماز جماعت 2- اقتداء کردن در رکعت اول و دوم 3- اقتداء در غير قيام جايز نيست/ مسئله 16و17و18و27/ نماز جماعت‌/ کتاب الصلوة

 

مسئله 16:

يجوز العدول من الأئتمام إلى الإنفراد ولو اختيارا في جميع أحوال الصلاة على الأقوى وإن كان ذلك من نيته في أول الصلاة، لكن الأحوط عدم العدول إلا لضرورة ولو دنيوية خصوصا في الصورة الثانية.[1]

مسئله، مسئله‌ی مشهور در ميان مردم است و اينکه در نماز قصد فرادا کند؛ چه در رکعت اول و چه در رکعت بعدي. مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» نيز خيلي جدي وارد بحث شدند و مي‌فرمايند جايز است. فرقي هم نيست که ضرورتي در کار باشد يا نه. مثلاً در وسط نماز متوجه شد که کار مهمي دارد که اگر نماز را تمام کند، آن کار مهم از بين مي‌رود. در اينجا جايز است. اگر ضرورت هم نباشد، در وسط نماز مثلاً حالي ندارد که با امام جماعت باشد، قصد فرادا مي‌کند و نماز را به تنهايي تمام مي‌کند. در مقابل، مرحوم صاحب جواهر«رحمت‌الله‌عليه» و بعضي از بزرگان گفتند نه، قصد فرادا جايز نيست. اينها دو دسته هستند. يک دسته گفته‌اند قصد فرادا اصلاً جايز نيست و اگر کسي در وسط نماز، فرادا کند مثل اينست که نماز را بشکند و از نماز بيرون رود. اين دسته کم هستند، اما آن دسته که مي‌گويند جايز نيست الاّ لضرورة، زياد هستند؛ من جمله استاد بزرگوار ما آقاي بروجردي«رحمت‌الله‌عليه» در درس خيلي روي اين مطلب اصرار داشتند که قصد فرادا جايز نيست. اما همين‌ها مي‌گويند در حال ضرورت اشکال ندارد. مرحوم صاحب جواهر«رحمت‌الله‌عليه» فرمودند جايز نيست، براي اينکه دليل براي فرادا نداريم و نماز جماعت و نماز فرادا دو نماز متباين است و قصد فرادا مثل اينست که تبديل کند نماز ظهر را به نماز عصر و يا نماز عصر را به ظهر. اما در صورت ضرورتش همين آقا با اين دليل مي‌فرمايد اشکال ندارد. در مسئله روايت نداريم، نه نفياً و نه اثباتاً؛ اما اگر روي قاعده بخواهيم جلو رويم، مانعي ندارد. براي اينکه نمي‌دانيم آيا اين کار جايز است يا جايز نيست، اصل اقتضاء مي‌کند جواز را؛ و اين حرف صاحب جواهر«رحمت‌الله‌عليه» که آقاي بروجردي«رحمت‌الله‌عليه» تمايلي به آن داشتند، اينکه فرادا و جماعت دو امر مُتباين است، دليل مي‌خواهد و اين دو امر مُتباين، اگر فرمايش اينها درست باشد، در ضرورت بايد بگويند جايز نيست. نماز ظهر را مبدل به عصر و عصر را مبدل به ظهر کند، ولو اينکه معذور هم باشد، جايز نيست براي اينکه دو امر مُتباين است. در اينجا هم اگر دو امر مُتباين باشد، در حالت ضرورتش بايد بگوييم جايز نيست،‌درحالي که صاحب جواهر«رحمت‌الله‌عليه» در حال ضرورتش تصريح مي‌کنند و مشهور در ميان فقها بلکه اجماع و استاد بزرگوار ما آقاي بروجردي«رحمت‌الله‌عليه» هم که در عدم اصرار داشتند، در اينجا قبول دارند که در حال ضرورت اشکال ندارد. به اينها عرض مي‌کنيم که اولاً دليلي براي عدم نداريم و بعد هم روايتي در مسئله نداريم و اين شهرت بسزا دربارۀ جواز فرادا، چه در حالت ضرورت و چه در حال غيرضرورت، کفايت مي‌کند. يادم نمي‌رود به آقاي بروجردي همين ايراد را مي‌کرديم که آقا شما شهرت را مثل اجماع حجّت مي‌دانيد، البته شهرت بلادليل را و در اينجا اين شهرت بلادليل هست. آقاي بروجردي اقرار هم داشتند که اين شهرت هست. اما در مقابل شهرت مي‌فرمودند دو امر متباين است و دو امر متباين را قبول نداريم براي اينکه اگر دو امر متباين باشد، حرف خود آقاي بروجردي و حرف صاحب جواهر هم درست نيست. براي اينکه اگر دو امر متباين باشد، عدول جايز نيست؛ چه در حال ضرورت و چه در حال غيرضرورت. حال ضرورتش را همه قبول داريد، بنابراين در دو امر متباين بايد بگوييد نه، و بگوييد جايز نيست در حال عادي قصد فرادا کنيم اما در ضرورت جايز است. براي اين تفصيل يک دليل محکم مي‌خواهيم و اين دليل محکم در کار نيست. فتلّخص مماذکرناه، فرمايش مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» بسيار بجاست و نماز جماعت با نماز فرادا دو امر مُتباين نيست بلکه يک امر مُتباين است و دو حالت دارد. وقتي چنين باشد، دليلي بر عدم نداريم، بلکه ضرورتي که همه مي‌گويند در حال ضرورت جايز است، دليل بر اينست که بايد بگوييم مطلقا جايز است و دليلي بر عدم جواز هم نداريم.

 

مسئله 17:

إذا نوى الإنفراد بعد قراءة الإمام قبل الدخول في الركوع لا يجب عليه القراءة، بل لو كان في أثناء القراءة يكفيه بعد نية الإنفراد قراءة ما بقي منها وإن كان الأحوط استئنافها، خصوصا إذا كان في الأثناء.[2]

مسئله واضح است و بحث هم ندارد و اختلاف در بحث هم نداريم. مسئله اينست که در رکعت اول و دوم در حال ايستادن هرکجا باشد، مي‌توان اقتدا کرد و حتي در رکو مثلاً‌ امام در رکوع است و مأموم مي‌رسد و اقتدا مي‌کند، ولو ذکر امام تمام شده باشد، اما اين به رکوع امام مي‌رسد. همه گفتند و قاعده هم مي‌گويد که اين نماز درست است و اشکال ندارد. بله، اگر درک رکوع را نکند، جايز نيست براي اينکه اقتدا بايد در حال قيام باشد. اگر بخواهد در وسط ايستادن يا در سجده يا در نشستن اقتدا کند، جايز نيست. بنابراين اگر گفت «الله اکبر» و امام سر از رکوع برداشت، نمازش قهراً فرادا مي‌شود. اين مسئله مقداري مشکل است، اما اختلافي در مسئله نيست که بايد در رکوع امام را درک کند تا براي او يک رکعت حساب شود. اما اگر در حال رکوع نباشد، حتي در وقتي که امام بلند مي‌شود و او خم مي‌شود، در حال قيام اقتدا نکرده و بايد بگوييم نماز باطل است. مثلاً به نيت جماعت گفته الله اکبر و اما اين جماعت را نتوانسته درک کند، اما مشهور در ميان فقهاء گفتند اگر بگويد الله اکبر و امام سر از رکوع بردارد، نماز او صحيح است و يک رکعت محسوب مي‌شود. اما اگر در ميان راه باشد، او بلند شود و ديگري خم شود، نماز باطل است براي اينکه نه جماعت است و نه فرادا. اما آن صورت اول هم مقداري مشکل است که خود به خود مبدل به فرادا شود. و اينکه مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» و ديگران فرمودند خود به خود مبدل به فرادا مي‌شود، ظاهراً وجهي ندارد، براي اينکه قاعدۀ «ماقصد لم يقع و ما وقع لم يقصد» در اينجا هست. اين مي‌خواسته نماز جماعت بخواند اما نشده و مي‌خواسته به جماعت برسد اما نرسيده، پس آنچه مي‌خواسته واقع نشده و آنچه واقع شده، فرادا است. اين هم که قصد فرادا نکرده، بنابراين بايد بگوييم خود به خود فرادا مي‌شود. اما مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» و همچنين مشهور مي‌فرمايند: إذا نوى الإنفراد بعد قراءة الإمام قبل الدخول في الركوع لا يجب عليه القراءة، بل لو كان في أثناء القراءة يكفيه بعد نية الإنفراد قراءة ما بقي منها... تا اينجا درست است. چيز ديگري که مرحوم سيد بايد فرموده باشند: بل لو کان في بعد قراءة. يعني بعد از قرائت رکو اين هم درست است؛ و اما اگر او بلند شد و ديگري خم شد، اگر بخواهيم بگوييم قصد فرادا که مشهور در ميان اصحاب است، مشکل است. در اين باره خيلي حرف دارد و ان‌شاء‌الله حرفش را در مسئله‌ی 24 مفصل صحبت مي‌کنيم.

 

مسئله 18:

إذا أدرك الإمام راكعا يجوز له الأئتمام والركوع معه ثم العدول إلى الإنفراد اختيارا، وإن كان الأحوط ترك العدول حينئذ خصوصا إذا كان ذلك من نيته أولا.[3]

اين مسئله هم مسئله‌ی واضحي است. به رکوع رسيده است اما وقتي بلند مي‌شود، قصد فرادا مي‌کند. قاعده اقتضاء مي‌کند به رکوع رسيده و يک رکعت حساب مي‌شود و بعد هم گفتيم در همه جا مي‌تواند قصد فرادا کند، بنابراين در وقتي که سر بلند مي‌کند با امام به سجده نمي‌رود و قصد فرادا مي‌کند. قاعده اقتضاء مي‌کند جواز را. براي اينکه رکعت اول برايش محسوب مي‌شود و براي اينکه امام را در رکوع درک کرده است. بعد هم قصد فرادا کرده که مسئله‌ی اول ما بود که در هر حال مي‌تواند قصد فرادا کند. بله، کساني که مي‌گويند نمي‌تواند قصد فرادا کند، اشکال دارد؛ اما ما مي‌گوييم مي‌تواند قصد فرادا کند، با رفتن به رکوع و درک رکوع يک رکعت مي‌شود و مابقي نماز هم قصد فرادا کرده و از هرکجا نخوانده، مي‌خواند و تمام مي‌شود. اين مسئله‌ی 18 تا 24 تقريباً تکرار يک مطلب است و نمي‌دانيم چرا مرحوم سيد از مسئله‌ی 18 تا 24 تکرار کردند. مسئله‌ی 18 را خوانديم و مسئله‌ی 19 تا 24 هم تکرار قبل يا تکرار بعد است و امر واضح است و نبايد 19 تا 24 گفته شود. اما مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» درحالي که توجه به تکرار هم دارند تا مسئله‌ی 24 را تکرار کردند.

 

مسئله 24:

إذا لم يدرك الإمام إلا في الركوع أو أدركه في أول الركعة أوأثنائها، أو قبل الركوع فلم يدخل في الصلاة إلى أن ركع جاز له الدخول معه وتحسب له ركعة، وهو منتهى ما تدرك به الركعة فى ابتداء الجماعة على الأقوى بشرط أن يصل إلى حد الركوع قبل رفع الإمام رأسه وإن كان بعد فراغه من الذكر على الأقوى، فلا يدركها إذا أدركه بعد رفع رأسه، بل وكذا لو وصل المأموم إلى الركوع بعد شروع الإمام في رفع الرأس وإن لم يخرج بعد عن حده على الأحوط، وبالجملة إدراك الركعة في ابتداء الجماعة يتوقف على إدراك ركوع الإمام قبل الشروع في رفع رأسه، وأما في الركعات الآخر فلا يضر عدم إدراك الركوع مع الإمام بأن ركع بعد رفع رأسه بل بعد دخوله في السجود أيضاً هذا إذا دخل في الجماعة بعد ركوع الإمام، وأما إذا دخل فيها من أول الركعة أو أثنائها واتفق أنه تأخر عن الإمام في الركوع فالظاهر صحة صلاته وجماعته فما هو المشهور من أنه لابد من إدراك ركوع الإمام في الركعة الأولى للمأموم في ابتداء الجماعة وإلا لم تحسب له ركعة مختص بما إذا دخل في الجماعة في حال ركوع الإمام أو قبله بعد تمام القراءة لا فيما إذا دخل فيها من أول الركعة أو أثنائها وإن صرّح بعضهم بالتعميم، ولكن الأحوط الإتمام حينئذ والإعادة.[4]

تقريباً مسئله‌ی 19 تا 24، تکرار است و همه‌ی آن هم اجماع است و روايت هم در اين مسئله نداريم، اما اختلاف هم نداريم و بالاخره خلاصه‌ی مطلب اين مي‌شود که در حال ايستادن، در هر کجا که باشد، حتي بعد از ذکر رکوع امام و رسيدن به رکوع امام، هرکجا در حال قيام باشد، اقتدا کردن مانعي ندارد. و اما در غير قيام، هرکجا باشد، اقتداء جايز نيست. البته استحباب‌هايي هست که مربوط به بحث الان نيست و بعد درباره‌اش صحبت مي‌کنيم اما بالاخره بايد اگر بخواهد نماز جماعت باشد و اگر بخواهد درک رکعت کند، بايد در حال قيام باشد؛ و اما در حال غير قيام، جايز نيست و مثلاً بايد در رکعت بعدي اقتدا کند. روي اين چهار پنج مسئله هم ضرورت هست و هم اجماع هست، به اندازه‌اي که معمولاً مرحوم سيد بايد نفرموده باشند و اگر مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» بعد از مسئله‌ی 18، مسئله‌ی 25 را گفته بودند، مانعي نداشت براي اينکه مسائل بين 19 و 24 تکرار است. لذا ما مسئله‌ی 24 را خوانديم و مسئله‌ی 18 را نيز خوانديم و مسئله‌ی 19 تا 24 تکرار است؛ لذا بحث بعد به اميد خدا، مسئله‌ی 25 از مسائل جماعت است.

[1] العروة الوثقي - جماعة المدرسين، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج3، ص127.
[2] العروة الوثقي - جماعة المدرسين، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج3، ص128.
[3] العروة الوثقي - جماعة المدرسين، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج3، ص128.
[4] العروة الوثقي - جماعة المدرسين، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج3، ص131.